1- اِذَا کَانَ زَمانُ العَدلِ فیهِ أَغلَبَ مِنَ الجَورِ فَحَرامٌ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءً حَتّی یَعلَمَ ذالِکَ مِنهُ و اِذَا کَانَ زَمانُ الجَورِ أَغلَبَ فیهِ مِنَ العَدلِ فَلَیسَ لِأَحَدٍ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ خَیراً ما لَم یَعلَم ذالِکَ منهُ
هرگاه در جامعه، رعایت عدالت بیشتر از جور و ستم باشد؛ بد گمانی به مردم حرام است، مگر آن که از راه یقین محرز باشد؛ و امّا اگر در برهه ای از زمان، ظلم و جور بر عدالت غلبه پیدا کند، خوش گمانی به همگان شایسته نیست جز آنجا که آدمی به نیک بودن شخصی علم و یقین دارد.
(مستدرک الوسائل، ج9 ص 146)
2- أَلدُّنیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَومٌ وَ خَسِرَ اَخَرُونَ
دنیا بازاری است که پاره ای از مردم در آن سود برند و پاره ای دیگر زیان کنند.
(مستدرک الوسائل، ج9 ، ص 512)
3- ألحِکمَةُ لاتَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ
حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد.
(بحارالانوار، ج78، ص 370)
4- اٍنَّ اللهَ جَعَلَ اَلدُّنیا دارَ بَلوی وَالآخِرَةَ دارَ عُقبی وَ جَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَباً، وَ ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضاً
خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات, و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.
(اعلام الدین، ص 512)
5- اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ
بجای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.
(میزان الحکمة، ج7، ص454)
6- من رضی عن نفسه کثر الساخطون
هر که از خود راضی باشد ، خشم گیران بر او زیاد خواهند بود. .
منتهی الامال ج 2 ص 480
7- مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا بِطوُسٍ وَ هُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم یَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ
کسی که از خدا حاجتی را می خواهد؛ قبر جدم حضرت رضا را در طوس با غسل، زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب می شود، مگر آن که انجام گناه و یا قطع رحم را طلب کند.
(وسائل الشیعه، ج14، ص 569)
8- اَلحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ وَ الزَّهوُ جالِبُ المَقتِ
حسد، کارهای خوب را از بین می برد و دروغ، دشمنی می آورد.
(بحارالانوار، ج69، ص 200)
9- ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأَموالِ وَ فی الآخِرَةِ بِالأَعمالِ
مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند
(بحارالانوار، ج78، ص 368)
10- اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ
بجای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.
(میزان الحکمة، ج7، ص454)
11- مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّه
کسی که ارزش و شخصیت خود را پست شمارد، از شرّ او آسوده مباش
(میزان الحکمة، ج3، ص 441)
12- أَلهَزلُ فُکاهَةُ السُّفَهاءِ وَ صَناعَةُ الجُهّالِ
مسخره کردن (و بذله گویی) دیگران، تفریح سفیهان و کار جاهلان است.
(بحارالانوار، ج75، ص 369)
13- مَن تَواضَعَ فِِی الدُّنیا لِاخوانِهِ فَهُوَ عِندَ اللهِ مِنَ الصِّدّیقینَ وَ مِن شیعَةِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طالبٍ حَقّاً
کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی بن ابی طالب خواهد بود.
(احتجاج، ج1، ص 460)
16- لَو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً شُعباً لَسَلَکتُ وادِیَ رَجُلٍ عَبَدَاللهَ وَحَدَهُ خالِصاً
اگر مردم در راههای مختلف حرکت کنند. هر آینه من در مسیر و وادی مردی حرکت خواهم کرد که خدا را به تنهایی خالصانه عبادت می کند.
(میزان الحکمة، ج3، ص 60)
17- ألعُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ اِلَی الغَمطِ وَ الجَهلِ
خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را بسوی نادانی و خواری می کشاند.
(بحارالنوار، ج69، ص 200، میزان الحکمة، ج6، ص 46)
18- مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیهِ
کسی که پر مدّعی و از خود راضی باشد (یعنی تنها کار خود را می پسندد) ؛ مردم نسبت به چنین شخصی خشمگین و بدبین خواهند شد.
(بحارالانوار، ج17، ص 215)
19- ألحِکمَةُ لاتَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ
حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد.
(بحارالانوار، ج78، ص 370)
20- أقبِل عَلی شَأنِکَ فَاِنَّ کَثرَةَ المُلقِ یَهجِمُ عَلَی الظَّنِّ وَ اِذا حَلَلتَ مِن أخیکَ فی مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعدِل عَنِ المُلقِ اِلی حُسنِ النِّیَّة
شخصیت خود را محترم شمار و تملق مکن چون تملق موجب سوءظن می گردد، زمانی که برادرت را مورد وثوق یافتی از تملق احتراز کن و نسبت به او حُسن نیّت داشته باش.
(محجّة البیضاء، ج5 ، ص 283)
22- عَلَیکُم بِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّینُ الَّذی نَلازِمُهُ وَ نُدینُ اللهَ تَعالیَ بِهِ وَ نُریدُهُ مِمَّن یُوالینا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَةِ
با ورع و باتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم و پایبند به آن می باشیم و از پیروان خود نیز می خواهیم که چنین باشند از ما (با عدم رعایت تفوا) شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید.
(وسائل الشیعه، ج15، ص 248)
23- لَو قُلتُ اِنَّ تارِکَ التَّقِیَّةِ کَتارِکِ الصَّلاةِ لَکُنتُ صادِقاً
اگر بگوییم تارک تقیه همچون تارک نماز است، هرآینه سخن راستی گفته ام.
(وسائل الشیعه، ج16، ص 212)
24- سُئِلَ عَنِ الحِلمِ فَقالَ: هُوَ أن تَملِکَ نَفسَکَ وَ تَکظُمَ غَیظَکَ و لایَکُونُ ذالِکَ اِلّا مَعَ القُدرَةِ
از امام هادی (علیه السلام) معنای حلم را پرسیدند، فرمودند: مالک نفس خود باشی و خشم خود را با وجود قدرت و توانایی بر انتقام، فرو خوری.
(مستدرک الوسائل، ج11، ص 292)
25- مَا استَرَحَ ذُو الحِرصِ؛
انسان حریص، آسایش ندارد
(مستدرک الوسائل، ج12، ص 62)
26- اَلغَضَبُ عَلی مَن لاتَملِکُ عَجزٌ وَ عَلی مَن تَملِکُ لُؤمٌ
خشم و غضب بر مردم نشانه ناتوانی است و بر زیر دستان علامت فرو مایگی و پستی است.
(مستدرک الوسائل، ج12، ص 12)
27- لَو عَرَفُوا ما یُؤَدّی اِلَیهِ المَوتُ مِنَ النَّعیمِ لَأَستَدعُوهُ وَ أحَبُّوهُ أشّدُّ ما یَستَدعی العاقِلُ الحازِمُ اَلدَّواءَ لِدَفعِ الآفاتِ؛
اگر مردم می دانستند مرگ چه نعمتی در پی دارد هر آینه آن را طلب کرده و بیش از انسان عاقلی که دوا را برای مداوای دردش دوست دارد، دوست می داشتند.
(معانی الاخیار، ص 290)
28- راکِبُ الحَرُونِ أسیرُ نَفسِهِ، وَ الجاهِلُ أسیرُ لِسانِهِ
کسی که بر اسب سرکش هوای نفس سوار است او در حقیقت اسیر نفس امّاره خویش است و انسان نادان نیز در اسارت زبان خویش است.
(بحارالانوار، ج 75، ص369)
29- اِنّ للهِ بِقاعاً یُحِبُّ أن یُدعی فیها فَیَستَجیبَ لِمَن دَعاهُ وَ الحَیرُ مِنها
به راستی مکانهایی برای خداوند متعال وجود دارد که دوست دارد در آنها به درگاهش دعا کنند تا به مرحله اجابت برسد و حائر حسین یکی از آن مکانهاست.
(تحف العقول ، ص 482)
30- رُبِّ اِبنَةٍ خَیرٌ مِن اِبنٍ
امام هادی (علیه السلام) در جواب یحیی بن زکریا که از آن حضرت خواسته بود تا از خدا بخواهد فرزندی را که در رحم همسرش است، پسر باشد فرمودند: چه بسا دختری که از پسر بهتر باشد.
(بحارالانوار، ج5، ص 177)
32- ألقُوا النِّعَمَ بِحُسنِ مَجاوَرَتِها وَ التَمِسُوا الزِّیادَةَ فیها بِالشُّکرِ
نعمتها را به خوبی در اختیار دیگران قرار دهید و با شکرگزاری از آنها، نعمتها را افزایش دهید.
(مستدرک الوسائل، ج12، ص 369)
33- اِنَّ مَوضِعَ قَبرِهِ (أی الرضا) لَبُقعَةٌ مِن بُقاعِ الجَنَّةِ لایَزُورُها مُؤمِنٌ اِلّا أعتَقَهُ اللهُ تَعالی مِنَ النّارِ وَ أدَلَّهُ دارَ القَرارِ
به راستی مزار جدم، بقعه ای از بقاع بهشت است که هیچ مؤمنی آنجا را زیارت نمی کند مگر آن که خداوند او را از آتش جهنم نجات می دهد.
(وسائل الشیعه، ج14، ص 569)
34- وَاعلَمُوا اَنَّ النَّفسَ أقبَلُ شَیءٍ لِما أُعطِیَت وَ أمنَعُ شَیءٍ لِما مُنِعَت
بدانید که نفس آدمی آنچه را که مطابق میل اوست به آسانی می پذیرد و اما چیزهایی که مورد میل و قبول او نیست بسیار سخت می پذیرد.
(بحارالانوار، ج75، ص 371)
35- اُذکُر مَصرَعَکَ بَینَ یَدَی أهلِکَ، وَ لا طَبیبٌ یَمنَعُکَ وَ لا حَبیبٌ یَنفَعُکَ
هنگام جان دادن در برابر خانواده، خود را به یادآور که نه طبیبی می تواند مرگ را از تو دور بگرداند و نه دوستی می تواند تو را یاری نماید.
(بحارالانوار، ج75، ص 370؛ میزان الحکمة، ج10، ص 579)
36- ألمِراءُ یُفسِدُ الصَّداقَةَ القَدیمَةَ وَ یُحَلِّلُ العُقدَةَ الوَثیقَةَ وَ أقَلُّ مافیهِ أن تَکُونَ فیهِ المُغالَبَةُ أُسُّ أسبابِ القَطیعَةِ
جدال و نزاع، دوستان قدیمی را از یکدیگر جدا نموده و اعتماد و اطمینان را از بین می برد تنها چیزی که در آن است غلبه بر دیگری است و آن هم سبب جدایی است.
(بحارالانوار، ج 75 ، ص 370؛ میزان الحکمة ج5، ص 308)
37- مَن أطاعَ الخالِقَ فَلَم یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَ مَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أن یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ
هر کس از خدا اطاعت کند از خشم مخلوق و مردم نمی ترسد و آنکه خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوق خود می نماید.
(سفینة البحار، ج2، ص 343)
38- مَنِ اتَّقَی اللهَ یُتَّقی وَ مَن أطاعَ اللهَ یُطاعُ
کسی که از خدا بترسد از او می ترسند و کسی که از خدا اطاعت کند از او اطاعت خواهند کرد.
(بحارالانوار، ج68، ص 182)
39- أَلشّاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتی أوجَبَتِ الشُکرَ لَأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ و الشُکرُ نِعَمٌ وَ عُقبی
شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.
(بحارالانوار، ج75، ص 365؛ تحف العقول، ص 483)
40- ألعِتابُ مِفتاحُ الثِّقالِ وَ العِتابُ خَیرٌ مِنَ الحِقدِ
خشم و خشونت ، کلید گرانباری است و لکن خشم از کینه توزی بهتر است.
(بحارالانوار، ج75، ص 370)
1 قالَ الا مام اءبوجعفر، محمّدالجواد صلوات اللّه و سلامه علیه :
الْمُؤ مِنُ یَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
فرمود: مؤ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است :
توفیق از طرف خداوند متعال ، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.
2 قالَ علیه السلام : مُلاقاةُ الاْ خوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إ نْ کانَ نَزْرا قَلیلا.(70)
ترجمه :
فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران - خوب - ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت ، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.
3 قالَ علیه السلام : إ یّاکَ وَ مُص احَبَةُالشَّریرِ، فَإ نَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ اءثَرُهُ.(71)
ترجمه :
فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.
4 قالَ علیه السلام : کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إ لى غَیْرِاللّهِ وَ کَّلَهُ اللّهُ إ لَیْهِ.(72)
ترجمه :
فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست .
چطور نجات مى یابد کسى که خداوند طالبش مى باشد.
هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند.
5 قالَ علیه السلام : مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ اءعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.(73)
ترجمه :
فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد جریانات ، او را مى رباید و هلاک خواهد شد.
6 قالَ علیه السلام : مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِارْتِیابٍ اءعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتابٍ.(74)
ترجمه :
فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت ، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.
7 قالَ علیه السلام : أ فْضَلُ الْعِبادَةِ الاْ خْلاصُ.(75)
ترجمه :
فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.
8 قالَ علیه السلام : یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللّهِ صلى الله علیه و آله وَ کَنّیهِ.(76)
ترجمه :
فرمود: زمان ولادت امام عصر علیه السلام بر مردم زمانش مخفى است ، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است .
و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله است .
9 قالَ علیه السلام : عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.(77)
ترجمه :
فرمود: عزّت و شخصیّت مؤ من در بى نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است .
10 قالَ علیه السلام : مَنْ أ صْغى إ لى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإ نْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَ إ نْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إ بلیس فَقَدْ عَبَدَ إ بلیسَ.(78)
ترجمه :
فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست ، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست ، و اگر از زبان شیطان و هوى و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.
11 قالَ علیه السلام : لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.(79)
ترجمه :
فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران ، او را زیان و ضرر نمى رساند.
12 قالَ علیه السلام : مَنْ خَطَبَ إ لَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.(80)
ترجمه :
فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.
13 قالَ علیه السلام : لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.(81)
ترجمه :
فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.
14 قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.(82)
ترجمه :
فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تاءیید کند، در عقاب آن شریک مى باشد.
15 قالَ علیه السلام : مَنِ انْقادَ إ لَى الطُّمَاءنینَةِ قَبْلَ الْخِیَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ.(83)
ترجمه :
فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى ، فرمانى ، حرکتى و...) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده ؛ و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت .
16 قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إ فْتَقَرَالنّاسُ إ لَیْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ اءحَبَّهُ النّاسُ وَ إ نْ کَرِهُوا.(84)
ترجمه :
فرمود: هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
17 قالَ علیه السلام : عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلّیا عَلَیْهِ السَّلامُ اءلْفَ کَلِمَةٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ یَفْتَحُ اءلْفُ کَلِمَةٍ.(85)
ترجمه :
فرمود: حضرت رسول صلى الله علیه و آله ، یک هزار کلمه به امام علىّ علیه السلام تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأ له فرعى باز مى شود.
18 قالَ علیه السلام : نِعْمَةٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَةٍ لاتُغْفَرُ.(86)
ترجمه :
فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد.
19 قالَ علیه السلام : مَوْتُ الاْ نْسانِ بِالذُّنُوبِ اءکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْ جَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ اءکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.(87)
ترجمه :
فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه ، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى ، همچنین حیات و زندگى لذّت بخش به وسیله نیکى و إ حسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه .
20 قالَ علیه السلام : لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَالاْ یمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.(88)
ترجمه :
فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد.
و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إ لهى مقدّم نماید.
الَ علیه السلام : عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإ نَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَیْنَ الاْ خْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ اءُنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ.(89)
ترجمه :
فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت ، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است .
علم وسیله کمک به دوستان و برادران است ، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است ، هدیه و سرگرمى در مجالس است ، همدم و رفیق انسان در مسافرت است ؛ و اءنیس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.
22 قالَ علیه السلام : خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زینَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُالْحِلْمِ.(90)
ترجمه :
فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است ، اءدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است .
23 قالَ علیه السلام : تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى ، وَ اعْلَمْ أ نَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.(91)
ترجمه :
فرمود: در زندگى ، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن .
و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود.
24 قالَ علیه السلام : مَنْ اءتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.(92)
ترجمه :
فرمود: هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
25 قالَ علیه السلام : الْخُشُوعُ زینَةُالصَّلاةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُالْوَرَعِ.(93)
ترجمه :
فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت ) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.
26 قالَ علیه السلام : الاْ مْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اءعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.(94)
ترجمه :
فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است ، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد.
27 قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ اءنْفَسَهُ لِیَاءجُرَهُ عَلى ذلِکَ.(95)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤ من را مى گیرد (و هلاک و نابود مى گرداند)، چون دنیا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید.
28 قالَ له رجل : اءَوصِنى بَوَصِیَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟
فَقالَ علیه السلام : صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِالْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ.(96)
ترجمه :
شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟
امام علیه السلام فرمود: اعضاء و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس ، همچنین از آتش و عذاب آخرت ، در اءمان و محفوظ بدار.
29 قالَ علیه السلام : فَسادُالاْ خْلاقِ بِمُعاشَرَةِالسُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْ خلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ.(97)
ترجمه :
فرمود: معاشرت و همنشینى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى باشد.
30 قالَ علیه السلام : الاْ دَبُ عِنْدَالنّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لاغَیْرُ، وَ هذا لایُعْتَدُّ بِهِ مالَمْ یُوصَلْ بِها إ لى رِضَااللّهِ سُبْحانَهُ، وَالْجَنَّةِ، وَالاْ دَبُ هُوَ اءدَبُ الشَّریعَةِ، فَتَاءدَّبُوا بِها تَکُونُوا اءُدَباءَ حَقّا.(98)
ترجمه :
فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم ، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.
بنابر این ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین ، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار علیهم السلام ، ادب خود را آشکار سازید.
31 قالَ علیه السلام : ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْ نْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْ نْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إ لى قَلْبٍ سَلیمٍ.(99) /font>>/>>/>>/>
ترجمه :
فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى کند: انصاف در معاشرت با مردم ، همدردى در مشکلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات .
32 قالَ علیه السلام : التَّوْبَةُ عَلى اءرْبَع دَعائِم : نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ اءنْ لایَعُودَ.(100)
ترجمه :
فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است : پشیمانى قلبى ، استغفار با زبان ، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه حقّاللّه و یا حقّالنّاس -، تصمیم جدّى بر اینکه دیگر مرتکب آن گناه نشود.
33 قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْ بْرارِ: إ قامَةُالْفَرائِض ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم ، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّین .(101)
ترجمه :
فرمود: سه چیز از کارهاى نیکان است : انجام واجبات الهى ، ترک و دورى از گناهان ، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین .
34 قالَ علیه السلام : وَ حَقیقَةُ الاْ دَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْ دَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَکارِمَ الاْ خْلاقِ فِى الدُّنْیا وَ الاَّْخِرَةِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّةِ.(102)
ترجمه :
فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب ، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.
انسان به وسیله اءدب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقى مى رسد؛ و نیز با رعایت اءدب نیل به بهشت مى یابد.
35 قالَ علیه السلام : إ نَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ النّار.(103)
ترجمه :
فرمود: همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه اى مى باشد که از بهشت گرفته شده است ، هر که داخل آن شود و با معرفت زیارت کند -، روز قیامت از آتش در اءمان خواهد بود.
36 قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.(104)
ترجمه :
فرمود: هرکس قبر عمّه ام حضرت معصومه سلام اللّه علیها را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أ هل بهشت خواهد بود.
قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ اءخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: ((إ نّااءنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِالْقَدْرِ)) سَبْعَ مَرّاتٍ، اءمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْ کْبَرِ.(105)
ترجمه :
فرمود: هرکس بر بالین قبر مؤ منى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه ((إ نّا اءنزلناه )) را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در اءمان قرار مى گیرد.
38 قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.(106)
ترجمه :
فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد:
1 - نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن .
2 - اهل تواضع کردن و فروتن بودن .
3 - صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن .
39 قالَ علیه السلام : الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.(107)
ترجمه :
فرمود: انجام دهنده ظلم ، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود.
40 قالَ علیه السلام : التَّواضُعُ زینَةُالْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زینَةُالْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَةُالاْ یمانِ، وَالسَّکینَةُ زینَةُالْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زینُةُالرِّوایَةِ.(108)
ترجمه :
فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف ، فصاحت زینت بخش کلام ، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات ، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات ؛ و دقّت در ضبط و حفظ آن ، زینت بخش نقل روایت و سخن مى باشد.
/font>>/>>/>>/>
روز تولدهفتم ماه صفر، روز تولد هفتمین امام، حضرت موسی کاظم علیه السلام است. ایشان در یکی از روستاهای بین مکه و مدینه به نام «اَبواء» به دنیا آمدند. امروز، دوست های خوبی که در شهر مشهد یا قم هستند، برای تبریک به فرزندان آن حضرت، راهی حرم امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیهاالسلام می شوند و این روز را به فرزندان ایشان تبریک می گویند. امیدوارم که ما و همه بچه های ایران را هم دعا کنند. امامتحضرت موسی کاظم علیه السلام ، از 21 سالگی، رهبری مسلمانان را برعهده گرفتند و تا زمان شهادت، 35 سال رهبر مردم بودند. به ایشان، به دلیل خوبی هایی که داشتند، لقب هایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل می کند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین داده اند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم به نام باب الحوائج دارند. این لقب، به این معناست که اگر کسی خواسته و آرزویی از خداوند داشته باشد، با توسل و واسطه قرار دادن امام کاظم علیه السلام می تواند به آرزوی خود برسد. پدر امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیهاالسلامامام موسی کاظم علیه السلام ، پدر امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیهاالسلام است. ما ایرانی ها که حرم این دو بزرگوار را در کشور خودمان داریم، هر وقت خواستیم به زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام برویم، سلام امام رضا علیه السلام و خواهر ایشان، حضرت معصومه علیهاالسلام را هم به امام هفتممان می رسانیم. خوش به حال همه بچه هایی که به زیارت حضرت امام کاظم علیه السلام رفتند. و نیز خوش به حال آن هایی که همیشه به یاد امامان خوب ما هستند. بهترین هدیه«یکی از دوستان امام صادق علیه السلام می گوید: با امام صادق علیه السلام به سفر حج می رفتیم تا به روستایی به نام «اَبواء» رسیدیم. وقتی صبحانه خوردیم، به امام صادق علیه السلام خبر دادند که خداوند پسری به شما داده است. امام با خوشحالی بلند شد و به سراغ همسرش «حمیده» رفت. طولی نکشید که ایشان در حالی که لبخند بر لب داشت، برگشت و فرمود: «خداوند پسری به من داده که بهترین هدیه اوست». بهترین صدقهگاهی بچه هایی را در مدرسه می بینیم که از نظر درسی ضعیف اند. آیا می دانید که وظیفه ما در برابر این بچه ها چیست؟ همان طور که حدس زدید، ما برای این که شکر نعمت هایی که خدا به ما بخشیده، مثل نعمت هوش و حافظه خوب را به جا بیاوریم، لازم است به هم کلاسی های ضعیف خودمان کمک کنیم. جالب است بدانید این کار باعث می شود که خداوند پاداش زیادی به ما بدهد. امام موسی کاظم علیه السلام هم کمک به ناتوان و ضعیف ها را بهترین صدقه می دانند. قوی ترین مردمامام موسی کاظم علیه السلام ، امام هفتم ما فرمودند: «هر کس می خواهد قوی ترین مردم باشد، بر خدا تکیه کند». آیا می دانید که این راهنمایی امام کاظم علیه السلام می تواند ما را در تمام کارها موفق کند؟ چون وقتی ما دست به کاری می زنیم، اگر به خدای بزرگ ـ که تمام قدرت ها از طرف اوست ـ توجه و بر او توکل و تکیه کنیم، اراده قوی تری پیدا می کنیم و با کمکی که از طرف خدا می گیریم، می توانیم آن کار را بهتر و شایسته تر انجام دهیم. بازندهامامان خوب ما، همیشه ما را برای پیشرفت تشویق کرده اند و از ما خواسته اند که جوری برنامه ریزی کنیم که هر روزمان بهتر از دیروز باشد. مثلاً امام هفتم، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند: «کسی که دو روزش مثل هم باشد، زیان دیده است»؛ یعنی اگر شما امروز که روز تولد ایشان هم هست، به اندازه دیروز پیشرفت علمی و درسی و نیز پیشرفت های دیگر داشته باشید، بازنده هستید؛ اما اگر تلاش کنید تا امروز از فرصتی که دارید بهتر استفاده کنید، آن وقت برنده مسابقه می شوید. کاظمینشهر کاظمین، در کشور عراق قرار دارد. در این شهر، همان گونه که از اسمش پیداست، حرم دو امام بزرگ، امام موسی کاظم علیه السلام و امام جواد علیه السلام قرار دارد. این روزها، تعداد زیادی از مردم به زیارت این دو امام می روند و در کنار حرم ایشان، آرزوها و خواسته هایشان را بیان می کنند و از خداوند بزرگ می خواهند تا خواسته های آنان را به احترام و آبروی آن دو عزیز، برآورده سازد. |
1- تعقّل و معرفت
«ما بَعَثَ اللّهُ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلی عِبادِهِ إِلاّ لِیعْقِلُوا عَنِ اللّهِ، فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجابَهً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً لِلّهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَ أَعْقَلُهُمْ أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.»:
خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوی بندگانش بر نینگیخته، مگر آن که از طرف خدا تعقّل کنند. پس نیکوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، و داناترینشان به کار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقلترین آنها، بلند پایه ترینشان در دنیا و آخرت است./font>>/>
2- حجّت ظاهری و باطنی
«إِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان.
3- صبر و گوشه گیری از اهل دنیا
«أَلصَّبْرُ عَلَی الْوَحْدَةِ عَلامَةُ قُوَّةِ الْعَقْلِ، فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی إِعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْیا وَ الرّاغِبینَ فیها وَ رَغِبَ فیما عِنْدَ رَبِّهِ وَ کانَ اللّهُ آنِسَهُ فِی الْوَحْشَةِ وَ صاحِبَهُ فِی الْوَحْدَةِ، وَ غِناهُ فِی الْعَیلَةِ وَ مُعِزَّهُ فی غَیرِ عَشیرَة.»:
صبر بر تنهایی، نشانه قوّت عقل است، هر که از طرف خداوند تبارک و تعالی تعقّل کند از اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایی یار او، و توانگری اوست در نداری و عزّت اوست در بی تیره و تباری .
4- عاقلان آینده نگر
«إِنَّ الْعُقَلاءَ زَهَدُوا فِی الدُّنْیا وَ رَغِبُوا فِیالاْخِرَةِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْیا طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ وَ الاْخِرَةُ طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیا حَتّی یسْتَوْفی مِنْها رِزْقَهُ، وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا طَلَبَتْهُ الاْخِرَةُ فَیأْتیهِ الْمَوْتُ فَیفْسِدُ عَلَیهِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتَهُ.»:
به راستی که عاقلان، به دنیا بی رغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا می دانند که دنیا خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر که آخرت خواهد دنیا او را بخواهد تا روزی خود را از آن دریافت کند، و هر که دنیا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه کند.
5- تضرّع برای عقل
«مَنْ أَرادَ الْغِنی بِلا مال وَ راحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلامَةَ فِی الدّینِ فَلْیتَضَّرَعْ إِلَی اللّهِ فی مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ یکْمِلَ عَقْلَهُ، فَمَنْ عَقَلَ قَنَعَ بِما یکْفیهِ وَ مَنْ قَنَعَ بِما یکْفیهِ اسْتَغْنی وَ مَنْ لَمْ یقْنَعْ بِما یکْفیهِ لَمْ یدْرِکِ الْغِنی أَبَدًا.»:
هر کس بینیازی خواهد بدون دارایی، و آسایش دل خواهد بدون حسد، و سلامتی دین طلبد، باید به درگاه خدا زاری کند و بخواهد که عقلش را کامل کند، هر که خرد ورزد، بدانچه کفایتش کند قانع باشد. و هر که بدانچه او را بس باشد قانع شود، بینیاز گردد. و هر که بدانچه او را بس بُوَد قانع نشود، هرگز به بینیازی نرسد.
6- دیدار با مؤمن برای خدا
«مَنْ زارَ أَخاهُ الْمُؤْمِنَ لِلّهِ لا لِغَیرِهِ، لِیطْلُبَ بِهِ ثَوابَ اللّهِ وَ تَنَجُّزَ ما وَعَدَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَکَّلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ سَبْعینَ أَلْفِ مَلَک مِنْ حینَ یخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ حَتّی یعُودَ إِلَیهِ ینادُونَهُ: أَلا طِبْتَ وَ طابَتْ لَکَ الْجَنَّةُ، تَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْزِلاً.»:
هر کس ـ فقط برای خدا نه چیز دیگر ـ به دیدن برادر مؤمنش رود تا به پاداش و وعده های الهی برسد، خداوند متعال، از وقت خروجش از منزل تا برگشتن او، هفتاد هزار فرشته بر او گمارد که همه ندایش کنند: هان! پاک و خوش باش و بهشت برایت پاکیزه باد که در آن جای گرفتی.
7- مروّت، عقل و بهای آدمی
«لا دینَ لِمَنْ لا مُرُوَّةَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّةَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ النّاسِ قَدْرًا الَّذی لایرَی الدُّنْیا لِنَفْسِهِ خَطَرًا، أَما إِنَّ أَبْدانَکُمْ لَیسَ لَها ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها بِغَیرِها.
کسی که جوانمردی ندارد، دین ندارد; و هر که عقل ندارد، جوانمردی ندارد. به راستی که باارزشترین مردم کسی است که دنیا را بری خود مقامی نداند، بدانید که بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.
8- حفظ آبروی مردم
«مَنْ کَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْراضِ النّاسِ أَقالَهُ اللّهُ عَثْرَتَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ وَ مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ.»:
هر که خود را از ریختن آبروی مردم نگه دارد، خدا در روز قیامت از لغزشش می گذرد، و هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.
9- عوامل نزدیکی و دوری به خدا
«أَفْضَلُ ما یتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَی اللّهِ بَعْدَ الْمَعْرَفَةِ بِهِ الصَّلاةُ وَ بِرُّ الْوالِدَینِ وَ تَرْکُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْرِ.»:
بهترین چیزی که به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب می جوید، بعد از شناختن او، نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینی و نیز ترک به خود بالیدن است.
10- عاقل دروغ نمیگوید
«إِنَّ الْعاقِلَ لا یکْذِبُ وَ إِنْ کانَ فیهِ هَواهُ.»:
همانا که عاقل دروغ نمی گوید، گرچه طبق میل و خواسته او باشد.
11- حکمت کم گویی و سکوت
«قِلَّةُ الْمَنْطِقِ حُکْمٌ عَظیمٌ، فَعَلَیکُمْ بِالصَّمْتِ، فَإِنَّهُ دَعَةٌ حَسَنَةٌ وَ قِلَّةُ وِزْر، وَ خِفَّةٌ مِنَ الذُّنُوبِ.»:
کم گویی ، حکمت بزرگی است، بر شما باد به خموشی که شیوه ی نیکو و سبک بار و سبب تخفیف گناه است.
12- هرزه گویی بی حیا
«إِنَّ اللّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلی کُلِّ فاحِش قَلیلِ الْحَیاءِ لا یبالی ما قالَ وَ لا ما قیلَ لَهُ.»:
همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گوِ کم حیا که باکی ندارد چه می گوید و یا به او چه گویند، حرام گردانیده است.
13- متکبّر، داخل بهشت نمیشود
«إِیاکَ وَ الْکِبْرَ، فَإِنَّهُ لا یدْخُلِ الْجَنَّةَ مَنْ کانَ فی قَلْبِهِ مِثْقالُ حَبَّة مِنْ کِبْر.»:
از کبر و خودخواهی بپرهیز، که هر کسی در دلش به اندازه دانه ی کبر باشد، داخل بهشت نمی شود.
14- تقسیم کار در شبانه روز
«إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَکُمْ عُیوبَکُمْ وَیخَلِّصُونَ لَکُمْ فِی الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات.»:
بکوشید که اوقات شبانه روز شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتی برای مناجات با خدا، 2 ـ قسمتی برای تهیه معاش، 3 ـ قسمتی برای معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیب های شما را به شما میفهمانند و در دل به شما اخلاص می ورزند، 4 ـ و قسمتی را هم در آن خلوت می کنید برای درک لذّت های حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.
15- همنشینی با دیندار و عاقل خیرخواه
«مُجالَسَةُ أَهْلِ الدّینِ شَرَفُ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، وَ مُشاوَرَةُ الْعاقِلِ النّاصِحِ یمْنٌ وَ بَرَکَةٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوْفیقٌ مِنَ اللّهِ، فَإِذا أَشارَ عَلَیکَ الْعاقِلُ النّاصِحُ فَإِیاکَ وَ الْخِلافَ فَإِنَّ فی ذلِکَ الْعَطَبَ.»:
همنشینی اهل دین، شرف دنیا و آخرت است، و مشورت با خردمندِ خیرخواه، یمن و برکت و رشد و توفیق از جانب خداست، چون خردمند خیرخواه به تو نظری داد، مبادا مخالفت کنی که مخالفتش هلاکت بار است.
16- پرهیز از اُنس زیاد با مردم
«إِیاکَ وَ مُخالَطَةَ النّاسِ وَ الاُْنْسَ بِهِمْ إِلاّ أَنْ تَجِدَ مِنْهُمْ عاقِلاً وَ مَأْمُونًا فَآنِسْ بِهِ وَ اهْرُبْ مِنْ سایرِهِمْ کَهَرْبِکَ مِنَ السِّباعِ الضّارِیةِ.»:
بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این که خردمند و امانتداری در میان آنها بیابی که [در این صورت] با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درنده های شکاری.
17- نتیجه حبِّ دنیا
«مَنْ أَحَبَّ الدُّنْیا ذَهَبَ خَوْفُ الاْخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ وَ ما أُوتِی عَبْدٌ عِلْمًا فَازْدادَ لِلدُّنیا حُبًّا إِلاَّ ازْدادَ مِنَ اللّهِ بُعْدًا وَ ازْدادَ اللّهُ عَلَیهِ غَضَبًا.»:
هر که دنیا را دوست بدارد، خوف آخرت از دلش برود، و به بنده ای دانشی ندهند که به دنیا علاقه مندتر شود، مگر آن که از خدا دورتر و مورد خشم او قرار گیرد.
18- پرهیز از طمع و تکیه بر توکّل
«إِیاکَ وَ الطَّمَعَ، وَ عَلَیکَ بِالْیأْسِ مِمّا فی أَیدِی النّاسِ، وَ أَمِتِ الطَّمَعَ مِنَ الَْمخْلُوقینَ، فَإِنَّ الطَّمَعَ مِفْتاحٌ لِلذُّلِّ، وَ اخْتِلاسُ الْعَقْلِ وَاخْتِلاقُ الْمُرُوّاتِ، وَ تَدْنیسُ الْعِرْضِ وَ الذَّهابُ بِالْعِلْمِ. وَ عَلَیکَ بِالاِْعْتِصامِ بِرَبِّکَ وَ التَّوَکُّلِ عَلَیهِ.
از طمع بپرهیز، و بر تو باد به ناامیدی از آنچه در دست مردم است، طمع را از مخلوقین ببُر که طمع، کلیدِ خواری است، طمع، عقل را می رباید و مردانگی را نابود می کند و آبرو را می آلاید و دانش را از بین می برد. بر تو باد که به پروردگارت پناه بری و بر او توکّل کنی.
19- نتایج امانتداری و راستگویی
«أَداءُ الأَمانَةِ وَ الصِّدْقُ یجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَةُ وَ الْکِذْبُ یجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.»:
امانتداری و راستگویی، سبب جلب رزق و روزی اند، و خیانت و دروغگویی، سبب جلب فقر و دورویی.
20- سقوطِ برتری جوی
«إِذا أَرادَ اللّهُ بِالذَّرَّةِ شَرًّا أَنْبَتَ لَها جَناحَینِ، فَطارَتْ فَأَکَلَهَا الطَّیرُ.»:
هر گاه خداوند بدی مورچه را بخواهد، به او دو بال می دهد که پرواز کند تا پرنده ها او را بخورند.
21- حقگویی و باطل ستیزی
«إِتَّقِ اللّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ کانَ فیهِ هَلاکُکَ فَإِنَّ فیهِ نَجاتُکَ إِتَّقِ اللّهَ وَدَعِ الْباطِلَ وَ إِنْ کانَ فیهِ نَجاتُکَ، فَإِنَّ فیهِ هَلاکُکَ.»:
از خدا بترس و حقّ را بگو، اگرچه نابودی تو در آن باشد. زیرا که در واقع، نجات تو در آن است.از خدا بترس و باطل را واگذار، اگرچه نجات تو در آن باشد، زیرا که در واقع، نابودی تو در آن است.
22- تناسب بلا و ایمان
«أَلْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَی الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فی إِیمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ.»:
مؤمن همانند دو کفّه ترازوست، هر گاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش افزوده گردد.
23- کفّاره خدمت به حاکمان
«کَفّارَةُ عَمَلِ السُّلْطانِ أَلاِْحْسانُ إِلَی الاِْخْوانِ.»:
کفّاره کارمندی سلطان، احسان به برادران دینی است.
24- نافله و تقرّب
«صَلاةُ النَّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَی اللّهِ لِکُلِّ مُؤْمِن... .»:
نماز نافله راه نزدیک شدن هر مؤمنی به خداوند است... .
25- اصلاح و گذشت
«ینادی مُناد یوْمَ القِیمَةِ: أَلا مَنْ کانَ لَهُ عَلَی اللّهِ أَجْرٌ فَلْیقُمْ، فَلا یقُومُ إِلاّ مَنْ عَفَی وَ أَصْلَحَ، فَأَجْرُهُ عَلَی اللّهِ.»:
ندا کننده ای در روز قیامت ندا می کند:آگاه باشید، هر که را بر خدا مزدی است برخیزد، و برنمی خیزد، مگر کسی که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد، پس پاداشش با خدا خواهد بود.
26- بهترین صدقه
«عَوْنُکَ لِلضَّعیفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَةِ.»:
کمک کردنت به ناتوان از بهترین صدقه است.
27- سختی ناحقّ
«یعْرِفُ شِدَّةَ الْجَوْرِ مَنْ حُکِمَ بِهِ عَلَیهِ.»:
سختی ناحقّ را آن کس شناسد که بدان محکوم گردد.
28- گناهان تازه، بلاهای تازه
«کُلَّما أَحْدَثَ الناسُ مِنَ الذُّنُوبِ مالَمْ یکُونُوا یعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاء ما لَمْ یکُونُوا یعُدُّونَ.»:
هر گاه مردم گناهان تازه کنند که نمی کردند، خداوند بلاهایی تازه به آنها دهد که به حساب نمی آوردند.
29- کلید بصیرت
«تَفَقَّهُوا فی دینِ اللّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَی الْمَنازِلِ الرَّفیعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِی الدّینِ وَ الدُّنْیا، وَ فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَی الْعابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یتَفَقَّهْ فی دینِهِ لَمْ یرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.»:
در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید، زیرا که فهم عمیقِ دین، کلید بصیرت و بینایی و کمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست.
و برتری فقیه بر عابد، مانند برتری آفتاب است بر کواکب، و کسی که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.
30- دنیا، بهترین وسیله
«إِجْعَلُوا لاَِنْفُسِکُمْ حَظًّا مِنَ الدُّنْیا بِإِعْطائِها ما تَشْتَهی مِنَ الْحَلالِ وَ ما لا یثْلِمُ الْمُرُوَّةَ وَ ما لا سَرَفَ فیهِ، وَ اسْتَعینُوا بِذلِکَ عَلی أُمُورِ الدّینِ، فَإِنَّهُ رُوِی «لَیسَ مِنّا مَنْ تَرَکَ دُنْیاهُ لِدینِهِ أَوْ تَرَکَ دینَهُ لِدُنْیاهُ».»:
برای خود بهره ی از دنیا برگیرید و آنچه خواهش حلال باشد و رخنه در جوانمردی ایجاد نکند و اسراف نباشد منظور دارید، و به این وسیله بری انجام امور دین یاری جویید. زیرا که روایت شده است: «از ما نیست کسی که دنیایش را برای دینش ترک گوید یا دینش را برای دنیایش رها سازد.»
31- انتظار فَرَج
«أَفْضَلُ الْعِبادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.»:
بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فَرَج و گشایش است.
32- مِهرورزی با مردم
«أَلتَّوَدُّدُ إِلَی النّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.»:
مِهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.
33- پرهیز از خشم
«مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ عَذابَ یوْمِ الْقِیمَةِ.»:
هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.
34- قویترین مردم
«مَنْ أَرادَ أَنْ یکُونَ أَقْوَی النّاسِ فَلْیتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ.»:
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکّل نماید.
35- ترقّی، نه درجا زدن
«مَنِ اسْتِوی یوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ کانَ آخِرُ یوْمَیهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یعْرِفِ الزِّیادَةَ فی نَفْسِهِ فَهُوَ فی نُقْصان، وَ مَنْ کانَ إِلَی النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاةِ.»:
کسی که دو روزش مساوی باشد، مغبون است، و کسی که دومین روزش، بدتر از روز اوّلش باشد ملعون است، و کسی که در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و کسی که در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.
36- خیر رسانی به دیگران
«إِنَّ مِنْ أَوْجَبِ حَقِّ أَخیکَ أَنْ لا تَکْتُمَهُ شَیئًا ینْفَعُهُ لاَِمْرِ دُنْیاهُ وَ لاَِمْرِ آخِرَتِهِ.»:
همانا واجبترین حقّ برادرت بر تو آن است که چیزی را که سبب نفع دنیا و آخرت اوست، از او پنهان و پوشیده نداری.
37- پرهیز از شوخی
«إِیاکَ وَ الْمِزاحَ فَإِنَّهُ یذْهَبُ بِنُورِ إِیمانِکَ.»:
از شوخی [بی مورد] بپرهیز، زیرا که شوخی، نور ایمان تو را می برد.
38- پند پدیده ها
«ما مِنْ شَیء تَراهُ عَیناکَ إِلاّ وَ فیهِ مَوْعِظَةٌ.»:
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.
39- رنج نادیده، نیکی را نمی فهمد
«مَنْ لَمْ یجِدْ لِلاِْساءَةِ مَضَضًا لَمْ یکُنْ عِنْدَهُ لِلاِْحْسانِ مَوْقِعٌ.»:
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
40- محاسبه اعمال
«لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یحاسِبْ نَفْسَهُ فی کُلِّ یوْم فَإِنْ عَمِلَ حَسَنـًا اسْتَزادَ اللّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیئًا اسْتَغْفَرَ اللّهَ مِنْهُ وَ تابَ إِلَیهِ.»:
از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن کار بدی کرده، ازخدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.
چهل حدیث گهربار ازحضرت امام حسین علیه السلام |
1- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ. «بحارالأنوار، ج 75، ص 117، ح 5» امام حسین - علیه السلام - فرمود: همانا عدّه ای خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه ای دیگر از روی ترس خداوند را عبادت و ستایش می کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد و طائفه ای هم به عنوان شکر و سپاس از روی معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش می نمایند; و این نوع، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات می باشد. 2- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطی مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَی النّاسِ مَنْ عَفی عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ. «بحارالأنوار، ج 75، ص 121، ح 4» امام حسین - علیه السلام - فرمود: همانا سخاوتمندترین مردم آن کسی است که کمک نماید به کسی که امیدی به وی نداشته است. و بخشنده ترین افراد آن شخصی است که ـ نسبت به ظلم دیگری با آن که توان انتقام دارد ـ گذشت نماید. صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسی ست که صله رحم نماید با کسی که با او قطع رابطه کرده است. 3- قیلَ: مَا الْفَضْلُ؟ قالَ - علیه السلام - : مُلْکُ اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الاْحْسانِ، قیلَ: فَمَا النَّقْصُ؟ قالَ: التَّکَلُّفُ لِما لا یُعنیکَ. «مستدرک الوسائل، ج 9، ص 24، ح 10099» از امام حسین - علیه السلام - سؤال شد کرامت و فضیلت انسان در چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: کنترل و در اختیار داشتن زبان و سخاوت داشتن، سؤال شد نقص انسان در چیست؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه که مفید و سودمند نباشد. 4- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : النّاسُ عَبیدُالدُّنْیا، وَ الدّینُ لَعِبٌ عَلی ألْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّیّانُونَ. «محجّة البیضاء، ج 4، ص 228» امام حسین - علیه السلام - فرمود: افراد جامعه بنده و تابع دنیا هستند و مذهب، بازیچه زبانشان گردیده است و برای إمرار معاش خود، دین را محور قرار داده اند ـ و سنگ اسلام را به سینه می زنند ـ. پس اگر بلائی همانند خطر ـ مقام و ریاست، جان، مال، فرزند و موقعیّت، ... ـ انسان را تهدید کند، خواهی دید که دین داران واقعی کمیاب خواهند شد. 5- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ الْمُؤْمِنَ لا یُسیءُ وَ لا یَعْتَذِرُ، وَ الْمُنافِقُ کُلَّ یَوْم یُسیءُ وَ یَعْتَذِرُ. «بحارالأنوار، ج 75، ص 119، ح 2» امام حسین - علیه السلام - ضمن فرمایشی فرمود: همانا شخص مؤمن خلاف و کار زشت انجام نمی دهد و عذرخواهی هم نمی کند. ولی فرد منافق هر روز مرتکب خلاف و کارهای زشت می گردد و همیشه عذرخواهی می نماید. 6- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إعْمَلْ عَمَلَ رَجُل یَعْلَمُ أنّه مأخُوذٌ بِالاْجْرامِ، مُجْزی بِالاْحْسانِ. «بحارالأنوار، ج 2، ص 130، ح 15» امام حسین - علیه السلام - فرمود: کارها و أمور خود را همانند کسی تنظیم کن و انجام ده که می داند و مطمئن است که در صورت خلاف تحت تعقیب قرار می گیرد و مجازات خواهد شد. و در صورتی که کارهایش صحیح باشد پاداش خواهد گرفت. 7- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : عِباداللهِ! لا تَشْتَغِلُوا بِالدُّنْیا، فَإنَّ الْقَبْرَ بَیْتُ الْعَمَلِ، فَاعْمَلُوا وَ لا تَغْعُلُوا. «نهج الشّهادة، ص 47» امام حسین - علیه السلام - فرمود: ای بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا ـ و تجمّلات آن ـ قرار ندهید که همانا قبر، خانه ای است که تنها عمل ـ صالح ـ در آن مفید و نجات بخش می باشد، پس مواظب باشید که غفلت نکنید. 8- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لا تَقُولَنَّ فی أخیکَ الْمُؤمِنِ إذا تَواری عَنْکَ إلاّ مِثْلَ ماتُحِبُّ أنْ یَقُولَ فیکَ إذا تَوارَیْتَ عَنْهُ. «بحارالأنوار، ج 75، ص 127، ح 10» امام حسین - علیه السلام - فرمود: سخنی ـ که ناراحت کننده باشد ـ پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن که دوست داشته باشی که همان سخن پشت سر خودت گفته شود. 9- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : یا بُنَی! إیّاکَ وَظُلْمَ مَنْ لایَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً إلاّ اللهَ. «وسائل الشّیعة، ج 11، ص 339» امام حسین - علیه السلام - فرمود: بپرهیز از ظلم و آزار رساندن نسبت به کسی که یاوری غیر از خداوند متعال نمی یابد. 10- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنّی لا أری الْمَوْتَ إلاّ سَعادَة، وَ لاَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّ بَرَماً. «بحار الأنوار، ج 44، ص 192» امام حسین - علیه السلام - فرمود: به درستی که من از مرگ نمی هراسم و آن را جز سعادت نمی بینم; و زندگی با ستمگران و ظالمان را عار و ننگ می شناسم. 11- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ لَبِسَ ثَوْباً یُشْهِرُهُ کَساهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْباً مِنَ النّارِ. «الکافی، ج 6، ص 445، ح 4» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما از هر جهت - بپوشد، خداوند او را در روز قیامت لباسی از آتش می پوشاند. 12- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : أنَا قَتیلُ الْعَبَرَةِ، لایَذْکُرُنی مُؤْمِنٌ إلاّ اِسْتَعْبَرَ. «بحارالأنوار، ج 44، ص 284، ح 19» امام حسین - علیه السلام - فرمود: من کشته گریه ها و اشک ها هستم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آن که عبرت گرفته و اشک هایش جاری خواهد شد. 13- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لَوْ شَتَمَنی رَجُلٌ فی هذِهِ الاُْذُنِ، وَ أَوْمی إلی الْیُمْنی، وَ اعْتَذَرَ لی فی الاُْخْری لَقَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ، وَ ذلِکَ أَنَّ أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ - علیه السلام - حَدَّثَنی أَنَّهُ سَمِعَ جَدّی رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه وآله)یَقُولُ: لا یَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِقٍّ أَوْ مُبْطِل. «إحقاق الحقّ، ج 11، ص 431» امام حسین - علیه السلام - فرمود: چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصی مرا دشنام می دهد و سپس معذرت خواهی او را بفهمم، از او می پذیرم و گذشت می نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علی - علیه السلام - از جدّم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت نمود: کسی که پوزش و عذرخواهی دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد. 14- قیلَ لِلْحُسَیْنِ بن علی - علیه السلام - : مَنْ أعْظَمُ النّاسِ قَدْراً؟ قالَ: مَنْ لَمْ یُبالِ الدُّنْیا فی یَدَیْ مَنْ کانَتْ. «تنبیه الخواطر، ص 348» از امام حسین - علیه السلام - سؤال شد: با شخصیّت ترین افراد چه کسی است؟ حضرت در جواب فرمود: آن کسی است که اهمیّت ندهد که دنیا در دست چه کسی می باشد. 15- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ عَبَدَاللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، آتاهُ اللهُ فَوْقَ أمانیهِ وَ کِفایَتِهِ. «بحارالأنوار، ج 68، ص 183، ح 44» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هرکس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید; خدای متعال او را به بهترین آرزوهایش می رساند و امور زندگیش را تأمین می نماید. 16- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : احْذَرُوا کَثْرَةَ الْحَلْفِ، فِإنَّهُ یَحْلِفُ الرَّجُلُ لِعَلَل أرَبَعَ: إمّا لِمَهانَة یَجِدُها فی نَفْسِهِ، تَحُثُّهُ عَلی الضَّراعَةِ إلی تَصْدیقِ النّاسِ إیّاهُ. وَ إمّا لِعَی فی الْمَنْطِقِ، فَیَتَّخِذُ الاْیْمانَ حَشْواً وَصِلَةً لِکَلامِهِ. وَ إمّا لِتُهْمَة عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَیَری أَنَّهُمْ لایَقْبَلُونَ قَوْلَهُ إلاّ بِالْیَمینِ. وَ إمّا لاِرْسالِهِ لِسانَهُ مِنْ غَیْرِ تَثْبیت. «تنبیه الخواطر، ص 429» امام حسین - علیه السلام - فرمود: خود را از قسم و سوگند برهانید که همانا انسان به جهت یکی از چهار علّت سوگند یاد می کند: در خود احساس سستی و کمبود دارد، به طوری که مردم به او بی اعتماد شده اند، پس برای جلب توجّه مردم که او را تصدیق و تأیید کنند، سوگند می خورد. و یا آن که گفتارش معیوب و به دور از حقیقت است، و می خواهد با سوگند، سخن خود را تقویت و جبران کند. و یا در بین مردم متّهم است ـ به دروغ و بی اعتمادی ـ پس می خواهد با سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نماید. و یا آن که سخنان و گفتارش متزلزل است ـ هر زمان به نوعی سخن می گوید ـ و زبانش به سوگند عادت کرده است. 17- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : أیُّما إثْنَیْنِ جَری بَیْنَهُما کَلامٌ، فَطَلِبَ أَحَدُهُما رِضَی الاْخَرِ، کانَ سابِقَهُ إلی الْجَنّةِ. «محجّة البیضاء، ج 4، ص 228» امام حسین - علیه السلام - فرمود: چنانچه دو نفر با یکدیگر نزاع و اختلاف نمایند و یکی از آن دو نفر، در صلح و آشتی پیشقدم شود، همان شخص سبقت گیرنده، جلوتر از دیگری به بهشت وارد می شود. 18- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : وَ اعْلَمُوا إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ الله عَلَیْکُمْ، فَلا تَمیلُوا النِّعَمَ فَتَحَوَّلَ نَقِماً. «نهج الشّهادة، ص 38» امام حسین - علیه السلام - فرمود: توجّه داشته باشید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت های الهی است، پس نسبت به نعمت ها روی، بر نگردانید; وگرنه به نقمت و بلا گرفتار خواهد شد. 19- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : یَا ابْنَ آدَم! اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ وَ مَضْجَعَکَ بَیْنَ یَدَی اللهِ، تَشْهَدُ جَوارِحُکَ عَلَیْکَ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْأقْدام. «نهج الشّهادة، ص 59» امام حسین - علیه السلام - فرمود: ای فرزند آدم، بیاد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنین بیاد آور که در پیشگاه خداوند قرار خواهی گرفت و اعضاء و جوارحت بر علیه تو شهادت خواهند داد، در آن روزی که قدم ها لرزان و لغزان می باشد. 20- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ. «بحارالأنوار، ج 78، ص 122، ح 5» امام حسین - علیه السلام - فرمود: همنشینی با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختی خواهد گشت; و همنشینی و مجالست با معصیت کاران موجب شکّ و بدبینی خواهد شد. 21- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ اللهَ خَلَقَ الدُّنْیا لِلْبَلاءِ، وَ خَلَقَ أهْلَها لِلْفَناءِ. «نهج الشّهادة، ص 196» امام حسین - علیه السلام - فرمود: به درستی که خداوند متعال دنیا ـ و اموال آن ـ را برای آزمایش افراد آفریده است. و همچنین موجودات دنیا را جهت فناء ـ و انتقال از این دنیا به جهانی دیگر ـ آفریده است. 22- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لا یَأمَنُ یوم الْقِیامَةِ إلاّ مَنْ قَدْ خافَ اللهَ فی الدُّنْیا. «بحار الأنوار، ج 44، ص 192، ح 5» امام حسین - علیه السلام - فرمود: کسی در روز قیامت از شدائد و أحوال آن در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا از خداوند متعال ترس داشته باشد ـ و اهل گناه و معصیت نگردد ـ. 23- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لِکُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ. «الکافی، ج 2، ص 439، ح 8» امام حسین - علیه السلام - فرمود: برای هر غم و دردی درمان و دوائی است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند می باشد. 24- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ قَرَءَ آیَةً مِنْ کِتابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ فی صَلاتِهِ قائِماً، یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْف مِأةُ حَسَنَة. «الکافی، ج 2، ص 611» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هرکس آیه ای از قرآن را در نمازش تلاوت نماید، خداوند متعال در مقابل هر حرفی از آن یکصد حسنه در نامه اعمالش ثبت می نماید. 25- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : سَبْعَةُ أشْیاء لَمْ تُخْلَقْ فی رَحِم: فَأوّلُها آدَمُ( - علیه السلام - )، ثُمَّ حَوّاء، وَ الْغُرابُ، وَ کَبْشُ إبْراهیم( - علیه السلام - )، وَ ناقَةُ اللهِ، وَ عَصا مُوسی (- علیه السلام -)، وَ الطَّیْرُالَّذی خَلَقَهُ عیسیبْنُ مَرْیَم (علیهما السلام). «بحارالأنوار، ج 10، ص 137، ح 4» امام حسین - علیه السلام - ضمن جواب سؤال های پادشاه روم، فرمود: آن هفت موجودی که بدون خلقت در رحم مادر، آفریده شده اند، عبارتند از: حضرت آدم - علیه السلام - و همسرش حوّاء و کلاغی که برای راهنمائی دفن هابیل آمد و گوسفندی که برای قربانی به جای حضرت اسماعیل - علیه السلام - آمد و شتری که خداوند برای پیامبرش، حضرت صالح فرستاد و عصای حضرت موسی - علیه السلام - و هفتمین موجود آن پرنده ای بود که توسّط حضرت عیسی - علیه السلام - آفریده شد. 26- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ اَعْمالَ هذِهِ الاُْمَّةِ ما مِنْ صَباح إلاّ و تُعْرَضُ عَلَی اللهِ تَعالی. «بحارالأنوار، ج 70، ص 353، ح 54» امام حسین - علیه السلام - فرمود: همانا ـ نامه کردار و ـ أعمال این امّت، در هر صبحگاه بر خداوند متعال عرضه می گردد. 27- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إجْتَنِبُوا الْغِشْیانَ فی اللَّیْلَةِ الَّتی تُریدُون فیها السَّفَرَ، فإنَّ مَنْ فَعَلَ ذلِکَ، ثُمَّ رُزِقَ وَلَدٌ کانَ جَوّالَةً. «وسائل الشّیعة، ح 20، ج 3، ص 243» امام حسین - علیه السلام - فرمود: در آن شبی که قصد مسافرت دارید، با همسر خود زناشوئی نکنید، که چنانچه عمل زناشوئی انجام گردد و در آن زمان فرزندی منعقد شود، بسیار متحرّک و افکارش مغشوش می باشد. 28- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : الرّکْنُ الْیَمانی بابٌ مِنْ أبْوابِ الْجَنَّةِ، لَمْ یَمْنَعْهُ مُنْذُ فَتَحَهُ، وَ إنَّ ما بَیْنَ الرُّکْنَیْنِ ـ الأسْوَد وَ الْیَمانی ـ مَلَکٌ یُدْعی هُجَیْرٌ، یُؤَمِّنُ عَلی دُعاءِالْمُؤْمِنینَ. «مستدرک الوسائل، ج 9، ص 391» امام حسین - علیه السلام - فرمود: رُکن یَمانی کعبه الهی، دربی از درب های بهشت است و مابین رکن یمانی و حجرالأسود ملک و فرشته ای است که برای استجابت دعای مؤمنین آمّین می گوید. 29- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ الْغِنی وَ اْلِعزَّ خَرَجا یَجُولانِ، فَلَقیا التَّوَکُلَّ فَاسْتَوْطَنا. «مستدرک الوسائل، ج 11، ص 218، ح 15» امام حسین - علیه السلام - فرمود: عزّت و بی نیازی ـ هر دو ـ شتاب زده به دنبال پناهگاهی می دویدند، چون به توکّل برخورد کردند، آرامش پیدا نموده و آن را پناهگاه خود قرار دادند. 30- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ نَفَّسَ کُرْبَةَ مُؤْمِن، فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ کَرْبَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ. «مستدرک الوسائل، ج 12، ص 416، ح 13» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هرکس گره ای از مشکلات مؤمنی باز کند و مشکلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح می نماید. 31- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ والانا فَلِجَدّی (صلی الله علیه وآله وسلم) والی، وَ مَنْ عادانا فَلِجَدّی عادی. «ینابیع المودّة، ج 2، ص 37، ح 58» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هر که ما را دوست بدارد و پیرو ما باشد، پس دوستی و محبّتش به جهت جدّم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)می باشد. هرکس با ما دشمن و کینه توز باشد، پس دشمنی و مخالفت او به جهت جدّم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) خواهد بود. 32- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : یَا ابْنَ آدَمَ! أُذْکُرْ مَصارِعَ آبائِکَ وَ أبْنائِکَ، کَیْفَ کانُوا، وَ حَیْثُ حَلّوُا، وَ کَأَنَّکَ عَنْ قَلیل قَدْ حَلَلْتَ مَحَلَّهُمْ. «نهج الشّهادة، ص 60» امام حسین - علیه السلام - فرمود: ای فرزند آدم، بیاد آور آن لحظاتی را که پدران و فرزندان ـ و دوستان ـ تو چگونه در چنگال مرگ قرار گرفتند، آن ها در چه وضعیّت و موقعیّتی بودند و سرانجام به کجا منتهی شدند و کجا رفتند. و بیندیش که تو نیز همانند آن ها به ایشان خواهی پیوست ـ پس مواظب اعمال و رفتار خود باش ـ. 33- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : یَا ابْنَ آدَمَ، إنَّما أنْتَ أیّامٌ، کُلَّما مَضی یَوْمٌ ذَهَبَ بَعْضُکَ. «نهج الشّهادة، ص 346» امام حسین - علیه السلام - فرمود: ای فرزند آدم، بدرستی که تو مجموعه ای از زمان ها و روزگار هستی، هر آنچه از آن بگذرد، زمانی از تو فانی و سپری گشته است ـ بنابراین لحظات عمرت را غنیمت شمار که جبران ناپذیر است ـ. 34- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ حاوَلَ أمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أفْوَتُ لِما یَرْجُو وَ أسْرَعُ لِمَجییءِ ما یَحْذَرُ. «وسائل الشّیعة، ج 16، ص 153، ح 3» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هرکس از روی نافرمانی و معصیتِ خداوند، کاری را انجام دهد، آنچه را آرزو دارد سریع تر از دست می دهد و به آنچه هراسناک و بیمناک می باشد مبتلا می گردد. 35- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : الْبُکاءُ مِنْ خَشْیَةِ الله نَجاتٌ مِنَ الّنارِ وَ قالَ: بُکاءُ الْعُیُونِ، وَ خَشْیَةُ الْقُلُوبِ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ. «مستدرک الوسائل، ج 11، ص 245، ح 12881» امام حسین - علیه السلام - فرمود: گریان بودن به جهت ترس از ـ عذاب ـ خداوند، سبب نجات از آتش دوزخ خواهد بود; و فرمود: گریان بودن چشم و خشیت داشتن دل ها یکی از نشانه های رحمت الهی ـ برای بنده ـ است. 36- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لا یَکْمِلُ الْعَقْلُ إلاّ بِاتّباعِ الْحَقِّ. «بحارالأنوار، ج 75، ص 127، ح 11» امام حسین - علیه السلام - فرمود: بینش و عقل و درک انسان تکمیل نمی گردد مگر آن که ـ أهل حقّ و صداقت باشد و ـ از حقایق، تبعیّت و پیروی کند. 37- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : أَهْلَکَ النّاسَ إثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ. «بحارالأنوار، ج 75، ص 54، ح 96» امام حسین - علیه السلام - فرمود: دو چیز مردم را هلاک و بیچاره گردانده است: یکی ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند. و دیگری فخر کردن ـ در مسائل مختلف ـ و مباهات بر دیگران است. 38- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ عَرَفَ حَقَّ أَبَوَیْهِ الاْفْضَلَیْنِ مُحَمَّد وَ عَلی، و أطاعَهُما، قیلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ فی أیِّ الْجِنانِ شِئْتَ. «نهج الشّهادة، ص 293» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هر شخصی که حقّ والدینش محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم)، و علی - علیه السلام - را که با شرافت و با فضیلت ترین انسان ها هستند، بشناسد و ـ در تمام امور زندگی ـ از ایشان تبعیّت و اطاعت کند; در قیامت به او خطاب می شود: هر قسمتی از بهشت را که خواستار باشی، می توانی انتخاب کنی و در آن وارد شوی. 39- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ طَلَبَ رِضَی اللهِ بِسَخَطِ النّاسِ کَفاهُ الله اُمُورَ النّاسِ، وَ مَنْ طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللهِ وَ کَّلَهُ اللهُ إلَی النّاسِ. «أمالی شیخ صدوق، ص 167» امام حسین - علیه السلام - فرمود: هرکس رضایت و خوشنودی خداوند را ـ در أمور زندگی ـ طلب نماید گرچه همه افراد از او رنجیده شوند، خداوند مهمّات و مشکلات او را کفایت خواهد نمود. و کسی که رضایت و خوشنودی مردم را طالب گردد گرچه مورد خشم و غضب پروردگار باشد، خداوند أمور این شخص را به مردم واگذار می کند. 40- قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ شیعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل. «تفسیرالإمام العسکری - علیه السلام -، ص 309، ح 154» امام حسین - علیه السلام - فرمود: شیعیان و پیروان ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ـ آن کسانی هستند که أفکار و درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ و عوام فریبی سلامت و تهی باشد. |
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 339)
(اصول کافى ، ج 4 ، ص 160)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 467)
(تحف العقول ، ص 467)
(تحف العقول ، ص 467)
(تحف العقول ، ص 467)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 469)
(تحف العقول ، ص 469)
(تحف العقول ، ص 469)
(اصول کافى ، ج 4 ، ص 214)
(تحف العقول ، ص 469)
(تحف العقول ، ص 470)
(تحف العقول ، ص 469)
(تحف العقول ، ص 472)
(تحف العقول ، ص 473)
(تحف العقول ، ص 473)
(تحف العقول ، ص 472)
(تحف العقول ، ص 469)
(تحف العقول ، ص 469)
(عیون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص 52)
(بحار الانوار ، ج 76 ، ص 152)
(بحار الانوار ، ج 73 ، ص 373)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 268)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 349)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 356)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 356)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 342)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 339)
(تحف العقول ، ص 470)
(تحف العقول ، ص 470)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 466)
(تحف العقول ، ص 470)
(تحف العقول ، ص 470)
(تحف العقول ، ص 470)
(تحف العقول ، ص 470)
(تحف العقول ، ص 471)
(تحف العقول ، ص 471)
(تحف العقول ، ص 472)
(تحف العقول ، ص 473)
(وسائل الشیعة ، ج 18 ، ص 557)
(تحف العقول ، ص 444)
(بحار الانوار ، ج 92 ، ص 117)
(بحار الانوار ، ج 92 ، ص 14)
(بحار الانوار ، ج 75 ، ص 374)
(وسائل الشیعة ، ج 18 ، ص 102) 57. هرکس از خود حساب بکشد سود مىبرد و هرکس از خود غافل شود زیانمىبیند ، و هرکس ( از آیندهاش ) بیم داشته باشد به ایمنى دست مىیابد ، و هرکس از حوادث دنیا عبرت بگیرد بینش پیدا مىکند ، و هرکس بینش پیدا کند مسائل را مىفهمد و هرکس مسائل را بفهمد عالم است >/>/font> (بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
(تحف العقول ، ص 468)
(بحار الانوار ، ج 71 ، ص 174)
(عیون اخبار الرضا ، ج 1 ، ص 258)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 66 ، ص 491)
(وسائل الشیعة ، ج 1 ، ص 87)
(بحار الانوار ، ج 6 ، ص 21)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
(تحف العقول ، ص 462)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 116)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 172)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 189)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 205)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 207)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 221)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 232)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 286)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 377)
(اصول کافى ، ج 3 ، ص 377)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 349)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 347)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 352)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 357)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 356)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 355)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 355)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 354)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 353)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 353)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 353)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 348)
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 346)
| |
1 قالَ الا مام اءبوجعفر، محمّدالجواد صلوات اللّه و سلامه علیه :
الْمُؤ مِنُ یَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.(69)
ترجمه :
فرمود: مؤ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است :
توفیق از طرف خداوند متعال ، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.
2 قالَ علیه السلام : مُلاقاةُ الاْ خوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إ نْ کانَ نَزْرا قَلیلا.(70)
ترجمه :
فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران - خوب - ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت ، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.
3 قالَ علیه السلام : إ یّاکَ وَ مُص احَبَةُالشَّریرِ، فَإ نَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ اءثَرُهُ.(71)
ترجمه :
فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.
4 قالَ علیه السلام : کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إ لى غَیْرِاللّهِ وَ کَّلَهُ اللّهُ إ لَیْهِ.(72)
ترجمه :
فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست .
چطور نجات مى یابد کسى که خداوند طالبش مى باشد.
هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند.
5 قالَ علیه السلام : مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ اءعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.(73)
ترجمه :
فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد جریانات ، او را مى رباید و هلاک خواهد شد.
6 قالَ علیه السلام : مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِارْتِیابٍ اءعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتابٍ.(74)
ترجمه :
فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت ، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.
7 قالَ علیه السلام : أ فْضَلُ الْعِبادَةِ الاْ خْلاصُ.(75)
ترجمه :
فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.
8 قالَ علیه السلام : یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللّهِ صلى الله علیه و آله وَ کَنّیهِ.(76)
ترجمه :
فرمود: زمان ولادت امام عصر علیه السلام بر مردم زمانش مخفى است ، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است .
و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله است .
9 قالَ علیه السلام : عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.(77)
ترجمه :
فرمود: عزّت و شخصیّت مؤ من در بى نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است .
10 قالَ علیه السلام : مَنْ أ صْغى إ لى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإ نْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَ إ نْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إ بلیس فَقَدْ عَبَدَ إ بلیسَ.(78)
ترجمه :
فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست ، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست ، و اگر از زبان شیطان و هوى و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.
11 قالَ علیه السلام : لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.(79)
ترجمه :
فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران ، او را زیان و ضرر نمى رساند.
12 قالَ علیه السلام : مَنْ خَطَبَ إ لَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.(80)
ترجمه :
فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.
13 قالَ علیه السلام : لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.(81)
ترجمه :
فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.
14 قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.(82)
ترجمه :
فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تاءیید کند، در عقاب آن شریک مى باشد.
15 قالَ علیه السلام : مَنِ انْقادَ إ لَى الطُّمَاءنینَةِ قَبْلَ الْخِیَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ.(83)
ترجمه :
فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى ، فرمانى ، حرکتى و...) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده ؛ و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت .
16 قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إ فْتَقَرَالنّاسُ إ لَیْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ اءحَبَّهُ النّاسُ وَ إ نْ کَرِهُوا.(84)
ترجمه :
فرمود: هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
17 قالَ علیه السلام : عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلّیا عَلَیْهِ السَّلامُ اءلْفَ کَلِمَةٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ یَفْتَحُ اءلْفُ کَلِمَةٍ.(85)
ترجمه :
فرمود: حضرت رسول صلى الله علیه و آله ، یک هزار کلمه به امام علىّ علیه السلام تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأ له فرعى باز مى شود.
18 قالَ علیه السلام : نِعْمَةٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَةٍ لاتُغْفَرُ.(86)
ترجمه :
فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد.
19 قالَ علیه السلام : مَوْتُ الاْ نْسانِ بِالذُّنُوبِ اءکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْ جَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ اءکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.(87)
ترجمه :
فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه ، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى ، همچنین حیات و زندگى لذّت بخش به وسیله نیکى و إ حسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه .
20 قالَ علیه السلام : لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَالاْ یمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.(88)
ترجمه :
فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد.
و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إ لهى مقدّم نماید.
الَ علیه السلام : عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإ نَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَیْنَ الاْ خْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ اءُنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ.(89)
ترجمه :
فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت ، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است .
علم وسیله کمک به دوستان و برادران است ، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است ، هدیه و سرگرمى در مجالس است ، همدم و رفیق انسان در مسافرت است ؛ و اءنیس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.
22 قالَ علیه السلام : خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زینَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُالْحِلْمِ.(90)
ترجمه :
فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است ، اءدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است .
23 قالَ علیه السلام : تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى ، وَ اعْلَمْ أ نَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.(91)
ترجمه :
فرمود: در زندگى ، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن .
و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود.
24 قالَ علیه السلام : مَنْ اءتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.(92)
ترجمه :
فرمود: هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
25 قالَ علیه السلام : الْخُشُوعُ زینَةُالصَّلاةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُالْوَرَعِ.(93)
ترجمه :
فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت ) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.
26 قالَ علیه السلام : الاْ مْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اءعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.(94)
ترجمه :
فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است ، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد.
27 قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ اءنْفَسَهُ لِیَاءجُرَهُ عَلى ذلِکَ.(95)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤ من را مى گیرد (و هلاک و نابود مى گرداند)، چون دنیا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید.
28 قالَ له رجل : اءَوصِنى بَوَصِیَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟
فَقالَ علیه السلام : صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِالْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ.(96)
ترجمه :
شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟
امام علیه السلام فرمود: اعضاء و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس ، همچنین از آتش و عذاب آخرت ، در اءمان و محفوظ بدار.
29 قالَ علیه السلام : فَسادُالاْ خْلاقِ بِمُعاشَرَةِالسُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْ خلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ.(97)
ترجمه :
فرمود: معاشرت و همنشینى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى باشد.
30 قالَ علیه السلام : الاْ دَبُ عِنْدَالنّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لاغَیْرُ، وَ هذا لایُعْتَدُّ بِهِ مالَمْ یُوصَلْ بِها إ لى رِضَااللّهِ سُبْحانَهُ، وَالْجَنَّةِ، وَالاْ دَبُ هُوَ اءدَبُ الشَّریعَةِ، فَتَاءدَّبُوا بِها تَکُونُوا اءُدَباءَ حَقّا.(98)
ترجمه :
فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم ، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.
بنابر این ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین ، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار علیهم السلام ، ادب خود را آشکار سازید.
31 قالَ علیه السلام : ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْ نْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْ نْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إ لى قَلْبٍ سَلیمٍ.(99) /font>>/>
ترجمه :
فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى کند: انصاف در معاشرت با مردم ، همدردى در مشکلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات .
32 قالَ علیه السلام : التَّوْبَةُ عَلى اءرْبَع دَعائِم : نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ اءنْ لایَعُودَ.(100)
ترجمه :
فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است : پشیمانى قلبى ، استغفار با زبان ، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه حقّاللّه و یا حقّالنّاس -، تصمیم جدّى بر اینکه دیگر مرتکب آن گناه نشود.
33 قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْ بْرارِ: إ قامَةُالْفَرائِض ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم ، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّین .(101)
ترجمه :
فرمود: سه چیز از کارهاى نیکان است : انجام واجبات الهى ، ترک و دورى از گناهان ، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین .
34 قالَ علیه السلام : وَ حَقیقَةُ الاْ دَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْ دَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَکارِمَ الاْ خْلاقِ فِى الدُّنْیا وَ الاَّْخِرَةِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّةِ.(102)
ترجمه :
فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب ، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.
انسان به وسیله اءدب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقى مى رسد؛ و نیز با رعایت اءدب نیل به بهشت مى یابد.
35 قالَ علیه السلام : إ نَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ النّار.(103)
ترجمه :
فرمود: همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه اى مى باشد که از بهشت گرفته شده است ، هر که داخل آن شود و با معرفت زیارت کند -، روز قیامت از آتش در اءمان خواهد بود.
36 قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.(104)
ترجمه :
فرمود: هرکس قبر عمّه ام حضرت معصومه سلام اللّه علیها را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أ هل بهشت خواهد بود.
قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ اءخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: ((إ نّااءنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِالْقَدْرِ)) سَبْعَ مَرّاتٍ، اءمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْ کْبَرِ.(105)
ترجمه :
فرمود: هرکس بر بالین قبر مؤ منى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه ((إ نّا اءنزلناه )) را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در اءمان قرار مى گیرد.
38 قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.(106)
ترجمه :
فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد:
1 - نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن .
2 - اهل تواضع کردن و فروتن بودن .
3 - صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن .
39 قالَ علیه السلام : الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.(107)
ترجمه :
فرمود: انجام دهنده ظلم ، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود.
40 قالَ علیه السلام : التَّواضُعُ زینَةُالْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زینَةُالْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَةُالاْ یمانِ، وَالسَّکینَةُ زینَةُالْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زینُةُالرِّوایَةِ.(108)
ترجمه :
فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف ، فصاحت زینت بخش کلام ، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات ، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات ؛ و دقّت در ضبط و حفظ آن ، زینت بخش نقل روایت و سخن مى باشد.آوینی
/font>>/>
/font>>/>
1. در یکى از روزها ، صبحگاهان امام على (ع) فرمود : فاطمه جان آیا غذایى دارى تا از گرسنگى بیرون آیم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدایى که پدرم را به نبوت و شما را
به امامت برگزید سوگند ، دو روز است که در منزل غذاى کافى نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم .
امام (ع) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهیه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع) فرمودند : اى اباالحسن ، من از پروردگار خود حیا مىکنم
که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت ندارى ، درخواست نمایم .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59)
2. کسى که عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249)
3. پاداش خوشرویى در برابر مؤمن بهشت است ، و خوشرویى با دشمن ستیزه جو ، انسان را از عذاب آتش باز مىدارد .
(بحار الانوار ، ج 75 ، ص 401)
4. حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر گرامىشان عرض کردند : اى رسول خدا زنان قریش به منزل من وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسى قرار داد که
سرمایهاى ندارد . رسول اکرم صلى الله علیه و آله در جواب فرمودند : قسم به خدا دخترم ، در خیرخواهى تو کوتاهى نکردهام که تو را به اولین مسلمان و عالمترین و
بردبارترین اشخاص تزویج نمودهام .
دخترم ، همانا خداى عزوجل نگاهى به زمین افکند و از اهل آن دو نفر را برگزید ، که یکى از آن دو را پدرت و دیگرى را شوهرت قرار داد .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 133)
5. ما اهل بیت رسول خدا ، وسیله ارتباط خدا با مخلوقات و برگزیدگان خداییم ، ما جایگاه پاک خدا و دلیلهاى روشن او و وارثان پیامبران الهى مىباشیم .
(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج 16 ، ص 211)
6. خداوند اطاعت و پیروى از ما اهل بیت (ع) را سبب برقرارى نظم اجتماعى در امت اسلامى ، و امامت و رهبرى ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها
قرار داده است .
(احتجاج طبرسى ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
7 پیامبر (ص) و على (ع) دو پدر امت اسلام مىباشند ، که اگر مردم از آنان پیروى کنند ، کجىها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاویدان نجات
مىدهند ، و اگر همراه و یاورشان باشند نعمتهاى همیشگى خداوندى را ارزانیشان مىدارند .
(بحار الانوار ، ج 23 ، ص 259)
8. از حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) روایت شده که رسول خدا فرمودند : امام همچون کعبه است که باید به سویش روند ، نه آنکه ( منتظر باشند تا ) او به
سوى آنها بیاید .
(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)
9. همانا خوشبت حقیقى کسى است که على ( علیه السلام ) را دوست بدارد .
(مجمع الزوائد علامه هیثمى ، ج 9 ، ص 132)
10. کسى که پس از خوردن غذا ، با دستى آلوده و چرب بخوابد ، هیچ کس جز خودش را سرزنش ننماید .
(کنز العمال ، ج 15 ، ص 242 ، ح 40759)
11. اما حقانیت من در مالکیت فدک ، همانا خداوند بزرگ آیه " آت ذاالقربى حقه " را وقتى در قرآن کریم بر رسول خدا نازل فرمود ، من و فرزندانم نزدیکترین مردم به پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) بودیم ، پس رسول خدا فدک را به من و فرزندانم هدیه فرمود .
(مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 291)
12. براى مؤمن ، خرما هدیه خوبى است .
(کنز العمال ، ج 12 ، ص 339 ، ح 35305)
13. حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) فرمود : وقتى آیه 63 سوره نور نازل شد که :
" اى مسلمانان ، رسول خدا را آن گونه که همدیگر را مىخوانید ، صدا نکنید "
ترسیدم که رسول خدا را با لفظ " اى پدر " بخوانم ، من هم مانند دیگران پدر را با نام " یا رسول الله " صدا زدم . دو سه بار که پدر را با این نام خواندم ، رو به من کرده فرمودند : اى فاطمه ! این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است ، فاطمه جان ، تو از منى و من از تو ، همانا این آیه براى ادب کردن آدمهاى خشن و درشت خوهاى قریش ، انسانهاى خودخواه و متکبر ، نازل شده است . دخترم تو با جمله " پدر جان " خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خوشنود مىکند .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 33)
14. مردى نابینا از حضرت فاطمه ( علیها السلام ) اذن خواست که داخل خانه شود .
فاطمه ( علیها السلام ) خود را از او مستور کرد . پیغمبر خدا ( صلى الله علیه و آله ) به فاطمه فرمود : به چه سبب خود را مستور کردى و حال این که این مرد نابینا تو را نمىبیند . حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد ، " اگر او مرا نمىبیند ، من او را مىنگرم ، و اگر چه او نمىبیند اما بوى زن را استشمام مىکند " . رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود : " شهادت مىدهم که تو پاره تن منى " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 91)
15.خداى تعالى ایمان را براى پاکیزگى از شرک قرار داد ، و نماز را براى دورى از تکبر و خودخواهى .
(احتجاج طبرسى ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
16. خداى تعالى زکات را مایه پاکى جان و فزونى روزى ، و روزه را براى پابرجایى اخلاص قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
17. خداى تعالى حج را موجب استحکام دیانت ، و عدالت را مایه وحدت و هماهنگى دلها قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
18. خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام ، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگى پاداش حق تعالى قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
19. خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
20. خداى تعالى نیکى به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند ، و دستگیرى از خویشان را موجب افزایش عمر و سبب فزونى جمعیت و قدرت قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
21. خداى تعالى قصاص را وسیله حفظ جانها و وفاى به نذر را براى رسیدن به مغفرت و آمرزش قرار داد .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
22. خداى تعالى مراعات کامل وزن و پیمانه را براى جلوگیرى از کم فروشى ، و نهى از شرابخوارى را براى پرهیز از پلیدى تشریع نموده است .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
23. خداى تعالى پرهیز از افترا و دشنام را براى دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدى را منع کرد تا راه عفت پویند .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
24. خداوند شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق بندگى و یکتاپرستى جویند ، " پس چنانکه باید ، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان نمیرید " و آنچه فرموده است به جا آرید و خود را از آنچه نهى کرده باز دارید که " تنها دانایان از خدا مىترسند .
(احتجاج طبرسى ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 - آلعمران ، 101)
25. حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) در جواب سلمان که براى فقیرى تقاضاى کمک داشت فرمود :
" اى سلمان ! سوگند به خداوندى که حضرت محمد ( صلى الله علیه و آله ) را به پیامبرى برگزید ، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین ( علیهما السلام ) از شدت گرسنگى بىقرارى مىکردند و خسته و مانده به خواب رفتهاند . اما من نیکى و نیکوکارى را که درب منزل مرا کوبیده است ، رد نمىکنم " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 72)
26. پروردگارا ! بزرگا ! به حق پیامبرانى که آنها را برگزیدى و به گریههاى حسن و حسین در فراق من ، از تو مىخواهم گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان مرا ببخشایى .
(ذخائر العقبى ، ص 53 - کوکب الدرى ، ج 1 ، ص 196)
27. امام حسن مجتبى ( علیه السلام ) فرمود : مادرم فاطمه ( علیها السلام ) را دیدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود ، و شنیدم که براى مؤمنین دعا مىکرد و اسامى آنان را ذکر مىنمود و براى آنان بسیار دعا مىکرد ولى براى خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر ، چرا همان طور که براى دیگران دعا کردى براى خودت دعا نکردى ، فرمودند : " پسرم ، اول همسایه و سپس خود و اهل خانه " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
28. روزى حضرت فاطمه ( علیها السلام ) خطاب به حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) فرمود :" على جان ! نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت هنگامه برپایى رستاخیز عمومى " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 8)
29. حضرت زهرا ( علیها السلام ) در رابطه با دعاى روز جمعه از رسول گرامى اسلام نقل فرمودند که : در روز جمعه ساعتى است که هر خواسته خیر و نیکویى در آن ساعت به اجابت مىرسد . پرسیدم : یا رسول الله کدام ساعت است ؟ فرمودند : آنگاه که نصف خورشید در افق پنهان شود .
(کنز العمال ، ج 7 ، ص 766)
30. بهترین شما کسانى هستند که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان مهربان و بخشندهاند .
(دلایل الامامه طبرى ، ص 7)
31. اگر روزه ، زبان و گوش و چشم و دست و پاى روزهدار را از ارتکاب اعمال ناپسند حفظ نکند ، روزه را مىخواهد چه کند ( و به چه دردش مىخورد ) .
(مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 366)
32. وقتى امام حسن و امام حسین ( علیها السلام ) مریض شدند ، به حضرت على ( علیها السلام ) گفتند : چرابراى سلامتى دو فرزندت نذر نمىکنى ؟ ... پس حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمود : " اگر فرزندانم شفا یابند ، سه روز براى خدا جهت شکرگزارى روزه خواهم گرفت " .
(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 245)
33. آنچه براى زنان نیکوست این است که ( بدون ضرورت ) مردان نامحرم را نبینند ، و نامحرمان نیز آنها را ننگرند .
(بحار الانوار ، ج 37 ، ص 69)
34. اى رسول خدا ، سلمان از سادگى لباس من تعجب نمود ، سوگند به خدایى که تو را مبعوث فرمود ، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندى است که روزها بر روى آن شترمان علف مىخورد و شبها بر روى آن مىخوابیم ، و بالش ما چرمى است که از لیف خرما پر شده است .
(بحار الانوار ، ج 8 ، ص 303)
35. آن لحظهاى که زن در خانه خود مىماند ، ( و به امور زندگى و تربیت فرزند مىپردازد ) به خدا نزدیکتر است .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 92)
36. به او گفته شد : اى دختر رسول خدا ، دستهایت زخم شده است ، خود را به زحمت مینداز ، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است ، کار منزل را به او واگذار ! حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد : " رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) به من سفارش فرمود که کارهاى خانه را با فضه تقسیم کنم ، یک روز او کار کند و روز دیگر من ، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است " .
(الخرائج و الجرائح لقطبالدین راوندى ، ص 530)
37. حضرت على و فاطمه ( علیهما السلام ) در تقسیم وظایف زندگى زناشویى از رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) راهنمایى خواستند . فرمودند : کارهاى داخل منزل را فاطمه ( علیها السلام ) و کارهاى بیرون منزل را على ( علیه السلام ) انجام دهد . پس حضرت زهرا ( علیها السلام ) با خوشحالى فرمود : " جز خدا کسى نمىداند که از
این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم ، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است بازداشت " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
38. حضرت زهرا ( علیها السلام ) در لحظههاى واپسین زندگى ، پس از وضو گرفتن به اسماء بنت عمیس فرمود : " اى اسماء ! عطر مرا همان عطرى که همیشه مىزنم ، و پیراهنى را که همیشه در آن نماز مىگزارم بیاور و بر بالینم بنشین ، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بیدار کن ، اگر بیدار شدم که نماز مىگزارم ، و اگر بیدار نشدم کسى را به دنبال على ( علیه السلام ) بفرست " .
(کشف الغمه ، بیروت : دار الاضواء ، ج 2 ، ص 122)
39. حضرت فاطمه ( علیه السلام ) به زن مؤمنهاى که در یک بحث دینى و عقیدتى بر زنى فاسد و از دشمنان اهل بیت ، غلبه کرده و بسیار خوشحال شده بود ، فرمود :
" همانا شادى فرشتگان در غلبه تو بر آن زن معاند ، بیش از شادى توست ، و اندوه و نگرانى شیطان و دوستان شیطان در این شکست ، بیشتر و شدیدتر از آن زن شکست خورده است " .
(بحار الانوار ، ج 2 ، ص 8)
40. آنگاه که در روز قیامت برانگیخته شوم ، از گناهکاران امت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) شفاعت خواهم کرد .
(احقاق الحق ، ج 10 ، ص 367)
41. اگر به آنچه به شما امر مىکنیم عمل مىکنى و از آنچه شما را برحذر مىداریم دورى مىکنى ، از شیعیان ما مىباشى ، والا هرگز .
(بحار الانوار ، ج 68 ، ص ص 155)
42. شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند ، و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما و کسى که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده ، در صورتى که از اوامر ما سرپیچى کنند و نواهى و موارد پرهیز را محترم نشمرند ، از شیعیان واقعى ما نخواهند بود ، با این حال جایگاهشان در بهشت خواهد بود ، ولى بعد از پاک شدن از گناهان به وسیله بلاها و مصیبتها در دنیا ، یا تحمل مشکلات و شدائد روز قیامت و یا قرار گرفتن اندک زمانى در طبقات بالاى جهنم و چشیدن عذاب ، تا اینکه ما به خاطر دوستىشان با ما نجاتشان داده و آنان را به پیشگاه خودمان انتقال خواهیم داد .
(بحار الانوار ، ج 68 ، ص 155)
43.پیامبر گرامى اسلام ( صلى الله علیه و آله ) حوادث تلخ آینده را براى حضرت زهرا ( علیها السلام ) توضیح داد و به شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین ( علیها السلام )
اشاره کرد . حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمود : " اى پدر ! چه کسى فرزندم و نور چشم و میوه دلم ، حسین ( علیه السلام ) را شهید مىکند " ؟ فرمود : " بدترین افراد امت من ". حضرت زهرا ( علیها السلام ) پرسید : " اى پدر سلام مرا به حضرت جبرئیل برسان و از او بپرس که در کجا حسین مرا شهید مىکنند " ؟
رسول خدا ( صلى الله علیه و اله ) فرمود : " در سرزمینى که به آن کربلا مىگویند ".
پس حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمود : ! اى پدر در برابر خواستههاى خدا تسلیم و راضىام و به خدا توکل کردهام " .
(نهج الحیاة ، ص 208)
44. یکى از زنان مدینه خدمت زهرا ( علیها السلام ) رسید و گفت : مادر پیرى دارم که در مسایل نماز سؤالاتى دارد و مرا فرستاده است تا مسایل شرعى نماز را از شما
بپرسم . حضرت زهرا فرمود : بپرس . و آنگاه مسایل فراوانى مطرح کرد و پاسخ شنید. در ادامه پرسشها آن زن خجالت کشید و گفت : اى دختر رسول خدا بیش از این نباید
شما را به زحمت اندازم .
حضرت فاطمه ( علیها السلام ) فرمودند : " باز هم بیا و آنچه سؤال دارى بپرس ، آیا اگر کسى را روزى اجیر نمایند که بار سنگینى را به بام بالا ببرد و در مقابل صد هزار دینار طلا مزد بگیرد ، چنین کارى براى او دشوار است " ؟ گفت : خیر . حضرت ادامه دادند : " من هر مسألهاى را که پاسخ مىدهم ، بیش از فاصله بین زمین و عرش گوهر و لؤلؤ پاداش مىگیرم ، پس سزاوارتر است که بر من سنگین نیاید . "
(بحار الانوار ، ج 2 ، ص 3)
45. اى ابا الحسن ، در همین ساعت به خواب رفتم ، پس محبوبم رسول خدا را در قصرى از مروارید سفید دیدم . چون مرا دید ، فرمود : دخترم ! به نزد من بشتاب که سخت مشتاق توام . بىصبرانه پاسخ دادم : سوگند به خدا پدر جان ، اشتیاق من براى زیارت شما شدیدتر است . در این هنگام پدرم فرمود : تو امشب در پیش ما خواهى بود . على جان ! رسول خدا آنچه وعده دهد راست است و به آنچه عهد و پیمان بندد وفا مىکند .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 179)
46. فرزندانم دیشب را گرسنه به روز آوردند ، فرزند کوچک من " حسین " در میدان جنگ کشته مىشود . در کربلا فرزندم را با حیله و تزویر شهید مىکنند ، واى و نکبت و عذاب بر قاتلانش باد .
(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 239)
47 از دنیاى شما سه چیز محبوب من است : 1 - تلاوت قرآن 2 - نگاه به چهره رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) 3 - انفاق در راه خدا
(نهج الحیاة ، ص 271)
48. اى ابا الحسن ( على علیه السلام ) ! همانا رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) با من پیمان بسته و خبر داده است که من اول کسى خواهم بود که به آن حضرت مىپیوندم و گریزى از آن نیست . پس على جان ، در برابر اوامر و فرمان و خواست خداوند بزرگ ، بردبار و به حکم او راضى باش .
(نهج الحیاة ، ص 233)
49. تلاوت کننده سورههاى حدید و واقعه و الرحمن ، در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده مىشود .
(کنز العمال ، ج 1 ، ص 582)
50. در سر سفره غذا ، دوازده دستور العمل ارزشمند وجود دارد که سزاوار است هر مسلمانى آنها را بشناسد . چهارتاى آن واجب و چهارتاى آن مستحب و چهارتاى آن
نشانه ادب است .
چهار دستور العمل واجب عبارتند از 1- شناخت و معرفت پروردگار ( که نعمتها از اوست ) 2- راضى به نعمتهاى خدا بودن 3- گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم " در آغاز غذا 4- شکر و سپاسگذارى خدا . و چهار دستور العمل مستحب عبارتند از : 1- وضو گرفتن قبل از غذا 2- نشستن به جانب چپ 3- در حال نشسته غذا خوردن 4- غذا خوردن با سه انگشت . و اما چهار دستورالعملى که نشانه ادب است : 1- از آنچه در پیش روى شماست بخورید 2- لقمهها را کوچک بردارید 3- غذا را خوب بجوید و با شدت نرم کنید 4- کمتر در صورت دیگران هنگام غذا خوردن بنگرید .
(عوالم العلوم للعلامة البحرانی ، ج 11 ، ص 629)
51. روزى پدرم رسول خدا " که درود خدا بر او و خاندان او باد " به على ( علیه السلام ) نگاه کرد و سپس با اشاره به او فرمود : این مرد و پیروان او در بهشتند .
(ینابیع المودة ، ص 257)
52. رسول گرامى اسلام " که درود خدا بر او و خاندان او باد " به على ( علیه السلام ) فرمود : اى ابا السحن همانا تو و پیروان تو در بهشت موعود خواهید بود .
(نهج الحیاة ، ص 326)
53. حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) فرمود : پیامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند : فاطمه پاره تن من است ، پس هر که او را بیازارد مرا آزرده است .
(بحار الانوار ، ج 28 ، ص 303)
54. در خدمت مادر باش ، زیرا بهشت زیر پاى مادران است .
(نهج الحیاة ، ص 312)
55.حسن جان ! مانند پدرت على (ع) باش و ریسمان را از گردن حق بردار خداى احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینهتوز دوستى مکن
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 286)آوینی
قالَ الامامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ علیه السلام :
1- حَدیثی حَدیثُ ابى ، وَ حَدیثُ ابى حَدیثُ جَدى ، وَ حَدیثُ جَدّى حَدیثُ الْحُسَیْنِ، وَ حَدیثُ الْحُسَیْنِ حَدیثُ الْحَسَنِ، وَ حَدیثُ الْحَسَنِ حَدیثُ امیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ حَدیثُ امیرَالْمُؤْمِنینَ حَدیثُ رَسُولِ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ، وَ حَدیثُ رَسُولِ اللّهِ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.(1)
ترجمه :
فرمود: سخن و حدیث من همانند سخن پدرم مى باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم ، و سخن جدّم نیز مانند سخن حسین و نیز سخن او با سخن حسن یکى است و سخن حسن همانند سخن امیرالمؤ منین علىّ و کلام او از کلام رسول خدا مى باشد، که سخن رسول اللّه به نقل از سخن خداوند متعال خواهد بود.
2- قالَ علیه السلام : مَنْ حَفِظَ مِنْ شیعَتِنا ارْبَعینَ حَدیثا بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقیامَةِ عالِما فَقیها وَلَمْ یُعَذِّبْهُ.(2)
ترجمه :
فرمود: هرکس از شیعیان ما چهل حدیث را حفظ کند و به آن ها عمل نماید ، خداوند او را دانشمندى فقیه در قیامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.
3- قالَ علیه السلام : قَضا حاجَةِالْمُؤْمِنِ افْضَلُ مِنْ الْفِ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِکِها، وَ عِتْقِ الْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِ الْفِ فَرَسٍ فى سَبیلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها.(3)
ترجمه :
فرمود: برآوردن حوائج و نیازمندى هاى مؤ من از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است .
4- قالَ علیه السلام : اوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُالصَّلاةُ، فَإ نْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إ ذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.(4)
ترجمه :
فرمود: اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند پیرامون نماز است ، پس اگر نمازش قبول شود بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
5- قالَ علیه السلام : إ ذا فَشَتْ ارْبَعَةٌ ظَهَرَتْ ارْبَعَةٌ: إ ذا فَشا الزِّنا کَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إ ذا اُمْسِکَتِ الزَّکاةُ هَلَکَتِ الْماشِیَةُ، وَ إ ذا جارَ الْحُکّامُ فِى الْقَضا اُمْسِکَ الْمَطَرُ مِنَ السَّما، وَ إ ذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِکُونَ عَلَى الْمُسْلِمینَ.(5)
ترجمه :
فرمود: هنگامى که چهار چیز در جامعه شایع و رایج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پدید آید:
چنانچه زنا رایج گردد زلزله و مرگ ناگهانى فراوان شود.
چنانچه زکات و خمسِ اموال پرداخت نشود حیوانات اهلى نابود شود.
اگر حاکمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمایند باران رحمت خداوند نمى بارد.
و اگر اهل ذمّه تقویت شوند مشرکین بر مسلمین پیروز آیند.
6- قالَ علیه السلام : مَنْ عابَ اخاهُ بِعَیْبٍ فَهُوَ مِنْ اهْلِ النّارِ.(6)
ترجمه :
فرمود: هرکس برادر ایمانى خود را برچسبى بزند و او را متّهم کند از اهل آتش خواهد بود.
7- قالَ علیه السلام : الصَّمْتُ کَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَیْنُ الْحِلْمِ، وَ سَتْرُالْجاهِلِ.(7)
ترجمه :
فرمود: سکوت همانند گنجى پربها، زینت بخش حلم و بردبارى است ؛ و نیز سکوت ، سرپوشى بر آبروى شخص نادان و جاهل مى باشد.
8- قالَ علیه السلام : إ صْحَبْ مَنْ تَتَزَیَّنُ بِهِ، وَلاتَصْحَبْ مَنْ یَتَزَّیَنُ لَکَ.(8)
ترجمه :
فرمود: با کسى دوستى و رفت و آمد کن که موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با کسى که مى خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائى مى کند همدم مباش.
9- قالَ علیه السلام : کَمالُ الْمُؤْمِنِ فى ثَلاثِ خِصالٍ: الْفِقْهُ فى دینِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالتَّقْدیرُ فِى الْمَعیشَةِ.(9)
ترجمه :
فرمود: شخصیّت و کمال مؤ من در سه خصلت است : آشنا بودن به مسائل و احکام دین ، صبر در مقابل شداید و ناملایمات ، زندگى او همراه با حساب و کتاب و برنامه ریزى دقیق باشد.
10- قالَ علیه السلام : عَلَیْکُمْ بِإ تْیانِ الْمَساجِدِ، فَإ نَّها بُیُوتُ اللّهِ فِى الارْضِ، و مَنْ اتاها مُتَطِّهِرا طَهَّرَهُ اللّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ کَتَبَ مِنْ زُوّارِهِ.(10)
ترجمه :
فرمود: بر شما باد به دخول در مساجد، چون که آن ها خانه خداوند بر روى زمین است ؛ و هر کسى که با طهارت وارد آن شود خداوند متعال او را از گناهان تطهیر مى نماید و در زمره زیارت کنندگانش محسوب مى شوند.
11- قالَ علیه السلام : مَن قالَ بَعْدَ صَلوةِالصُّبْحِ قَبْلَ انْ یَتَکَلَّمَ: ((بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ إ لاّ بِاللّهِ الْعَلىٍّّ الْعَظیمِ)) یُعیدُها سَبْعَ مَرّاتٍ، دَفَعَ اللّهُ عَنْهُ سَبْعینَ نَوْعا مِنْ أ نْواعِ الْبَلا، اهْوَنُهَاالْجُذامُ وَالْبَرَصُ.(11)
ترجمه :
فرمود: هر کسى بعد از نماز صبح پیش از آن که سخنى مطرح کند، هفت مرتبه بگوید: ((بسم اللّه الرّحمن الرّحیم ، لا حول و لا قوّة إ لاّ باللّه العلیّ العظیم )) خداوند متعال هفتاد نوع بلا از او دور گرداند که ساده ترین آن ها مرض پیسى و جذام باشد.
12- قالَ علیه السلام : مَنْ تَوَضَّا وَ تَمَنْدَلَ کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ، وَ مَنْ تَوَضَّا وَلَمْ یَتَمَنْدَلْ حَتّى یَجُفَّ وُضُوئُهُ، کُتِبَ لَهُ ثَلاثُونَ حَسَنَةً.(12)
ترجمه :
فرمود: هرکس وضو بگیرد و با حوله خشک نماید یک حسنه دارد و چنانچه خشک نکند سى حسنه خواهد داشت .
13- قالَ علیه السلام : لاَ فْطارُکَ فى مَنْزِلِ اخیکَ افْضَلُ مِنْ صِیامِکَ سَبْعینَ ضِعْفا.(13)
ترجمه :
فرمود: اگر افطارى روزه ات را در منزل برادر - مؤ منت - ، انجام بدهى ثوابش هفتاد برابر اصل روزه است .
14- قالَ علیه السلام : إ ذا افْطَرَ الرَّجُلُ عَلَى الْما الْفاتِرِ نَقى کَبِدُهُ، وَ غَسَلَ الذُّنُوبَ مِنَ الْقَلْبِ، وَ قَوىَّ الْبَصَرَ وَالْحَدَقَ.(14)
ترجمه :
فرمود: چنانچه انسان روزه خود را با آب جوش افطار نماید کبدش پاک و سالم باقى مى ماند، و قلبش از کدورت ها تمیز و نور چشمش قوى و روشن مى گردد.
15- قالَ علیه السلام : مَنْ قَرَءَالْقُرْآنَ فِى الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ، وَ خُنِّفَ عَلى والِدَیْهِ وَ إ نْ کانا کافِرَیْنِ.(15)
ترجمه :
فرمود: هر که قرآن شریف را از روى آن قرائت نماید بر روشنائى چشمش افزوده گردد؛ و نیز گناهان پدر و مادرش سبک شود گرچه کافر باشند.
16- قالَ علیه السلام : مَنْ قَرَءَ قُلْ هُوَاللّهُ احَدٌ مَرَّةً واحِدَةً فَکَانَّما قَرَءَ ثُلْثَ الْقُرآنِ وَ ثُلْثَ التُّوراةِ وَ ثُلْثَ الاْ نْجیلِ وَ ثُلْثَ الزَّبُورِ.(16)
ترجمه :
فرمود: هر که یک مرتبه سوره توحید را تلاوت نماید، همانند کسى است که یک سوّم قرآن و تورات و انجیل و زبور را خوانده باشد.
17- قالَ علیه السلام : إ نَّ لِکُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّا، فَإ ذا اتَیْتُمْ بِها فامسُّوهَ االْما، وَاغْمِسُوها فِى الْما.(17)
ترجمه :
فرمود: هر نوع میوه و ثمره اى ، مسموم و آغشته به میکرب ها است ؛ هر گاه خواستید از آن ها استفاده کنید با آب بشوئید.
18- قالَ علیه السلام : عَلَیْکُمْ بِالشَّلْجَمِ، فَکُلُوهُ وَادیمُوا اکْلَهُ، وَاکْتُمُوهُ إ لاّعَنْ اهْلِهِ، فَما مِنْ احَدٍ إ لاّ وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذامِ، فَاذیبُوهُ بِاکْلِهِ.(18)
ترجمه :
فرمود: شلغم را اهمیّت دهید و مرتّب آن را میل نمائید و آن را به مخالفین معرّفى نکنید، شلغم رگ جذام را قطع و نابود مى سازد.
19- قالَ علیه السلام : یُسْتَجابُ الدُّعا فى ارْبَعَةِ مَواطِنَ: فِى الْوِتْرِ، وَ بَعْدَ الْفَجْرِ، وَ بَعْدَالظُّهْرِ، وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ.(19)
ترجمه :
فرمود: در چهار وقت دعا مستجاب خواهد شد: هنگام نماز وِتر، بعد از نماز صبح ، بعد از نماز ظهر، بعد از نماز مغرب .
20- قالَ علیه السلام : مَنْ دَعا لِعَشْرَةٍ مِنْ إ خْوانِهِ الْمَوْتى لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ اوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ.(20)
ترجمه :
فرمود: هرکس که در شب جمعه براى ده نفر از دوستان مؤ من خود که از دنیا رفته اند دعا و طلب مغفرت نماید، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت .
21- قالَ علیه السلام : مِشْطُ الرَّاسِ یَذْهَبُ بِالْوَبا، وَ مِشْطُاللِّحْیَةِ یُشَدِّدُ الاْ ضْراسَ.(21)
ترجمه :
فرمود: شانه کردن موى سر موجب نابودى وَبا و مانع ریزش مو مى گردد، و شانه کردن ریش و محاسن ریشه دندان ها را محکم مى نماید.
22- قالَ علیه السلام ایُّما مُؤْمِنٍ سَئَلَ اخاهُ الْمُؤْمِنَ حاجَةً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلى قَض ائِها فَرَدَّهُ عَنْها، سَلَّطَ اللّهُ عَلَیْهِ شُجاعا فى قَبْرِهِ، یَنْهَشُ مِنْ اصابِعِهِ.(22)
ترجمه :
فرمود: چنانچه مؤ منى از برادر ایمانیش حاجتى را طلب کند و او بتواند خواسته اش را برآورد و انجام ندهد، خداوند در قبرش یک افعى بر او مسلّط گرداند که هر لحظه او را آزار رساند.
23- قالَ علیه السلام : وَلَدٌ واحِدٌ یَقْدِمُهُ الرَّجُلُ، افْضَلُ مِنْ سَبْعینَ یَبْقُونَ بَعْدَهُ، شاکینَ فِى السِّلاحِ مَعَ الْقائِمِ (عَجَّلَ اللّهُ تَعالى فَرَجَهُ الشَّریف ).(23)
ترجمه :
فرمود: اگر انسانى یکى از فرزندانش را پیش از خود به عالم آخرت بفرستد بهتر از آن است که چندین فرزند به جاى گذارد و در رکاب امام زمان علیه السلام با دشمن مبارزه کنند.
24- قالَ علیه السلام : إ ذا بَلَغَکَ عَنْ اخیکَ شَیْى ءٌ فَقالَ لَمْ اقُلْهُ فَاقْبَلْ مِنْهُ، فَإ نَّ ذلِکَ تَوْبَةٌ لَهُ. وَ قالَ علیه السلام : إ ذا بَلَغَکَ عَنْ اخیکَ شَیْى ءٌ وَ شَهِدَ ارْبَعُونَ انَّهُمْ سَمِعُوهُ مِنْهُ فَقالَ: لَمْ اقُلْهُ، فَاقْبَلْ مِنْهُ.(24)
ترجمه :
فرمود: چنانچه شنیدى که برادرت یا دوستت چیزى بر علیه تو گفته است و او تکذیب کرد قبول کن . همچنین فرمود: اگر چیزى را از برادرت بر علیه خودت شنیدى و نیز چهل نفر شهادت دادند، ولى او تکذیب کرد و گفت : من نگفته ام ، حرف او را بپذیر.
25- قالَ علیه السلام : لایَکْمُلُ إ یمانُ الْعَبْدِ حَتّى تَکُونَ فیهِ أ رْبَعُ خِصالٍ: یَحْسُنُ خُلْقُهُ، وَسَیْتَخِفُّ نَفْسَهُ، وَیُمْسِکُ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَیُخْرِجَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ.(25)
ترجمه :
فرمود: ایمان انسان کامل نمى گردد مگر آن که چهار خصلت در او باشد: اخلاقش نیکو باشد، نفس خود را سبک شمارد، کنترل سخن داشته باشد، اضافى ثروتش حق الله ، حق الناس را بپردازد.
26- قالَ علیه السلام : داوُوا مَرْضاکُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَادْفَعُوا ابْوابَ الْبَلایا بِالاْ سْتِغْفارِ.(26)
ترجمه :
فرمود: مریضان خود را به وسیله پرداخت صدقه مداوا و معالجه نمائید، و بلاها و مشکلات را با استغفار و توبه دفع کنید.
27- قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمُ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فى افْضَلِ السّاعاتِ، فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعا فى إ دْبارِ الصَّلَواتِ.(27)
ترجمه :
فرمود: خداوند متعال پنج نماز در بهترین اوقات را بر شما واجب گرداند، پس سعى کنید حوایج و خواسته هاى خود را پس از هر نماز با خداوند مطرح و درخواست کنید.
28- قالَ علیه السلام : کُلُوا ما یَقَعُ مِنَ الْمائِدَةِ فِى الْحَضَرِ، فَإ نَّ فیهِ شِفا مِنْ کُلِّ دا، وَلا تَاکُلُوا مایَقَعُ مِنْها فِى الصَّحارى .(28)
ترجمه :
فرمود: هنگام خوردن غذا در منزل ، آنچه که اطراف سفره و ظرف مى ریزد جمع کنید و میل نمائید که در آن ها شفاى دردهاى درونى است ، ولى چنانچه در بیابان سفره انداختید؛ اضافه هاى آن را رها کنید براى جانوران .
29- قالَ علیه السلام : ارْبَعَةٌ مِنْ اخْلاقِ الاْ نْبیا: الْبِرُّ، وَالسَّخا، وَالصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالْقِیامُ بِحَقِّ الْمُؤمِنِ.(29)
ترجمه :
فرمود: چهار چیز از اخلاق پسندیده پیغمبران الهى است : نیکى ، سخاوت ، صبر و شکیبائى در مصائب و مشکلات ، اجرا حقّ و عدالت بین مؤ منین .
30- قالَ علیه السلام : إ مْتَحِنُوا شیعتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِنْدَ مَواقیتِ الصَّلاةِ کَیْفَ مُحافَظَتُهُمْ عَلَیْها، وَ عِنْدَ أ سْرارِهِمْ کَیْفَ حِفْظُهُمْ لَها عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إ لى أ مْوالِهِمْ کَیْفَ مُواساتُهُمْ لاِ خْوانِهِمْ فیها.(30)
ترجمه :
فرمود: شیعیان و دوستان ما را در سه مورد آزمایش نمائید:
1 مواقع نماز، چگونه رعایت آن را مى نمایند.
2 اسرار یکدیگر را چگونه فاش و یا نگهدارى مى کنند.
3 نسبت به اموال و ثروتشان چگونه به دیگران رسیدگى مى کنند و حقوق خود را مى پردازند.
31- قالَ علیه السلام : مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ إ ذا رَغِبَ، وَ إ ذا رَهِبَ، وَ إ ذَااشْتَهى ، وإ ذا غَضِبَ وَ إ ذا رَضِىَ، حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.(31)
ترجمه :
فرمود: هر که در چهار موقع ، مالک نفس خود باشد: هنگام رفاه و توسعه زندگى ، هنگام سختى و تنگ دستى ، هنگام اشتها و آرزو و هنگام خشم و غضب ؛ خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند.
32- قالَ علیه السلام : إ نَّ النَّهارَ إ ذا جا قالَ: یَابْنَ آدَم ، اعْجِلْ فى یَوْمِکَ هذا خَیْرا، اشْهَدُ لَکَ بِهِ عِنْدَ رَبِّکَ یَوْمَ الْقیامَةِ، فَإ نّى لَمْ آتِکَ فیما مَضى وَلاآتیکَ فیما بَقِىَ، فَإ ذا جااللَّیْلُ قالَ مِثْلُ ذلِکَ.(32)
ترجمه :
فرمود: هنگامى که روز فرا رسد گوید: تا مى توانى در این روز از کارهاى خیر انجام بده که من در قیامت در پیشگاه خداوند شهادت مى دهم و بدان که من قبلا در اختیار تو نبودم و در آینده نیز پیش تو باقى نخواهم ماند. همچنین هنگامى که شب فرارسد چنین زبان حالى را خواهد داشت .
33- قالَ علیه السلام : یَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ انْ یَکُونَ فیهِ ثَمان خِصال :
وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزاهِزِ، صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلا، شَکُورٌ عِنْدَ الرَّخا، قانِعٌ بِما رَزَقَهُ اللّهُ، لا یَظْلِمُ الاْ عْدا، وَ لا یَتَحامَلُ لِلاْ صْدِقا، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعِبٌ، وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ.(33)
ترجمه :
فرمود: سزاوار است که هر شخص مؤ من در بردارنده هشت خصلت باشد:
هنگام فتنه ها و آشوب ها باوقار و آرام ، هنگام بلاها و آزمایش ها بردبار و صبور، هنگام رفاه و آسایش شکرگزار، به آنچه خداوند روزیش گردانده قانع باشد.
دشمنان و مخالفان را مورد ظلم و اذیّت قرار ندهد، بر دوستان برنامه اى را تحمیل ننماید، جسمش خسته ؛ ولى دیگران از او راحت و از هر جهت در آسایش باشند
34- قالَ علیه السلام : من ماتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ عارِفا بِحَقِّنا عُتِقَ مِنَ النّارِ وَ کُتِبَ لَهُ بَرائَةٌ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ.(34)
ترجمه :
فرمود: هرکس که در روز جمعه فوت نماید و از دنیا برود؛ و عارف به حقّ ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشد، از آتش سوزان دوزخ آزاد مى گردد؛ و نیز از عذاب شب اوّل قبر در امان خواهد بود.
35- قالَ علیه السلام : إ نَّ الرَّجُلَ یَذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَحْرُمُ صَلاةَاللَّیْلِ، إ نَّ الْعَمَلَ السَّیِّى ءَ اسْرَعُ فى صاحِبِهِ مِنَ السِّکینِ فِى اللَّحْمِ.(35)
ترجمه :
فرمود: چه بسا شخصى به وسیله انجام گناهى از نماز شب محروم گردد، همانا تاثیر گناه در روان انسان سریع تر از تاثیر چاقو در گوشت است .
36- قالَ علیه السلام : لاتَتَخَلَّلُوا بِعُودِالرَّیْحانِ وَلابِقَضیْبِ الرُّمانِ، فَإ نَّهُما یُهَیِّجانِ عِرْقَ الْجُذامِ.(36)
ترجمه :
فرمود: به وسیله چوب ریحان و چوب انار، دندان هاى خود را خلال نکنید، براى این که تحریک کننده عوامل مرض جذام و پیسى مى باشد.
37- قالَ علیه السلام : تَقْلیمُ الا ظْفارِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یُؤ مِنُ مِنَ الْجُذامِ وَالْبَرَصِ وَالْعَمى ، وَ إ نْ لَمْ تَحْتَجْ فَحَکِّها حَکّا. وَ قالَ علیه السلام : اخْذُ الشّارِبِ مِنَ الْجُمُعَةِ إ لَى الْجُمُعَةِ امانٌ مِنَ الْجُذامِ.(37)
ترجمه :
فرمود: کوتاه کردن ناخن ها در روز جمعه موجب سلامتى از جذام و پیسى و ضعف بینائى چشم خواهد شد و اگر امکان کوتاه کردن آن نباشد سر آن ها را بتراش .
و فرمود: کوتاه کردن سبیل در هر جمعه سبب ایمنى از مرض جذام مى شود.
38- قالَ علیه السلام : إ ذا اوَیْتَ إ لى فِراشِکَ فَانْظُرْ ماسَلَکْتَ فى بَطْنِکَ، وَ ما کَسَبْتَ فى یَوْمِکَ، وَاذْکُرْ انَّکَ مَیِّتٌ، وَ انَّ لَکَ مَعادا.(38)
ترجمه :
فرمود: در آن هنگامى که وارد رختخواب خود مى شوى ، با خود بیندیش که در آن روز چه نوع خوراکى ها و آشامیدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و میل نموده اى .
و در آن روز چه چیزهائى را چگونه و از چه راهى کسب و تحصیل کرده اى .
و در هر حال متوجّه باش که مرگ تو را مى رباید؛ و سپس در صحراى محشر جهت بررسى گفتار و کردارت حاضر خواهى شد.
39- قالَ علیه السلام : إ نَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إ ثْنَیْ عَشَرَ الْفَ عالَم ، کُلُّ عالَمٍ مِنْهُمْ اکْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمواتٍ وَ سَبْعِ ارَضینَ، ما یُرى عالَمٌ مِنْهُمْ انّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عالَما غَیْرُهُمْ وَ انَاالْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ.(39)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند متعال ، دوازده هزار جهان آفریده است که هر یک از آن ها نسبت به آسمان ها و زمین هاى هفت گانه بزرگ تر مى باشد؛ و من و دیگر ائمّه دوازده گانه از طرف خداوند بر همه آن ها حجّت و راهنما هستیم .
40- قالَ علیه السلام : حَدیثٌ فى حَلالٍ وَ حَرامٍ تَاخُذُهُ مِنْ صادِقٍ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها مِنْ ذَهَبٍ وَفِضَّةٍ.(40)
ترجمه :
فرمود: سخنى را درباره مسائل حلال و حرام و احکام دین خدا، از راست گوى مؤ منى دریافت کنى ؛ بهتر و ارزشمندتر است از تمام دنیا و ثروت هاى آن .
1-جامع الاحادیث الشیعه : ج 1 ص 127 ح 102، بحارالا نوار: ج 2، ص 178، ح 28.
2-امالى الصدوق : ص 253.
3-امالى الصدوق : ص 197.
4-وسائل الشیعه : ج 4 ص 34 ح 4442.
5-وسائل الشیعة : ج 8 ص 13.
6-اختصاص : ص 240، بحارالا نوار: ج 75، ص 260، ح 58.
7-مستدرک الوسائل : ج 9 ص 16 ح 4.8-وسائل الشیعه : ج 11 ص 412.
9-امالى طوسى : ج 2 ص 279.
10-وسائل الشیعة : ج 1 ص 380 ح 2.
11-امالى طوسى : ج 2 ص 343.
12-وسائل الشیعة : ج 1 ص 474 ح 5.
13-من لایَحضره الفقیه : ج 2 ص 51 ح 13.
14-وسائل الشیعه : ج 10 ص 157 ح 3.
15-وسائل الشیعه : ج 6 ص 204 ح 1.
16-وسائل الشیعه : ج 6 ص 225 ح 10.
17-وسائل الشیعه : ج 25 ص 147 ح 2.
18-وسائل الشیعه : ج 25 ص 208 ح 4.
19-جامع احادیث الشیعة : ج 5 ص 358 ح 12.
20-جامع احادیث الشیعة : ج 6 ص 178 ح 78.21-وسائل الشیعة : ج 2 ص 124 ح 1.
22-امالى طوسى : ج 2، ص 278، س 9، وسائل الشیعة : ج 16، ص 360، ح 10.
23-بحارالا نوار: ج 79 ص 116 ح 7 و ح 8، و ص 123 ح 16.
24-مصادقة الاخوان : ص 82.
25-امالی طوسى : ج 1 ص 125.
26-مستدرک الوسائل : ج 7 ص 163 ح 1.
27-مستدرک الوسائل : ج 6 ص 431 ح 6.
28-مستدرک الوسائل : ج 16 ص 288 ح 1.
29-اعیان الشّیعة : ج 1، ص 672، بحارالا نوار: ج 78، ص 260، ذیل ح 108 .
30-وسائل الشیعة : ج 4 ص 112.
31-وسائل الشیعة : ج 15 ص 162 ح 8.
32-وسائل الشیعة : ج 16 ص 93 ح 2.
33-اصول کافى : ج 2، ص 47، ح 1، ص 230، ح 2، و نزهة النّاظر حلوانى : ص 120، ح 70.
34-مستدرک الوسائل : ج 6 ص 66 ح 22.
35-اصول کافى : ج 2 ص 272.
36-امالى صدوق : ص 321، بحارالا نوار: ج 66، ص 437، ح 3 .
37-وسائل الشیعة : ج 7 ص 363 و 356.
38-دعوات راوندى ص 123، ح 302، بحارالا نوار: ج 71، ص 267، ح 17.
39-خصال : ص 639، ح 14، بحارالا نوار: ج 27، ص 41، ح 1.
40-الا مام الصّادق علیه السلام : ص 143.
1 قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ:
لاتُضَیِّعُواصَلوتَکُمْ، فَإ نَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلوتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ کانَ حَقّاً عَلىِ اللّهِ اءنْ یُدْخِلَهُ النّارَمَعَ الْمُنافِقینَ.(78)
ترجمه :
فرمود: نماز را سبک و ناچیز مشمارید، هر کس نسبت به نمازش بى اعتنا باشد و آنرا سبک و ضایع گرداند همنشین قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند است که او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.
2 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ مَشى إ لى مَسْجِدٍ مِنْ مَساجِدِاللّهِ، فَلَهُ بِکُّلِ خُطْوَةٍ خَطاها حَتّى یَرْجِعَ إ لى مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَناتٍ، وَ مَحى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئاتٍ، وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجاتٍ.(79)
فرمود: هر کس قدمى به سوى یکى از مساجد خداوند بردارد، براى هر قدم ثواب ده حسنه مى باشد تا برگردد به منزل خود، و ده خطا از لغزش هایش پاک مى شود، همچنین در پیشگاه خداوند ده درجه ترفیع مى یابد.
3 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : اَلْجُلُوسُ فِى الْمَسْجِدِ لاِنْتِظارِ الصَّلوةِ عِبادَةٌ مالَمْ یَحْدُثْ، قیلَ: یا رَسُولَ اللّهِ وَ مَا الْحَدَثُ؟ قالَ: الْغِیْبَةُ.(80)
ترجمه :
فرمود: نشستن در مسجد جهت انتظار وقت نماز عبادت است تا موقعى که حَدَثى از او صادر نگردد.
سؤ ال شد: یا رسول اللّه ، منظور از حدث چیست ؟
ترجمه :
فرمود: غیبت و پشت سر دیگران سخن گفتن .
4 ... بَیْنَما رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ جا لِسٌ فِى الْمَسْجِدِ، إ ذْدَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ یُصَلّى ، فَلَمْ یُتِمَّ رُکُوعَهُ وَ لاسُجُودَهُ، فَقالَ: نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرابِ، لَئِنْ ماتَ هذا وَ هکَذا صَلوتُهُ لَیَمُوتُنَّ عَلى غَیْرِ دینی .(81)
ترجمه :
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در مسجد نشسته بود که شخصى وارد شد و مشغول نماز گشت و رکوع و سجودش را کامل انجام نداد و عجله و شتاب کرد.
حضرت فرمود: کار این شخص همانند کلاغى است که منقار بر زمین مى زند، اگر با این حالت از دنیا برود بر دین من نمرده است .
5 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : یا اءباذَر، اَلدُّنْیا سِجْنُ الْمُؤْمِن وَ جَنَّةُ الْکافِرِ، وَ ما اءصْبَحَ فیها مُؤْمِنٌ إ لاّ وَ هُوَ حَزینٌ، وَ کَیْفَ لایَحْزُنُ الْمُؤْمِنُ وَ قَدْ اءوَعَدَهُ اللّهُ اءنَّهُ وارِدٌ جَهَنَّمَ.(82)
ترجمه :
فرمود: اى ابوذر، دنیا زندان مؤ من و بهشت کافران است ، مؤ من همیشه محزون و غمگین مى باشد، چرا چنین نباشد و حال آن که خداوند به او - در مقابل گناهان و خطاهایش - وعده مجازات و دخول جهنّم را داده است .
6 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ، وَ شَرُّ مِنْ ذلِکَ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیْرِهِ.(83)
ترجمه :
فرمود: بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد.
7 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : ثَلاثَةٌ اءخافُهُنَّ عَلى اُمتَّى : اءلضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ، وَ مُضِلاّتُ الْفِتَنِ، وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ.(84)
ترجمه :
فرمود: سه چیز است که از آن ها براى امّت خود احساس خطر مى کنم :
1 گمراهى ، بعد از آن که هدایت و معرفت پیدا کرده باشند.
2 گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها.
3 مشتهیات شکم ، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى .
8 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : ثَلاثَةٌ مِنَ الذُّنُوبِ تُعَجَّلُ عُقُوبَتُها وَ لا تُؤَخَّرُ إ لى الاخِرَةِ: عُقُوقُ الْوالِدَیْنِ، وَ الْبَغْیُ عَلَى النّاسِ، وَ کُفْرُ الاْ حْسانِ.(85)
ترجمه :
فرمود : عقاب و مجازات سه دسته از گناهان زودرس مى باشد و به قیامت کشانده نمى شود: ایجاد ناراحتى براى پدر و مادر، ظلم در حقّ مردم ، ناسپاسى در مقابل کارهاى نیک دیگران .
9 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : إ نَّ اءعْجَزَ النّاسِ مَنْ عَجَزَعَنِ الدُّعاءِ، وَ إ نَّ اءبْخَلَ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلامِ.(86)
ترجمه :
فرمود: عاجز و ناتوان ترین افراد کسى است که از دعا و مناجات با خداوند ناتوان و محروم باشد، و بخیل ترین اشخاص کسى خواهد بود که از سلام کردن خوددارى نماید.
10 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : إ ذا تَلاقَیْتُمْ فَتَلاقُوا بِالتَّسْلیمِ وَ التَّصافُحِ، وَ إ ذا تَفَرَّقْتُمْ فَتَفَرَّقُوا بِإ لاسْتِغْفارِ.(87)
ترجمه :
فرمود: هنگام بر خورد و ملاقات با یکدیگر سلام و مصافحه نمائید و موقع جدا شدن براى همدیگر طلب آمرزش کنید.
11 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : بَکِرُّوا بِالصَّدَّقَةِ، فَإ نَّ الْبَلاءَ لایَتَخَطاّها.(88)
ترجمه :
فرمود: صبحگاهان حرکت و کار خود را با دادن صدقه شروع نمائید چون که بلاها و آفت ها را بر طرف مى گرداند.
12 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : یُؤْتَى الرَّجُلُ فی قَبْرِهِ بِالْعَذابِ، فَإ ذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رَاءسِهِ دَفَعَتْهُ تِلاوَةُ الْقُرْآنِ، وَ إ ذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ یَدَیْهِ دَفَعَتْهُ الصَّدَقَةُ، وَ إ ذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ دَفَعَهُ مَشْیُهُ إ لىَ الْمَسْجِدِ.(89)
ترجمه :
فرمود: هنگامى که بدن مرده را در قبر قرار دهند، چنانچه عذاب از بالاى سر بخواهد وارد شود تلاوت قرآنش مانع عذاب مى گردد و چنانچه از مقابل وارد شود صدقه و کارهاى نیک مانع آن مى باشد.
و چنانچه از پائین پا بخواهد وارد گردد، رفتن به سوى مسجد مانع آن خواهد گشت .
13 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : عَلَیْکُمْ بِمَکارِمِ الاْ خْلاقِ، فَإ نَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَنی بِها، وَ إ نَّ مِنْ مَکارِمِ الاْ خْلاقِ: اءنْ یَعْفُوَالرَّجُلُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ یُعْطِیَ مَنْ حَرَمَهُ، وَ یَصِلَ مَنْ قَطَعَهُ، وَ اءنْ یَعُودَ مَنْ لایَعُودُهُ.(90)
ترجمه :
فرمود: بر شما باد رعایت مکارم اخلاق ، که خداوند مرا بر آن ها مبعوث نمود، و بعضى از آن ها عبارتند از:
کسى که بر تو ظلم کند به جهت غرض شخصى او را ببخش ، کسى که تو را نسبت به چیزى محروم گرداند کمکش نما، با شخصى که با تو قطع دوستى کند رابطه دوستى داشته باش ، شخصى که به دیدار تو نیاید به دیدارش برو.
14 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ وَجَدَ کَسْرَةً اَوْ تَمْرَةً فَاءکَلَهَا لَمْ یُفارِقْ جَوْفَهُ حَتّى یَغْفِرَاللّهُ لَهُ.(91)
ترجمه :
فرمود: هر کس تکّه اى نان یا دانه اى خرما در جائى ببیند، و آن را بردارد و میل کند، مورد رحمت و مغفرت خداوند قرار مى گیرد.
15 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : ما تَواضَعَ اءحَدٌ إ لاّ رَفَعَهُ اللّهُ.(92)
ترجمه :
فرمود: کسى اظهار تواضع و فروتنى نکرده ، مگر آن که خداوند متعال او را رفعت و عزّت بخشیده است .
16 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ اءنْظَرَ مُعْسِرا، کانَ لَهُ بِکُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ.(93)
ترجمه :
فرمود: هر کس بدهکار ناتوانى را مهلت دهد براى هر روزش ثواب صدقه در راه خدا میباشد.
17 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : ما مِنْ هُدْهُدٍ إ لاّ وَ فی جِناحِهِ مَکْتُوبٌ بِالِسّرْیانیَّةِ ((آلُ مُحَمَّدٍ خَیْرُ الْبَریَّةِ))
.(94)
ترجمه :
فرمود: هیچ پرنده اى به نام هدهد وجود ندارد مگر آن که روى بال هایش به لغت سریانى نوشته شده است : آل محمّد (صلوات اللّه علیهم اجمعین ) بهترین مخلوق روى زمین مى باشند.
18 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : یَاءتی عَلىَ النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلى دینِهِ کَالْقابِضِ عَلىَ الْجَمَرِ.(95)
ترجمه :
فرمود: زمانى بر مردم خواهد آمد که صبر نمودن در برابر مسائل دین و عمل به دستورات آن همانند در دست گرفتن آتش گداخته است .
19 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : سَیَاءتی زَمانٌ عَلى اُمتَّی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَماءِ کَما یَفِرُّ الْغَنَمُ مِنَ الذِّئْبِ، إ بْتَلاهُمُ اللّهُ بِثَلاثَةِ اءشْیاء: الاْ وَّلُ: یَرَفَعُ الْبَرَکَةَ مِنْ اءمْوالِهِمْ، وَ الثّانی : سَلَّط اللّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطانا جائِرا، وَ الثّالِثُ: یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیا بِلا إ یمانٍ.(96)
ترجمه :
فرمود: زمانى بر امّت من خواهد آمد که مردم از علماء گریزان شوند همان طورى که گوسفند از گرگ گریزان است ، خداوند چنین جامعه اى را به سه نوع عذاب مبتلا مى گرداند:
1 برکت و رحمت خود را از اموال ایشان برمى دارد.
2 حکمفرمائى ظالم و بى مروّت را بر آن ها مسلّط مى گرداند.
3 هنگام مرگ و جان دادن ، بى ایمان از این دنیا خواهند رفت .
20 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : اَلْعالِمُ بَیْنَ الْجُهّالِ کَالْحَىّ بَیْنَ الاْ مْواتِ، وَ إ نَّ طالِبَ الْعِلْمِ یَسْتَغْفِرُلَهُ کُلُّ شَى ءٍ حَتّى حیتانِ الْبَحْرِ وَ هَوامُّهُ، وَ سُباعُ الْبَرِّ وَ اءنْعامُهُ، فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فَإ نّهُ السَّبَبُ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ إ نَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِ مُسْلِمٍ.(97)
ترجمه :
فرمود: دانشمندى که بین گروهى نادان قرار گیرد همانند انسان زنده اى است بین مردگان ، و کسى که در حال تحصیل علم باشد تمام موجودات برایش طلب مغفرت و آمرزش مى کنند، پس علم را فرا گیرید چون علم وسیله قرب و نزدیکى شما به خداوند است ، و فراگیرى علم ، بر هر فرد مسلمانى فریضه است .
21 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ زارَ عالِما فَکَاءنَّما زارَنی ، وَ مَنْ صافَحَ عالِما فَکاءنَّما صافَحَنی ، وَ مَنْ جالَسَ عالِماً فَکَاءنَّما جالَسَنی ، وَ مَنْ جالَسَنی فِى الدُّنْیا اءجْلَسْتُهُ مَعى یَوْمَ الْقِیامَةِ.(98)
ترجمه :
فرمود: هر کس به دیدار و زیارت عالم و دانشمندى برود مثل آن است که مرا زیارت کرده ، هر که با دانشمندى دست دهد و مصافحه کند مثل آن که با من مصافحه نموده ، هر شخصى همنشین دانشمندى گردد مثل آن است که با من مجالست کرده ، و هر که در دنیا با من همنشین شود، در آخرت همنشین من خواهد گشت .
22 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ اَصابَ مِنْ إ مْرَاءةٍ نَظْرَةً حَراما، مَلاَ اللّهُ عَیْنَیْهِ نارا.(99)
ترجمه :
فرمود: هرکس نگاه حرامى به زن نامحرمى بیفکند، خداوند چشم هاى او را پر از آتش مى گرداند.
23 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ تَزَوَّجَ إ مْرَاءةً لِمالِها وَ کَلَهُ اللّهُ إ لَیْهِ، وَ مَنْ تَزَوَّجَها لِجَمالِها رَاءى فیها ما یَکَرَهُ، وَ مَنْ تَزَوَّجَها لِدینِها جَمَعَ اللّهُ لَهُ ذلِکَ.(100)
ترجمه :
فرمود: هر کس زنى را به جهت ثروتش ازدواج کند خداوند او را به همان واگذار مى نماید، و هر که با زنى به جهت زیبائى و جمالش ازدواج کند خوشى نخواهد دید، و کسى که با زنى به جهت دین و ایمانش تزویج نماید خداوند خواسته هاى او را تاءمین مى گرداند.
24 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ قَلَّ طَعامُهُ، صَحَّ بَدَنُهُ، وَ صَفاقَلْبُهُ، وَ مَنْ کَثُرَ طَعامُهُ سَقُمَ بَدَنُهَ وَ قَساقَلْبُهُ.(101)
ترجمه :
فرمود: هر که خوراکش کمتر باشد بدنش سالم و قلبش با صفا خواهد بود، و هر کس خوراکش زیاد باشد امراض جسمى بدنش و کدورت ، قلبش را فرا خواهد گرفت .
25 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : لاتُشْبِعُوا، فَیُطْفاء نُورُ الْمَعْرِفَةِ مِنْ قُلُوبِکُمْ.(102)
ترجمه :
فرمود: شکم خود را از خوراک سیر و پر مگردانید، چون که سبب خاموشى نور عرفان و معرفت در افکار و قلب هایتان مى گردد.
26 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ تَوَلّى عَمَلا وَ هُوَیَعْلَمُ اءنَّهُ لَیْسَ لَهُ بِاءهْلٍ، فَلْیتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ.(103)
ترجمه :
فرمود: هر که ریاست و مسئولیتى را بپذیرد و بداند که أ هلیّت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد.
27 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : إ نَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لادینَ لَهُ؟
قالَ: اَلذّی لایَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ.(104)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن مؤ منى را که ضعیف و بى دین است ، سؤ ال شد:
مؤ من ضعیف و بى دین کیست ؟ پاسخ داد: کسى که نهى از منکر و جلوگیرى از کارهاى زشت نمى کند.
28 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِى ءُ الْخَطیئَةَ، کَما تُطْفِى ءُ الماءُ النّارَ، وَ تَدْفَعُ سَبْعینَ بابا مِنَ الْبَلاءِ.(105)
ترجمه :
فرمود: صدقه اى که محرمانه و پنهانى داده شود سبب پاکى گناهان مى باشد، همان طورى که آب ، آتش را خاموش مى کند، همچنین صدقه هفتاد نوع بلا و آفت را بر طرف مى نماید.
29 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَةَ الدّاءِ، کَیْفَ لایَحْتمى مِنَ الذُّنُوبِ، مَخافَةَ النّارِ.(106)
ترجمه :
فرمود: تعجّب دارم از کسانى که نسبت به خورد و خوراک خود اهمیّت مى دهند تا مبادا مریض شوند ولیکن اهمیّتى نسبت به گناهان نمى دهند و باکى از آتش سوزان جهنم ندارند.
30 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : حُبُّ الْجاهِ وَ الْمالِ یُنْبِتُ النِّفاقَ فِى الْقَلْبِ، کَما یُنْبِتُ الْماءُ الْبَقْلَ.(107)
ترجمه :
فرمود: علاقه نسبت به ریاست و ثروت سبب روئیدن نفاق در قلب و درون خواهد شد، همان طورى که آب و باران سبب روئیدن سبزیجات مى باشند.
31 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : اَلْوَلَدُ کَبِدُالمُؤْمِنِ، إ نْ ماتَ قَبْلَهُ صارَ شَفیعاً، وَ إ نْ ماتَ بَعَدَهُ یَسْتَغْفِرُ اللّهَ، فَیَغْفِرُلَهُ.(108)
ترجمه :
فرمود: فرزند براى مؤ من همانند جگر و پاره تن اوست ، چنانچه پیش از او بمیرد شفیع او مى گردد، اگر بعد از او بمیرد برایش استغفار مى کند و خداوند گناهانش را مى آمرزد.
32 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : حَسِّنُوا اءخْلاقَکُمْ، وَ اءلْطِفُوا جیرانَکُمْ، وَ اءکْرِمُوا نِسائَکُمْ، تَدْخُلُوا الْجَنّةَ بِغَیْرِ حِسابٍ.(109)
ترجمه :
فرمود: رفتار و اخلاق خود را نیکو سازید، نسبت به همسایگان با ملاطفت و محبّت برخورد نمائید، زنان و همسران خود را گرامى دارید تا بدون حساب وارد بهشت گردید.
33 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : اَلْمَرْءُ عَلى دینِ خَلیلِهِ، فَلْیَنْظُر اءحَدُکُمْ مَنْ یُخالِطُ.(110)
ترجمه :
فرمود: انسان بر روش و اخلاق دوستش پرورش مى یابد و شناخته مى شود، پس متوجّه باشید با چه کسى دوست و همنشین مى باشید.
34 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : اَلصَّدقَةُ بِعَشْرٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمانِیَةَ عَشَرَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاءرْبَعَةَ وَ عِشْرینَ.(111)
ترجمه :
فرمود: پاداش و ثواب دادنِ صدقه ده برابر درجه ، ودادن قرض الحسنه هیجده درجه ، و انجام صله رحم بیست و چهار درجه افزایش خواهد داشت .
35 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : لایَمْرُضُ مُؤْمِنٌ وَ لامُؤْمِنَةٌ إ لاّحَطّ اللّهُ بِهِ خَطایاهُ.(112)
ترجمه :
فرمود: هیچ مؤ من و مؤ منه اى مریض نمى گردد مگر آن که خطاها ولغزش هایش پاک و بخشوده مى شود.
36 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : مَنْ وَقَّرَ ذا شَیْبَةٍ فِى الاْ سْلامِ اءمَّنَهُ اللّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیامَةِ.(113)
ترجمه :
فرمود: هر کس بزرگسال مسلمانى را گرامى دارد و احترام نماید، خداوند او را در قیامت از سختى ها و مشکلات در اءمان مى دارد.
37 قالَ: صلّى اللّه علیه و آله : کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ إ لاّ ثَلاثَ اءعْیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ ، وَ عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ، وَ عَیْنٌ باتَتْ ساهِرَةً فى سَبى لِاللّهِ.(114)
ترجمه :
فرمود: تمامى چشم ها در روز قیامت گریانند، مگر سه دسته :
1 آن چشمى که به جهت خوف و ترس از عذاب خداوند گریه کرده باشد.
2 چشمى که از گناهان و موارد خلاف بسته و نگاه نکرده باشد.
3 چشمى که شبها در عبادت و بندگى خداوند متعال بیدار بوده باشد.
38 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : سادَةُ النّاسِ فِى الدُّنْیا الا سْخِیاء، سادَةُ النّاسِ فِى الاخِرَةِ الاْ تْقِیاء.(115)
ترجمه :
فرمود: سرور و سیّد مردم در دنیا افراد سخاوتمند خواهند بود، وسیّد و سرور انسان ها در قیامت پرهیزکاران مى باشند.
39 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : وَ عَظَنی جِبْرئیلُ علیه السلام : یا مُحَمَّدُ ، اءحْبِبْ مَنْ شِئْتَ فَإ نَّکَ مُفارِقُهُ، وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَإ نَّکَ مُلاقیهِ.(116)
ترجمه :
فرمود: جبرئیل مرا موعظه و نصحیت کرد: با هر کس که خواهى دوست باش ، بالا خره بین تو و او جدائى خواهد افتاد. هر چه خواهى انجام ده ، ولى بدان نتیجه و پاداش آنرا خواهى گرفت .
40 قالَ صلّى اللّه علیه و آله : اَوْ صانى رَبّى بِتِسْع : اَوْ صانى بِالاْ خْلاصِ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ، وَ الْعَدْلِ فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ، وَ الْقَصْدِ فِى الْفَقْرِ وَ الْغِنى ، وَ اَنْ اءعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنى ، وَ اءعطِیَ مَنْ حَرَمَنى ، وَ اءصِلَ مَنْ قَطَعَنى ، وَ اَنْ یَکُونَ صُمْتى فِکْراً، وَ مَنْطِقى ذِکْراً، وَ نَظَرى عِبْراً.(117)
ترجمه :
فرمود: پروردگار متعال ، مرا به 9 چیز سفارش نمود: اخلاص در آشکار و پنهان ، دادگرى در خوشنودى و خشم ، میانه روى در نیاز وتوانمندى ، بخشیدن کسى که در حقّ من ستم روا داشته است ، کمک به کسى که مرا محروم گردانده ، دیدار خویشاوندانى که با من قطع رابطه نموده اند، و این که خاموشیم اندیشه و سخنم ، یادآورى خداوند؛ و نگاهم عبرت و پند باشد.