ای بی خبرانی که آنی مورد غفلت نیستید ، و ای ترک کنندگان فرامین الهی که از تمامی کارهایتان بازخواست میشوید ؛ شما را چه شده است که از خدای خود روی گردان و به غیر او گرایش دارید؟ چونان چهار پایانی که چوپان آنها را در بیابانی وبا خیز، و آبهایی بیماری زا رها کرده است .
رانندگان فریاد میزنند و به دنبال مسافرند ،دست فروشان بیداد میکنند به دنبال مشتری ،گدایی با حسرت به ماشینهای شاسی بلند نزدیک میشود و راننده با تحقیر نگاهش را از او بر میگیرد که مبادا مجبور شود ریالی کف دستش بگذارد . ماشینها بوق میزنند و رانندگان به هم بد و بیراه میگویند نگاهها همه سرد و خصمانه است اگر لبخندی بر لبی نشست متهم به سبکسری و دیوانگی میشود .
دنیای ما دنیای اخمها و افادهها و حسرتها شده است ، همه به دنبال لقمهای نان میدویم تا زودتر از دیگری آن را برباییم . فقیر خصمانه غنی را مینگرد و ثروتمند با تحقیر فقیر را هر کدام از دیگری طلب کار است .
عجبا که این حرص و طمع و این خودخواهی با ما چه کرده است ، ما را از خودمان غافل کرده و در چرخه عبث همچون استران آسیاب میدواند . انسانها هر چه قدر هم مال ثروت داشته باشند سیر نخواهند شد (چشم تنگ دنیا دار را یا قناعت پر کن یا خاک گور"
موضوع داشتن یا نداشتن نیست موضوع دلبستگی به دنیا است،فریفته دنیا بودن است حال ممکن است فقیری که به گلیم پاره خود وابسته باشد و یا ثروتمندی که با کاخها و گنجهای خود، هر دو به یک اندازه ناپسند است . و هر کس در همان چیزی که وابسته آن است خواهد لغزید .
در خطبه 371 نهجالبلاغه علی(ع) به ما فریفتگان دنیا میفرماید:
«آگاه باشید همانا این دنیا که آرزوی آن را میکنید و بدان روی میآورید، و شما را گاهی به خشم میآورد و زمانی خشنود میسازد، خانه ماندگار شما نیست، و منزلی نیست که برای آن آفریده و به آن دعوت شدهاید. آگاه باشید نه دنیا برای شما جاودانه و نه شما در آن جاودانه خواهید ماند. دنیا گرچه از جهتی شما را میفریبد ولی از جهت دیگر شما را از بدیهایش میترساند، پس برای هشدارهایش از آنچه مغرورتان میکند چشم بپوشید و به خاطر ترساندنش از طمع ورزی در آن بازایستید. به سوی خانهای که دعوت شدهاید سبقت بگیرید و دل از دنیا بر گیرید و چونان کنیزکان برای آنچه که از دنیا از دست میدهید گریه نکنید و با صبر و استقامت و اطاعت پروردگار و حفظ و نگهداری فرامین کتاب خدا، نعمتهای پروردگار را نسبت به خویش کامل کنید.
این فرمایش نورانی مولا به خوبی توصیفگر شرایط اسفناک ما آدمیان گم شده در دایره خور و خواب است ما کجا و اندیشه به سرای باقی کجا؟ تلاش ما کجا و قرب به خدا کجا؟ جالبتر از همه این است که خداوند متعال خود تکفل روزی بندگان را به عهده گرفته و به ما هشدار میدهد اسیر دنیا نشویم اما عده زیادی از ما تمام هم و غمشان در حساب و کتاب و دو دو تا چهار تا کردن میگذرد وقتی به فرمایشات نورانی امیرالمؤمنین روبه رو میشویم تازه متوجه شرایط ناراحت کننده و غمبار خود میشویم ، نه،دیگر من و تو نیستیم که شعار دهیم و چون به خلوت رویم آن کار دیگر کنیم این مولا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که خود وارسته از همه زشتیها و پلشتیهاست او که با دلسوزی به حال انسانیت ، به من و تو میگوید : « ای بی خبرانی که آنی مورد غفلت نیستید ، و ای ترک کنندگان فرامین الهی که از تمامی کارهایتان بازخواست میشوید ؛ شما را چه شده است که از خدای خود روی گردان و به غیر او گرایش دارید؟ چونان چهار پایانی که چوپان آنها را در بیابانی وبا خیز، و آبهایی بیماری زا رها کرده است . گوسفندان پروار را میمانید که برای کارد قصاب آمادهاند ولی خودشان نمیدانند . چه آن که هر گاه به گوسفندان با مقداری علف نیکی کنند یک روز خود را یک عمر میپندارند ، و زندگی را در سیر شدن شکمها مینگرند .» (نهجالبلاغه خطبه 175)
واقعاً که با تأمل در این فرمایش گرانقدر و تطبیق آن با زندگی گوسفند مآبانه خودمان اگر از شدت حسرت جان دهیم جای تعجب ندارد .
خداوندا از تو میخواهیم که مار از اسارت این دنیا و وابستگیهایش وارهانی و پیرو واقعی آقا امیرالمؤمنین(ع) ،آن ابر مرد تاریخ ، قرار دهی.
فاطمه محمدی
بخش نهجالبلاغه تبیان