فَفَرَضَ اللّهُ الایمانَ تَطهیرا مِنَ الشِّرک... وَ العَدلَ تَسکینا لِلقُلوبِ
خداوند ایمان را براى پاکى از شرک... و عدل و داد را براى آرامش دلها واجب نمود.
(من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 568)
اَلنّاسُ فِى الدُّنیا بِالاَموالِ وَ فِى الآخِرَةِ بِالاَعمالِ
اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل.
(بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3)
کلوا جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا فَاِنَّ البَرَکةَ مَعَ الجَماعَةِ
با هم غذا بخورید و پراکنده نباشید، که برکت با جماعت است.
(بحارالأنوار، ج 66، ص 349)
اَلا اُحَدِّثُک بِمَکارِمِ الاَخلاقِ؟ الصَّفحُ عَنِ النّاسِ وَ مُواساةُ الرَّجُلِ اَخاهُ فى مالِهِ وَ ذِکرُ اللّهِ کثیراِ
آیا به شما بگویم که مکارم اخلاق چیست؟ گذشت کردن از مردم، کمک مالى به برادر (دینى) خود و بسیار به یاد خدا بودن.
(معانى الأخبار، ص 191، ح 2)
مَن ساءَ خُلقُهُ، مَلَّهُ اَهلُهُ
هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته مى شوند.
(تحف العقول، ص 214)
اِختَبِرُوا النّاسَ بِاَخدانِهِم فَاِنَّ الرَّجُلَ یخادِنُ مَن یعجِبُهُ
مردم را از دوستانشان بشناسید، زیرا انسان با کسى رفاقت مى کند که او را مى پسندد.
(تحف العقول، ص 214)
اَحِبُّو المَعروفَ وَ اَهلَهُ فَوَالَّذى نَفسى بِیدِهِ اِنَّ البَرَکةَ وَ العافیةَ مَعَهُما
نیکى و نیکوکاران را دوست بدارید. سوگند به آن که جانم به دست اوست، برکت و تندرستى، با نیکى و نیکوکاران است.
(کنز العمّال، ح 15974)
رَأسُ العِلمِ التَّمییزُ بَینَ الاخلاقِ وَ اِظهارُ مَحمودِها وَ قَمعُ مَذمومِها
بالاترین درجه دانایى، تشخیص اخلاق از یکدیگر و آشکار کردن اخلاق پسندیده و سرکوب اخلاق ناپسند است.
(غررالحکم، ح 5267)
لا یستَیقِنُ القَلبُ اَنَّ الحَقَّ باطِلٌ اَبَدا وَ لا یستَیقِنُ اَنَّ الباطِلَ حَقٌّ اَبَدا
هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل یقین نمی کند
(تفسیر العیاشى، ج 2، ص 53، ح 39)
کفاک اَدَبا تَجَـنُّـبُک ما تَکرَهُ مِن غَیرِک
براى ادب تو همین بس که آنچه را از دیگران نمى پسندى، از آن دورى کنى.
(بحارالأنوار، ج 78، ص 377)
اَلنّاسُ کلُّهُم اَحرارٌ وَلکنَّ اللّهَ خَوَّلَ بَعضَکم بَعضا
مردم همگى آزادند، ولى خداوند بعضى را سرپرست بعضى دیگر قرار داده است
(امالى شیخ صدوق، ص 531، ح 718)
مَن رُزِقَ الدِّینَ فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ
هر کس دین روزى او شود، براستى خیر دنیا و آخرت روزى او شده است
(غررالحکم، ح 8523)
حُسنُ الظَّنِّ باللهِ أن لَا تَرجُوَ إلاَّ اللهَ وَ لَا تَخَافَ إلَّا ذَنبَکَ.
گمان نیکو به خدا داشتن این است که امید به هیچکس جز او نداشته باشی و از هیچ چیز جز گناهت نترسی.
(جهاد با نفس، ح 143)
اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصیحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَرک الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَیرِ
نشانه توبه کننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها کردن باطل، پایبندى به حق و حریص بودن بر کار خیر.
(تحف العقول، ص 20. )
شَرُّ النّاسِ مَن لا یعفو عَنِ الزَّلَّةِ وَ لا یستُرُ العَورَةَ
بدترین مردم کسى است که خطا را نمی بخشد و عیب (دیگران) را نمی پوشاند
(غررالحکم، ج4، ص175، ح 5734)
فى سَعَةِ الاَخلاقِ کنوزُ الاَرزاقِ
گنجهاى روزى در وسعت اخلاق نهفته است.
(کافى، ج 8 ، ص 23)
مَن ساءَ خُلقُهُ ضاقَ رِزقُهُ
هر کس بد اخلاق باشد، روزى اش تنگ مى شود.
(غررالحکم، ح 8023)
اَلمُؤمِنُ یحتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوفیقٍ مِنَ اللّهِ وَواعِظٍ مِن نَفسِهِ وَقَبُولٍ مِمَّن ینصَحُهُ
مؤمن نیازمند سه چیز است: توفیقى از پروردگار، پند دهندهاى از درون خویش و پذیرش از نصیحت کنندگان
(بحارالأنوار، ج 78، ص 358، ح 1)
مَن اَحسَنَ خُلقَهُ اَحَبَّهُ الاخیارُ وَ جانَبَهُ الفُجّارُ
انسان خوش اخلاق، از دوستى مردمان خوب برخوردار است و از تعرّض آدمهاى نابکار در امان است .
(مستدرک الوسائل، ج 8 ، ص 449)
معلَم اَنَّ الصِّدقَ مُبارَک وَ الکذبَ مَشؤومٌ
بدان که راستگویى، پر برکت است و دروغگویى، شوم.
(تحف العقول، ص 14. )
الکِبرُ مَطَایَا النَّارِ
کبر و بزرگی نمودن(به منزله ی) مرکبی است که سوار خود را به سوی آتش می برد.
(جهاد با نفس، ح 578 )
لَیسَ العِبادَةُ کَثرَةَ الصَّلاةِ وَ الصَّوم إنَّما العِبادَةُ التَّفَکُرُ فِی أمر اللهِ عَزَّوَجَلَّ
عبادت به زیاد بودن نماز و روزه نیست، بلکه تفکر نمودن در کار خدای عزوجل است
(جهاد با نفس، ح 54 )
أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (ع)
(خطاب به یکی از اهالی ری)بدان که اگر قبر عبد العظیم در شهر خودتان را زیارت کنى، همچون کسى باشى که حسین بن على (ع) را زیارت کرده باشد.
(میزان الحکمه، ح 7984 )
مَن لَم یملِک غَضَبَهُ لَم یملِک عَقلَهُ.
هر آنکه بر غضب خود چیره نشود، بر عقل خود اختیاری ندارد.
( کافی، ج 2، ص 303 )
انَّ شِیعَةَ عَلِیِّ(ع) کانُو خُمُصَ البُطُونِ، ذُبُلَ الشَّفَاهِ، اَهلَ الرَافَةٍ وَ عِلمٍ وَ حِلمٍ، یُعرَفُونَ بِالرَّهبَانِیَّةِ
همانا شیعیان علی(ع) شکمهاشان تهی و لبهاشان خشکیده بود، اهل مهربانی و علم و بردباری بودند و به پارسایی شناخته می شدند
( جهاد با نفس، ح 35 )
کلوا جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا فَاِنَّ البَرَکةَ مَعَ الجَماعَةِ
با هم غذا بخورید و پراکنده نباشید، که برکت با جماعت است.
(بحارالأنوار، ج 66، ص 349. )
اَفضَلُ النّاسِ عَقلاً اَحسَنُهُم تَقدیرا لِمَعاشِهِ وَ اَشَدُّهُمُ اهتِماما بِاِصلاحِ مَعادِهِ
عاقل ترین مردم کسى است که بهتر بتواند امور زندگى اش را برنامه ریزى کند و براى اصلاح آخرتش بیشتر همت نماید.
( غررالحکم، ح 3340. )
اِنَّ اللّهَ یحِبُّ المُلِحّینَ فِى الدُّعاءِ.
خداوند اصرار کنندگان در دعا را دوست دارد.
( بحارالأنوار، ج 93، ص 378 )
اِنَّ لاَِهلِ الجَنَّةِ اَربَعَ عَلاماتٍ: وَجهٌ مُنبَسِطٌ وَ لِسانٌ لَطیفٌ وَ قَلبٌ رَحیمٌ وَ یدٌ مُعطیةٌ
بهشتى ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده
( مجموعه ورام، ج 2، ص 91 )
جَمعُ خَیرِ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ فى کتمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخیارِ، وَ جَمعُ الشَّرِّ فِى الاِذاعَةِ وَ مُؤاخاةِ الاَشرار
همه خیر دنیا و آخرت در رازدارى و همنشینى با نیکان است و همه شر در افشاى اسرار و دوستى با اشرار است.
( بحارالأنوار، ج 74 ، ص 178، ح 17 )
رَاسُ العَقل بَعدَ الایمانِ باللّهِ مُداراةُ النّاس فى غَیر تَرک حَقٍّ.
کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است به شرط آن که حق، ترک نشود.
( تحف العقول، ص 42)
اَلمُؤمِنُ یبدَأُ بِالسَّلامِ وَ المُنافِقُ یقُولُ:حَتّى یبدَا بی
مؤمن ابتدا به سلام می کند و منافق منتظر سلام دیگران است
(کنزالعمّال، ح 778)
اذا رَأَیتَ مِن أَخیک ثَلاثَ خِصالٍ فَارجُهُ: اَلحَیاءُ وَالأَمانَةُ وَالصِّدقُ
هر گاه در برادر (دینى) خود سه صفت دیدى به او امیدوار باش: حیا، امانتدارى و راستگویى
(نهج الفصاحه، ح 205)
اِنَّ مِمّا یزَینُ الاِسلامَ الاَخلاقُ الحَسَنَةُ فیما بَینَ النّاس
خوش اخلاقى در بین مردم، زینت اسلام است.
(مشکاة الأنوار، ص 422)
اِنَّ مِمّا یزَینُ الاِسلامَ الاَخلاقُ الحَسَنَةُ فیما بَینَ النّاس
خوش اخلاقى در بین مردم، زینت اسلام است.
(مشکاة الأنوار، ص 422)
ما عَمِلَ ابنُ آدَمَ شَیئاً اَفضَلَ مِنَ الصَّلاةِ وَ صَلاحِ ذاتِ البَینِ وَ خُلق حَسَن
انسان هیچ کارى بهتر از نماز، اصلاح میان مردم و خوش اخلاقى نکرده است.
(نهج الفصاحه، ح 2651 )
لَو یعلَمُ المُصَلّى ما یغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ
اگر نماز گزار می دانست تا چه حد مشمول رحمت الهى است، هرگز سر خود را از سجده بر نمی داشت
(غررالحکم، ح 7592 )
ثَلاثٌ مَن کنَّ فیهِ جَمَعَ اللّهُ لَهُ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ: اَلرِّضا بِالقَضاءِ وَ الصَّبرُ عِندَ البَلاءِ وَ الدُّعاءُ عِندَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ
کسى که سه خصلت در او باشد، خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او فراهم می کند: خشنودى به مقدرات، صبر در بلا و دعا در سختى و راحتى
(بحارالأنوار، ج 71، ص 156، ح 71)
اِنّا اُمِرنا مَعاشِرَ الاَنبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کما اُمِرنا بِاقامَةِ الفَرائِضِ
ما پیامبران، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شدهایم، به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شده ایم.
(ارشاد القلوب، ج 1، ص 115)
جِماعُ التَّقوى فى قولِهِ تَعالى: «اِنَّ اللَّهَ یامُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ»
عصاره تقوا در این گفته خداوند آمده است: خداوند به عدالت و نیکى فرمان مىدهد.
(کافى، ج 2، ص 82 ، ح 4)
اَلکیسُ صَدیقُهُ الحَقُّ وَ عَدُوُّهُ الباطِلُ
انسان زیرک، دوستش حق است و دشمنش باطل
(غررالحکم، ح 1524)
خَیرُ هذِهِ الاُُمَّةِ النَّمَطُ الاَوسَطُ
بهترین این امت، میانه روها هستند
(بحارالأنوار، ج 4، ص 41، ح 18)
اِنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلمُؤمِنِ اِمتحانٌ وَ لِلانبیاءِ دَرَجَة وَ لِلاولیاءِ کرامَة
بلا براى ظالم مایه ادب، براى مؤمن آزمایش و براى پیامبران مایه ترفیع درجه و براى اولیا بزرگوارى است.
(بحار الأنوار، ج 75، ص 127، ح 9 )
اِنَّ النّاسَ اِلى صالِحِ الادَبِ اَحوَجُ مِنهُم اِلَى الفِضَّةِ وَ الذَّهَبِ
مردم، به ادب (فرهنگ و تربیتِ) درست ، نیازمندترند، تا به طلا و نقره.
(مکارم الأخلاق، ص 17)
بُکاءُ المُؤمِنِ مِن قَلبِهِ وَ بُکاءُ المُنافِقِ مِن هامَّتِهِ
گریه مؤمن از (درون) دل اوست و گریه منافق از (ظاهر و) سرش
(الجامع الصغیر، ح 3156)
لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارُ الفَرَحِ عِندَ المَحزونِ
شادى کردن در حضور غمگین، از ادب به دور است
(غرر الحکم، ح 10875)
مَنِ اتَّقَى اللَّهَ اَحَبَّهُ النَّاسُ
هر کس تقواى الهى پیشه کند، مردم او را دوست خواهند داشت
(کشف الغمه، ج 3، ص 139)
إنَّ حَدِیثَنا یُحیِی القُلُوبَ
به راستی که حدیث ما (اهل بیت) دلها را زنده میکند
(بحارالأنوار، ج 2، ص 144)
لا تَصفُو الخِلَّةُ مَعَ غَیرِ اَدیبٍ
دوستى با شخص بى ادب ، صمیمانه نخواهد شد.
(بحار الأنوار، ج 75، ص 8 ، ح 63 .)
إنَّ اللهَ یُحِبُّ الحَییَّ الحَلیمَ.
همانا خداوند انسان با حیا و بردبار را دوست دارد.
(جهاد با نفس، ح259 )
إیاک وَالهَذَرَ فَمَن کثُرَ کلامُهُ کثُرَت آثامُهُ
زنهار از پُرگویى ؛ زیرا هر که پُرگو باشد ، گناهانش بسیار شود
(غررالحکم و دررالکلم، ح 2637 )
اَلبِطالَةُ تُقِسی القَلبَ
بیکارى ، دل را سخت می کند
(مسند الشهاب، ج 1، ص 188 )
کثرَةُ الدَّین تُصَیرُ الصّادِقَ کاذِبا وَ المُنجِزَ مُخلِفا
بدهى بسیار، راستگو را دروغگو و خوشقول را بدقول مى گرداند.
(غررالحکم، ج 4، ص 592، ح 7105 )
غَضُّ الطَّرفِ مِن أفضَلِ الوَرَعِ
پرهیز از نگاه ناروا ، برترین پرهیزگارى است
(عیون الحکم والمواعظ ،ح 5882 )
رَاسُ الحِکمَةِ مَخَافَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ.
ترس از خدای عزوجل سر حکمت و دانایی است.
(جهاد با نفس ،ح 119 )
مَن عَیرَ اَخاهُ بِذَنبٍ لَم یمُت حَتّى یعمَلَهُ
هر کس برادر [دینى] خود را به گناهى سرزنش کند، نمیرد، مگر آنکه مرتکب آن شود.
(نهج الفصاحه، ح 2920 )
مَن لَم یصلِح نَفسَهُ لَم یصلِح غَیرَهُ
هر کس خودش را اصلاح نکند، نمى تواند دیگران را اصلاح نماید.
(غررالحکم، ح 8990 )
تَزَین للَّهِِ بِالصِّدقِ فِی الاعمالِ
با راست کردارى، خود را براى خدا بیاراى
(تحف العقول، ص 285 )
اَ لعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِسُ
کسى که به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود.
(تحف العقول، ص 356 )
اَلصَّدَقَةُ عَلَى القَرابَةِ صَدَقَةٌ وصِلَةٌ
صدقه دادن به خویشاوندان، هم صدقه است و هم صله رحم
(مسند احمد، ج 4 ،ص 17)
إنَّ الغِنَی وَ العِزَّ یَجُولانِ فإذا ظَفَرا بمَوضِع التَّوَکّل أوطَنَا
ثروتمندی و عزت سیر و گردش می کنند پس هر گاه به موضع توکل دست یافتند در همانجا اقامت می گزینند.
(جهاد با نفس ،ح 99)
اِنَّ المُؤمِنَ وَلىُّ اللّهِ یعینُهُ وَ یصنَعُ لَهُ وَ لا یقولُ عَلَیهِ اِلاَّ الحَقَّ وَ لا یخافُ غَیرَهُ
مؤمن دوست خداست، یاریش مى رساند و براى او کار مى کند و درباره او جز حق نمى گوید و از غیر او نمى ترسد.
(کافى، ج 2، ص 171، ح 5)
بُکاءُ العَبدِ مِن خَشیةِ اللَّهِ یمَحِّصُ ذُنُوبَهُ
گریستن بنده از خوف خدا، گناهانش را از میان می برد
(غررالحکم و دررالکلم، ح 4432)
اِنَّ الحَرامَ لا ینمى وَ اِن نَمى لا یبارَک لَهُ فیهِ وَ ما اَنـفَقَهُ لَم یؤجَر عَلَیهِ وَ ما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّار
به راستى که حرام، افزایش نمىیابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشهاى به سوى آتش خواهد بود.
(کافى، ج 5، ص 125، ح 7)
من اراد الرئاسه هلک
کسی که ریاست را قصد کند هلاک می گردد.
(جهاد با نفس ،ح 503)
اِستَشِر فی أمرِک الَّذینَ یخشَونَ اللَّهَ
در کار خود، [فقط] با کسانى مشورت کن که از خدا می ترسند
(تحف العقول، ص 293)
اِذا اَرادَ اللّهُ بِقَومٍ هَلکا ظَهَرَ فیهِمُ الرِّبا
هنگامى که خداوند بخواهد ملتى را نابود کند، رباخوارى در میان آنان رواج مىیابد.
(وسائل الشیعه، ج 18، ص 123، ح 17)
الله فی عَون المُومِن، مادامَ المُومِن فی عَون اَخیهِ
خداوند در پی یاری مومن است، تا وقتی که مومن در پی یاری برادر خویش است.
(بحار الانوار، ج74 ،ص322)
اِنَّ الِختِلافَ وَ التَّنازُعَ وَ التَّثَـبُّطَ مِن أمرِ العَجز وَ الضَّعفِ وَ هُوَ مِمّا لا یحِبُّهُ اللّهُ وَ لا یعطى عَلَیهِ النَّصرَ وَ الظَّـفَرَ
اختلاف و کشمکش و پشت هم اندازى، از ناتوانى و سستى است و خداوند نه آن را دوست دارد و نه با آن یارى و پیروزى مى دهد.
(بحارالأنوار، ج 20، ص 126، ح 50)
فازَ مَن أصلَحَ عَمَلَ یومِهِ وَ استَدرَک فَوارِطَ أمسِهِ
رستگار شد آنکه کار امروزش را سامان داد و کوتاهىهاى دیروزش را جبران کرد.
(مستدرک الوسائل ، ج 12، ص 151)
اَتـَرعوونَ عَن ذِکرِ افاجِرِ حَتّى یعرِفَهُ النّاسُ؟! فَاذکرُوا الفاجِرَ بِما فیهِ یحذَرهُ النّاسُ
آیا از بردن نام بدکار، براى اینکه مردم او را بشناسند، خوددارى مى کنید؟ بدکار را با اعمال و کردارش معرفى کنید، تا مردم از او برحذر باشند.
(کنزالعمال ، ح 8070)
لاتَختَلِفوا، فَإِنَّ مَن کانَ قَبلَکمُ اختَلَفوا فَهَلَکوا
باهم اختلاف نکنید، که پیشینیان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند.
(کنزالعمال ، ح 894)
قَلیلُ الحَقِّ یدفَعُ کثیرَ الباطِلِ کما اَنَّ القَلیلَ مِنَ النّارِ یحرِقُ کثیرَ الحَطَب
اندکى حقّ، بسیارى باطل را نابود می کند، همچنان که اندکى آتش، هیزمهاى فراوانى را مى سوزاند.
(غررالحکم، ح 6735 )
إذا رَأَیتُمُ المُوءمِنَ صَموتا وَقورا فَادنُوا مِنهُ فَإنَّهُ یلقِی الحِکمَةَ
هنگامى که مؤمن را خاموش و بزرگ منش دیدید، به او نزدیک شوید که حکمت مى آموزد.
(تحف العقول، ص 397)
اَلبَرَکةُ فى مالِ مَن آتَى الزَّکاةَ وَ واسَى المُؤمِنینَ وَ وَصَلَ الاَقرَبینَ
برکت در مال کسى است که زکات بپردازد، به مؤمنان مدد و یارى رساند و به خویشاوندان کمک نماید.
(تحف العقول، ص 172)
مَن جُرِحَ فی سَبیلِ اللَّهِ جاءَ یومَ القِیامَةِ ریحُهُ کرِیحِ المِسک. . . عَلَیهِ طابَعُ الشُّهَداءِ
هر کس در راه خداوند مجروح شود ، در حالى وارد قیامت می شود که بویش چون بوى مشک است . . . و نشان شهیدان را دارد
(میزان الحکمه ، ح 9814)
ما مِن رَجُلٍ تَکبَّرَ أو تَجَبَّرَ إلاّ لِذِلَّةٍ وَجَدَها فی نفسِهِ
هیچ مردى تکبّر یا گردنفرازى نکرد ،مگر به سبب احساس خوارى و حقارتى که در خود یافت.
(میزان الحکمه ، ح 9814)
إنَّ شیعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن کلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ
بی گمان شیعیان ما، دلهایشان از هر خیانت، کینه، و فریبکارى پاک است.
(بحارالأنوار، ج 68، ص 156 )
کثرَةُ المِزاحِ تُذهِبُ البَهاءَ وَ توجِبُ الشَّحناءَ
شوخى زیاد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود.
(غرر الحکم، ح 7126 )
اَلمُؤمِنُ یأکلُ فی مِعاءٍ واحِدَةٍ وَ المُنافِقُ یأکلُ فی سَبعَةِ أمعاءٍ
مؤمن کم خوراک است و منافق پرخور
(وسائل الشیعه، ج 24 ، ص 240)
لا لِباسَ أجمَلُ مِنَ السَّلامَةِ
هیچ لباسى زیباتر از سلامتى نیست
(عیون الحکم والمواعظ، ح 9891)
صِلَةُ الرَّحِمِ تُدِرُّ النِّعَمَ وَ تَدفَعُ النِّقَمَ
صله رحم، نعمتها را فراوان مى کند و سختى ها را از بین مى برد.
(غررالحکم، ح 5836)
إنَّ الرَّجُلَ لَیحرَمُ الرِّزقَ بِالذَّنبِ یصیبُهُ
آدمى، با گناهى که می کند، از روزى محروم می شود
(الأمالى، طوسى، ص 528)
الصَّبرُ صَبرانِ: صَبرٌ عَلی البَلاءِ حَسَنٌ جَمیلٌ وَ أفضَلُ الصَّبرَین الوَرَعُ عَن المَحارم.
صبر بر دو گونه است: صبر بر بلا که نیکو و زیباست و برترین این دو قسم پرهیز نمودن از حرامهای الهی است.
(جهاد با نفس ،ح 163)
إذا أضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَریضَةِ فَارفَضوها
هرگاه مستحبّات به واجبات زیان رساند [و مانع انجام دادن فرایض شود]، آنها را ترک کنید
(تحف العقول، ص 236)
ثَلاثٌ مَن کنَّ فیهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلبَغىُ وَ المَکرُ وَ النَّکتُ
سه چیز است که در هر کس باشد [آثارش] به خود او بر مى گردد: ستم کردن، فریب دادن و پیمان شکنى.
(نهج الفصاحه، ح 1281)
لَیسَتِ العِفَّةُ بِدافِعَةٍ رِزقاً وَ لَا الحِرصُ بِجالِبٍ فَضلاً فَاِنَّ الرِّزقَ مَقسومٌ وَ استِعمالُ الحِرصِ استِعمالُ المَآثِمِ؛
نه پاکدامنى، روزى را از انسان دور مى کند و نه حرص، روزى زیاد مى آورد؛ چون روزى قسمت شده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان مى شود.
(تحف العقول، ص 234)
مَن عَیرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم یمُت حَتّى یرتَکبَهُ
هر کس مؤمنى را بر انجام دادن گناهى سرزنش کند، نمی میرد تا آنکه خود آن گناه را مرتکب شود
(الکافى، ج 2، ص 356)
خَیرُ الکلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم یمِلَّ
بهترین سخن، آن است که قابل فهم و روشن و کوتاه باشد و خستگى نیاورد.
(انوار العلویه، ص 489)
لا تَختَلِفوا، فَإِنَّ مَن کانَ قَبلَکمُ اختَلَفوا فَهَلَکوا
باهم اختلاف نکنید، که پیشینیان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند.
(کنزالعمال، ح 894)
اَلنَّظیفُ مِنَ الثِّیابِ یذهِبُ الهَمَّ وَالحُزنَ وَهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ
لباس پاکیزه غم و اندوه را برطرف مى کند و باعث پاکیزگى نماز است.
(کافى، ج 6 ، ص 444، ح 14)
اَلبَرَکةُ فى مالِ مَن آتَى الزَّکاةَ وَ واسَى المُؤمِنینَ وَ وَصَلَ الاَقرَبینَ
برکت در مال کسى است که زکات بپردازد، به مؤمنان مدد و یارى رساند و به خویشاوندان کمک نماید.
(تحف العقول، ص 172)
لا یدرَکُ العِلمُ بِراحَةِ الجِسمِ
دانش با تن آسایى به دست نمی آید
(غررالحکم و دررالکلم، ح 10684)
مَن غَرَسَ فى نَفسِهِ مَحَبَّةَ اَنواعِ الطَّعامِ، اِجتَنى ثِمارَ فُنونِ الاَسقامِ
هر کس در دل خود، نهال علاقه به غذاهاى گوناگون را بکارد، محصول بیمارى هاى گوناگون از آن مى چیند.
(غررالحکم، ح 9219 )
نَحنُ قَومٌ لا نَأکلُ حَتّى نَجوعَ وَ اِذا اَکلنا لا نَشبَعُ
ما قومى هستیم که تا گرسنه نشویم غذا نمى خوریم و تا سیر نشده ایم دست از غذا مى کشیم.
(سنن النبى، ص 226 )
ابِئسَ القَرینُ الغَضَبُ: یبدِى المَعائِبَ وَ یدنِى الشَّرَّ وَ یباعِدُ الخَیرَ
خشم، بدترین همراه است: عیبها را آشکار، بدیها را نزدیک و خوبیها را دور می کند.
(غرر الحکم، ح 4417 )
اَلنّاسُ اِخوانٌ فَمَن کانَت اُخُوَّتُهُ فى غَیرِ ذاتِ اللّهِ فَهِىَ عَداوَةٌ
مردم برادرند، اما آن که برادرى اش براى خدا نباشد، برادرى وى، دشمنى است.
(بحارالأنوار، ج 74، ص 165، ح 29 )
مَا مِن عِبَادَة أفضَلَ عِندَ اللهِ مِن عِفَّةِ بَطن وَ فَرج.
هیچ عبادتی در نزد خدا برتر از ترک شهوات شکم و فرج نیست.
(جهاد با نفس ، ح205 )
جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
(بحار الانوار، ج78، ص377)
خَمسٌ مِن سُنَن المُرسَلینَ: اَلحَیاءُ وَ الحِلمُ وَ الحِجامَةُ وَ السِّواک وَ التَّعَطُّرُ
پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، بردبارى، حجامت کردن، و مسواک و عطر زدن.
(نهج الفصاحه، ح 1463)
اِتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا زَیناً وَ لا تَکونُوا شَیناً
تقواى الهى پیشه کنید و مایه افتخار و آبرو باشید نه مایه ننگ و شرمندگى
(تحف العقول، ص 488)