مَن قُسِمَ لَهُ الرَّفقُ قَسِمَ لَهُ الإیمانُی
کسی که برایش مدارا تقسیم شده ایمان برای وی تقسیم گردیدهی
(جهاد با نفس، ح 272)
کانَ اَبی یَقولُ : اَنّه لَیسَ مَن عَبدَ مُومِن اِلّا وَ فِی قَلبِه نورانی نُورُ خیفَة و نُورُ رَجاءی لَو وُزِنَ هذا لَم یَزِد عَلی هذا وَ لَو وُزِنَ هذا لَو یَزِد عَلی هذای
پدرم می فرمود: هیچ بنده ی مومنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بیم و نور امیدی به گونه ای که اگر این با ان و آن با این سنجیده شود هیچیک بر دیگری زیادتی نداردی
(جهاد با نفس، ح 106)
اِنَّ هَذِهِ القُلُوب تَصدأ کما یصدَأ ُالحَدید اِذا أصابَهُ المَاءِی قیلَ: وَما جَلَاؤُها؟ قالَ رسولُ الله (ص): کثرَة ذِکرَ المَوتِ وَ تِلاوَةَ القُرآنِی
دل ها مانند آهن هنگام رسیدن آب به آن زنگ می زند، گفتند: صیقل آن چیست؟ آن حضرت فرمود: زیادی یاد مرگ و خواندن قرآنی
(کنز العمال، ج 15، ص 549، ح 42130)
قالَ اَمیرَالمُومِنینَ : اَلایمانُ اَربَعَةُ اَرکان اَلرِّضا بِقَضاءِ الله وِ التَّوَکُل عَلَی الله وَ تَفویضِ الاَمرِ اِلَی الله وَ التَّسلیم لِاَمرِاللهی
امیرالمومنین فرمود: ایمان چهار رکن دارد: خشنودی به قضای الهی و توکل بر خدا و سپردن امر زندگی به خداوند و تسلیم در برابر امر خدای
(جهاد با نفس، ح 63)
صِحَّه الجَسَدِ مِن قِلّه الحَسَدی
سلامت بدن نشانه کمی حسد استی
(جهاد با نفس، ح 553)
خَیرُ مالِ المَرءِ ذَخائِرُ الصَّدَقَةِی
بهترین مال انسان، اندوختههای صدقه استی
(تنبیه الخواطر، ج2، ص182)
إنَّ أعجَلَ الشَّـرَّ عُقوبَهً البَغیُی
راستی که عقوبت و کیفر ستم از عقوبت هر بدیِ دیگر زودتر و با شتاب تر فرا می رسدی
(جهاد با نفس، ح 669)
اِتَّقِ الله بَعضَ التُّقی و اِن قَلَّ وَ اجعَل بَینَکَ وَ بَینَ الله سِتراً وَ اِن رَقَّی
تقوای خدا را پیشه کن تقوایی اگر چه کم و بین خود و خدایت پرده ای قرار ده اگر چه نازکی
(جهاد با نفس، ح 183)
اِنَّک لَن تُدِع شَیئاً اَتقَاء اللهُ عَزَّوَجَلّ اِلاّ أعطاک اللهُ خَیراً مِنهی
اگر از ترس خدا از چیزی درگذری، خداوند بهتر از آن را به تو خواهد دادی
(مسند احمد، مسند البصریین، ح 19813)
مَن قَرَا القُرآن و هو شابٌّ مُؤمِنٌ ، اختَلَطَ القُرآنُ بلَحمِهِ و دَمِهِی
هر جوانی مؤمنی که قرآن بخواهد، قرآن با گوشت و خون او را در می آمیزدی
الامام صادق (ع)- الوسائل 14/2
رأسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ حُبُّ الدُنیا
سر هر گناهی دوستی دنیاستی
(جهاد با نفس، ح 605)
کثرةُ النُّصحِ یدعو إلی التُّهمَةِی
نصیحت زیاد، موجب بدبینی میشودی
بحار الأنوار، ج72، ص66
مَا أقبَحَ بالمُؤمِن أن تَکونَ لَهُ رَغبَةٌ تُذِلُّهُی
برای مؤمن چقدر زشت است که میل و رغبتی داشته باشد که او را به ذلّت و خواری بکشاندی
(جهاد با نفس، ح 648)
ثلاث یبلغن بالعبد رضوان الله تعالی : کثرة الاستغفار ، و لین الجانب ، و کثرة الصدقة
سه چیز است که بنده را به رضوان خدا می رساند : 1 - زیادی استغفار ، 2 - نرمخویی ، 3 - صدقه بسیار دادن ی
(مستند الامام الجواد، ص 247)
مَن ظَلَمَ مَظلِمَة ً اُخِذَ بهَا فِی نَفسِهِ أو فِی مَالِهِ أو فِی وُلدِهِی
کسی که ستمی کند به سبب آن ستم، در جانش یا مالش یا فرزندانش به گرفتاری می افتدی
(جهاد با نفس، ح 727)
عَن اِسماعیلِ بنِ سَهلِ قالَ : کَتَبتُ الی اَبی جَعفر الثّانی (ع) عَلَّمَنی شَیئا اِذا قُلتُه کُنتُ مَعَکُم فی الدُّنیا وَ الآخِرَة فقا: فَکَتَبَ بِخَطِّه اَعرَفُهُ: اَکثِر مِن تِلاوَةِ "اِنّا اَنزَلناهُ" و رَطِّب شَفَتَیکَ بِالاستِغفاری
اسماعیل بن سهل گوید: به خدمت امام جواد نوشتم : "به من چیزی بیاموز که هر گاه آنرا بگویم در دنیا و آخرت با شما باشمی" حضرت با خط شریف خود که آنرا میشناختم نوشت: سوره مبارکه "انا انزلناه" را زیاد تلاوت کن و دو لب خود را با گفتن استغفار تر کن (نیروی تازه بخش)ی
(جهاد با نفس، ح 786)
الخَیرُ الَذی لَا شَرَّ فیه ، الشُّکرُ مَع النِعمَة و الصَبرُ عَلی النازلة
خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت و ناگواری است ی
(تحف العقول ، ص 237)
أفضَلُ المَالِ مَا وُقِیَ بِهِ العِرضُی
بهترین مال آن است که آبرو با آن محفوظ ماندی
(بحار الأنوار، ج78، ص352)
اَسَدُّ الاَعمال ثَلاثَة ذِکرُ الله عَلی کلِّ حال وَ الاِنصاف من نَفسَک و مُواساةّ الاَخ فی المال ی
استوارترین کارها سه چیز است: یاد خداوند در همه حال، و رعایت انصاف به ضرر خویش و تقسیم مال با برادر دینی
(نهج الفصاحه ، ص 57 ، ح 290)
رَحِمَ اللهُ عَبداً اِحیاءَ العِلمَ
خدا رحمت کند بنده ای را که علم را زنده می کندی
(کافی ، ج 1 ، ص 41)
اَلتّاجِرُ الاَمینُ الصَدوقُ المُسلِم مَعَ الشُّهَداءِ یومَ القیامَةی
تاجر درستکار راستگوی مسلمان، روز رستاخیز با شهیدان استی
(کنز العمال ، ج 4 ، ص 7 ، ح 9216)
المؤمن یحتاج الی توفیق من الله ، و واعظ من نفسه ، و قبول ممن ینصحه
مؤمن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا ، و به پندگویی از طرف خودش ، و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند ی
(تحف العقول ، ص 480)
اُصُولُ الکُفر ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُی
ریشه های کفر سه چیز است: حرص و خود بزرگ بینی و حسد ورزیدنی
(جهاد با نفس، ح 474)
مَن أخلَصَ النِیةَ تَنَزَّهَ عَنِ الدَّنِیةِی
هر که نیت خود را خالص گرداند، از پستی دور ماندی
(غرر الحکم و درر الکلم، ح2678)
مَن طَلَبَ الرِّئَاسَةَ هَلَکَی
کسی که طالب ریاست باشد هلاک می شودی
(جهاد با نفس، ح 498)
إنَّهُ لا یُدرکُ ما عِندَ الله إلّا بطاعَتِهِی
حقیقتاً آنچه (از نعمتها و رضوان) که در نزد خداوند است جز با طاعت و فرمانبرداری از او بدست نمی آید
(جهاد با نفس، ح 153)
لا تَنالُ وَلایَتُنا إلاّ بالعَمَل وَ الوَرَعی
کسی به ولایت ما نمی رسد مگر با عمل (شایسته) و دوری از گناهی
(جهاد با نفس، ح 199)
ِانَّ الفُحشَ وَ البَذاءَ وَ السَّلاطَةَ مِنَ النِّفاق
همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دورویی استی
(جهاد با نفس، ح 678)
إنَّ اللهَ یُبغِضُ الفَاحِشَ المُتَفَحِّشَ
راستی که خداوند شخص بد زبان بیهوده گوی را دشمن می داردی
(جهاد با نفس، ح 677)
اَلعَدلُ اَحلَی مِنَ الشَّهدِ وِ اَلیَنُ مِنَ الزُّبدِ وِ اِطیِبُ ریحاً مِنَ المِسکِ
عدل شیرین تر از عسل و نرم تر از کف و خوشبوتر از مشک استی
(جهاد با نفس، ح 342)
مَن أذنَبَ ذَنباً وَ هُوَ ضَاحِکٌ دَخَلَ النَّارَ وَ هُوَ باک
هر کس مرتکب گناهی شود در حالی که خندان است (در روز قیامت) با چشم گریان به آتش دوزخ در افتدی
(جهاد با نفس، ح 376)
کَفی بِالاَجَلِ حارِساً
اجل به عنوان نگهبان برای آدمی کافی استی
(جهاد با نفس، ح 78)
مُجالَسَةِ أهلِ الدِنَاءَة شَر، وَ مُجَالَسَةِ أَهلِ الفُسُوقِ ریبَة
همنشینی با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمی گناهکاران موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار استی
(بحارالانوار، ج78، ص 122)
الحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناة
حسد نیکوییها را نابود سازدی
(مسند الامام الهادی، ص302)
مَا عُبدَ اللهُ بشَیءٍ أفضَلَ مِن عِفَّةِ بَطن ٍ وَ فَرج ٍ
خداوند به هیچ عبادتی برتر از رعایت پاکی شکم و پاکی دامن عبادت نشده استی
(جهاد با نفس، ح 207)
فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرماًی
به درستی که من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز محنت نمی دانم ی
(تحف العقول ، ص 245)
إنَّ الدینارَ و الدِّرهَمَ أهلَکَا مَن کان قَبلَکُم و هُما مُهلِکاکُمی
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماستی
(جهاد با نفس، ح 643)
مَا زُویَ الرّفقُ عَن أهل بَیت إلّا زُویَ عَنهُمُ الخَیرُی
سازگاری و مدارا از اهل هیچ خانه ای باز داشته نشده جز اینکه آنان از خیر و خوبی محروم و بی بهره گشته استی
(جهاد با نفس، ح 279)
من أحَبِّ عِبادِ اللهِ إلَی اللهِ المُحسِنُ التَّوَّابُی
یکی از محبوبترین بندگان خدا در نزد خداوند کسی است که نیکوکار و بسیار توبه کننده باشدی
(جهاد با نفس، ح 836)
قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص): مَن تَرَکَ مَعصِیَة ً للهِ مَخَافَةَ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أرضَاهُ یَومَ القِیَامَةِی
رسول خدا فرمود: کسی که معصیت الهی را از خوف خدای تبارک و تعالی ترک کند خداوند او را در روز قیامت خوشنود می سازدی
(جهاد با نفس، ح 222)
مَا مِن قَبض ٍ وَلا بَسط ٍ إلّا وَلِلّهِ فِیهِ مَشِیئَةٌ وَقَضَاءٌ وَابتِلَاءٌی
هیچ تنگنا و گشایشی نیست، مگر آنکه مشیت و قضا و امتحان الهی در آن نهفته استی
(اصول کافی، ج1، ص152، ح2)
اِنَّ لقَتل الحُسینِ حَرارَةً فی قُلوبِ المومِنین لاَتبُردُ اَبَداًی
کشته شدن حسین آتشی در دل مومنان در انداخته است که هرگز سرد نخواهد شدی
(مستدرک مسائل ج10)
مَن اَرادَ الله بهِ الخَیرَ قَذَفَ فی قَلبَهِ حُبَّ الحُسَین وَ حُبَّ زیارتِهِی
کسی که خدا خیر خواه او باشد، محبّت حسین و شوق زیارتش را در دل او می اندازدی
(بحارالانوار ج 98،ص 76)
قَلبُ الأحمَق ِ فی لِسَانِهِ وَ لِسَانُ العَاقِل ِ فی قَلبهِی
قلب شخص نادان در زبان اوست و زبان شخص خردمند در قلب اوستی
(جهاد با نفس، ح 310)
یَقولُ اللهُ عزَّوجل إذا عَصَانِی مَن یَعرفُنی سَلَّطتُ عَلَیهِ مَن لَا یَعرفُنیی
خداوند عزوجل فرمود هرگاه کسی که مرا می شناسد نافرمانی ام کند کسی را که مرا نمی شناسد بر او مسلّط می گردانمی
(جهاد با نفس، ح 382)
اَشَّدُ الذّنُوبِ مَا استَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ
سخت ترین گناهان، گناهی است که انجام دهنده ی آن، آن را ناچیز بشماردی
(جهاد با نفس، ح 398)
مَن لَم یَملِک غَضَبَهُ لَم یَملِک عَقلَهُی
کسی که مالک خشم خود نباشد مالک عقل خود نیستی
(جهاد با نفس، ح 530)
انّ جَارَ الله آمَنَ مَحفُوظ وَ عَدُوه خائِف مَخذُولی
پناهنده به خدا آسوده و محفوظ است ، و دشمنش ترسان و بی یاوری
(تحف العقول ، ص 229)
العُمُرُ الَّذی أعذَرَ الله فِیهِ إلَی ابن ادَمَ سِتُّونَ سَنَهی
آن مدّت عمری که خداوند برای فرزند آدم جای عذر و بهانه باقی گذارده شست سال استی
(جهاد با نفس، ح 873)
مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما
هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده ی
(تحف العقول ، ص 425)
مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَکَی
اهل بیت من چون کشتی نوحاند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گرددی
(عیون الاخبار، ج 1، ص211)
إنَّ النَّدمَ عَلَی الشَّرِّ یَدعو إلَی تَرکِهی
همانا پشیمانی از بدی آدمی را به سوی ترکِ بدی فرا می خواندی
(جهاد با نفس، ح 767)
ما أقبَحَ بِالمؤمِن أَن تَکوُن لَه رَغبَة تَذِلَهی
چه زشت است برای مؤمن دلبستگی به چیزی که او را خوار می کند ی
(تحف العقول ، ص 520)
أرکانُ الکُفر أربَعَةٌ الرَّغبَةُ وَ الرَّهبَةُ وَ السَّخَطُ وَ الغَضَبُی
پایه های کفر چهار چیز است : میل و خواهش، ترس و بیم ، ناخشنودی و خشمی
(جهاد با نفس، ح 475)
عَن یَزیدَ الصّائِغِ قالَ: قُلتُ لِاَبی عَبدِاللهِ (ع) : رَجُلٌ عَلَی هذا الاَمرِ اِن حَدَثَ کَذَبَ وَ اِن وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِن اَوتُمِنَ خانَ؛ ما مَنزِلَتُهُ؟ قال: هیَ اَدنی المنازِل مِن الکُفرِ وَ لَیسَ بِکافِر
یزید بن صائغ گوید: به امام جعفر صادق عرض کردم که : مردی هست که شیعه است ولی اگر سخن گوید دروغ می گوید و اگر وعده دهد به وعده اش وفا نمی کند و اگر امینش شمرند خیانت می کند؛ چنین کسی چه مقام و منزلتی دارد؟ حضرت فرمود: منزلت او نزدیکترین منزلها به کفر است ولی کافر نیستی
(جهاد با نفس، ح 479)
کَفَی بِالنَّدَم تَوبَة
پشیمانی از گناهان برای توبه کفایت می کندی
(جهاد با نفس، ح 770)
الصَّبرُ مِفتاحُ الدَّرک وَ النُّجحُ عُقبَی مَن صَبَرَی
صبر کلید رسیدن است و کامیابی سرانجام کسی که صبر میکندی
(بحارالأنوار، ج75، ص45)
اتَّقوا اللهَ وَ لا یَحسُد بَعضُکُم بَعضای
از خدا بترسید و کسی از شما بر دیگری حسد نوَرزدی
(جهاد با نفس، ح 543)
کَفی بالحِلم ناصِراً و قالَ: إذا لَم تَکُن حَلیماً فَتَحَلَّمی
بردباری به عنوان یاری کننده کافی است و فرمودند: اگر بردبار نیستی خود را به برداباری واداری
(جهاد با نفس، ح 261)
جاهِد هَوَاکَ کَمَا تُجاهِدُ عَدُوَّکَی
با هوای نفسانی خود مبارزه کن همانگونه که با دشمنت مبارزه می کنیی
(جهاد با نفس، ح 304)
أنا بَقیةَ اللهِ فی أرضِهِ وَ المُنتَقِم مِن أَعدائِهِ
من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستمی
(تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 392)
مَثَلُ الإمام مَثل الکعبة إذ تُؤتی وَ لا تَأتی
از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیایدی
(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)
الکریمُ مَن صانَ عِرضَهُ بِمالِهِ وَ اللَّئیمُ مَن صانَ مالَهُ بِعِرضِهِی
بزرگوار کسی است که آبرویش را با مالش حفظ کند و فرومایه کسی است که مالش را با آبرویش حفظ کندی
(غرر الحکم و درر الکلم: ح 2159)
فَزَکاةُ العَینِ انَّظَرُ بِالعِبَرِ وَالغَضُّ عَنِ الشَّهَواتِ وَ ما یضاهیها
زکات چشم به دیده عبرت نگریستن و چشم پوشی از شهوات و مانند آن استی
(مصباح الشریعه، باب 21)
مُجالَسَةُ الصّالِحینَ داعیةٌ إلَی الصَّلاحِی
همنشینی با صالحان، (انسان را) به سوی صلاح رهنمون میشودی
(بحارالأنوار، ج78،ص 304)
أولَی الأشیاءِأن یتَعَلَّمَها الأحداثُ الأشیاءُالَّتِی إذا صاروُارِجالاً إحتاجوا إلَیهای
بهترین چیزی که نوجوانان باید فراگیرند، چیزهایی است که در بزرگسالی خود به آنها نیاز خواهند داشتی
(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج2، ص333)
فَجَعَلَ اللهُ إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ و إمامَتَنا أماناً لِلفُرقَةِی
خدا اطاعت از ما را رشتۀ سامان ملت، و امامت ما را مایۀ ایمنی از تفرقه قرار داده است
(احتجاج، ج1، ص134)
إِذا کانَ یومُ النَّیرُوزِ فاغتَسِل وَ البَس أَنظَفَ ثِیابِک وَ تَطَیب بِأَطیبِ طِیبِک وَ تَکونُ ذلِک الیومَ صَائِماًی
چون روز عید نوروز فرا رسید، غسل کن، پاکیزهترین جامهی خود را بپوش، با بهترین عطر، خود را خوشبو کن و آن روز را روزه بداری
(وسائل الشیعة: ج 8، ص 172، ح 10338)
بَکَتِ السَّماءُ عَلَی الحُسَینِ أربَعینَ یَوماً بِالدَّمِی
آسمان چهل روز بر حسین (ع)، خون گریه کردی
(مناقب آل أبی طالب، ج3، ص212)
حُسنُ البِشرِ یذهَبُ بِالسَّخِیمَةِی
خوشرویی کینه را از بین میبردی
(کافی، ج2 ، ص 103)
طوُبیَ لِمَن أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و أمسَک الفَضلَ مِن قَولِهِی
خوشا آنکه زیادی داراییاش را انفاق کند و زبانش را از زیادهگویی نگهدارد
(کافی، ج2، ص 144)
الصَّبرُ یُنَاضِلُ الحِدثَانَ وَ الجَزَعُ مِن أعوَانِ الزَّمَانِی
صبر به سوی سختی های زمانه تیر می افکند و بی تابی از یاری کنندگان ِ زمانه است.
(جهاد با نفس، ح 253)
مَا حَسَنَةُ الدُّنیا إلّا صِلَةُ الإخوانِ وَالمَعارِفِی
خوبی دنیا جز در پیوند با برادران و آشنایان نیستی
(بحار الأنوار، ج46، ص 291)
قَالَ رَسُول اللهِ (ص): إنَّ اللهَ یُحِبُّ الحَییَّ الحَلِیمَ العَفِیفَ المُتَعَفِّفَی
رسول خدا (ص) فرمودند: خداوند دوست می دارد کسی را که با حیا، بردبار، پاکدامن، و باز ایستنده ی از حرام باشدی
(جهاد با نفس، ح 257)
قیلَ لَهُ - عَلَیهِ السَّلام - مَا الزُّهد ؟ قالَ : اَلرَّغبَةَ فِی التَّقوی وَالزّهادَةَ فِی الدُّنیا ی
از آن حضرت سؤال شد : زهد چیست ؟ فرمود : رغبت به تقوی و بی رغبتی به دنیا ی
(تحف العقول،ص 227)
ما أعَزَّّّّ اللهُ بجَهل قَطُّ وَ لا أذَلَّ بحِلم قَطُّی
هرگز خداوند کسی را به خاطر نادانی اش عزیز نگردانده و کسی را خاطر بردباری اش ذلیل و خوار نکرده استی
(جهاد با نفس، ح 260)
کفاک أدباً لِنفسِک اجتِنابُ ما تَکرَهُهُ مِن غَیرِکی
برای تربیت کردن خود همین بس که از آنچه در دیگران نمیپسندی، دوری کنیی
(بحار الأنوار، ج 70، ص 73)
إنَّ مِن حَقِیقَةِ الإیمانِ أن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ إن ضَرَّک عَلَی الباطِلِ و إن نَفَعَک
از نشانههای ایمان حقیقی آن است که حق را بر باطل ترجیح دهى، هر چند حق به زیان تو و باطل به سود تو باشدی
(بحار الأنوار، ج 70، ص 106)
لا تَخُن مَن ِ ائتَمَنَک وَ إن خانَک، وَ لا تُذِع سِرَّهُ وَ إن أذاعَ سِرَّکی
به کسی که تو را امین شمرده خیانت مکن، هر چند او به تو خیانت کرده باشد و راز او را فاش مساز، اگر چه او راز تو را فاش ساخته باشدی
(بحار الأنوار، ج 77، ص 208)
مَن أحَبَّ دُنیاهُ أضَرَّ باِخِرَتهی
هر کس دنیایش را دوست داشته باشد به آخرت خود زیان می رساندی
(جهاد با نفس، ح 609)
أفضَلُ الإیمانِ أن تَعلَمَ أنَّ اللهَ مَعَک حَیثُ ما کنتَی
برترین ایمان آن است که بدانی خداوند همه جا با توستی
(کنزل العمال، 66)
مِلاک العَمَلِ خَواتیمُهُی
ملاک [ارزیابى] کارها، پایان آنهاستی
(اختصاص، ص 343)
تَمامُ البِرِّ أن تَعمَلَ فِی السِّرِّ عَمَلَ العَلانِیةِی
کمال نیکوکارى آن است که در نهان همانگونه رفتار کنی، که در آشکارا
(کنزل العمال، 5265)
مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِی
هر که خدا را، آنگونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کندی
(بحار الأنوار، ج 71، ص 183)
لَیسَ مِنَّا مَن یحَقِّرُ الأمانَةَ حتّی یستَهلِکها إذَا استَودَعَهای
از ما نیست کسى که امانت را بدان اندازه بیاهمیت شمرد که هرگاه امانتی به او بسپرند، آن را ضایع گرداندی
(بحار الأنوار، ج 71، ص 172)
العَقلُ دَلیلُ المُؤمِن
عقل راهنمای مؤمن است
(جهاد با نفس، ح 86)
لِکُل دَاءٍ دَواءُ وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الاِستِغفَارُی
هر دردی دوایی دارد و دوای گناهان استغفار کردن استی
(جهاد با نفس، ح 784)
ابن آدم اذا اصبحت معافی فی بدنک آمنا فی سربک عندک قوت یومک فعلی الدنیاالعفاء
فرزند آدم وقتی تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت یک روز خویش راداری ، جهانگر مباش ی
(کنز العمال ، ج 3 ، ص 782)
إنَّ اللهَ تَعَالَی جَمِیلٌ یحِبُّ الجَمَالَ
خداوند متعال زیباست و زیبایی را دوست داردی
(کنز العمال، ح17166)
الایمانُ مَعرفَهٌ بالقَلبِ وَ قَولٌ باللِّسانِ وَ عَمَلٌ بالاَرکانِی
ایمان عبارت است از شناخت قلبی، گفتار زبانی و کردار با اعضا و جوارحی
(میزان الحکمه، ج 1، ص 301)
مَن کَثُرَ اشتِباکُهُ فِی الدُّنیا کانَ أشَدُّ لِحَسرَتِهِ عِندَ فِراقِهای
کسی که زیاد با دنیا گره خورده باشد حسرت و اندوهش هنگام جدایی از آن زیادتر خواهد بود
(جهاد با نفس، ح 639)
اَلحِلمُ یطفى نارَ الغَضَبِ وَالحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحراقَهُ
بردبارى آتش خشم را فرو می نشاند و تندى، آن را شعله ور می کند
( غررالحکم ، ح 2063)
اِذا بَلَغَ الرَّجُلُ اَربَعینَ سَنَةً وَ لَم یغلِب خَیرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّیطانُ بَینَ عَینَیهِ وَ قالَ: هذا وَجهٌ لا یفلِحُ
هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبیش بیشتر از بدیش نشود، شیطان بر پیشانى او بوسه می زند و می گوید: این چهره اى است که روى رستگارى را نمی بیندی
( مشکاة الأنوار، ص 295)
اِنَّ اللّهَ یحِبُّ مِن عِبادِهِ الغَیورَ
خداوند بندگان غیرتمند خود را دوست داردی
(نهج الفصاحه، ح 752)
لَستُ اُحِبُّ أن أریَ الشّابَّ مِنکُم إلّا غادِیاً فی حالَینِ: إمّا عالِماً أو مُتَعَلِّماًی
دوست ندارم جوانی از شما را جز بر دو گونه ببینم: دانشمند یا دانشجوی
(أمالی طوسی، ص 304)
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا
اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت ی
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245)
اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یقى بِالتَّقوى عَنِ العَبدِ ما عَزُبَ عَنهُ عَقلُهُ وَ یجَلّى بِالتَّقوى عَنهُ عَماهُ وَ جَهلَهُ
خداوند به وسیله تقوا بنده را حفظ می کند از آنچه که عقلش به آن نمى رسد و کور دلى و نادانى او را بر طرف مى سازدی
(کافى، ج 8 ، ص 52، ح 16)
مَن ساءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفسَهی
هر کس اخلاقش بد شد، خود را در عذاب قرار داده است
(جهاد با نفس، ح 662)
مؤثّرترین وسیله جلب رحمت خدا این است که خیرخواه همه مردم باشىی
(غررالحکم، ح 3353)
(نهج البلاغه، ص469)