به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان
موضوع «به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان» کم و بیش برای همگان آشناست. در جای جای روایات مرتبط با ماه رمضان این موضوع به چشم میخورد.
به عنوان نمونه به این روایات توجه کنید:
1. پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله:"إذا جاءَ رَمَضانُ فُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ، وصُفِّدَتِ الشَّیاطینُ؛2
چون ماه رمضان وارد شود، درهاى رحمت، گشوده، و درهاى دوزخ، بسته شوند و شیاطین به بند کشیده شوند".
2. امام صادق علیهالسلام: "إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفَتَّحُ فی رَمَضانَ، وتُصَفَّدُ الشَّیاطینُ، وتُقبَلُ أعمالُالمُؤمِنینَ، نِعمَالشَّهرُ رَمَضانُ...؛1
در [ماه] رمضان، درهاى آسمان گشوده مىشوند، شیاطین به بند کشیده مىشوند و اعمال مؤمنان پذیرفته مىشود. رمضان، خوب ماهى است!..."
3. پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله (در مُژده دادن به یاران خویش): "جاءَکُم رَمَضانُ، جاءَکُم شَهرٌ مُبارَکٌ اِفتَرَضَ اللّهُ عَلَیکُم صِیامَهُ، تُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ الجِنانِ، وتُغَلَّقُ أبوابُ الجَحیمِ، وتُغَلُّ فیهِ الشَّیاطینُ، فیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَ خَیرَها فَقَد حُرِمَ؛3
رمضان، شما را فرا رسیده است. ماهى مبارک، شما را فرا رسیده که خداوند، روزهدارىِ آن را بر شما واجب ساخته است. در این ماه، درهاى بهشت، گشوده و درهاى جهنّم، بسته مىشوند و شیاطین به بند کشیده مىشوند. در آن، شبى است که بهتر از هزار ماه است. هر کس از خیر آن محروم شود، به یقین، محروم مانده است".
4. پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله: "إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نادَى الجَلیلُ تَبارَکَ و تَعالى:...یا جَبرَئیلُ، انزِل عَلَى الأَرضِ فَغُلَّ فیها مَرَدَةَ الشَّیاطینِ حَتّى لایُفسِدوا عَلى عِبادی صَومَهُم؛4
چون شب اوّلِ ماه رمضان شود، خداى باعظمت ندا دهد:...اى جبرئیل! به زمین فرود آى و شیاطین سرکش را به بند کش تا روزه بندگانم را بر آنان تباه نسازند".
5. پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله: "إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ صُفِّدَتِ الشَّیاطینُ ومَرَدَةُ الجِنِّ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ فَلَم یُفتَح مِنها بابٌ، وفُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ فَلَم یُغلَق مِنها بابٌ، ویُنادی مُنادٍ: یا باغِیَ الخَیرِ أقبِل! ویا باغِیَ الشَّرِّ أقصِر ! وللّهِِ عُتَقاءُ مِنَ النّارِ؛5
چون اوّلین شب ماه رمضان شود، شیاطین و سرکشانِ جنْ به بند کشیده شوند و درهاى آتش، بسته شوند؛ پس، هیچ درى از آنها گشوده نگردد و درهاى بهشت، باز شوند؛ پس هیچ درى از آنها بسته نگردد، و ندا دهندهاى ندا مىدهد: اى جویاى خیر! روى آور، و اى جویاى شر! کوتاه بیا (دست بردار)! و خدا را آزادشدگانى از آتش است".
در تحلیل و بررسى این دسته از روایات، اشاره به دو نکته الزامی است:
نکته اول: "طبیعت پیشگیرانه روزه"
روزه به طور طبیعى، زمینهاى را که شیطان بر اساس آن، انسان را به گمراهى مىکشاند، از بین مىبرد. به تعبیر دقیقتر، زنجیرى که در ماه رمضان، شیطان را به بند مىکشد، چیزى جز خودِ روزه نیست. از این رو، در حدیثپیامبر خدا آمده است:
"إنَّ الشَّیطانَ لَیَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَیِّـقوا مَجارِیَهُ بِالجُوعِ؛6
شیطان در انسان جارى مىشود، همچون جریان خون. پس با گرسنگى، مجارى او را تنگ کنید."
این حدیث، به روشنى بر این نکته دلالت دارد که روزه به طور طبیعى، مانع تسلّط شیطان بر انسان مىشود. زنجیرى که روزه دارد، نه تنها شیطان را به بند مىکشد، بلکه کششهاى نفْس امّاره را هم مهار مىکند، آن را به اسارت در مىآورد و جلوى سلطه آن را بر انسان مىگیرد، و به فرموده امیر مؤمنان علیهالسلام:
"نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ کَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ؛7
گرسنگى، چه خوب یاورى براى اسیر کردن نفْس و شکستن عادت آن است!"
بر این اساس، همه روایاتى که در ستایش گرسنگى و نقش آن در خودسازى و تربیت نفْس، وارد شدهاند، هدف آنها ایجاد مانع طبیعى در برابر سلطه شیطان بر انسان و نگهدارى انسان از کششها و اغواگرىهاى نفْس و نیز آزادسازى نیروهاى عقلى و شکوفاسازى استعدادهاى انسانى است، آن گونه که از این دو روایت ـ که از مجموعه احادیث این گونه برگزیدهایم ـ روشن مىشود.8
پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: "جاهِدوا أنفُسَکُم بِالجُوعِ وَ العَطَشِ، فَإِنَّ الأجرَ فى ذلِکَ کَأَجرِ المُجاهِدِ فى سَبیلِ اللّهِ؛9
به وسیله گرسنگى و تشنگى، با نفس خویش جهاد کنید؛ چرا که پاداش آن، مثل پاداش جهادکننده در راه خداست".
نیز فرمود: "أحیوا قُلُوبَکُم بِقِلَّةِ الضِّحکِ وقِلَّةِ الشَّبَعِ، وَ طَهِّروها بِالجُوعِ تَصفو[ تَصفُ] وَ تَرِقُّ؛10
دلهاى خود را با کم خندیدن و کم خوردن، زنده کنید و آن را با گرسنگى، پاک سازید تا صاف و رقیق شود".
نکته دوم: عنایت ویژه خداوند
افزون بر پشتوانهاى که روزه به طور طبیعى براى روزهداران جهت جلوگیرى از سلطه شیطان و اغواگرىهاى او پدید مىآورد، این برنامه عبادى، خود به خود، زمینهساز شمول عنایتهاى خدا بر آنان مىگردد. آنچه در روایات با عنوان به بند کشیدن شیاطین در این ماه آمده است، به همین نکته اشاره دارد.
به عبارت دیگر، عنایت الهى گزاف نیست تا سؤال شود: چرا خداى سبحان، مانع سلطه شیطان نمىشود و در بقیّه ماهها بین انسان و سلطه او فاصله نمىاندازد؟ هرگز؛ بلکه ریشه این توفیق و عنایت الهى، در انتخاب خود انسان و ورود او به میهمانسراى رمضان، نهفته است.
چرا از "به بند کشیده شدن شیاطین" بیبهره ایم؟
در چارچوب تحلیلى که گذشت ـ عدم سلطه شیاطین نسبت به انسان یا دست کم نسبت به روزهداران، در این ماه ـ سؤال اساسى دومى مطرح مىشود؛
غفلت و گناه روزهداران چگونه قابل توجیه است؟ تشریع کفّارههایى که براى درمان این حالتهاست چه معنایی دارد؟
سیّد ابن طاووس رحمهالله در تصویر این نکته مىگوید:
یکى از دینداران از من پرسید: «من از به بند کشیده شدن شیاطین بهره چندانى نمىبرم؛ چون همان حالت غفلت را که پیش از ماه رمضان داشتم، دارم و گویا فرقى نکرده است و با زنجیر شدن یاران شیطان، از آن کاسته نشده است...»11
دو پاسخ به این پرسش مىتوان داد:
1. شیطان، به تنهایى زمینهساز گناهان نیست.
این پاسخ، بر این نکته استوار است که خطاها و گناهانى که از انسان سر مىزند، تنها به شیطان و اغواگرى او مربوط نمىشود؛ بلکه دو منشأ اساسى دیگر هم دارد: نفْس امّاره، و زنگارهاى متراکمى که پیامد گناهان پیشیناند و دل را آلوده و سیاه ساختهاند.
در واقع، عنایت الهىاى که در ماه رمضان شامل انسان مىشود، تنها تأثیر عامل نخستین را که مربوط به شیطان است، از بین مىبرد؛ امّا دو عامل دیگر همچنان نقش ایفا مىکنند و جهت زمینهسازى براى انحراف انسان و سر زدن گناهان از او و غافل ماندن وى، کافىاند.
بر فرض که روزه بتواند همه کششهاى نفْس امّاره را بپوشاند و تأثیر آن را در کشاندن انسان به طرف خطاها و گناهان از بین ببرد، زنگارهاى متراکم از گناهان گذشته، کافىاند که براى روزهدار، خطرآفرین باشند و او را در معرض غفلت و گناه قرار دهند.
2. در بند بودن شیطانها، نسبى است.
از تحلیل گذشته روشن شد که زنجیرى که شیطان را به بند مىکشد، از خود روزه ماه رمضان فراهم مىشود و نه از چیز دیگرى. بنا بر این، هر چه روزه مستحکمتر و کاملتر باشد، زنجیرى که شیطان را به بند مىکشد و جلوى نفْس امّاره را مىگیرد، محکمتر خواهد بود و از میزان غفلت و انحرافهاى ناشى از آن، خواهد کاست.
بر این پایه، مىتوان گفت: روزه آنان که در ماه رمضان، گناهانى مرتکب مىشوند، روزه کاملى نیست.
در حقیقت این ما هستیم که با عنایت ویژه الهی در این ماه میتوانیم با اعمال خود شیطان را به بند بکشیم.انشاءالله
منبع: کتاب «ماه خدا»، مولف: محمد محمدی ری شهری،
همکار: رسول افقی، مترجم: جواد محدثی،
تحقیق: مرکز تحقیقات دارالحدیث
پاورقی
1. صحیح مسلم: 2 / 758 / 1، الموطّأ: 1 / 311 / 59، سنن النسائی: 4 / 126، مسند ابن حنبل: 3 / 277 / 8692، السنن الکبرى: 4 / 339 / 7906 کلّها عن أبی هریرة، کنز العمّال: 8 / 461 / 23662؛ فضائل الأشهر الثلاثة: 141 / 152 عن أبی سهل نافع بن مالک عن أبیه عن الإمام الباقر علیهالسلام عنه صلىاللهعلیهوآله.
2. الکافی: 4 / 157 / 2، تهذیب الأحکام: 3 / 59 / 201، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2 / 160 / 2029، ثواب الأعمال: 92 / 9 کلّها عن علیّ بن أبی حمزة، بحار الأنوار: 96 / 372 / 57.
3. فضائل الأوقات للبیهقی: 37 / 45، سنن النسائی: 4 / 129 وفیه «وتغلّ فیه مردة الشیاطین»، مسند ابن حنبل: 3/ 8 / 7151 وص412 / 9502، المصنّف لابن أبی شیبة: 2 / 419 / 1؛ تهذیب الأحکام: 4 / 152 / 422 ولیس فیه «وتغلق فیه أبواب الجحیم»، الأمالی للمفید: 112 / 2 وص 301 / 1 کلّها عن أبی هریرة، نحوه بحار الأنوار: 96 / 366 / 41.
4. بحار الأنوار: 96 / 348 / 51 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر، الأمالی للمفید: 230 / 3، فضائل الأشهر الثلاثة: 126 / 133؛ شعب الإیمان: 3 / 335 / 3695، فضائل الأوقات للبیهقی: 64 / 29، تاریخ دمشق: 52 / 291 کلّها عن ابن عبّاس نحوه، کنز العمّال: 8 / 586 / 24281.
5. سنن الترمذی: 3 / 66 / 682، سنن ابن ماجة: 1 / 526 / 1642، المستدرک على الصحیحین: 1/421/1532، السنن الکبرى: 4 / 500 / 8501، صحیح ابن حبّان: 8/222/3435، صحیح ابن خزیمة: 3 / 188 / 1883 کلّها عن أبی هریرة، کنز العمّال: 8 / 462 / 23664 و ص 469 / 23703؛ بحار الأنوار: 96 / 350 / 20 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر.
6. إحیاء علوم الدین: 1 / 347؛ المحجّة البیضاء: 5 / 148، عوالى اللئالى: 1 / 273 / 97 و ص 325 / 66، بحار الأنوار: 70 / 42. و نیز بدون جمله: « فضیّقوا مجاریه بالجوع» در منابع زیر آمده است: صحیح البخارى: 6 / 2624 / 6750، سنن ابن ماجة: 1 / 566 / 1779، مسند ابن حنبل: 4 / 313 / 12593 و ص 568 / 14044، سنن الدارمى: 2 / 776 / 2680.
7. عیون الحکم و المواعظ: 494، غرر الحکم: 9944.
8. براى آگاهى بیشتر از این گونه روایات، ر. ک: ماه خدا ج 1ص 135، ص 137و ص 145.
9. إحیاء علوم الدین: 3 / 124؛ المحجّة البیضاء: 5 / 146.
10. إحیاء علوم الدین: 3 / 129؛ المحجَّة البیضاء: 5 / 154.
11. سیّد ابن طاووس، پنج جواب براى این سؤال بیان مىکند که هیچ کدام قانعکننده نیست، مگر پاسخ اخیر که همراه با توضیحاتى در متن مىآید (ر. ک: الإقبال: 1 / 73).