پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

کراماتی از کریمه آل طه

کراماتی از کریمه آل طه

ویژگیهای حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه علیها السلام بیست و پنج ‏سال بعد از تولد امام رضا علیه السلام در اول ذى قعده سال 173 ه . ق دیده به جهان گشود،پدرش امام موسى بن جعفر علیهما السلام و مادرش بانویى پاکیزه به نام نجمه بود که با نام‌ هاى تکتم، خیزران، اروى، ام البنین، طاهره، سمانه، شقراء، سکن و صقر نیز از وى یاد شده است

در مقام و منزلت و جایگاه این بانوى بزرگوار نزد اهل بیت علیهم السلام همین بس که امام صادق علیه السلام فرمودند:

«الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاث منها الى قم فیها امراة هى من ولدى اسمها فاطمة بنت موسى، تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة باجمعهم; (بحارالانوار ج60) آگاه باشید بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوى قم است . بانویى از فرزندان من در آنجا وفات مى‏ کند که نامش فاطمه دختر موسى است . همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى‏شوند».

همچنین امام رضا علیه السلام درباره آن حضرت فرمودند: «من زارها عارفا بحقها فله الجنة؛ (بحار الانوار ج48) هر کس او را - در حالى که حقش را مى‏شناسد - زیارت کند، بهشت ‏از آن اوست..

در این مقاله، به مناسبت وفات حضرت معصومه علیهاالسلام به بیان کراماتى از آن بانوى بزرگوارمی‌پردازیم.

 

نزول رحمت الهى

بار دیگر شبانگاهان دست فیاض الهى از آستین کریمه اهل بیت به درآمد وچراغى به روشنى خورشید ولایت فراروى عاشقان دلسوخته بر افروخت. سخن از گفـته هاى دور نمى باشد بلکه حقیقى است محقق در جمعه شب 73/2/23 آرى بار دیگر در آن شب شاهد گشوده شدن خزائن غیب گشتیم و نزول رحمت الهى: آن که مورد عنایت قرار گرفت مسافرى بود از راه دور, دخترى چهارده ساله از اهالى ((شوط)) ماکو, از شهرهاى آذربایجان که خود با ما چنین سخن مى گوید:

رقیه امان الله پور هستم از اهالى ((شوط)) ماکو, چه ار ماه پیش بر اثر یک نوع سرماخوردگى از هر دو پا فلج شدم; خانواده ام مرا به بیمارستانهاى مختلف در شهرهاى ماکو, خوى و تبریز بردند, ولى همه پزشکان پس از عکسبردارى و انجام آزمایش مکرر, از درمانم عاجز شدند و من دیگر نمى توانستم پاهایم را حرکت دهم تا این که چهارشنبه شب (73/2/21) در عالم رویا دیدم که خانمى سفید پوش به طرف من آمدند و فرمودند:

چرا از همان ابتداى بیمارى پیش من نیامدى تا شفایت دهم؟

 با اضطراب از خواب پریدم و جریان خواب را با عمو و عمه ام در میان گذاشتم و آنها نیز بلافاصله مقدمات سفر به قم را فراهم آوردند.

آگاه باشید بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوى قم است . بانویى از فرزندان من در آنجا وفات مى‏ کند که نامش فاطمه دختر موسى است . همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى‏شوند

لذا روز جمعه (73/2/23)ساعت 7/30 دقیقه بعد از ظهر به حرم مطهر مشرف شدیم. پس از نماز, مشغول خواندن زیارتنامه شدم که ناگهان صداى همان خانمى که در خواب دیده بودم به گوشم رسید که فرمود:

بلند شو, راه برو, که شفایت دادم.

من ابتدا توجهى نکردم و باز مجددا" همان صدا با همان الفاظ تکرار شد; این بار به خود حزکتى دادم و مشاهده کردم که قادر به حرکت مى باشم و مورد لطف آن بى بى دو عالم قرار گرفته ام.

 

اداى دین و گشایش در زندگى

حاج آقا تقى کمالى، از خدام آستانه مقدسه مى‏گوید: «در سال 1302 ه . ق . در آستانه مقدسه متحصن شده و پناهنده به آن بانوى معظم بودم و در یکى از حجرات صحن نو منزل داشتم، روزگارم به تلخى و سختى سپرى مى‏شد و کاملا تحت فشار بى‏پولى و ندارى قرار گرفته بودم؛ زندگانى را با قرض از کسبه اطراف حرم مى‏گذراندم، تا این که یک روز بعد از اداى فریضه صبح به حرم ‏بى ‏بى مشرف شدم و وضع خود را به عرض رساندم .

در این حال دیدم کیسه پولى روى دامنم افتاد، مدتى صبر کردم، به خیال این که شاید این کیسه پول مال زوار محترم باشد تا به صاحبش رد نمایم؛ دیدم خبرى نشد، فهمیدم که مرحمتى خانم است؛ به حجره خود برگشتم؛ وقتى کیسه را باز کردم، مبلغ چهار تومان در آن بود؛ ابتدا بدهی‌ هایم را پرداختم و به مدت چهارده ماه خرج کردم و تمام نمى‏شد تا این که روزى حضرت حجة الاسلام حرم پناهى تشریف آوردند و از وضع زندگى من جویا شدند، من موضوع را اظهار نمودم. در همان ایام به آن عطیه خاتمه داده شد.( فروغى از کوثر، ص‏70)

نسیم رحمت خواهر پروین محمدى اهل باختران در سال سوم دبیرستان مبتلا به تشنج اعصاب شدند و پس از بى اثر بودن معالجات مکرر و ناامیدى از همه جا همراه خانواده عازم مشهد مقدس مى شوند به امید شفا از امام رضا علیه السلام. اکنون مادر ایشان این کرامت را اینگونه بیان مى فرمایند:

حضرت معصومه

وقتى به قم رسیدیم با خود گفتم خوبست اول به زیارت خواهر امام رضا علیه السلام برویم اگر جواب نداد به مشهد مى رویم; ساعت 2 بعد از نیمه شب بود که به قم رسیدیم; ساعت 9 صبح به حرم مشرف شدیم و دختر را که به سختى خوابش مى برد و در اثر تشنج اعصاب دچار مشکلاتى مى شد با حال توجه و توسل به حضرت معصومه علیهاالسلام, به نزدیک ضریح بردم و براحتى خوابید.

پس از مدتى که نماز ظهر و عصر گذشت بوى عطر عجیبى حرم را گرفت و دیدم دست راست دخترم سه مرتبه به صورتش کشیده شد و رنگ او برافروخته شد و گوشه چادر او را که به ضریح بسته بودم باز شد; در همین حال دخترم به راحتى از خواب بیدار شد و گفت مادر کجاییم؟

گفتم: حرم حضرت معصومه علیهاالسلام. گفت: مادر گرسنه ام!! من که ماهها بودحسرت شنیدن این کلمه را از او داشتم, گفتم: برویم بیرون حرم; با هم داخل صحن حرم شدیم از او پرسیدم: احساس ناراحتى نمى کنى؟ گفت: نه, الحمد الله خوب هستم. و من احساس کردم که حالت او طبیعى شده است و از حضرت معصومه علیهاالسلام تشکر مى نماییم.

 

آقا مریض را به حرم خواهر مى فرستد

آقاى حیدرى کاشانى مى گوید: بعد از یک دهه سخنرانى در مسجد گوهرشاد, خانمى پیش من آمد و گفت: پسر جوان مریضى داشتم که شبى حضرت رضا علیه السلام را در خواب دیدم, حضرت فرمود: یکى از دو مریضى جوانت را شفا دادم, مریضى دوم (او را خواهرم در قم شفا خواهد داد) به نزد خواهرم در قم برو. حال که شما عازم قم هستید این شصت تومان را داخل ضریح حضرت بینداز; من چند روز دیگر به قم خواهم آمد.

حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه علیها السلام عنایت فرموده است, هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود

من به او گفتم: شما موقع آمدنتان به مشهد به قم نرفتید؟ گفت: نه.

گفتم: این فرمایش حضرت گلایه اى بوده از شما که چرا در طول راه مسافرت به مشهد به زیارت خواهر ایشان نرفته اید؟

 

جلال و جبروت کریمه

آقاى شیخ عبد الله موسیانى(ایشان از شاگردان آیت الله مرعشى(ره) بودند)نقل فرمودند به این که حضرت آیت الله مرعشى نجفى به طلاب مى فرمود:

علت آمدن من به قم این بود که پدرم آسید محمود مرعشى نجفى (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببنید, شبى در (حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان مى فرماید: سید محمود چه مى خواهى؟ عرض مى کند: مى خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.

حضرت فرموده بود: من که نمى توانم (بر خلاف وصیت آن حضرت), قبر او رامعلوم کنم.

عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟

حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه علیها السلام عنایت فرموده است, هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود.

آیت الله مرعشى مى فرمودند: پدرم مرا سفارش مى کرد که من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو به زیارت آن حضرت برو, لذا من به خاطر همین سفارش, براى زیارت فاطمه معصومه علیها السلام و ثامن الائمه علیها السلام آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم, حضرت آیت الله حائرى در قم ماندگار شدم.

آیت الله مرعشى در آن زمان فرمودند: شصت سال است که هر روز من اول زائـــر حضرتم. (فروغى از کوثر76)

 

فرآوری: فاطمه زین الدینی       

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع :

بشارة المۆمنین، شیخ قوام اسلامى

فروغى از کوثر، حسن اردشیرى

. (بحار الانوار ج48)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد