پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان

به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان

 

موضوع «به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان» کم و بیش برای همگان آشناست. در جای جای روایات مرتبط با ماه رمضان این موضوع به چشم می­خورد.

به عنوان نمونه به این روایات توجه کنید:

 

1. پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله:"إذا جاءَ رَمَضانُ فُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ، وصُفِّدَتِ الشَّیاطینُ؛2

چون ماه رمضان وارد شود، درهاى رحمت، گشوده، و درهاى دوزخ، بسته شوند و شیاطین به بند کشیده شوند".

 

2. امام صادق علیه‏السلام: "إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفَتَّحُ فی رَمَضانَ، وتُصَفَّدُ الشَّیاطینُ، وتُقبَلُ أعمالُ‏المُؤمِنینَ، نِعمَ‏الشَّهرُ رَمَضانُ...؛1

در [ماه] رمضان، درهاى آسمان گشوده مى‏شوند، شیاطین به بند کشیده مى‏شوند و اعمال مؤمنان پذیرفته مى‏شود. رمضان، خوب ماهى است!..."

 

3. پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله (در مُژده دادن به یاران خویش): "جاءَکُم رَمَضانُ، جاءَکُم شَهرٌ مُبارَکٌ اِفتَرَضَ اللّه‏ُ عَلَیکُم صِیامَهُ، تُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ الجِنانِ، وتُغَلَّقُ أبوابُ الجَحیمِ، وتُغَلُّ فیهِ الشَّیاطینُ، فیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَ خَیرَها فَقَد حُرِمَ؛3

رمضان، شما را فرا رسیده است. ماهى مبارک، شما را فرا رسیده که خداوند، روزه‏دارىِ آن را بر شما واجب ساخته است. در این ماه، درهاى بهشت، گشوده و درهاى جهنّم، بسته مى‏شوند و شیاطین به بند کشیده مى‏شوند. در آن، شبى است که بهتر از هزار ماه است. هر کس از خیر آن محروم شود، به یقین، محروم مانده است".

 

4. پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: "إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نادَى الجَلیلُ تَبارَکَ و تَعالى:...یا جَبرَئیلُ، انزِل عَلَى الأَرضِ فَغُلَّ فیها مَرَدَةَ الشَّیاطینِ حَتّى لایُفسِدوا عَلى عِبادی صَومَهُم؛4

چون شب اوّلِ ماه رمضان شود، خداى باعظمت ندا دهد:...اى جبرئیل! به زمین فرود آى و شیاطین سرکش را به بند کش تا روزه بندگانم را بر آنان تباه نسازند".

 

5. پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: "إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ صُفِّدَتِ الشَّیاطینُ ومَرَدَةُ الجِنِّ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ فَلَم یُفتَح مِنها بابٌ، وفُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ فَلَم یُغلَق مِنها بابٌ، ویُنادی مُنادٍ: یا باغِیَ الخَیرِ أقبِل! ویا باغِیَ الشَّرِّ أقصِر ! وللّه‏ِِ عُتَقاءُ مِنَ النّارِ؛5

چون اوّلین شب ماه رمضان شود، شیاطین و سرکشانِ جنْ به بند کشیده شوند و درهاى آتش، بسته شوند؛ پس، هیچ درى از آنها گشوده نگردد و درهاى بهشت، باز شوند؛ پس هیچ درى از آنها بسته نگردد، و ندا دهنده‏اى ندا مى‏دهد: اى جویاى خیر! روى آور، و اى جویاى شر! کوتاه بیا (دست بردار)! و خدا را آزادشدگانى از آتش است".

 

در تحلیل و بررسى این دسته از روایات، اشاره به دو نکته الزامی است:

 

نکته اول: "طبیعت پیشگیرانه روزه"

روزه به طور طبیعى، زمینه‏اى را که شیطان بر اساس آن، انسان را به گم‏راهى مى‏کشاند، از بین مى‏برد. به تعبیر دقیق‏تر، زنجیرى که در ماه رمضان، شیطان را به بند مى‏کشد، چیزى جز خودِ روزه نیست. از این رو، در حدیث‏پیامبر خدا آمده است:

"إنَّ الشَّیطانَ لَیَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَیِّـقوا مَجارِیَهُ بِالجُوعِ؛

شیطان در انسان جارى مى‏شود، همچون جریان خون. پس با گرسنگى، مجارى او را تنگ کنید."

این حدیث، به روشنى بر این نکته دلالت دارد که روزه به طور طبیعى، مانع تسلّط شیطان بر انسان مى‏شود. زنجیرى که روزه دارد، نه تنها شیطان را به بند مى‏کشد، بلکه کشش‏هاى نفْس امّاره را هم مهار مى‏کند، آن را به اسارت در مى‏آورد و جلوى سلطه آن را بر انسان مى‏گیرد، و به فرموده امیر مؤمنان علیه‏السلام:

"نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ کَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ؛7

گرسنگى، چه خوب یاورى براى اسیر کردن نفْس و شکستن عادت آن است!"

بر این اساس، همه روایاتى که در ستایش گرسنگى و نقش آن در خودسازى و تربیت نفْس، وارد شده‏اند، هدف آنها ایجاد مانع طبیعى در برابر سلطه شیطان بر انسان و نگهدارى انسان از کشش‏ها و اغواگرى‏هاى نفْس و نیز آزادسازى نیروهاى عقلى و شکوفاسازى استعدادهاى انسانى است، آن گونه که از این دو روایت ـ که از مجموعه احادیث این گونه برگزیده‏ایم ـ روشن مى‏شود.8

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: "جاهِدوا أنفُسَکُم بِالجُوعِ وَ العَطَشِ، فَإِنَّ الأجرَ فى ذلِکَ کَأَجرِ المُجاهِدِ فى سَبیلِ اللّه‏ِ؛9

به وسیله گرسنگى و تشنگى، با نفس خویش جهاد کنید؛ چرا که پاداش آن، مثل پاداش جهادکننده در راه خداست".

نیز فرمود: "أحیوا قُلُوبَکُم بِقِلَّةِ الضِّحکِ وقِلَّةِ الشَّبَعِ، وَ طَهِّروها بِالجُوعِ تَصفو[ تَصفُ] وَ تَرِقُّ؛10

دل‏هاى خود را با کم خندیدن و کم خوردن، زنده کنید و آن را با گرسنگى، پاک سازید تا صاف و رقیق شود".

 

نکته دوم: عنایت ویژه خداوند

افزون بر پشتوانه‏اى که روزه به طور طبیعى براى روزه‏داران جهت جلوگیرى از سلطه شیطان و اغواگرى‏هاى او پدید مى‏آورد، این برنامه عبادى، خود به خود، زمینه‏ساز شمول عنایت‏هاى خدا بر آنان مى‏گردد. آنچه در روایات با عنوان به بند کشیدن شیاطین در این ماه آمده است، به همین نکته اشاره دارد.

به عبارت دیگر، عنایت الهى گزاف نیست تا سؤال شود: چرا خداى سبحان، مانع سلطه شیطان نمى‏شود و در بقیّه ماه‏ها بین انسان و سلطه او فاصله نمى‏اندازد؟ هرگز؛ بلکه ریشه این توفیق و عنایت الهى، در انتخاب خود انسان و ورود او به میهمان‏سراى رمضان، نهفته است.

 

چرا از "به بند کشیده شدن شیاطین" بی­بهره ایم؟

در چارچوب تحلیلى که گذشت ـ عدم سلطه شیاطین نسبت به انسان یا دست کم نسبت به روزه‏داران، در این ماه ـ سؤال اساسى دومى مطرح مى‏شود؛

غفلت و گناه روزه‏داران چگونه قابل توجیه است؟ تشریع کفّاره‏هایى که براى درمان این حالت‏هاست چه معنایی دارد؟

سیّد ابن طاووس رحمه‏الله در تصویر این نکته مى‏گوید:

یکى از دینداران از من پرسید: «من از به بند کشیده شدن شیاطین بهره چندانى نمى‏برم؛ چون همان حالت غفلت را که پیش از ماه رمضان داشتم، دارم و گویا فرقى نکرده است و با زنجیر شدن یاران شیطان، از آن کاسته نشده است...»11 

دو پاسخ به این پرسش مى‏توان داد:

1. شیطان، به تنهایى زمینه‏ساز گناهان نیست.

این پاسخ، بر این نکته استوار است که خطاها و گناهانى که از انسان سر مى‏زند، تنها به شیطان و اغواگرى او مربوط نمى‏شود؛ بلکه دو منشأ اساسى دیگر هم دارد: نفْس امّاره، و زنگارهاى متراکمى که پیامد گناهان پیشین‏اند و دل را آلوده و سیاه ساخته‏اند.

در واقع، عنایت الهى‏اى که در ماه رمضان شامل انسان مى‏شود، تنها تأثیر عامل نخستین را که مربوط به شیطان است، از بین مى‏برد؛ امّا دو عامل دیگر همچنان نقش ایفا مى‏کنند و جهت زمینه‏سازى براى انحراف انسان و سر زدن گناهان از او و غافل ماندن وى، کافى‏اند.

بر فرض که روزه بتواند همه کشش‏هاى نفْس امّاره را بپوشاند و تأثیر آن را در کشاندن انسان به طرف خطاها و گناهان از بین ببرد، زنگارهاى متراکم از گناهان گذشته، کافى‏اند که براى روزه‏دار، خطرآفرین باشند و او را در معرض غفلت و گناه قرار دهند.

2. در بند بودن شیطان‏ها، نسبى است.

از تحلیل گذشته روشن شد که زنجیرى که شیطان را به بند مى‏کشد، از خود روزه ماه رمضان فراهم مى‏شود و نه از چیز دیگرى. بنا بر این، هر چه روزه مستحکم‏تر و کامل‏تر باشد، زنجیرى که شیطان را به بند مى‏کشد و جلوى نفْس امّاره را مى‏گیرد، محکم‏تر خواهد بود و از میزان غفلت و انحراف‏هاى ناشى از آن، خواهد کاست.

بر این پایه، مى‏توان گفت: روزه آنان که در ماه رمضان، گناهانى مرتکب مى‏شوند، روزه کاملى نیست.

 

در حقیقت این ما هستیم که با عنایت ویژه الهی در این ماه میتوانیم با اعمال خود شیطان را به بند بکشیم.انشاءالله

 

 

 

منبع: کتاب «ماه خدا»، مولف: محمد محمدی ری شهری،

همکار: رسول افقی، مترجم: جواد محدثی،

تحقیق: مرکز تحقیقات دارالحدیث


پاورقی
1.       صحیح مسلم: 2 / 758 / 1، الموطّأ: 1 / 311 / 59، سنن النسائی: 4 / 126، مسند ابن حنبل: 3 / 277 / 8692، السنن الکبرى: 4 / 339 / 7906 کلّها عن أبی هریرة، کنز العمّال: 8 / 461 / 23662؛ فضائل الأشهر الثلاثة: 141 / 152 عن أبی سهل نافع بن مالک عن أبیه عن الإمام الباقر علیه‏السلام عنه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله.

2.       الکافی: 4 / 157 / 2، تهذیب الأحکام: 3 / 59 / 201، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2 / 160 / 2029، ثواب الأعمال: 92 / 9 کلّها عن علیّ بن أبی حمزة، بحار الأنوار: 96 / 372 / 57.

3.       فضائل الأوقات للبیهقی: 37 / 45، سنن النسائی: 4 / 129 وفیه «وتغلّ فیه مردة الشیاطین»، مسند ابن حنبل: 3/ 8 / 7151 وص412 / 9502، المصنّف لابن أبی شیبة: 2 / 419 / 1؛ تهذیب الأحکام: 4 / 152 / 422 ولیس فیه «وتغلق فیه أبواب الجحیم»، الأمالی للمفید: 112 / 2 وص 301 / 1 کلّها عن أبی هریرة، نحوه بحار الأنوار: 96 / 366 / 41.

4.       بحار الأنوار: 96 / 348 / 51 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر، الأمالی للمفید: 230 / 3، فضائل الأشهر الثلاثة: 126 / 133؛ شعب الإیمان: 3 / 335 / 3695، فضائل الأوقات للبیهقی: 64 / 29، تاریخ دمشق: 52 / 291 کلّها عن ابن عبّاس نحوه، کنز العمّال: 8 / 586 / 24281.

5.       سنن الترمذی: 3 / 66 / 682، سنن ابن ماجة: 1 / 526 / 1642، المستدرک على الصحیحین: 1/421/1532، السنن الکبرى: 4 / 500 / 8501، صحیح ابن حبّان: 8/222/3435، صحیح ابن خزیمة: 3 / 188 / 1883 کلّها عن أبی هریرة، کنز العمّال: 8 / 462 / 23664 و ص 469 / 23703؛ بحار الأنوار: 96 / 350 / 20 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر.

6.       إحیاء علوم الدین: 1 / 347؛ المحجّة البیضاء: 5 / 148، عوالى اللئالى: 1 / 273 / 97 و ص 325 / 66، بحار الأنوار: 70 / 42. و نیز بدون جمله: « فضیّقوا مجاریه بالجوع» در منابع زیر آمده است: صحیح البخارى: 6 / 2624 / 6750، سنن ابن ماجة: 1 / 566 / 1779، مسند ابن حنبل: 4 / 313 / 12593 و ص 568 / 14044، سنن الدارمى: 2 / 776 / 2680.

7.       عیون الحکم و المواعظ: 494، غرر الحکم: 9944.

8.       براى آگاهى بیشتر از این گونه روایات، ر. ک: ماه خدا ج 1ص 135، ص 137و ص 145.

9.       إحیاء علوم الدین: 3 / 124؛ المحجّة البیضاء: 5 / 146.

10.   إحیاء علوم الدین: 3 / 129؛ المحجَّة البیضاء: 5 / 154.

11.   سیّد ابن طاووس، پنج جواب براى این سؤال بیان مى‏کند که هیچ کدام قانع‏کننده نیست، مگر پاسخ اخیر که همراه با توضیحاتى در متن مى‏آید (ر. ک: الإقبال: 1 / 73).

پژوهشى پیرامون شب قدر

پژوهشى پیرامون شب قدر 
 

«إِنَّآ أَنزَلناهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ»؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.
سخن درباره شب قدر است؛ شب شکوهمند به سبب نزول قرآن؛ شبى که والاترین و پر برکت‏ترینِ شب‏هاى سال به شمار مى‏رود؛ شبى بزرگ که پیامبر خدا آن را چنین ستوده است:

شَهرُ رَمَضانَ سَیِّدُ الشُّهورِ، و لَیلَةُ القَدرِ سَیِّدَةُ اللَّیالى؛1
ماه رمضان، سَرور ماه‏ها و شب قدر، سَرور شب‏هاست.

جایگاه والاى این شب و نقش رساى آن در میهمان‏سراى الهى و بهره‏ورى از برکات و دست‏آوردهاى این ضیافت الهى، تا آن جاست که امام صادق علیه‏السلام آن را «قلبِ» این ماه نامیده است:

قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَةُ القَدرِ؛2
قلب ماه رمضان، شب قدر است.

کسى که بخواهد ماه رمضان براى او ماهى زنده، با نشاط، حیات‏آفرین و سرشار و پربار باشد، باید از این قلب، مواظبت کند. مراقبت از این قلب، ممکن است سرنوشت‏ساز و بیمه‏کننده همه عمر انسان باشد، که« لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ شب قدر، بهتر از هزار ماه است».
براى شناخت قلب ماه رمضان و به خاطر دست یافتن به دست‏آوردهاى خوب این شب عظیم و پرثمر، نکاتى را که برگرفته از ره‏نموده‏هاى روشنگر و زندگى‏ساز اهل بیت علیهم‏السلام است، تقدیم مى‏داریم:

یکم. معناى شب قدر

آیه شریف«وَ مَآ أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ؛ و تو چه دانى که شب قدر چیست؟»، به روشنى بر این نکته دلالت دارد که دست یافتن به معناى حقیقى شب قدر، بسیار دشوار و فراتر از سطح ادراک توده‏هاى مردم است. روشن است که وقتى مخاطب این آیه، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله باشد، پرسش موجود در آیه، نشان‏دهنده عظمت و ارج شب قدر است؛ چرا که مفهوم شب قدر، هرگز بر شخصیّتى عظیم که قرآن بر دل پاک او فرود آمده و جان او جایگاه شب قدر است، و فرشتگان الهى در آن شب براى سامان‏بخشى به امور جهان و تقدیر هستى نزد او مى‏آیند، ناشناخته نیست.
افزون بر این، فراهم آمدن زمینه شناخت و شهود حقیقت شب قدر (هر چند اندک) براى شمارى از اهل سیر و سلوک ـ که با بهره‏گیرى از تعالیم اهل بیت علیهم‏السلام3 در این زمینه، به آن رسیده‏اند ـ گویاى این حقیقت است.
عالم ربّانى آیة اللّه‏ میرزا جواد آقا ملکى تبریزى رحمه‏الله در پاسخ این سؤال که: «معناى دیدار شب قدر و لذّت آن چیست؟»، مى‏گوید:
دیدار شب قدر، عبارت است از: کشف فرود آمدن امر آسمانى به زمین در این شب، آن گونه که براى امام زمان علیه‏السلام آشکار مى‏شود.4

دیدن آن حقیقت و توفیق یافتن به این دیدار و شهود، کارى بس عظیم و والاست، همان گونه که امام صادق علیه‏السلام آن را چنین توصیف فرموده است:

إنَّ القَلبَ الَّذى یُعایِنُ ما یُنزَلُ فى لَیلَةِ القَدرِ لَعَظیمُ الشَّأنِ؛5
دلى که آنچه را در شب قدر فرود آورده مى‏شود، مى‏بیند، بسى والاست.

امّا اسلام، مردم را در همین سطح به خود وا نگذارده است و براى آن که توده مردم نیز شناختى اجمالى از معناى شب قدر دریابند، روایات دینى، تصویرى از آن حقیقت را در ضمن بیان ویژگى‏ها و فضایل آن شب ارائه داده‏اند که به نمونه‏هایى از آنها در ادامه اشاره مى‏شود.

دوم. ویژگى‏هاى شب قدر

الف ـ تقدیر سالانه اموردر بسیارى از روایات، به عنوان نخستین ویژگى شب قدر، بر این تأکید شده است که تقدیر امور مردم و سامان‏بخشى اوضاع و احوال آنان در طول سال، در این شب رقم زده مى‏شود؛ شبى که سرنوشت و فیصله‏یافتن همه کارهایى که تا سال آینده پیش خواهد آمد، در این شب فرود مى‏آید.
به نمونهای از این روایات دقت کنید:

1. حُمران: از امام باقر علیه‏السلام درباره سخن خداوند: «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةٍ مُّبَـرَکَةٍ» پرسیدم، فرمود:

نَعَم، هِیَ لَیلَةُ القَدرِ.... یُقَدَّرُ فی لَیلَةِ القَدرِ کُلُّ شَیءٍ یَکونُ فی تِلکَ السَّنَةِ إلى مِثلِها مِن قابِلٍ مِن خَیرٍ أو شَرٍّ، أو طاعَةٍ أو مَعصِیَةٍ، أو مَولودٍ أو أجَلٍ أو رِزقٍ، فَما قُدِّرَ فی تِلکَ اللَّیلَةِ وقُضِیَ فَهُوَ مِنَ المَحتومِ وللّه‏ِِ فیهِ المَشِیَّةُ؛6
آرى. آن، شب قدر است.... در آن شب، هر چیز نیک و بدى که در آن سال تا سال آینده خواهد شد و هر طاعت یا معصیتى، یا هر نوزاد یا اَجَل یا روزى‏اى، مقدّر مى‏شود. پس، آنچه در آن شب، مقدّر و حتمى شود، قطعى است و مشیّت خدا در همان است.

2. امام باقر علیه‏السلام درباره این آیه: «وَ لَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَا»7 میفرمایند:

إنَّ عِندَاللّه‏ِ کُتُبا مَرقومَةً8 یُقَدِّمُ مِنها ما یَشاءُ، ویُؤَخِّرُ ما یَشاءُ، فَإِذا کانَ لَیلَةُ القَدرِ أنزَلَ اللّه‏ُ فیها کُلَّ شَیءٍ یَکونُ إلى لَیلَةٍ مِثلِها، فَذلِکَ قَولُهُ: «وَ لَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَا» إذا أنزَلَهُ وکَتَبَهُ کُتّابُ السَّماواتِ، وهُوَ الَّذی لا یُؤَخِّرُهُ؛9
نزد خداوند، نامه‏هاى نوشته شده‏اى است که از آنها آنچه را بخواهد، جلو یا عقب مى‏اندازد. چون شب قدر فرا برسد، خداوندْ هر چه را تا شب قدر آینده خواهد شد، نازل (مقدّر) مى‏کند. این، همان سخن خداست که: « وقتى اَجَل کسى فرا رسد، خداوند، آن را تأخیر نمى‏اندازد». وقتى که اَجَل کسى را نازل کرد و نگارندگان آسمان‏ها آن را نگاشتند، دیگر آن را عقب نمى‏اندازد.

3. امام باقر علیه‏السلام:

یُقَدَّرُ فی لَیلَةِ القَدرِ کُلُّ شَیءٍ یَکونُ فی تِلکَ السَّنَةِ إلى مِثلِها مِن قابِلٍ مِن خَیرٍ أو شَرٍّ، أو طاعَةٍ أو مَعصِیَةٍ، أو مَولودٍ أو أجَلٍ أو رِزقٍ، فَما قُدِّرَ فی تِلکَ اللَّیلَةِ وقُضِیَ فَهُوَ مِنَ المَحتومِ وللّه‏ِِ فیهِ المَشِیَّةُ؛10
در شب قدر، هر چه در آن سال تا شب قدر آینده (از: خیر و شرّ یا اطاعت و معصیت، یا مولود و مرگ و یا روزى) خواهد شد، مقدّر مى‏گردد. پس، آنچه در آن شب، مقدّر و حتمى گردد، از امور قطعى خواهد بود و خواست خداوند، همان است.

شاید نزول قرآن در شب قدر نیز به لحاظ همین جهت باشد؛ کتابى که برنامه زندگى انسان را ارائه مى‏کند.
از همین جاست که انسان مى‏تواند با بهره‏گیرى از برنامه‏اى که قرآن آن را ترسیم نموده، سرنوشت خود و زندگى‏اش را در شب قدر عوض کند و براى سال آینده خویش، بهترین سرنوشت و براى خویش سودمندترین کسب و کار را تحقّق بخشد.

در این‏جا دو مطلب مهم است که شایان توجّه‏اند:

مطلب اوّل. رقم خوردن سرنوشت انسان در شب قدر، در چارچوب مقدّرات او در علم ازلى خداوند است. به دیگر سخن، به گفته روایات اهل بیت علیهم‏السلام، آنچه در علم حضرت حق، در طول سال براى مردمْ مقدّر است، به صورت برنامه‏اى نوشته شده آشکار مى‏شود که فرشتگان، آن را مى‏نویسند و به امام عصر علیه‏السلام تحویل مى‏دهند. و این، به تناسب کارى است که انسان در شب قدر انجام مى‏دهد.

مطلب دوم. بر اساس شمارى از روایات، تعیین سرنوشت انسان در شب قدر و رقم خوردن آنچه در یک سال کامل بر او خواهد گذشت، به معناى آن نیست که او به طور کامل در برابر این سرنوشت، بى‏اختیار باشد، بدان سان که براى تغییر آن، هیچ کارى از او بر نیاید؛ بلکه مى‏تواند در سایه دعا و توسّل و با کارهاى شایسته، مقدّرات حتمى خود در شب قدر را نیز تغییر دهد. از این رو، امام باقر علیه‏السلام فرموده است:

فَما قُدِّرَ فى تِلک اللَّیلَةِ وقُضِىَ فَهُوَ مِنَ المَحتُومِ وللّه‏ِِ عز و جل فیهِ المَشِیَّةُ؛11
آنچه در آن شب، مقدّر و معیّن شده، حتمى است و خدا مى‏تواند در آنها، آن گونه که بخواهد، عمل کند.

با توجّه به ساختار و مضمون این گونه روایات12 و افزودن آن به ادلّه قطعى، که بر «اجابت دعا در طول سال بخصوص در عرفات و حرم‏هاى مطهّر» دلالت دارند، نمى‏توان ظاهر برخى روایات را پذیرفت که: مقدّرات شب قدر، هرگز تغییریافتنى نیست.13

ب ـ آغاز سالپر واضح است که آغاز سال، به اعتبارهاى مختلف، متفاوت است. برخی از روایات «شب قدر» را آغاز سال مى‏دانند، مانند:

امام صادق علیه‏السلام: لَیلَةُ القَدرِ هِیَ أوَّلُ السَّنَةِ، وهِیَ آخِرُها؛14
شب قدر، آغاز سال و پایان آن است.

امام صادق علیه‏السلام: رَأسُ السَّنَةِ لَیلَةُ القَدرِ، یُکتَبُ فیها ما یَکونُ مِنَ السَّنَةِ إلَى السَّنَةِ؛15
سرِ سال، شب قدر است. در آن شب، آنچه از این سال تا سال آینده خواهد شد، نوشته مى‏شود.

این روایات به اعتبار سال برنامه‏ریزى امور مردم و سامان‏بخشى وضع آنان و آنچه پیش خواهد آمد، صادر شده‏اند. با همین اعتبار، شب قدر، پایان سال نیز به شمار مى‏رود؛ یعنى پایان سالِ برنامه‏ریزى شده‏اى که سپرى شده و اوّل سال برنامه‏ریزى‏شده نو است.

ج ـ اختصاص داشتن به امام زمانسومین ویژگى شب قدر، این است که خداى سبحان، کامل‏ترین و شایسته‏ترین و برترین انسان را از برنامه‏ریزى و حکم خود، آگاه مى‏سازد.
تفسیر القمّى، در ذیل آیه «تَنَزَّلُ الْمَلَـائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا»، چنین آورده‏است:
تَنَزَّلُ المَلائِکةُ و روحُ القُدُسِ عَلى إمامِ الزَّمانِ، و یَدفَعونَ إلَیهِ ما قَد کَتَبوهُ مِن هذِهِ الاُمورِ
؛16
فرشتگان و روح القُدُس بر امام زمان فرود مى‏آیند و از این امور، آنچه را نوشته‏اند، به او تقدیم مى‏کنند.

این نکته، هر چند که با صراحت به امام معصوم نسبت داده نشده؛ لیکن جمع‏بندى مضمون همه روایاتى است که در این زمینه آورده شده است.
به این روایات دقت کنید:

امام جواد علیه‏السلام: إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه‏السلام قالَ لاِبنِ عَبّاسٍ: إنَّ لَیلَةَ القَدرِ فی کُلِّ سَنَةٍ، وإنَّهُ یَنزِلُ فی تِلکَ اللَّیلَةِ أمرُ السَّنَةِ، ولِذلِکَ الأَمرِ وُلاةٌ بَعدَ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله. فَقالَ ابنُ عَبَّاسٍ: مَن هُم؟ قالَ علیه‏السلام: أنَا وأحَدَ عَشَرَ مِن صُلبی أئِمَّةٌ مُحَدَّثونَ؛17
امیر مؤمنان علیه‏السلام به ابن عبّاس فرمود: شب قدر، در هر سال هست. در آن شب، برنامه سال، فرود مى‏آید و پس از پیامبر خدا، آن برنامه را عهده‏دارانى است. ابن عبّاس گفت: آنان کیان‏اند؟ امیر مؤمنان علیه‏السلام فرمود: من و یازده نفر از نسل من، پیشوایانى مُحدَّث [که از عالم غیب با آنان سخن گفته مى‏شود].

امام باقر علیه‏السلام: لاتَخفى عَلَینا لَیلَةُ القَدرِ، إنَّ المَلائِکَةَ یَطوفونَ بِنا فیها؛18
شب قدر بر ما پوشیده نمى‏مانَد. فرشتگان در آن شب، گِرد ما مى‏چرخند.

پس مى‏توان گفت: از ویژگى‏هاى شب قدر، اختصاص داشتن آن به امام مهدى ـ عجّل اللّه‏ فرجه ـ است.
از این رو، توسّل به آن امام در این شب خاص، نقش مؤثّرى در گشایش کارهاى انسان و گشودن آفاق در پیش او دارد و مى‏تواند سرنوشت او را در جهتى که دست‏آوردهاى بیشترى را در سال آینده نصیب او سازد، تنظیم کند.

د ـ بهتر از هزار ماه!

به تصریح قرآن کریم، «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ شب قدر، بهتر از هزار ماه است»، و این نشانگر استثنایى بودن این برهه خاصّ زمانى و برکاتى است که در بر دارد، به نحوى که کار شایسته در آن، با کار شایسته در عمرى طولانى (بیش از هشتاد سال) برابر است. از این رو، در تفسیر این آیه آمده است:العَمَلُ الصّالِحُ فیها مِنَ الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وأنواعِ الخَیرِ، خَیرٌ مِنَ العَمَلِ فى ألفِ شَهرٍ لَیسَ فیها لَیلَةُ القَدرِ؛19
کار شایسته در آن شب (از قبیل: نماز، زکات و انواع نیکى‏ها) بهتر از عمل در هزار ماهى است که شب قدر نداشته باشد.

این برکات گسترده و سرشار شب قدر، تفسیرکننده تأکید و تشویق پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و امامان است که مسلمانان را بر بهره بردن از لحظه لحظه شب قدر فرا خوانده‏اند.
سیره معصومین علیهم‏السلام در چنین شبهایی خود گویای اهمیت موضوع است. به گوشههایی از سیره این بزرگان توجه کنید:

الف. نهی پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از خوابیدن در شب بیست و سوم

امام باقر علیه‏السلام: إنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نَهى أن یُغفَلَ عَن لَیلَةِ إحدى وعِشرینَ، وعَن لَیلَةِ ثَلاثٍ وعِشرینَ، ونَهى أن یَنامَ أحَدٌ تِلکَ اللَّیلَةَ؛20
پیامبر خدا نهى کرد که از شب بیست و یکم و شب بیست و سوم، غفلت شود و نهى کرد که کسى در آن شب بخوابد.

ابو نعیم در کتاب الصیام و القیام، با سند خویش نقل کرده است که: أنَّ النَّبِیَّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کانَ یَرُشَّ عَلى أهلِهِ الماءَ لَیلَةَ ثَلاثٍ وعِشرینَ، یَعنی مِن شَهرِ رَمَضانَ؛21
پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله شب بیست و سوم ماه رمضان، بر [ صورت] خانواده‏اش، آب مى‏پاشید.

ب. اهتمام حضرت زهرا علیهاالسلام بر بیدار نگهداشتن اهل خانه در شب قدر

دعائم الإسلام: کانَت فاطِمَةُ علیهاالسلام لا تَدَعُ أحَداً مِن أهلِها یَنامُ تِلکَ اللَّیلَةَ [اللَّیلَةَ الثّالِثَةَ وَالعِشرینَ] وتُداویهِم بِقِلَّةِ الطَّعامِ، وتَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ، وتَقولُ: مَحرومٌ مَن حُرِمَ خَیرَها؛22
فاطمه علیهاالسلام نمى‏گذاشت که کسى از خانواده‏اش در آن شب (شب بیست و سوم) بخوابد و [ خواب] آنان را با کم خوردن درمان مى‏کرد و از روز براى آن شب، آماده مى‏شد و مى‏فرمود: محروم، کسى است که از خیر آن بى‏بهره بماند.

ج. شبزندهداری امام صادق علیه‏السلام با حالت مریضی سخت

الأمالى به نقل از یحیى بن علاء: کانَ أبو عَبدِاللّه‏ِ علیه‏السلام مَریضا دَنِفا فَأَمَرَ، فَاُخرِجَ إلى مَسجِدِ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، فَکانَ فیهِ حَتّى أصبَحَ لَیلَةَ ثَلاثٍ وعِشرینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ؛23
امام صادق علیه‏السلام سخت بیمار بود. دستور داد او را به مسجد پیامبر خدا بردند. آن جا بود، تا صبح شبِ بیست و سوم ماه رمضان.

آرى! کسى که از نعمت ایمان به قرآن برخوردار است و مى‏داند که عمل در یک شب، از نظر برکات، برابر با حیات جاوید او و بهره‏مندى در طول حیات ابدى است، نمى‏تواند این فرصت گران‏بها و موهبت بى‏نظیر را رایگان از دست بدهد.

سوم. تداوم شب قدر

بررسى آیات سوره قدر و تأمّل در روایات دینى، نشان مى‏دهند که شب قدر، ویژه زمان نزول قرآن و دوران پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیست؛ بلکه همیشگى است و از آغاز آفرینش انسان بوده و تا پایان جهان و وجود انسان در آن نیز تداوم خواهد داشت؛ به چند دلیل:

یکم. شب قدر، ظرف نزول قرآن است و ظرف باید پیش از مظروف وجود داشته باشد.

دوم. در سوره قدر، فعل مضارع «تَنَزَّلُ (فرود مى‏آیند)» به کار رفته و بر استمرار، دلالت مى‏کند. نیز جمله اسمیه:« سَلَـمٌ هِىَ حَتَّى مَطْـلَعِ الْفَجْرِ؛ آن شب تا دمیدن سپیده، ایمن است»، مفهوم تداوم دارد.

سوم. قرآن کریم بارها تأکید کرده که سنّت الهى در تدبیر جهان، تغییرناپذیر است.24 از این رو، این سنّت الهى که مربوط به تدبیر امور انسان‏ها و سرنوشت آنان است، همه امّت‏ها و اقوام گذشته و حال و آینده را در بر مى‏گیرد.

چهارم. روایات فراوان (شاید در حدّ تواتر)، تداوم شب قدر را پس از پیامبر خدا مى‏رسانند. شمارى از این روایات، استمرار این شب را از آغاز خلقت و همراه انسان تا پایان عمر جهان، تأیید مى‏کنند.

امام باقر علیه‏السلام: لَقَد خَلَقَ اللّه‏ُ جَلَّ ذِکرُهُ لَیلَةَ القَدرِ أَوَّلَ ما خَلَقَ الدُّنیا، وَلَقَد خَلَقَ فیها أَوَّلَ نَبِیٍّ یَکونُ، وَأَوَّلَ وَصِیٍّ یَکونُ، وَلَقَد قَضى أَن یَکونَ فی کُلِّ سَنَةٍ لَیلَةً یَهبِطُ فیها بِتَفسیرِ الاُمورِ إلى مِثلِها مِنَ السَّنَةِ المُقبِلَةِ؛25
خداوند ـ که یادش بزرگ باد ـ نخستین دورانى که دنیا را آفرید، شب قدر را هم آفرید. نیز در آن شب، اوّلین پیامبر و اوّلین جانشین پیامبر را آفرید و مقدّر کرد که در هر سال، شبى باشد که در آن شب، تفسیر کارها را تا سال آینده فرود آورد.

المستدرک به نقل از ابوذر: قُلتُ: یا رَسولَ اللّه‏ِ، تَکُونُ [لَیلَةُ القَدرِ] مَعَ الأنبِیاءِ ما کانوا فَإذا قُبِضَ الأنبِیاءُ رُفِعَت أم هِیَ إلى یَومِ القیامَةِ؟ قالَ: بَل هِیَ إلى یَومِ القیامَةِ؛26
گفتم: اى پیامبر خدا! تا پیامبران هستند، شب قدر با آنان است. وقتى پیامبران مى‏میرند، آیا شب قدر برداشته مى‏شود، یا تا روز قیامت هست؟ حضرت فرمودند: آن شب، تا روز قیامت هست.

پس، آنچه در تفسیر الدرّ المنثور، از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله روایت شده که: «خداوند، شب قدر را به امّت من بخشید و آن را به پیشینیان عطا نکرده بود»، علاوه بر ضعف سند، در برابر قرائن و دلایل گذشته، قابل اعتماد نیست.

چهارم. تعیین شب قدر

قرآن کریم، از یک سو، نزول قرآن را در ماه رمضان مى‏داند:
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ؛ ماه رمضان، ماهى که قرآن در آن نازل شده است»

و از سویى با صراحت، نزول آن را در شب قدر مى‏داند:
«إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ آن را در شب قدر نازل کردیم».

مقتضاى جمع میان این دو آیه، آن است که شب قدر، حتما در ماه رمضان باشد.

این، در حالى است که در روایات اهل سنّت، در بیان این که شب قدر، کدام شب از شب‏هاى ماه رمضان است، اختلافات فراوانى است، به گونه‏اى که جمع میان آنها ممکن نیست.27

روایاتى که از اهل بیت علیهم‏السلام در تعیین شب قدر نقل شده، به پنج دسته قابل تقسیم‏اند:

دسته اوّل. روایاتى که شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان تعیین مى‏کنند.

امام على علیه‏السلام: سُئِلَ رَسولُ اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله عَن لَیلَةِ القَدرِ، فَقالَ: اِلتَمِسوها فی العَشرِ الأواخِرِ مِن شَهرِ رَمَضانَ؛28
از پیامبر خدا درباره شب قدر پرسیدند. فرمود: آن را در دهه آخر ماه رمضان بجویید.

دسته دوم. روایاتى که مى‏گویند: شب قدر را در یکى از سه شبِ: نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم بجویید.

حَسّان بن ابى على: از امام صادق علیه‏السلام درباره شب قدر پرسیدم، فرمود: اُطلُبها فی تِسعَ عَشرَةَ، وإحدى وعِشرینَ، وثَلاثٍ وعِشرینَ؛29
آن را در [ شب: ] نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم بجوى.

دسته سوم. روایاتى که مى‏گویند: شب قدر، در یکى از دو شبِ بیست و یکم و بیست و سوم است.

حسّان بن مهران: از امام صادق علیه‏السلام درباره شب قدر پرسیدم، فرمود: اِلتَمِسها فی لَیلَةِ إحدى وعِشرینَ، أو لَیلَةِ ثَلاثٍ وعِشرینَ؛30
آن را در شب بیست و یکم یا شب بیست و سوم بجوى.

دسته چهارم. روایاتى که شب بیست و سوم را به طور معیّن، شب قدر مى‏دانند.

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لَیلَةُ القَدرِ لَیلَةُ ثَلاثٍ وعِشرینَ؛31
شب قدر، شب بیست و سوم است.

دسته پنجم. روایاتى که دلالت مى‏کنند بر این که شب‏هاى: نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم، هر کدام به گونه‏اى در تعیین سرنوشت انسان‏ها و امور آنان نقش دارد؛ ولى نقش اساسى و نهایى، مربوط به شب بیست و سوم است.

امام صادق علیه‏السلام: التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ، والإبرامُ فی لَیلَةِ إحدى وعِشرینَ، وَالإِمضاءُ فی لَیلَةِ ثَلاثٍ وعِشرینَ؛32
سرنوشت (مُقَدَّر شدن)، در شب نوزدهم است و محکم ساختن، در شب بیست و یکم و امضا (حتمى‏سازى)، در شب بیست و سوم.

جمعبندیتأمّل در این پنج دسته از روایات، نشان مى‏دهد که نه تنها میان آنها تعارضى نیست، بلکه مؤیّد یکدیگرند.
توضیح، این که: از دید روایات اهل بیت علیهم‏السلام و شمار قابل توجّهى از روایات اهل سنّت، شب قدر، شب بیست وسوم است. از این رو، ابن بابویِه صدوق (م 381 ق) مى‏فرماید:
اتّفق مشایخنا رضی الله عنهم [فی لیلة القدر] على أنّها اللیلة الثالثة والعشرون من شهر رمضان؛33
بزرگان ما درباره شب قدر، همه یک‏سخن‏اند که: شب بیست و سوم ماه رمضان است.

روایات دسته اوّل، دوم و سوم که براى درک فضیلت شب قدر، به احیا و کارهاى خوب در دهه آخر ماه رمضان توصیه دارند، همچنین روایاتى که به اِحیاى شب‏هاى: نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم سفارش دارند، همگى به دو نکته بر مى‏گردند:

نخست. مسلمانان از شب‏زنده‏دارى شب‏هاى ماه رمضان، بیشترین بهره را از عطایا و دستاوردهاى آن داشته باشند. از این رو، در روایتى که رازِ پوشیده بودن شب قدر را میان شب‏ها بیان مى‏کند، آمده است:

إنَّ اللّه‏َ إنَّما یَستُرُها عَنکم نَظَرا لَکم؛34
خداوند، آن را از شما پنهان داشته تا عنایت بیشترى به شما کند.

دوم. گرچه شب قدر شب بیست و سوم است، امّا به آن معنا نیست که آن دو شب، دیگر هیچ نقشى نداشته و در تقدیر امور و سرنوشت انسان، بى‏اثر باشند.

پنجم. شب قدر در مناطق مختلف

یکى از مسائل مهم درباره شب قدر، این است که: آیا شب قدر در مناطق مختلف، یکى است یا متفاوت است؟ بررسى این موضوع، به چند نظریّه مى‏انجامد که به آنها اشاره مى‏شود:

1. نظریّه منسوب به مشهور فقهاى شیعه که معتقدند آغاز ماه‏هاى قمرى در همه شهرها، یکسان نیست؛ بلکه اتّحاد اُفق35 شرط ثبوت هلال است.
بنا بر این نظریّه، شب قدر، در همه مناطق و شهرها یکى نخواهد بود.

2. شمارى از محقّقان36 بر این عقیده‏اند که آغاز ماه‏هاى قمرى، در همه مناطق، یکى است و اگر در یک منطقه، هلال ماه رمضان دیده شود، در مناطق دیگر هم ماه رمضان آغاز مى‏شود.37
بر اساس این نظریّه، شب قدر در همه مناطق، یک شب معیّن خواهد بود.

3. شب قدر، عبارت است از: یک دوره کامل شب در همه کره زمین. پس فرقى نیست که آغاز ماه‏هاى قمرى در همه مناطق و سرزمین‏ها، یکى باشد یا مختلف.
توضیح، آن که: «شب، همان سایه نیم‏کره زمین است که بر نیم‏کره دیگر مى‏افتد و مى‏دانیم این سایه، همراه با گردش زمین در حرکت است و یک دوره کامل آن، در بیست و چهار ساعت انجام مى‏شود.
بنا بر این، ممکن است شب قدر، یک دوره کامل شب به دور زمین باشد؛ به این معنا که مدّت بیست و چهار ساعت تاریکى (که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار مى‏دهد) شب قدر است که آغاز آن از یک نقطه شروع مى‏شود و در نقطه‏اى دیگر پایان مى‏گیرد».38
بر این اساس، جدا کردن حکم شب قدر از حکم روز اوّل ماه، درست نیست، که اگر استدلال نظریّه سوم را بپذیریم و شب قدر را یک «بیست و چهار ساعت» بدانیم، با همین محاسبه مى‏توان نسبت به روز اوّل ماه نیز برخورد کرد و آن را در همه مناطق و سرزمین‏ها یکى شمرد، بخصوص که اطلاق روایات هم مؤیّد این مى‏شود. در نتیجه، این نظریّه با نظریّه دوم یکى مى‏شود.

بارى! به نظر ما، نظریّه دوم، به ظواهر قرآن و احادیث و به مقتضاى عقل و اعتبار، نزدیک‏تر است. و افزون بر همه استدلال‏هایى که براى تعیّن و وحدت لیلة القدر شده، مى‏توان گفت که اهمّیت فوق العاده این شب بزرگ، اقتضا مى‏کرد که اهل بیت علیهم‏السلام ـ بخصوص هنگامى که در اثر فتوحات بزرگ، اسلام تا اقصى ممالک جهان پیشرفت کرده بود ـ متعدّد بودن شب قدر را تذکّر دهند.
لیکن با این حال، با عنایت به نظریه مشهور، رعایت احتیاط، بى‏تردید، موجب بهره‏گیرى بیشتر از برکات ماه رمضان خواهد شد.
و خوشا آنان که از این نعمت برخوردارند که براى شناخت و تعیین شب قدر، نیازى به این گونه حرف‏ها ندارند و با چشم دل، حقایق شب قدر و فرود فرشتگان و «روح» را مى‏بینند و از برکات آن به بهترین شکل، بهره‏هاى سرشار مى‏برند. نعمتى که اینان از آن برخوردارند، تنها شناخت شب قدر نیست؛ بلکه در تعیین اوّل ماه نیز چنین‏اند و نیازى به استهلال و گواهىِ شاهدان و بهره‏گیرى از ابزار علمى و نجومى ندارند.
عارف بزرگوار و فقیه وارسته، سیّد ابن طاووس رحمه‏الله، این حالت را چنین توصیف مى‏کند:
بدان که وقتى خداوند بخواهد مراد خود را به بندگانش بفهماند، راه، آن منحصر به ادراک عقلى یا نگاه شرعى نیست؛ چرا که خداوند، قدرت ذاتى دارد و مى‏تواند هر چه را هر وقت اراده کند، به بندگانش بشناساند.
من، کسى را به یقین مى‏شناسم که اوّل ماه‏ها را مى‏داند، بى‏آن که به هلال بنگرد، یاشاهدانْ پیش او گواهى دهند، یا به روایاتى که گذشت عمل کند، یا به سخن منجّم یا به استخاره یا به گفته اهل عدد و یا به خواب تکیه کند؛ بلکه او بر اساس فضل پروردگار جهان ـ که به او فروغ خرد بخشیده است، بى آن که خواسته باشد؛ و علم به بدیهیّات را به او عطا کرده، بى آن که آن را طلبیده باشد ـ مى‏داند؛ لیکن تنها خودِ او مکلّف به آن یقینى است که به نحو معیّن به آن رسیده است.39

به نظر مى‏رسد که در متن یاد شده، اشاره سیّد ابن طاووس به خودش باشد و براى پرهیز از خودستایى، به آن تصریح نکرده است.

ششم. بهترین اعمال در شب قدر

محدّث بزرگوار، ابن بابویه رحمه‏الله در مجلس 93 از کتاب الأمالى، پس از بیان نوافل شب‏هاى ماه رمضان و صد رکعت نماز براى هر یک از شب‏هاى بیست و یکم و بیست و سوم، مى‏گوید: ومن أحیا هاتین اللیلتین بمذاکرة العلم فهو أفضل؛40
هر کس این دو شب را با گفتگوى علمى احیا بدارد، بهتر است.

به نظر مى‏رسد که این مطلب، برگرفته از سخن پیامبر خدا به ابوذر است که در آن، برترى علم را بر عبادت به تفصیل، بیان، و در پایان آن فرموده است:

یا أبا ذَرٍّ الجُلوسُ ساعَةً عِندَ مُذاکرَةِ العِلمِ خَیرٌ لَک مِن عِبادَةِ سَنَةٍ صِیامِ نَهارِها وَقِیامِ لَیلِها؛41
اى ابو ذر! یک ساعت نشستن براى گفتگوى علمى براى تو، از عبادت یک سال که روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بِایستى، بهتر است.

افزون بر این حدیث، منابع حدیثى، روایات بى‏شمارى از اهل بیت علیهم‏السلام را نقل کرده‏اند که مى‏رساند آموختن دانش، به مراتب، برتر از عبادت است؛42 لیکن براى روشن‏تر شدن این موضوع، توجّه به چند مطلب ضرورى است:

الف ـ کدام علم و کدام عبادت؟
از دیدگاه فقهى، «آموختن علم»، احکام پنجگانه را دارد و بررسى متن احادیث فراوانى که علم را برتر از عبادت مى‏دانند، به روشنى مى‏رساند که مقصود، برترى آموختن واجب یا مستحب بر عبادات مستحب است.

ب ـ نقش عبادت در پیدایش نور علم
از نگاه متون اسلامى، عبادات، نقشى بنیادى در پیدایش و تداوم فروغ علم دارند. از این رو، هدف احادیثى که علم را برتر از عبادت مى‏دانند، تضعیف یا انکار نقش سازنده عبادت در کنار علم نیست؛ بلکه تأکید بر همراه ساختن عبادت با علم و برحذر داشتن از عبادتِ ناآگاهانه است که نه تنها بى‏ارزش، بلکه خطرآفرین است.

ج ـ سیره اهل بیت علیهم‏السلام
بررسى و تأمّل در سیره عملى اهل بیت علیهم‏السلام درباره شب قدر و عنایت ویژه آنان به عبادت و ذکر در شب‏هاى: نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم، و توجّه به رهنمودها و سفارش‏هایى که به بهره‏گیرى بیشتر از این شب‏ها داشته‏اند، همگى به روشنى نشان مى‏دهند که این شب‏ها، جز در موارد استثنایى، باید صرف عبادت و ذکر و نیایش و اُنس با خداى سبحانشوند.

البتّه این، بدان معنا نیست که نتوان بخشى از شب قدر را به تألیف43 یا بیان معارف و علومى پرداخت که سطح آگاهى و معرفت مردم را بالا مى‏برد؛ بلکه مقصود، هشدار دادن به این نکته است که به بهانه و به استناد روایاتى که علم را بر عبادات ترجیح مى‏دهند، نباید در شب قدر، از برکات اُنس با خداوند و بهره بردن از تضرّع در پیشگاه او، غافل شد.
 

منبع: کتاب «ماه خدا ج2»، مولف: محمد محمدی ری شهری،
همکار: رسول افقی، مترجم: جواد محدثی،
تحقیق: مرکز تحقیقات دارالحدیث



پاورقی
1. بحار الأنوار: 40 / 54 / 89.
2. ر. ک: الکافى: 4 / 66 / 1.
3. ر. ک: ماه خدا ج2، ص 795 و ص 797.
4. المراقبات: 137.
5. بصائر الدرجات: 223 / 14، تأویل الآیات الظاهرة: 2 / 827 / 16، بحارالأنوار: 97 / 20 / 45.
6. ثواب الأعمال: 92 / 11، الکافی: 4 / 157 / 6، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2 / 158 / 2024 کلاهما نحوه، بحار الأنوار: 97 / 19 / 41.
7. المنافقون: 11.
8. المرقوم: المکتوب (مجمع البحرین: 2 / 725).
9. تفسیر القمّی: 2 / 371 عن أبی بصیر، بحار الأنوار: 97 / 13 / 21.
10. ثواب الأعمال: 92 / 11، الکافی: 4 / 157 / 6، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2 / 158 / 2024 کلاهما نحوه، بحار الأنوار: 97 / 19 / 41.
11. همان.
12. ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 747، ح 620 و ص 753، ح 629.
13. ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 747، ح 619 و ص 753، ح 628.
14. الکافی: 4 / 160 / 11، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2 / 156 / 2021، الخصال: 519 / 7 کلّها عن رفاعة، الإقبال: 1 / 33، روضة الواعظین: 381، بحار الأنوار: 97 / 16 / 31.
15. تهذیب الأحکام: 4 / 332 / 1042 عن رفاعة، وانظر علل الشرایع: 270 / 7 و عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 2 / 116 / 1.
16. تفسیر القمّی: 2 / 431، بحارالأنوار: 97 / 14 / 23..
17. الکافی: 1 / 532 / 11 و ص 247 / 2، الإرشاد: 2 / 346، الغیبة للطوسی: 142 / 106، الخصال: 479 / 47، کمال الدین، 304 / 19، إعلام الورى: 2 / 172، کفایة الأثر: 221 کلّها عن الحسن بن العبّاس، بحارالأنوار: 97 / 15 / 25.
18. تفسیر القمّی: 2 / 290، عن أبی المهاجر، بصائر الدرجات: 221 / 5 عن أبی الهذیل، بحار الأنوار: 97 / 13 / 19.
19. ثواب الأعمال: 92 / 11، الکافی: 4 / 157 / 6، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2 / 158 / 2024 کلاهما نحوه، بحار الأنوار: 97 / 19 / 41.
20. دعائم الإسلام: 1 / 281، بحار الأنوار: 97 / 9 / 12.
21. الإقبال: 1 / 375، بحارالأنوار: 98 / 160 / 5؛ المصنّف لابن أبی شیبة: 2 / 397 / 29، المصنّف لعبد الرزّاق: 4 / 249 / 7686 وفیهما «إنّ ابن عبّاس کان یرشّ...».
22. دعائم الإسلام: 1 / 282، بحارالأنوار: 97 / 10 / 12.
23. الأمالی للطوسی: 676 / 1428، بحار الأنوار: 97 / 4 / 4.
24. از جمله در: فاطر، آیه 43؛ اسراء، آیه 77؛ احزاب، آیه 38 و 62؛ فتح، آیه 23.
25. الکافی: 1 / 250 / 7، تأویل الآیات الظاهرة: 2 / 825 / 14، بحار الأنوار: 25 / 73 / 63.
26. المستدرک على الصحیحین: 1 / 603 / 1596 وج 2 / 578 / 3960، صحیح ابن خزیمة: 3 / 321 / 2170.
27. ر. ک: الدرّ المنثور: 8 / 571 ـ 583.
28. دعائم الاسلام: 1 / 282، بحار الأنوار: 97 / 10 و ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 775.
29. مجمع البیان: 10 / 787؛ کنز العمّال: 8 / 539 / 24057 و ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 777.
30. الکافی: 4 / 156 / 1، الخصال: 519 / 8، الإقبال: 1 / 356، بحار الأنوار: 97 / 16 / 32 و ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 779.
31. الإقبال: 1 / 375 عن ضمرة الأنصاری عن أبیه، بحار الأنوار: 98 / 160 / 4 و ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 783.
32. الکافی: 4 / 159 / 9، الإقبال: 1 / 150 کلاهما عن زرارة و ر. ک: ماه خدا، ج2، ص 789.
33. الخصال: 519 / 7، بحار الأنوار: 97 / 16 / 31.
34. شرح نهج البلاغة: 20 / 154؛ بحار الأنوار: 97 / 5 / 6.
35. مگر در مواردى که هلال با رؤیت قطعى، ثابت مى‏شود.
36. اگر اُفق مختلف باشد و هلال در مناطق غربى دیده شود، آیا براى مناطق شرقى کفایت مى‏کند (مثل: سوریه نسبت به عراق)، یا نه؟ مشهور، دومى (عدم کفایت) است؛ چون معتقد به اتّحاد اُفق‏اند. بعضى از محقّقان نیز بر اوّلى (کفایت) معتقدند و ثبوت ماه در یک جا را براى همه جا کافى مى‏دانند، از جمله: علاّمه در المنتهى و مؤلّفِ الوافى و الحدائق و المستند و مرحوم خوانسارى و دیگران. صاحب جواهر نیز به این نظر متمایل است. شهید نیز در الدروس، آن را محتمل دانسته است (مستند العروة الوثقى، کتاب الصوم: 2 / 116).
37. آیه‏اللّه‏ خویى رحمه‏الله براى اثبات این نظریّه، علاوه بر تمسّک به اطلاق روایات، به یک مسئله نجومى نیز استدلال کرده، مى‏گوید:
«ماه، خودش جِرمى تاریک است و به سبب رویارویى با خورشید، از آن نور مى‏گیرد. پیوسته، نیمى از ماه، روشن و نیم دیگرش تاریک است، جز آن که آن نیمه روشن همیشه براى ما دیدنى نیست؛ بلکه به خاطر اختلاف در گردش ماه، کم و زیاد دیده مى‏شود.
در شب چهاردهم از هر ماه (، بلکه در شب پانزدهم، اگر ماه سى روز باشد)، به فاصله کمى از غروب خورشید، وقتى ماه از افق مشرق طلوع مى‏کند، همه نیمه رو به مغربِ آن روشن است؛ چرا که با خورشید روبه‏روست، همچنان که نیمه رو به شرقِ آن، تاریک است.
سپس این نور در شب‏هاى بعد، سیر نزولى مى‏یابد و بر اساس خطّ سیر ماه، کم کم از وسعت آن کاسته مى‏شود، تا آن که در اواخر ماه به سمت مغرب مى‏رسد و دیگر، نیمه روشن آن به رو به خورشید است و همه نیمه تاریک آن، رو به ماست. این، همان است که از آن به «تحت‏الشعاع» و «محاق» تعبیر مى‏شود که هیچ جزئى از آن دیده نمى‏شود؛ چرا که نیمه روشن آن، نه تمامش (مثل شب چهاردهم) و نه بخشى از آن (مثل شب‏هاى پیش یا بعد از شب چهاردهم)، رو به ما نیست.
سپس کم کم از محاق در مى‏آید و بخشى از آن از سمت مشرق آشکار مى‏شود و به صورت هلال باریک دیده مى‏شود. این، معناى پیدایش و تولّد هلال است. پس، هر گاه از آن اندکى هم دیده شود، نشانگر این است که ماه قبلى پایان یافته و آغازى براى ماه جدید است.
بنا بر این، پیدایش هلال، یعنى: بیرون آمدن آن از تحت‏الشعاع، به اندازه‏اى که اجمالاً دیده شود. این مسئله‏اى واقعى و یکسان است و در شهرى با شهر دیگر تفاوت ندارد، و نه منطقه‏اى با منطقه دیگر؛ چون همان گونه که روشن شد، نسبتى میان ماه و خورشید است، نه ماه و زمین. پس اختلاف سرزمین‏ها تأثیرى در پیدایش این پدیده طبیعى در فضا ندارد.
بدین ترتیب، پیدایش هلال ماه، آغاز ماه قمرى براى همه مناطق زمین است، با همه اختلافى که در مشرق و مغرب دارند، هر چند در بعضى مناطق به سبب مانع بیرونى (مثل: نور خورشید یا حایل شدن کوه‏ها و شبیه آن) هلال دیده نشود.
البتّه این، در مورد مناطقى که محلّ دیدن آنها در شب، مشترک یا نزدیک به هم است، پذیرفتنى است، به نحوى که یک شب براى هر دو منطقه، شب باشد، هر چند براى یک جا اوّلِ شب و براى جاى دیگر پایانِ شب باشد که این مسئله بر یک نیم‏کره زمین منطبق مى‏شود، نه بر نیم‏کره دیگر که خورشید در هنگام غروب نزد ما در حال تابیدن بر آن است و روشن است که آن هنگام نزد آنان، روز است و بى‏معناست که نسبت به آنان هم حکم شود که شب اوّل ماه است.
شاید آیه شریف:« رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ» (الرحمن، آیه 17) به این نکته اشاره مى‏کند؛ چون زمین به لحاظ رو به خورشید بودن یا نبودن، دو نیم دارد و هر نیمه مشرقى دارد و مغربى. هر گاه خورشید بر نیمى مى‏تابد، از نیم دیگر غروب مى‏کند و به عکس. از این رو، زمین دو مشرق دارد و دو مغرب. شاهد بر این، آیه شریف:«یَــلَیْتَ بَیْنِى وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ؛ کاش میان من و تو فاصله میان دو مشرق بود!» (زخرف، آیه 38) که مى‏رساند این، بیشترین و طولانى‏ترین فاصله میان دو نقطه زمین است، یکى مشرق این نیمه و دیگرى مشرق آن نیمه.
بنا بر این، اگر در یکى از دو نیم‏کره، ماه قابل دیدن باشد، حکم مى‏شود که آن شب، نسبت به ساکنان این نیمه ـ که در شب بودنِ آن براى آنان، مشترک‏اندـ اوّل ماه است، هر چند در آغاز و پایان شب، اختلاف داشته باشند...» تا آن جا که مى‏گوید: «مقتضاى این روایات که با واقعیّت هم منطبق است، آن است که مدار حُکم، بر اتّحاد اُفق نیست و هیچ مقتضى‏اى وجود ندارد که روایات را بر این حمل کنیم؛ چون هیچ وجهى براى این تقیید نگفته‏اند، مگر مقایسه وضع هلال به اوقات نمازها، که ضعف آن را شناختى و قیاسى مع‏الفارق است و توضیح بیشتر نمى‏خواهد.
از سوى دیگر، آنچه در دعاى نماز عید آمده، این مطلب را تأیید مى‏کند، آن جا که امام علیه‏السلام مى‏فرماید:تو را به حقّ این روز مى‏خوانم، روزى که آن را براى مسلمانان عید قرار داده‏اى}، که به روشنى از آن فهمیده مى‏شود که یک روز مشخّص که با کلمه این} به آن اشاره شده است، عید همه مسلمانانى است که در اطراف کره زمین (با وجود اختلاف در اُفق‏ها) پراکنده‏اند، نه آن که مخصوص شهرى باشد، نه شهر دیگر.
آیه مربوط به شب قدر نیز که مى‏گوید: بهتر از هزار شب است و هر کار حکمت‏آمیزى، در آن فیصله مى‏یابد، همین گونه است و آیه در این، ظهور دارد که: آن، یک شب معیّن براى همه مردم و همه جهانیان است، با احکام خاص، نه این که هر منطقه و سرزمینى، شبى مخصوص داشته باشد، جدا از سرزمین دیگر» (مستند العروة الوثقى، کتاب الصوم: 2 / 118 ـ 122).
38. تفسیر نمونه: 27 / 192.
39. الإقبال: 1 / 61.
40. الأمالى، صدوق: 747.
41. جامع الأخبار: 109 / 195، بحار الأنوار: 1 / 203 / 21.
42. ر. ک: العلم و الحکمة فى الکتاب و السنّة: 1 / 309.
43. شمارى از بزرگان علما، تألیف‏هاى معروف خود را در شب قدر به پایان برده‏اند، همچون شیخ محمّد حسن، صاحب جواهر، که این کتاب عظیم را در شب بیست و سوم ماه رمضان تمام کرده است. نیز ملاّ هادى سبزوارى، در بیست و سوم رمضان سال 1261 ق، تألیف کتاب منظومه را به پایان رسانده است. همین نکته را درباره مفسّر برجسته قرآن، علاّمه طباطبایى نیز مى‏بینیم که تفسیر ارزشمند خویش المیزان را در بیست و سوم رمضان سال 1392 ق، تمام کرده است.


شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان

تعجیل در استجابت دعا/ شرح دعای روز هجدهم  

در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هرچه می‌توانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت می‌دهد.


 
 
دعا

اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ                          خدایا آگاهم نما در آن برای برکات سحرهایش

ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ                                   و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش

وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ                         و بکار به همه اعضایم به پیروی آثارش

بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین                                 به نور خودت ای روشنی بخش دل‌های حق شناسان

دعا با صدای امیر رضا عرب

یکی از دعاهایمان باید این باشد که خدایا هنگام مردن لال نمیریم، شهادتین را به زبان بیاوریم و دعای عدیله بخوانیم 

شرح فرازهای دعا  

«اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ»

خدایا متوجه کن من را تا از برکات سحر ماه رمضان استفاده کنم. مردم از برکات سحر غالباً استفاده نمی‌کنند. در طول سال از سحر باید استفاده کرد به خصوص در ایام ماه رمضان. حافظ می‌گوید :

آن گنج خداداد که خدا داد به حافظ                       از ورد شب و روز و دعای سحری بود

سحرهای ماه مبارک رمضان از ارزش والا و ویژه‌ای برخوردار است به طوری که اعمال بسیاری در هنگام سحرهای این ماه تاکید شده است، مثل (دعای ابوحمزه ثمالی، دعای سحر، قرائت قرآن، خوردن سحری و...) که از خداوند می‌خواهیم که ما را در سحرهای این ماه از خواب غفلت بیدار سازد تا بتوانیم از فیوضات و برکات آن بهره‌مند گردیم

یکی از دعاهایمان  باید این باشد که خدایا هنگام مردن لال نمیریم، شهادتین را به زبان بیاوریم و دعای عدیله بخوانیم.

 

ارزش اسحار ماه مبارک رمضان”‌ 

سحرهای ماه مبارک رمضان از ارزش والا و ویژه‌ای برخوردار است به طوری که اعمال بسیاری در هنگام سحرهای این ماه تاکید شده است، مثل (دعای ابوحمزه ثمالی، دعای سحر، قرائت قرآن، خوردن سحری و...) که از خداوند می‌خواهیم که ما را در سحرهای این ماه از خواب غفلت بیدار سازد تا بتوانیم از فیوضات و برکات آن بهره‌مند گردیم.

از برکات سحر استفاده کنیم و حتی اگر به دلایل شرعی روزه هم نمی‌گیریم هنگام سحر بیدار شویم و دعا کنیم و از برکات سحر بهره ببریم

حال شاید در اینجا این سوال پیش آید که چرا از خداوند، این درخواست را می‌نماییم؟ که در جواب باید گفته شود که این درخواست ارزشمند از خداوند عزوجل برای این است که انسان در تمام ماه‌هایی که بر او می‌گذرد از عبادت و اطاعت الهی در وقت سحرها محروم گردیده و به قولی از فیوضاتی که در سحرها می‌تواند کسب کند، غافل است که همین باعث گردیده که از خداوند بخواهیم که ما را یاری دهد تا از خواب غفلت بیدار گشته و بتوانیم از سحرهای این ماه پربرکت کمال استفاده را نماییم، تا شاید سحرهای این ماه باب فیضی شود برای ماه‌های دیگر سال، چرا که سحرها نسبت به دیگر اوقات از شبانه روز دارای فضیلت و برتری خاصی می‌باشند، به طوری که در آن هنگام که اکثر انسان‌ها در خواب غفلت خود فرو رفته‌اند، عده قلیلی به عبادت و اطاعت خداوند می‌پردازند که ما نیز از خداوند در این روز خواستاریم که ما را از خواب غفلت بیدار ساخته و مشمول این آیه شریفه قرار دهد: ”وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ ”‌(آل عمران ، 17) یعنی ”(تقوا پیشه گان) صابران و راست‌گویان و فرمان برداران و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهانند”‌ تا بتوانیم به درجات عالی معنوی دست یابیم...

از برکات سحر استفاده کنیم و حتی اگر به دلایل شرعی روزه هم نمی‌گیریم هنگام سحر بیدار شویم و دعا کنیم و از برکات سحر بهره ببریم .

قلب‌های ما زنگ زده و چشم و گوش ما آلوده شده است؛ دیگر مانند گذشته با شور عبادت نمی‌کنیم. در ماه رمضان از خدا بخواهیم تا قلبمان را نورانی کند 

«ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ» 

 

منظور از نور فیه قلبی بضیاء انواره چیست؟”‌

در این روز قلبم را به انوار سحر نورانی کن”‌ همان نور هدایت است که بر قلب انسان تابیده می‌شود و او را از ظلمت‌های جهل و نادانی و دوری از خداوند نجات می‌بخشد و به قول خداوند (عزوجل:) ”اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ ”‌(بقره ،257) یعنی ”خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند که خارج می‌کند ایشان را از تاریکی‌های جهالت (و وارد می‌کند) به سوی نور و هدایت”‌ که این نور همان هدایتی است که انسان را به مسیر سعادت می‌کشاند...

قلب‌های ما زنگ زده و چشم و گوش ما آلوده شده است؛ دیگر مانند گذشته با شور عبادت نمی‌کنیم. در ماه رمضان از خدا بخواهیم تا قلبمان را نورانی کند.

 

«وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ»  

 ”توکل بر ذات اقدس الهی”‌

در این قسمت از دعا از خداوند می‌خواهیم که تمام اعضا و جوارح ما را مسخر فرماید تا اینکه به انجام اعمال این روز مشغول گردیده و از آثار و برکات آن بهره‌مند گردیم، حال می‌خواهیم بدانیم که منظور از ”اعضای مرا مسخر گردان”‌ چیست؟

خدایا کاری کن تا تمام اعضای من از آثار تو پیروی کند. در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هرچه می‌توانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت می‌دهد

در اینجا منظور از ”اعضای مرا مسخر گردان”‌ به نوعی همان توکل بر ذات اقدس پروردگار است تا اینکه ما را به حسن و نیکوترین ثواب‌ها در این روز موفق بدارد چرا که خداوند متعال عالم به تمام امور است و از هر چیز نهان و آشکار باخبر است ”

یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهرَکُمْ ”‌(انعام ،3) یعنی ”می‌داند (اعمال) نهان و آشکارتان را”‌ و او می‌داند که چگونه بندگان خویش را راهنمایی نموده و آن‌ها را به نور هدایت منور و نورانی گرداند ؛ چنانچه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: ”ما منکم احد الا و له الشیطان، قالوا ”ولا انت یا رسول الله؟ قال و لا انا الا ان الله عزوجل اعاننی علیه فاسلم”‌ ؛ ”ابلیس برای هر انسانی شیطانی را گمارده است تا او را بفریبد و یکی از آنان را بر من گمارده است اما خداوند مرا یاری نموده پس از او در امان هستم”‌ که ما نیز در این روز از خداوند به حق نور و جمالش خواستاریم که ما را از شر شیاطین جنی و انسی نجات داده و از آثار و برکات این روز بهره‌مند سازد.

خدایا کاری کن تا تمام اعضای من از آثار تو پیروی کند. در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هرچه می‌توانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت می‌دهد.  

نماز شب نوزدهم ماه رمضان 

پنجاه رکعت با حمد و پنجاه مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ و گویا مراد آن باشد که در هر رکعت یک مرتبه بخواند زیرا که مشکلست در یک شب دو هزار و پانصد مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ خواندن

سایت مفاد

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان


منابع :

بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی


شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان

شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان 


خودتان دعا را بخوانید نه اینکه از رادیو گوش بدهید. دعا بخوانید و از خدا بخواهید که شما را به بلاهایی مانند سیل و زلزله عذاب ندهد.


 
 
رمضان به سبک کرمان

اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال                        ای خدا! مرا در این روز به اعمال صالحه راهنمایی کن

و اقض لی فیه الحوائج و الامال                        حاجت‌ها و آرزوهایم را برآورده ساز

یا من لا یحتاج الی التّفسیر و السّؤال               ای کسی که نیازمند شرح و سوال بندگان نیستی،

یا عالماً بما فی صدور العالمین                           ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی

صلّ علی محمدٍ و آل الطّاهرین                           بر محمد و آل اطهار او درود فرست

دعا با صدای امیر رضا عرب

شرح فرازهای دعا  

«اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال»

خدایا من را راهنمایی کن تا اعمال صالح انجام دهم.

انسان، صاحب اختیار است می‌تواند رفتار خوب داشته باشد و «صالح» شود یا به عکس طالح باشد و جز «شر» از او صادر نشود.

آنچه در عمل اسلامی، ارزش آفرین است، زمینه‌های عمل، انگیزه‌ها و نیت آن است نه منافع آن. آن‌چه امروزه رفتار برخی انسان‌ها را از عمل صالح دور می‌کند بی‌توجهی به همین نکته ارزشمند است

از خدای خود می‌خواهیم راهنمای ما برای رسیدن به اعمال شایسته باشد راه‌یابی به عرصه «اعمال صالح» توفیق بزرگی است. صالحات ، همان کارهای خوب و شایسته است اعمالی که فرد و اجتماع را برای رسیدن به سعادت» ـ که حد اعلا و هدف اصلی آدمی در زندگی است ـ آماده و نزدیک کند.

اعمال صالح نشان‌ها و ویژگی‌های خاص دارد: از ایمان جدا نیست (یعنی فقط مؤمن عمل صالح می‌تواند انجام دهد)، از روی شعور و ادراک است، به قصد قرب الهی انجام می‌گیرد (یعنی خالصانه است)، لغو و بیهوده نیست و نتیجه‌بخش است، به موقع و شایسته است و در خدمت اجتماع است و دور از خودمحوری و خودخواهی.

آنچه در عمل اسلامی، ارزش آفرین است، زمینه‌های عمل، انگیزه‌ها و نیت آن است نه منافع آن. آن‌چه امروزه رفتار برخی انسان‌ها را از عمل صالح دور می‌کند بی‌توجهی به همین نکته ارزشمند است. از خدا می‌خواهیم ضمیر ما را آگاه و پاک قرار دهد و نیت‌های ما را با عمل خداپسندانه، در خدمت به خلق و در راستای رضا و قرب خویش همراه کند.

اگر امید داری که کسی دیگری دعایت را استجابت می‌کند، دعایت مستجاب نمی‌شود

برخی در این ماه وقت سحر بلند نمی‌شوند و نماز صبح خود را اول وقت نمی‌خوانند. باید سحر بلند شوید و دعا بخوانید.

خودتان دعا را بخوانید نه اینکه از رادیو گوش بدهید. دعای افتتاح، دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانید و از خدا بخواهید که شما را با بلاهایی مانند سیل و زلزله عذاب ندهد.

توسل هم پیدا کنید مخصوصاً به «نرجس خاتون» که مادر ولی وقت (عج) است. وقتی به پسرش بگوید که کسی به من متوسل شده، پسر مجبور است به حرف مادرش گوش دهد. البته توسل به همه خوب است اما آن‌ها مقداری طول می‌کشد 

«واقض لی فیه الحوائج و الامال»  

خدایا احتیاجات و آرزوهای من را برآورده کن. هرچه احتیاجات و آرزوهای شرعی دارم را برآورده کن.

اگر امید داری که کسی دیگری دعایت را استجابت می‌کند، دعایت مستجاب نمی‌شود. اگر می‌خواهی که دعایت مستجاب شود؛ ببین در دلت اگر به هیچ کس امید نداری، خدا را صدا بزنی، خدا حاجتت را می‌دهد. توسل هم پیدا کنید مخصوصاً به «نرجس خاتون» که مادر ولی وقت (عج) است. وقتی به پسرش بگوید که کسی به من متوسل شده، پسر مجبور است به حرف مادرش گوش دهد. البته توسل به همه خوب است اما آن‌ها مقداری طول می‌کشد.  

 

رمضان به سبک کرمان

«یا من لا یحتاج الی التّفسیر و السّؤال» 

ای خدایی که احتیاج نداری من شرح بدهم. خدا خودش همه چیز را می‌داند و احتیاجی ندارد که ما تفسیر کنیم. نه تنها خدا به تفسیر و سؤال احتیاج ندارد، بلکه ائمه ما هم به آن احتیاج ندارند و از احوال ما باخبرند.

 

«یا عالماً بما فی صدور العالمین»  

ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی . حالا چرا خدا احتیاج ندارد به سؤال و تفسیر؟ برای اینکه عالم است و به هر چیزی که در دل مردم عالم است، خدا آگاه است؛ اما باید با خدا باشیم تا کار ما را درست کند.

 

نماز شب هجدهم ماه رمضان

چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان


منابع :

بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی

سایت مفاد

شرح دعای روز شانزدهم ماه رمضان

شرح دعای روز شانزدهم ماه رمضان 

 

قرآن کریم ماه رمضان

اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ                            خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان

وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ                                  و دورم دار در آن از رفاقت بدان

وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الی دارِ القَرارِ                          و جایم ده در آن با مهرت به سوی خانه آرامش

بالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین                                          به خدایی خودت ای معبـود جهانیان

دعا با صدای امیر رضا عرب

شرح دعا 

اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ 

”ابرار و نیکوکاران در قرآن”‌

 

خداوند (عزوجل) در قرآن کریم در مورد ابرار و نیکوکاران پانزده صفت به کار برده است که به آن اشاره می‌نماییم:  

1- ایمان به خداوند یگانه 2- ایمان به روز قیامت 3- ایمان به فرشتگان 4- ایمان به قرآن 5- ایمان به پیامبران 6- نیت خالص برای رضای خداوند 7- بخشیدن بخشی از اموال به خویشان 8- کمک به یتیمان 9- کمک به فقیران 10- کمک به رهگذران 11- آزاد نمودن بنده 12- اقامه و برپاداری نماز 13- زکات به مستحقان دادن 14- وفای به عهد 15- صبر در برابر شدائد و سختی‌ها 

این شیطان است که به شما دستور بدکاری و زشتی می‌دهد و طوری عمل می‌نماید که سخنانی از روی جهل و نادانی (مانند شرک و ظلم و افترا) به خداوند نسبت دهید”‌‌ که شیطان دشمنی آشکارا برای انسان است 
 

لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَـئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ”‌(بقره ،177) یعنی ”نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (زیرا این اثری نخواهد داشت) لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آورده و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحقان برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختی‌ها صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج و تعب صبر پیشه کند، کسانی که بدین اوصاف آراسته‌اند، آنان به حقیقت راست‌گویان عالم و آن‌ها پرهیزگارانند”‌ که ما نیز از خداوند در این روز می‌خواهیم که ما را جزء کسانی که پیروی از راه ابرار و نیکان واقعی می‌کنند و صفات آنان در قرآن آمده است قرار دهد.

 

و جنبنی فیه مرافقه الاشرار

شیطان

”شیطان سر دسته اشرار”‌ 

هر انسانی اگر در انجام عملی از شیطان پیروی نماید به یقین شر آن عمل گریبان گیر او خواهد شد، چرا که شیطان انسان‌ها را امر به کارهای زشت و ناپسند می‌نماید ”إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ”‌(بقره ،169) یعنی ”این شیطان است که به شما دستور بدکاری و زشتی می‌دهد و طوری عمل می‌نماید که سخنانی از روی جهل و نادانی (مانند شرک و ظلم و افترا) به خداوند نسبت دهید”‌ که شیطان دشمنی آشکارا برای انسان است ”إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ”‌(بقره ،168) یعنی ”محققا شیطان از برای شما دشمنی واضح و آشکار است”‌ و می‌خواهد انسان را به ضلالت و گمراهی بکشاند و به همین دلیل است که خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ”وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ”‌(همان) یعنی ”وسوسه‌های شیطان را پیروی نکنید”‌ که شیطان عامل هر شری است، پس کسانی که از شیطان و وسوسه‌های او که همه نافرمانی از دستورات ذات اقدس پروردگار می‌باشد پیروی کنند جزو اشرار می‌گردند زیرا آنان هر عملی را که انجام می‌دهند به دستور شیطان است و شیطان جز شر و فساد انسان را به چه چیز دیگری دعوت نمی‌نماید که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که ما را از دوستی و رفاقت با شیطان و پیروان و یارانش که عامل هر شر و فتنه‌ای می‌باشند دور سازد .

(ای پیامبر) به امت بگو: می‌خواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از این‌ها، که بر آنان تقوا پیشه کنند نزد خداوند باغ‌های بهشتی است که از زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید هستند و زنان پاکیزه و آراسته‌ای و (بهتر از همه آن‌ها خشنودی خداوند است) و خداوند به حال بندگان بینا است 

و اونی برحمتک الی دارالقرار بالهیتک یا اله العالمین

”نوید جانبخش الهی”‌ 

برای آنکه انسان بتواند به دارالقرار (محل آرامش) یعنی بهشت برین دست یابد لازمه آن این است که صفاتی را که برای ابرار ذکر گردید را دارا باشد و خود را از صفات و حرکات و رذیله اشرار که همه آن‌ها نشأت گرفته از شیطان رجیم و رانده شده از درگاه حق می‌باشد دور سازد و به قول خداوند تعالی ”وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ”‌(مائده ،2) یعنی ”و یکدیگر را در نیکوکاری و تقوا یاری نمایید نه بر گناه و دشمنی و ستمکاری”‌ که آن هنگام است که خداوند به نیکوکاران و تقواپیشگان این‌گونه بشارت می‌دهد ”

قُلْ أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ”(آل عمران ، 15) ‌یعنی ”(ای پیامبر) به امت بگو: می‌خواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از این‌ها، که بر آنان تقوا پیشه کنند نزد خداوند باغ‌های بهشتی است که از زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید هستند و زنان پاکیزه و آراسته‌ای و (بهتر از همه آن‌ها خشنودی خداوند است) و خداوند به حال بندگان بینا است”‌ که ما نیز در این روز از خداوند به حق خداوندیش درخواست می‌نماییم که ما را در دارالقرار یعنی بهشت برینش جای دهد و ما را از عذاب و آتش دوزخ در امان بدارد. 

 

نماز شب هفدهم ماه رمضان

دو رکعت در رکعت اوّل حمد و هر سوره که خواهد و در رکعت دوّم حمد و صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ

گروه دین تبیان


منبع :سایت مفاد

 که اگر بخواهیم هر یک از این صفات را شرح دهیم آنگاه است که رابطه متقابل هر یک از این صفات را نسبت به یکدیگر در می‌یابیم که به نوعی هر یک از این صفات مکمل یکدیگرند، به طور مثال، کسی که به خداوند عزوجل ایمان آورده است نمی‌تواند بگوید که من به قرآن ایمان ندارم چرا که قرآن است که انسان‌ها را به سوی ایمان به خدا و تعبد و بندگی ذات اقدس هدایت می‌نماید و کسی که به قرآن ایمان آورده است نمی‌تواند منکر نماز و زکات گردد چرا که اگر چنین کند دستورات صریح قرآن را در این باره زیر پا گذاشته است و... که برای واضح شدن این مطلب آیه مورد نظر را بیان می‌داریم: ”

شرح دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.
خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینه‌ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناکان

شرح دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
اللهم ارزقنی فیه طاعه الخاشعین و اشرح فیه صدری بانابه المخبتین بامانک یا امان الخائفین”
    “خدایا در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دلهای ترسان”
    1- اللهم ارزقنی فیه طاعه الخاشعین “خدایا در این روز اطاعت بندگان خاشع وخاضع خود را نصیب من گردان”
    خضوع و خشوع در پیشگاه خداوند
    برای آنکه بدانیم خاشعین چه کسانی هستند بهتر است اول در مورد متکبرین صحبت به میان آوریم چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد، به طوری که هر آنچه که در صفات متکبرین وجود دارد ضد آن در خاشعین موجود می باشد. برای روشن شدن این موضوع اشاره می کنیم به قسمتی از سخنان گهربار امیر مومنان حضرت علی علیه السلام که در مورد متکبران اینگونه فرمودند: “آگاه باشید! زنهار! زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود می نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند می پندارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت می دهند و نعمتهای گسترده خدا را انکار می کنند، تا با خواسته های پروردگار مبارزه کنند و نعمتهای او را نادیده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند” و در قسمتی دیگر نیز فرمودند: “کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبران را همانند کرده، تا قرنها به تضاد و خونریزی گذراندند و سینه ها از کینه ها تنگی گرفت” که با توجه به این تذکرات مقدس از زبان امیر مومنان حضرت علی علیه السلام در می یابیم که خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع آوری رضا و خشنودی خداوند می پردازد و تکبر چون ظرفی است تو خالی که هیچ چیزی در آن جز غرور و تکبر جای نمی گیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک می سازد زیرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالمیان، خود را ذلیل و خوار نشان دهد ارزشش در پیشگاه او بیشتر می شود چنانچه حضرت علی علیه السلام فرمودند: “تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبر و خودپسندی را زیرپا بگذارید... و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید، زیرا شیطان از هر گروهی لشکریان و یارانی سواره و پیاده دارد”پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم به ما عبادت و اطاعتش را همراه با خضوع و خشوع نصیب فرماید...
   و اشرح فیه صدری بانابه المخبتین بامانک یا امان الخائفین “و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دلهای ترسان.”
    منتخبین چه کسانی هستند؟
    در دعای این روز نکته اساسی که به آن تاکید شده است خضوع و خشوع و فروتنی در مقابل ذات اقدس پروردگار است به طوری که در این روز از خداوند درخواست می نماییم آنچه را که در صفات و اعمال خالصان و خاشعان و فروتنان وجود دارد نصیب ما گرداند، اما در اینجا می خواهیم بدانیم مخبتین به چه معناست؟ مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان می باشد، حال شاید سئوال کرد که فروتنان چه کسانی هستند؟ که در جواب باید بگوییم فروتنی یکی از صفات بارز مومنان تقواپیشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهیزکاری می گذرانند. چنانچه حضرت علی علیه السلام در مورد صفت و نشانه یک پرهیزکار فرمودند: “در دینداری نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهی دستی آراسته، در سختی ها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی، می باشد.”
    که با توجه به فرموده آن بزرگوار در می یابیم که مخبتین همان پرهیزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و یاد خداوند به پایان می برند که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم شرح صدری را که مردان پرهیزکار و فروتن دارند، به ما نیز عطا فرماید. ان شاءالله که تابع باشیم.

شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

 اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِى فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِى فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِى فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِى جُرْمِى فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّى یَا عَافِیا عَنِ الْمُجْرِمِینَ.

 

شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان 
    “اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و قیامی فیه قیام القائمین و نبهنی فیه عن نومه الغافلین وهب لی جرمی فیه یا اله العالمین واعف عنی یا عافیا عن المجرمین.”“خدایا روزه مرا در این روز (و در هر روزه ماه مبارک رمضان) مانند روزه روزه داران حقیقی که (مقبول درگاه تست) قرار ده و اقامه نمازم را (و یا برپا داشتن هر کار خیری را) مانند نمازگزاران واقعی (مانند برپا دارنده هر کار خیری) مقرر فرما و مرا از خواب غفلت و غافلان (از یاد تو) هوشیار و بیدار ساز و هم در این روز گناهم و جرمم را ببخش ای خدای عالمیان و زشتیهایم را عفو فرما ای عفو کننده مجرمان”
    1- اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین” “خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه روزه داران واقعی قرار ده”
    حال می خواهیم بدانیم “صیام الصائمین” یعنی چه؟ برای درک این موضوع اشاره می نماییم به حدیثی گرانقدر از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) که فرمودند: “اذاغتاب الصائم افطر(1)“ یعنی “هرگاه روزه دار غیبت کند روزه اش را خورده است” و در حدیث دیگری می فرمایند: “منغتاب امرا مسلما بطل صومه و نقض و وضوه”(2) یعنی “هر که غیبت مسلمانی را نماید روزه و وضویش باطل می گردد. که از این دو حدیث گرانبها در می یابیم که روزه فقط با گرسنگی و تشنگی کشیدن محقق نمی گردد و غیر از موارد ذکر شده در رساله عملیه که باعث ابطال روزه می گردد، عوامل دیگری چون غیبت نیز روزه فرد مسلمان را باطل می نماید و از این رو روزه واقعی روزه ای است که باید در آن تمام اعضا و جوارح انسان روزه دار باشد. به طوری که فرد روزه دار باید از تمام اعمال قبیح چون (غیبت، فحش و ناسزا، خشم و غضب، نگاه به نامحرم و...) دوری نماید. چنانچه امام صادق علیه السلام نیز در حدیثی چنین می فرمایند که: “پدرم فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله از زنی روزه دار شنید که به کنیزش فحش می داد پس دستور داد طعامی حاضر نمودند و به آن زن فرمود: بخور، پاسخ داد: ای رسول خدا! من روزه ام، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: “کیف تکونین صائمه وقد سببت جاریتک؟ ان الصوم لیس من الطعام و الشراب و انما جعل الله ذلک حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل و القول یفطر الصائم ما اقل الصوام و اکثر الجواع”(3) یعنی “تو چه روزه داری که به کنیزت فحش دادی؟ به راستی که روزه، خودداری از خوردن و آشامیدن نمی باشد، فقط و فقط خداوند آن را (روزه را) به عنوان مانعی از سایر زشتی های گفتاری قرار داده است، زشتیهایی که روزه روزه دار را می شکند (باطل می کند) چقدر روزه داران (حقیقی) اندک و گرسنگان فراوانند” و نیز در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام منقول است که فرمودند: “اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و عدد اشیاء غیر هزار و قال لا تکونن یوم صومک کیوم فطرک” یعنی “هرگاه روزه گرفتی پس باید گوش و چشم و موی تو نیز روزه باشد و امام علیه السلام غیر از اینها چیزهای دیگری را نیز بر شمرد و فرمود: نباید روزی که روزه هستی با روزی که روزه نیستی یکسان باشد” پس همان طوری که در احادیث بالا ذکر شد هر کسی که فقط از روزه و روزه داری گرسنگی و تشنگی بکشد و از اعمال قبیحی چون دروغ، غیبت و ... اجتناب ننماید یقینا روزه اش باطل شده و جزء روزه داران واقعی محسوب نمی گردد و صیامش جزء صیام و صائمین قرار نمی گیرد و این امر ما را ملزم می دارد که در روز اول ماه مبارک رمضان اولین چیزی که از خداوند درخواست نماییم این باشد که به ما توفیق عنایت کند که روزه ما جزء روزه های حقیقی و واقعی قرار گیرد.
    2- و قیامی فیه قیام القائمین (و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی (برپا داشتن هر کار خیر را مانند برپا دارندگان کار خیر قرار دهد.) حال در اینجا می خواهیم بدانیم که قیام قائمین یعنی چه؟ در اینجا منظور از قیام شاید اقامه نماز و یا به عبارت دیگر هر نوع برخاستی که امر خیری در آن باشد، همانند (بیداری در سحرهای ماه رمضان برای سحری خوردن و یا دعا و مناجات نمودن، افطار نمودن روزه، کمک نمودن به مستمندان و...) که همه اینها نوعی قیام می باشد که باید به صورت قیام القائمین صورت پذیرد و در مفهومی واضح تر قیام ما برای آنکه جزء قیام القائمین قرار گیرد باید فقط هدف و قصد و نیت، رضای خداوند باشد یعنی اراده هر کاری را نمودیم فقط رضای خدا را در نظر بگیریم، پس قیام القائمین به پا خاستن کسانی که رضای خداوند را در نظر می گیرند می باشد و ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که برخاستن ما را چه برای اقامه نماز و یا هر کار خیری جزء برخاست کسانی قرار دهد که فقط رضای خداوند را می طلبد و...
    3- (و بنهنی فیه عن نومه الغافلین( ) و مرا از خواب غافلان (از یاد تو) هشیار و بیدار نما) در (لیاقت از دعا) از خداوند می خواهیم که ما را از خواب غفلت بیدار نماید که در اینجا جا دارد که به حدیثی اشاره کنیم که در آن امیر مومنان حضرت علی علیه السلام در نامه ای به یکی از صحابه خویش می نویسد “فتدارک مابقی من عمرک ولا تقل غدا بعد غد فانما هلک من کان قبلک با قامتهم علی الامانی و التسویف حتی اقامهم امرالله بغته و هم غافلون فنقلوا علی اعوادهم الی قبورهم المظلمه الضیقه و قد اسلمهم الا و لا دوا الاهرن” (4) یعنی “پس باقیمانده عمرت را دریاب و نگو فردا بعد از فردا (چنین خواهم نمود) همانا انسانهای قبل از تو به خاطر آرزوها و به تاخیر انداختنها هلاک شدند تا ناگهان امر خداوند (یعنی مرگشان) فرا رسید و آنها غافل بودند، پس بر روی چوبهایشان (تابوتهایشان) به سوی قبرهای تاریک و تنگ خود منتقل شدند و فرزندان و خویشاوندانشان آنها را تسلیم (گور) نمودند” پس در اینجا در می یابیم که اکثر انسانها در خواب غفلت بسر می بردند، خوابی که انسان را از معبود و پروردگار خویش جدا می سازد، خوابی که چشمان انسان در آن باز است اما دل انسان واقعیتها را نمی بیند. پس در این روز از خداوند می خواهیم که ما را از خواب غفلتی که انسان را به هلاکت و نابودی می کشاند بیدار نموده و نجات بخشد...”
    4-“وهب لی جرمی فیه یا اله العالمین...” “ و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان”
    همان طور که در روایات متعدد آمده است گناهان انسان یکی از موانع و حجابهای بین رابطه انسان و پروردگار است به طوری که اگر انسان معصیت پروردگار خویش را انجام دهد آن گاه است که از دستور شیطان پیروی و از دستور پروردگار خویش سرپیچی نموده است که همین امر باعث می گردد که بنده حجابی بین خود و پروردگار خویش ایجاد نماید پس در ادامه دعا از خداوند می خواهیم که جرم و گناهان ما را در این روز ببخشاید و خود خداوند نیز در قرآن می فرماید: “و من یغفر الذنوب الا الله”(5) یعنی “جز خداوند چه کسی گناهان ما را می بخشاید” پس ما نیز از خداوند می خواهیم و می گوییم که جرم و گناهان ما را ببخش ای خداوند عالمیان”...
    5- “واعف عنی یا عافیا عن المجرمین” “و عفو نما مرا ای عفو کننده مجرمان”
    همان طوری که در قسمت قبل دعا از خداوند درخواست بخشش جرم و گناهان خود را درخواست نمودیم، می دانیم که لازمه آن عفو و گذشت و رحمت خداوند می باشد که در ادامه دعا از ذات اقدس الهی می خواهیم که ما را عفو نماید به طوری که سابقه عفو و گذشت خداوند از مجرمان و گناهکاران را در روایات و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شنیده ایم و در قرآن نیز خداوند متعال این گونه به بندگان خویش می آموزد تا بگوییم: “واغف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولنا فانصرنا علی القوم الکفرین”(6) یعنی “و عفو نما از ما (گناهانمان را) و بیامرز برای ما و رحم نما بر ما (به طوری که) تو مولا و پروردگار ما هستی پس یاری و پیروز نما مارا بر علیه قوم کافر”
    ان شاءالله که تابع باشیم
    پی نوشتها:
    1- عوالی اللآلی ج1، ص 263 و حدیث 53
    2- الفقیه، ج4، ص 15
    3- اصول کافی، ج4، ص 87
    4- اصول کافی، ج4، ص 87
    5- 136 آل عمران
    6- 286 سوره بقره

   خدایا قرار بده روزه مرا در آن روزه‌داران واقعى و قیام و عبادتم در آن قیام شب‌زنده‌داران و بیدارم نما در آن از خواب بى‌خبران و ببخش به من جنایتم را در این روز اى معبود جهانیان و در‌گذر از من اى بخشنده جنایات‌کاران.

شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ و نَقماتِکَ و وفّقْنی فیهِ لقرآئةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین

  



خداوندا، مرا در این روز به رضا و خشنودیت نزدیک ساز و از خشم و غضبت دور فرما و برای قرائت آیات قرآنت توفیق ده، به حق رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان. 

 

شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان 

 

«اللّهُمَّ قَرِّبْنی فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ وَ جَنِّبْنی فیهِ مَنْ سَخَطِکَ و نَقْماتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِراءَةِ آیاتِکَ بِرحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمین: خدایا نزدیک کن مرا در این ماه به سوى خوشنودیت و بر کنارم دار در آن از خشم و انتقامت و توفیق ده مرا در آن براى خواندن آیات قرآن به رحمت خودت، اى مهربانترین مهربانان» می‌نویسد: در قسمت اول دعای روز دوم ماه مبارک رمضان نزدیکی به خشنودی خدا و دوری از خشم او را مسألت می‌کنیم.
هر کس که به سوی رضایت خداوند حرکت کند، از خشم او دور می‌شود و هر کسی که از خشنودی و رضایت خداوند فاصله بگیرد، حتماً به طرف خشم الهی در حرکت است. زیرا این دو با هم رابطه متقابل دارند. در دعایی که پس از یکی از نمازهای شب نیمه‌شعبان وارد شده است، این چنین آمده است: «اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ وَ اَعُوذٌ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ...‌» «خدایا از مجازاتت به بخششت و از خشمت به خشنودیت پناه می‌برم». [الکافی، ج 3، ص 469] البته جلب رضایت خدا و اجتناب از خشم او توسط انجام دستورات الهی و ترک معاصی امکان‌پذیر است.
هنگامی این دعا به موضوع اجابت مقرون می‌شود که ما در کنار خواندن چنین دعایی، در مرحله عمل هم به گونه‌ای باشیم که اعمال ما در مسیر کسب رضایت خداوند و دوری از خشم او باشد. هنگامی که امام صادق (ع) برای اقامه نماز از منزل به سوی مسجد حرکت می‌کردند مشغول این دعا می‌شدند: «... خَرَجْتُ أبْتِغاءَ رِضوانِکَ وأجْتِنابَ سَخَطِکَ ...» «خدایا برای کسب خشنودی تو و دوری از خشمت خارج شدم...» [مستدرک الوسائل، ج 3، ص 437] و این نشان می‌دهد که یکی از مصادیق این دعا، اقامه نماز می‌باشد.
اینک به بیان مختصر چند نمونه، از مصادیق رضا و سخط الهی می‌پردازیم:
امام باقر(ع) فرمودند: «خشنودی خداوند بلندمرتبه در اطاعت از امام، پس از کسب معرفت اوست». [الکافی، ج 1،‌ 185]
در حدیث دیگری نیز امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: «نشانه رضایت خداوند از بنده، رضایت بنده به تمام مقدرات خداوند است ـ چه آن مقدرات خوش آیند، و چه ناخوشایند باشند ـ». [غررالحکم، ص 104]
حضرت امام حسین (ع) هم فرمودند: «رضایت خداوند بلندمرتبه در رضایت اهل‌بیت است». [بحارالانوار، ج 44، ص 367]
پیامبر اکرم (ص)فرمودند: «هر که شب را صبح کند در حالی که در قلبش خیانت و نیرنگی نسبت به برادر مسلمانش داشته باشد، آن شب را در خشم خداوند صبح کرده است». [من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 15]
حضرت علی (ع) فرمودند: «بنده‌ای که بغض ما را در دل داشته باشد، خداوند بر او خشم می‌نماید». [بحارالانوار، ج 27، ص 179]
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «رضایت خدا در رضایت پدر و مادر و خشم خداوند در خشم آنهاست» [مستدرک‌الوسائل، ج 14، ص 286]  


در قسمت دوم این دعا از خداوند می‌خواهیم توفیق تلاوت آیات قرآن نصیب ما کند.
در قرآن کریم و روایات مأثوره و سیره اهل‌بیت پیامبر (ص) مطالب فراوانی در آثار، فواید و ثواب تلاوت قرآن و آداب آن ذکر شده است که به نمونه‌هایی از آن می‌پردازیم:  


قرآن می فرماید: فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ [سوره مزمل ـ آیه 20] هر چه می‌توانید قرآن تلاوت کنید.
وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا [سوره مزمل ـ آیه 4] قرآن را آرام و شمرده و با دقت و تأمل بخوان. 

 
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ [سوره نحل ـ آیه 98] هر گاه قرآن تلاوت کردی، پس از شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر.

شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ                                  خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما  

وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ‌                             و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان

وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ                           و از هر خیری که در این روز نازل می‌فرمایی مرا نصیب بخش

بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین                                                 به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم.

 

رمضان
شرح فرازهای دعا  

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ

خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم ! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت می‌برد، نوع انسان‌ها در غفلت هستند لذا در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم .

 

علت ضعیفی حافظه

یکی از نعمت‌های بزرگ خدا ذهن است در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه می‌کنیم، اگر می‌بینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم علت آن گناه است ؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه می‌رود .

شخصی به دانشمندی مراجعه می‌کند و می‌گوید ؛ من حافظه ندارم آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت : علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گنه‌کار نمی‌دهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا  نمی‌شود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است

مرحوم آیت الله بروجردی گاهی در درس شعرهای سیوطی می‌خواندند ؛ با این که حدود هفتاد الی هشتاد سال از زمانی که سیوطی می‌خواندند و مجتهد شده بودند فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیاری قوی برخوردار بودند.

خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان ؛ غیبت نکنم ، دروغ نگویم و .. «سفاهت به معنای ؛ کار بی خردانه و بچگانه است 

دعایی برای تقویت حافظه

پس از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم ؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید : 

« سُبْحانَ مَنْ لا" یَعْتَدی عَلی اَهلَ مَمْلَکَتِةِ سُبْحانَ مَنْ لا یَاْخُذُ اَهْلَ الْاَرضِ بِاَلْو"انِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّؤُفِ الرَّحیمِ اللهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلبیْ نُوراً و بَصَرَاً و فَهْماً و عِلْماً اِنَّکَ عَلی" کُلِّ شَیْئٍ قَدیرٌ »[3] که باعث تقویت حافظه می‌شود ؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد می‌شود ؛خواندن آیت الکرسی حافظه را زیاد می‌کند و...

در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت می‌کنیم

وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ

خدایا در این روز مرا از کارهای  باطل  و سفیهانه دور گردان ؛ غیبت نکنم ، دروغ نگویم و .. «سفاهت به معنای ؛ کار بی خردانه و بچگانه است.

وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ

خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کرده‌ای نصیبی از آن کار خیر به من برسان. 

 

شیطان چگونه از ما دور می‌شود

شیطان

رسول خدا فرمود : آیا شما را خبر ندهم  به اموری که اگر به آن امور عمل کنید شیطان از شما دور می‌شود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب ؟!

اصحاب گفتند : بله یا رسول الله

حضرت فرمودند : روزه بگیرید چرا که روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند

یکی از کارهای خیر روزه  گرفتن است از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزه داری داشته باشم یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را می‌شکند « و کَسْرَ ظَهره » و در ادامه آمده است مواظبت بر عمل صالح ؛ نماز شب و دوستی با خدا  و استغفار ریشه شیطان را قطع می‌کند

و در آخر حدیث گفته شده است « و لکلِ شیٍ زکات  و زکاتُ الابدان الصیام » که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن‌های شما روزه است.[4]

وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین

خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل می‌کنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.

 

                             نماز شب چهارم ماه رمضان

هشت رکعت در هر رکعت حمد وبیست مرتبه «قدر»

پی نوشت ها :

[1] - اقبال الاعمال ؛ سید بن طاووس  ص 123

[2] - « المستطرف فی کل فن مستطرف» ص 29 باب چهارم

[3] -  «مستدرک‌الوسائل ج : 5 ص : 78»  عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَحْفَظَ کُلَّمَا تَسْمَعُ وَ تَقْرَأُ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی دُبُرِ کُلِّ صَلَاةٍ وَ هُوَ «سُبْحَانَ مَنْ لَا یَعْتَدِی عَلَی أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِی قَلْبِی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ » 

ترجمه : پیامبر اکرم ( صلی اله علیه و آله و سلم)  در این حدیث خطاب به امیر المومنین  علی بن ابیطالب ( علیه السلام ) می‌فرمایند : ای علی  ؛ اگر می‌خواهی که هر چیزی را که می‌شنوی  و مطالعه و قرائت می‌کنی بخاطر بسپاری بعد از هر نماز این دعا را بخوان « سبحان من لا یعتدی ...» 

[4] - « اصول کافی  ج 4 ص 62 »  عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ )ع (أَنَّ النَّبِیَّ )ص( قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِشَیْ‌ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ الشَّیْطَانُ مِنْکُمْ کَمَا تَبَاعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ قَالُوا بَلَی قَالَ الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْمُوَازَرَةُ عَلَی الْعَمَلِ الصَّالِحِ یَقْطَعُ دَابِرَهُ وَ الِاسْتِغْفَارُ یَقْطَعُ وَتِینَهُ وَ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّیَامُ

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان


منابع :

سایت حوزه

بیانات آیة الله مجتهدی تهرانی