پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

تکنیک های موفقیت -دوستی و دوست یابی

دوستی و دوست یابی
ضرورت و اهمیت دوست:
با توجه به این که انسان موجودی اجتماعی است و برای ارائه حیات خویش نیاز به ارتباطات در جامعه دارد. پس انسان در تمام دوران حیات نیازمند به رفاقت و دوستی با دیگران است. انسان ها نه تنها با هم انس می گیرند و با مصاحبت و هم نشینی وسایل شادمانی و شادی یکدیگر را فراهم می سازند، بلکه هر دوستی، به میزان ارتباط و هم نشینی، در روح و روان رفیق خودش نفوذ می کند و بر عقاید، اخلاق، گفتار، و کردار او اثر می گذارد.
بزرگان گفته اند «درباره هیچکس به نیکی یا بدی نمی توانیم قضاوت کنیم، مگر این که دوستانش را بشناسیم. آدمی با صفات همنشینان و دوستان صمیمی اش شناخته می شود. بر این اساس انتخاب دوست و هم نشین برای جوانان از حساس ترین مسائل دوران جوانی است.
امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «عاجزترین مردم کسی است که از نظر دوست یابی عاجز باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستی را که به دست آورده؛ از دست بدهد.»
از این رو بهترین و مناسب ترین دوستان را انتخاب کنیم و همواره دوستی هایمان را مستحکم کنیم و آن را پاس بداریم.
ویژگی های دوست خوب:
این ویژگی ها به ترتیب زیر است.
1- اخلاق خوب و پسندیده
2- صداقت و راست گویی
3- راز داری و امانت داری
4- حسن مشاوره، راهنما و هدایت کننده
5- صبور و تحمل شداید و ناملایمات در کنار دوست
6- تواضع، فروتنی و نداشتن تکبر، غرور و حسد
7- شفقت و مهربانی
8- گذشت و فداکاری
9- همراهی و همدلی و وفاداری
10-انعطاف پذیری
11-جوانمردی و همیاری دوستان سالم
12-دارای رشد عقلانی و دانا
13-با ایمان و تقوا دوری کننده از گناه
14-دست گیری و یاری در حل مشکلات
15-بزرگواری و نجابت
16-اهل خیر و دعوت کننده به نیکی ها
17-دوستی برای خداوند نه مطامع دنیوی
روایت: مردی از امام حسین خواست که دوست و هم نشین وی باشد، امام سه شرط را برایش مطرح نمود و فرمود:
1ـ اول آن که از من ستایش و تعریف نکنی، زیرا من نسبت به خودم از تو آگاه ترم.
2ـ مرا دروغگو ندانی؛ زیرا دروغگو رأی و عقیده درستی ندارد.
3ـ مبادا در برابر من از کسی غیبت کنی.
چون آن مرد شرایط دوستی با آن حضرت را دشوار دید گفت می خواهم از درخواست خود منصرف شوم. امام ـ علیه السلام ـ فرمود: آری هر طور می خواهی انجام بده.
وظایف متقابل دوستان
1ـ احترام متقابل
2ـ درک شرایط همدیگر
3ـ محبّت و ابراز عشق و علاقه
4ـ گذشت و فروتنی در سختی ها و شرایط بحرانی
5ـ همدلی و هم دردی
6ـ مشارکت در حل مشکلات
7ـ صداقت و راز داری
8ـ و ...
شیوه های انتخاب دوست
1ـ آگاهی و شناخت لازم نسبت به فرد مورد نظر (دوست) و خانواده اش. این آگاهی می تواند به شیوه های پرسش و پاسخ از دوستان، همسایگان، همکلاسان، بستگان و آشنایان و غیره ایجاد گردد.
2ـ مشاهدات عینی رفتار های فردی و اجتماعی. این امر می تواند با مشاهدات غیابی و نامحسوس والدین، مربیان و مشاوران، در گروه های هم سن و سال، اردوهای تفریحی، اعیاد و مراسم اجتماعی، میادین ورزشی، مجامع مذهبی و حتی گردهمایی های خانوادگی بعمل آید.
نکته: نقش خانواده بعنوان مشاور دلسوز نمود ویژه ای دارد، به طوری که پدر و مادر می توانند با ایجاد جلب اطمینان و اعتماد به حرف های فرزند خود گوش کنند، با او همدلی نمایند و کمک کنند فرزندشان ندانسته از ناحیه دوستان کج اندیش و کوتاه فکر گمراه نشود. اگر والدین بتوانند خطر رفیقان ناصالح را به جوانان خود بفهمانند و با منطق شیوا و خیرخواهانه آنان را از زیان های جبران ناپذیر معاشرت با عناصر تبهکار آگاه سازند، توانسته اند موجبات خوشبختی و سعادت فرزندان خویش را فراهم آورند.
3ـ آزمودن دوست. راه های زیادی برای آزمایش دوست وجود دارد، از جمله این که مثلاً ببیند در سختی ها و مشکلات چگونه شما را یاری می کند و آیا شما را در چنین روزی تنها می گذارد یا همدل و همراه شما است. و یا مثلاً رفتار و برخورد او در سفر چگونه است، چرا که آدمی در سفر، لباس تکلّف و ریا را از تن خود می کند و آن طور رفتار می کند که واقعاً می اندیشد؛ این جا است که می توان او را به آسانی آزمایش کرد.
عوامل فروپاشی و ترک دوستی:
1- دروغگویی
2- بی احترامی نسبت به یکدیگر
3- استبداد
4- بد زبانی و دشنام
5- عدم درک متقابل
6- کینه توزی و لج بازی، بگو مگو کردن و بحث و مجادله بیش از حد
7- تحقیر و شماتت همدیگر
8- بی توجهی به کمالات همدیگر
9- اسراف و تبذیر
10-حسادت، خساست و تنگ نظری
11-تعارض در احساسات و عواطف همدیگر مثل نفرت در مقابل محبت
12-سخن چینی و عیب جویی
رعایت موارد زیر موجب تحکیم دوستی شما با دیگران خواهد شد:
1- نسبت به نزدیک ترین دوستان خود، وقت شناس باشید.
2- با آن ها صادقانه برخورد کنید.
3- در برخورد با آن ها ادب را کاملاً رعایت کنید.
4- با آن ها مهربان باشید.
5- اشتباهات خود را بپذیرید و در صورت لزوم از آن ها پوزش بخواهید.
6- امکانات خود را در نظر بگیرید و از وعده و وعیدهای بی جا بپرهیزید.
7- راز نگهدار باشید.
8- تا جایی که ممکن است از دوستان وام نگیرید.
9- از آن ها توقع بی جا و بی مورد نداشته باشید.
10-نسبت به آن ها با گذشت و فداکار باشید.
11-در غیاب آن ها به نیکی یاد کنید.
12-زود رنج نباشید و هرچه سریع تر در صدد رفع دلتنگی های خویش برآیید.
13-از شوخی و مزاحی که به شخصیت آن ها لطمه وارد می سازد، اجتناب کنید.
14-عیب های آن ها را با رعایت احترام و در خلوت به آن ها بگوئید.
15-محبت و علاقه خود را همواره ابراز کنید و با آن ها خوش برخورد باشید.
16-هر از چند گاهی به همدیگر هدیه دهید.
17-نسبت به آن ها خوشبین باشید و به نظراتشان احترام قایل شوید.
18-در سختی ها و هنگام بروز مشکل با یکدیگر مدارا کنید.
جمعی از نویسندگان - با تلخیص از کتاب راهنمای آموزش مهارت های اساسی زندگی، ص 64 - 67

تکنیک های موفقیت -آرامش و زیبایی های زندگی!

آرامش و زیبایی های زندگی!
یکی از مهارت های مهم انسان، «مهارت درک زیبایی های زندگی» است. با داشتن چنین مهارتی، زندگی با تمام ابعاد آن زیبا و لحظه لحظه زیستن در آن لذت بخش می شود. افرادی که از درک زیبایی های زندگی بی بهره اند، زندگی در نظرشان تیره و تار و پوچ می نماید و نه تنها از لحظات زندگی خود لذتی نمی برند، بلکه زیستن در این دنیا را غیر قابل تحمل فرض می کنند. مهم درک صحیح از زندگی و رویداد های آن است؛ پس بیایید این مهارت با ارزش را با تمرین کردن راهکار های زیر در خود شکوفا سازیم:
1. زندگی زیباتر از آن است که می بینیید، مهم چگونگی نگرش و زاویه دید شما به زندگی است. عینک سبز زندگی را به چشمانتان بزنید و آن را آنگونه که هست بنگرید؛ با واقع نگری ریشه خیلی از به ظاهر بدی ها و مشکلات به راحتی خشکیده می شود.
2. سعی کنید فلسفه درست آفرینش و هدف صحیح از زندگی را بیاموزید. اهداف کوتاه مدت و دراز مدت خود را مشخص کنید و طبق آن گام های استوار بردارید.
3. با درونگری افکار خود را مورد بررسی قرار دهید و عینک بدبینی را ازچشمانتان بیرون بیاورید. بدانید که ریشه درک نادرست از زیبایی های زندگی خیالبافی ها، سوء ظنها و افکار منفی و نادرست می باشد؛ پس سعی کنید خود را از شر این گونه افکار و تخیلات رهایی بخشید.
4. با خود قرار بگذارید تا همیشه فکر و احساس مثبت داشته باشید. با تمرین و تلقین به نفس بر روی احساسات و افکار مثبت تمرکز داشته باشید. هرگاه تفکر منفی یا احساس غلط سراغتان آمد، سریع فضا را عوضکرده و زیبایی های زندگی و موفقیت ها و نقاط روشن زندگی خود یا دیگران را یادآوری کنید.
5. یک قدم جلوتر از زندگی باشید. نگذارید رویداد ها و اتفاقات زندگی برای شما تصمیم بگیرد و مسیر زندگی شما را تعیین کند؛ بلکه خود برای خودتان تصمیم بگیرید و مسیر زندگیتان را با توجه به توانمندی ها و انگیزه ها به دلخواه مشخص کنید.
6. از زندگی همیشه انتظار خوشی و راحتی نداشته باشید، دنیا مملو از شیرینی ها و تلخی هاست، روزی به نفع تو و روزی علیه توست.
[1] بدانید که اگر قدرت دید وسیع و واقع نگر داشته باشید، این سختی ها و مشکلات را هم زیبا می بینید؛ چرا که سربلندی از این آزمایشات باعث رشد و تکامل شما می شود که دست یابی به سعادت و کمال از بهترین زیبایی هاست.
7. صبور و بردبار باشید. بدانید که پایان هر سختی، گشایش و راحتی است «ان مع العسر یسرا»
[2] پس با تلاش و کوشش خود سختی ها را پشت سر بگذارید، که این خود خیلی لذت بخش است.
8. هر روز به خود وقتی بدهید، برای خلوت، سکوت و فکر و خود و خدای خود را بیش از پیش بشناسید؛ چرا که با خود شناسی، خدا شناسی و جهان شناسی است که توانایی درک بهتر زیبایی های زندگی را پیدا خواهید نمود.
9. استعداد ها و توانمندی های خود را کشف و شکوفا سازید و سعی کنید فرد مفیدی باشید تا احساس رضایت و شادکامی در زندگی داشته باشید.
10. زندگی را سخت نگیرید، زندگی راحت تر از آن است که شما می اندیشید. در زندگی قانع و میانه رو باشید؛ سهل گیر باشید، سهل گیر باشید و ... باز هم سهل گیر باشید؛ و یک جرعه در عشق» را به هر چیزی که انجام می دهید بیافزایید.
11. اجتماعی باشید، صله رحم کنید و با افراد مثبت اندیش و موفق معاشرت کنید. بانی خیر باشید و از دیگران دستگیری کنید.
12. گذشت و فداکاری را سرلوحه زندگیتان قرار دهید. زندگی پستی و بلندی زیادی دارد، با پیدا شدن کوچکترین مشکلی با همسرتان، زندگی را تمام شده فرض نکنید. خطاهای همدیگر را ببخشید و با همسرتان زندگی تازه ای را تجربه کنید.
13. خوش اخلاق باشید و محل زندگی خود را به محل سکونت و آرامش تبدیل کنید و تجربه های تلخ زندگی روزمره را از یاد ببرید.
14. با ایمان و با تقوا باشید، به واجبات الهی عمل و محرمات الهی را ترک کنید و خود را به فضایل اخلاقی بیارایید و با خودسازی از رذایل اخلاقی چون: دروغ، کینه، غیبت، بد زبانی و ... دوری کنید.
15. نگرش خود را به زندگی دنیوی تغییر دهید؛ بدانید که دنیا دار قرار نیست، فانی است و منزلگاه اصلی، جهان آخرت است. هر روز با خود نجوا کنید که «ما از خداییم و به طرف خدا خواهیم رفت» و آسایش و آرامش واقعی در آن دنیاست. مثل برخی ها نباشید که با کوچکترین مشکلی به زمین و زمان بد و بیرا می گویند، بدانید که این عملکرد شما است که ناخوشی ها را ایجاد می کند نه زمانه.
16. سعی کنید همیشه لبخند بزنید و با روی گشاده با دیگران، به خصوص خانواده خود روبرو شوید.
17. همیشه امیدوار باشید و از یأس و ناامیدی دوری کنید که خوره جان ها و ریشه بدبختی هاست.
18. از ذکر و دعا و نیایش برای آرامش و اطمینان قلب و کسب لذت زیبایی های زندگی بهره بگیرید.
19. دست و دلباز باشید و وسیله آسایش و راحتی خانواده را فراهم سازید و از تفریح، ورزشی، مسافرت و سرگرمی های مفید غفلت نورزید.
20. سحرخیز باشید. هر روز که از خواب بیدار می شوید با خود قرار بگذارید که امروزتان مثل دیروزتان نباشد، بلکه یک گام بهتر و برتر از همیشه باشد.
21. انعطاف پذیر باشید. اگر لازم شد، نقشه های زندگی تان را تغییر دهید اما هدف اصلیتان را هرگز فراموش نکنید.
22. خوب نگاه کنید و ببینید چه چیزی در دیگران هست که به آن غبطه می خورید؟ معمولاً این همان چیزی است که واقعاً خواستار آن هستید. باید بدانید نگاه های عمیق و احساسات سازنده می توانند شما را در رسیدن به تمایلات نهفته تان یاری کنند.
23. تغییرات مناسبی که محیط کوچک زندگی شما را دلپذیرتر می کنند آسانند: گلدان کوچکی در اتاق خود بگذارید تا هوای پاک را احساس کنید. صداهای آزار دهنده و اضافی را حتی الامکان قطع کنید تا ذهن شما بیاساید. هر وقت توانستید گلی بخرید. و گاهی اوقات شمعی در هنگام غروب آفتاب روشن کنید، سوختن آرام شمع به شما آرامش می دهد و ....
24. بی خوابی و بدخوابی یکی از مشکلات رایج زندگی خوابگاهی است و این چند نکته می تواند شما را کمک کند: هر شب در ساعت معینی به رختخواب بروید. اگر میسر است قبل از خواب دوش بگیرید. چند ساعت قبل از خواب چای و قهوه ننوشید.
25. به خودتان اجازه دهید که شاد باشید! خوشبختی فقط یک احساس درونی است، کافی است آنرا باور کنید! مرتب با خود بگویید: «من لایق خوشبختی ام» این را بگویید و شاد باشید. برای چیزهایی که دارید همیشه شکرگزار باشید.
26. کاری کنید که دوستتان بدارند: در چشم مخاطب نگاه کنید، ارتباط چشمی از عمیق ترین ارتباطات است. در صحبت کردن خودمانی باشید، تکلف بیش از حد، دیگران را فراری می دهد. با مخاطب خود احساس همدلی کنید و نشان دهید که احساس طرف مقابل را می فهمید.
27. بی برنامه گی عامل هدر رفتن انرژی است.
28. به هرکاری و هر پیشنهادی «بله» نگویید. خوب فکر کنید و از خود بپرسید: آیا واقعاً می خواهم این کار را انجام دهم؟! شما باید «نه» گفتن را تمرین کنید تا به راحتی بتوانید زمام زندگی و عمر خود را به اختیار خود در آورید.
29. یک راه برای رهایی از نگرانی ها آنست که آن ها را بنویسید! نگرانی های خود را بنویسید و سپس آن ها را بخوانید. می بینید که این نگرانی ها آنقدرها هم مهم نیستند و خیلی آسانتر از آنچه که فکر می کنید حل می شوند.
30. پزشکان اعتقاد دارند که آرامش واقعی از پاها شروع می شود. طبیعی است که اگر پا در کفش راحت باشد مثل این است که کفش نپوشیده ایم. و همین مسئله باعث می شود که شما بهتر فکر کنید، بهتر تصمیم بگیرید، بهتر یاد بگیرید و خلاصه آن که آرامش بیشتری داشته باشید.
منابع کمکی:
1- حسین خنیفر و مژده پورحسینی - مهارت های زندگی، ص453
2- جمعی از نویسندگان، معنای زندگی، مجله نقد و نظر، سال هشتم، ش 4 - 1، 1382.
3- اصغر کیهان، راز موفقیت در زندگی (هنر بهتر زیستن)، تهران: نشر مادر، 1384.
4- داریوش عرفانی، اخلاق موفقیت در زندگی، قم: نشر خرم، 1378.
5- دیل کارنگی، رمز موفقیت، ترجمه محمد جواد پاکدل و مسعود میرزایی، تهران: نشر پارسا، 1381.
6- رضا کریمی، راز داشتن زندگی شاداب، قم: نشر نسیم حیات، 1384.
[1]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی،قم: مشرقین، 1379، حکمت 9، ص 625؛ ر.ک: همان،نامه 59،ص 597. [2]. سوره انشراح، آیه 6.

تکنیک های موفقیت -آداب گفتگو با دیگران

آداب گفتگو با دیگران
سخن گفتن، به عنوان یکی از کم هزینه ترین امور، گرچه در بدو نظر بسیار آسان و بی موونه تلقی می گردد؛ اما باید گفت: به کارگیری این نعمت بی بدیل که از امتیازات انسان است، آداب و موازینی دارد که بدون آن نه تنها بهره لازم حاصل نمی گردد، بلکه گاه مشکلات غیر قابل حل و ضایعات جبران ناپذیری نیز به بار خواهد آمد.
بخشی از این آداب که زمینه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ایمن خواهد ساخت، به شرح زیر عرضه می گردد:
1. سخن حق بگویید و با سخن خود حق را بر ملا سازید.
2. از روی علم و آگاهی سخن گفته و هیچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنید: به آثار و پیامد های حرف های خود توجه کنید.
3. شمرده، بدون عجله و با صدای ملایم حرف بزنید.
4. سنجیده و بجا سخن گویید (سنجیده گویی) و حرف بیهوده (لغو) نزنید.
5. سعی کنید تنها به هنگام ضرورت صحبت کنید (کم گویی)
6. مختصر و مفید سخن گویید. (آفه الکلام الاطاله)
7. در نقل سخنان، امانت را رعایت کنید.
8. در مورد اموری که به شما مربوط نیست، حرفی نزنید.
9. هرگز به گناه تکلم نکنید (دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر، شایعه، افشای سر، هتک حرمت، عیب جویی، دشنام، تحقیر، سخنان نیش دار و اختلاف افکنی).
10. در وقت خشم و هیجان، در امور مهم سخن نگویید.
11. هرگز الفاظ و جملات زشت و ناپسند بر زبان جاری نکنید.
12. در سخن گفتن حیا را رعایت کنید.
13. سطح درک مخاطبان را رعایت کنید.
14. در بین صحبت دیگران، حرف نزنید. (شنونده خوبی باشید).
15. بکوشید تا سخنان شما همراه با تشویق دیگران باشد.
16. با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافیان تلقین کنید.
17. نکات مثبت شخصیت افراد را یادآوری کنید.
18. در نقل لطیفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنید و اگر قصد شوخی دارید، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنید.
19. بهتر است در وقت صحبت، چهره ای متبسم داشته باشید.
20. بهتر است در بیان نقاط ضعف دیگران از کنایه استفاده کنید.
21. هیچ گاه بی دلیل کسی را با حرفهایتان نترسانید.
22. در محاورات، فرهنگ مخاطبین خود را در نظر بگیرید.
[1]
23. صادقانه و از روی محبت صحبت کنید.
24. در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنید.
[2]
25. حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنید.
26. وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گویید، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبرید.
27. اشتیاق و آمادگی شنوندگان را برای شنیدن سخنانتان در نظر بگیرید.
28. شایسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنید، سخناتان موجب هشدار و موعظه برای دیگران باشد.
29. سعی کنید سخنان شما، یاد خدا را در دل شنوندگان زنده کند و نیز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنید.
30. از کلمات محترمانه بهره بگیرید. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختیار دارید و ضمیر های جمع مانند: شما، ایشان، و ...)
31. حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنید (جملات تنفر آمیز، یأس آور، حاکی از شکایت و گله، انتقاد آمیر و سرزنش زا).
32. در غیر موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهیزید و در صورت نیاز، حرفتان را با بیانی رساتر تکرار کنید.
33. سعی کنید از جملات امری کمتر استفاده کنید و از زیاد به کار بردن ضمیر «من» بپرهیزید.
34. از آمیختن سخنان خود با اغراق و قسم زیاد خود داری کنید. در صورت نیاز، همراه با دلیل و برهان سخن گویید.
35. از به کارگیری کلمات و عبارات غیر مأنوس و ثقیل بپرهیزید.
36. سزاوار است سخنان شما، همیشه همراه با نقل کلام بزرگان دین و حکمت و حاوی نکات پند آموز باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود.
37. دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گیرید و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهیزید.
[3]
38. در استفاده از کلمات با معانی مشترک، فهم شنونده را در نظر داشته باشید.
39. تکیه کلام های زاید را با تمرین از سخنانتان حذف کنید. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و ...)
40. از پرخاشگری بپرهیزید و با سخن نرم با دیگران گفتگو کنید.
پیوسته در نظر داشته باشید که سخنان شما، حاکی از شخصیت و میزان عقل شماست.
«اللسان میزان الانسان»
[4]

[1]. فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بیان شادی، غم، تبریک، تسلیت و ... دارد که بهتر است این موارد را آموخته و رعایت کنیم. [2]. می توانید در مقابل آیینه تمرین و حرکات نامناسب را اصلاح کنید. [3]. صاحب نظرات فرهنگی، برای بسیاری از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادلهای فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شایسته است طالب محترم این موارد را شناخته و در به کارگیری و ترویج آن بکوشند. [4]. غرر الحکم، 1282.

آیین گفتگو در فرهنگ دین، ص 1 - 5

تکنیک های موفقیت -چگونه بهتر بخوابیم

چگونه بهتر بخوابیم
مقدمه
خواب به عنوان یک پدیده مهم آفرینش تقریبا یک سوم از زندگی هر انسانی را تشکیل می دهد و نه تنها انسان ها بلکه حیوانات نیز برای بدست آوردن آمادگی لازم جهت کار و فعالیتی به آن نیاز دارند. خواب به موقع و به اندازه، راز سلامت و طول عمر انسان می باشد و بهترین وسیله برای آرامش اعصاب و روان است. هم چنان که خداوند متعال می فرماید: و جعلنا نومکم سباتا.
[1] یعنی خواب نعمتی است که آن را مایه آرامش و استراحت شما قرار دادیم. اما آیا به هم خوردن سلامتی است که باعث بد خوابی (اختلال خواب از هر نوع آن) می شود یا بدخوابی است که باعث اختلال در سلامتی می گردد؟ ظاهراً در این حالت نوعی تأثیر دوره ای به وجود می آید به صورتی که اختلال در سلامتی باعث بدخوابی می شود و خواب اولین مسأله ای است که از اختلال در سلامتی متأثر می شود و متقابلا بدخوابی سلامتی را مختل می سازد به این صورت که مقاومت شخص را کاهش می دهد. به هر صورت، نقطه شروع چندان مهم نیست. موضوع با اهمیت این است که بدانیم چگونه از این نعمت الهی بهره مند شویم، و چگونه می توان بر بدخوابی غلبه کرد. که در این خصوص مطالبی را خدمتتان تقدیم می نماییم.
آثار بدخوابی کدامند؟
الف: آثار جسمی؛
1. کاهش مقاومت بدن در برابر انواع سموم، میکروب ها و بیماری ها.
2. کاهش نیروی جسمی، خستگی جسمی، و ایجاد اختلال در گوارش و هضم غذا.
3. اختلال در عملکرد حواس و سیستم قاعدگی.
ب: آثار روانی و عاطفی؛
1. ایجاد اضطراب، پرخاشگری، غمگینی، افسردگی، مشاجرات خانوادگی.
2. منفی نگری و همه چیز را بد و تاریک دیدن، احساس نارضایتی از زندگی.
3. تضعیف اعتماد به نفس و پایین آمدن احساس حرمت خود، مشکل در روابط اجتماعی، پیشرفت و کارآمدی شخصی و صمیمیت.
ج: آثار فکری و ذهنی:
اختلال تفکر، تضعیف قدرت ادراک، ضعف تمرکز، ضعف حافظه و یادگیری.
اختلالات خواب کودکان:
اغلب اوقات مشکلات خواب کودک از بدو تولد کودک بوده و ممکن است در تداوم بیدار شدن برای تغذیه باشد. ممکن است کودک مشکل خاصی نداشته باشد فقط به طور موقتی و عوامل موقعیتی مانند جدایی، تغییر محل خواب، آشفتگی عاطفی و یا بیماری دچار ناراحتی شود.
بنابر این این اختلال باید به دقت مورد توجه و ارزیابی واقع شود. برای تشخیص نوع اختلال باید ابتدا مشخص شود که مشکل از چه زمانی شروع شده و تا چه مدتی ادامه داشته است. و در نهایت با پزشک یا مشاور مشورت گردد.
چگونه می توان خواب راحتی داشت؟
1. رختخواب محل تماشای تلویزیون، مطالعه و یا کار نیست. از رختخواب تنها موقع خواب استفاده کنید.
2. اگر پس از 30 دقیق به خواب نرفتید. سعی در ادامه خواب نداشته باشید. رختخواب را ترک کنید و به کار دیگری مشغول شوید و تا کاملا احساس خواب آلودگی نکرده اید به رختخواب برنگردید. در غیر این صورت نهایتاً محل خواب خود را تغییر دهید.
3. قبل از خواب از روش های آرام سازی، ماساژ یا دوش آب خنک استفاده کنید.
4. همیشه و حتی روز های تعطیل نیز در ساعت معینی بخوابید و بیدار شوید.
5. از چرت زدن در طول روز به ویژه اول شب حتی اگر خسته باشید خودداری کنید.
6. بطور منظم هفته ای 4 ـ 3 بار ورزش کنید. اما اگر ورزش در خواب اختلال ایجاد می کند. در انجام آن بیشتر احتیاط نمایید.
7. از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد، از مصرف کافئین (شکلات، کولا، قهوه، چای، سیگار) و سایر موادری که باعث بی خوابی می شوند، پرهیز کنید.
8. با شکم گرسنه به رختخواب نروید و بلافاصله پیش از خواب نیز غذای سنگین نخورید. سعی کنید همیشه هوای تازه در اتاق جریان داشته باشید.
9. از خواب در محل های پر سر و صدا یا در معرض بو های تند و روشنایی زیاد اجتناب کنید.
بهداشت خواب
الف) برخی از توصیه های اسلامی
1. رفتن به دستشویی: این عمل باعث سلامت جسم و آرامش روان و خواب راحت می شود.
2. نظافت: پاکیزه نمودن اعضای بدن از آلودگی های ظاهری و شستشوی دست ها و صورت قبل از رفتن به رختخواب.
3. انجام وضو: سفارش فراوانی نسبت به انجام وضو هنگام خواب شده به گونه ای که در صورت ناتوانی از وضو، می تواند تیمم کند.
4. قرائت قرآن و دعا: هنگامه خواب، پر کشیدن روح به مرتبه ای عالی است، لذا توصیه به خواندن برخی دعا ها و سوره های قرآن مثل: توحید، تکاثر، واقعه و ... شده است.
5. نحوه خوابیدن: خوابیدن به پشت یا به سمت راست و رو به قبله و پرهیز از خوابیدن به روی شکم.
[2]
ب) توصیه های روانی ـ جسمانی
ـ نکاتی که قبل از خواب باید رعایت نمود:
1. اگر چه فعالیت بدنی فرد را برای خواب آماده می سازد تا در شروع خواب با مشکلی مواجه نشود ولی قبل از خواب نباید فعالیت سنگین و شدید که خسته کننده است. انجام داد.
2. از نظر احساسی و عاطفی باید یک ساعت قبل از خواب، از هر گونه هیجان مثل تماشای فیلم های هیجانی، یاد آوری خاطرات تلخ و ... دوری نمود.
3. مطالعه کتاب به ویژه کتاب های مذهبی (قرآن و ...) که آرام بخش است، مفید خواهد بود.
4. قبل از خواب در مورد مسایل و کارهایی که بایستی فردا انجام داد، نباید فکر کرد. بلکه از قبل و طبق برنامه ریزی نمود.
5. پوشیدن لباس مناسب و آزاد که حساسیت و مانعی برای بدن ایجاد نکند.
6. محل خواب باید جای آرام و بدون سر و صدا باشد.
7. نور، حرارت و رطوبت اتاق خواب مناسب باشد.
ـ رژیم غذایی مناسب
تأثیر تغذیه بر خواب بسیار زیاد است. رژیم غذایی نامناسب یکی از علل اختلال در خواب محسوب می شود. علل بی خوابی در بسیاری موارد همان ناراحتی های گوارشی هستند. از سوی دیگر هرمون های خواب و رویا نیز به کمک پروتئین های مواد غذایی ساخته می شوند. بنابر این ایجاد تغییرات در روش تغذیه بسیار مفید می باشد. از جمله این که:
1. کاهش مقدار کل مواد غذایی به ویژه گوشت قرمز و شکر توصیه می شود.
2. مصرف سبزی و میوه به صورت سالاد، آش یا پوره و همچنین کاهو در اول وعده غذایی مفید است.
3. شیر، پنیر، ماست که به راحتی هضم می شوند، موثر هستند.
4. طریقه غذا خوردن، خوب جویدن غذا و آرامش روحی در موقع غذا برای خوابی راحت بسیار مفید است.
[3]
واقعاً به چه میزان خواب نیازمندیم؟
میزان خواب از هر فردی به فرد دیگر متغیر است و با سن هر فرد نیز رابطه دارد. یک کودک معمولا روزانه پانزده تا شانزده ساعت می خوابد و به همین ترتیب مقدار خواب کاهش می یابد و آن گاه که دوره رشد و نمو پایان یافت مثلا در بیست سالگی حدود هفت تا هشت ساعت خواب مورد نیاز است و در سنین بالاتر مقدار نیاز به خواب کم می شود. پژوهشگران کسانی را که در شبانه روز کمتر از شش ساعت می خوابند «کوتاه خواب» و کسانی که نه ساعت یا بیشتر می خوابند «بلند خواب» می نامند و بر این باورند هم چنان که نیاز به خواب در اشخاص متفاوت است نیاز افراد به خواب در مواقع مختلف متفاوت است. ممکن است در مواقع استرس یا به هنگام افزایش فعالیت های ذهنی نیز به خواب بیشتری احساس شود.
[4]
به خاطر داشته باشید که اگر احساس می کنید هوشیاری و بازده شما در طول روز کاهش نیافته است. می توانید تا حدودی مطمئن باشید که مقدار و کیفیت خوابتان کافی است.
در مجموع می توان گفت: پرهیز از افراط و تفریط در خواب و ایجاد تعادل مطلوب برای آن لازم است و توصیه این است که انسان ساعات ارزشمند عمر خود را به بهانه های مختلف و با خواب بیش از مقدار لازم از دست ندهد و سنت ناب اسلامی، خوابیدن در آغازین ساعت شب و بیداری در صبح گاهان را توصیه می نماید.
منابع کمکی:
1. هاری، پیتر، خواب و بی خوابی، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: نشر گفتار، 1376.
2. جیمز ب . ماس؛ نیروی خواب، ترجمه جهانگیر بهارمت، عطار، 1379.

[1]. نبأ/ 9. [2]. لقمانی، احمد: مجموعه پرسش ها و پاسخ ها درباره خواب رؤیا. تعبیر . قم عطر سعادت 1380. [3]. جیمز ب . ماس؛ نیروی خواب، جهانگیر بهارمت، چاپ اول، 1379، ناشر: عطار. [4]. هاری، پیتر، خواب و بی خوابی، مهدی قراچه داغی، تهران، نشر گفتار. 1376.

مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی- چگونه بهتر بخوابیم، ص 1 - 5

تکنیک های موفقیت -برنامه ریزی جهت اوقات فراغت

برنامه ریزی جهت اوقات فراغت 

 

مفهوم شناسی اوقات فراغت
فراغت در لغت به معنای آسایش، آسودگی، آسوده شدن از کار روزانه و غیر آن معنا شده است.
اصولاً اوقات فراغت فرصت هایی است که انسان مسئولیت پذیر هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نبوده، زمان در اختیار اوست تا با میل و انگیزه شخصی به امر خاصی بپردازد.
[1]
در تعریف اوقات فراغت مفهوم رضایت، انگیزه و عامل انتخاب نقش اساسی دارد. در حقیقت بارزترین ویژگی اوقات فراغت این است که انسان از روی رضایت باطنی و انگیزه شخصی، از میان مجموعه متنوع و گسترده ای از فعالیت ها به اختیار خویش یکی را بر می گزیند.
[2]
ناگفته نماند که اوقات فراغت به معنی بیکاری، وقت آزاد یا وقت مرده نیست، بلکه اوقات فراغت را می توان فرصت هایی دانست که انسان رها از الزامات و وظایف شغلی، مدرسه ای و اجتماعی، آزادانه و از سر رضایت درونی عهده دار نحوه گذران عمر خویش می شود.
اهمیت اوقات فراغت و نقش آن در تکامل انسان
اوقات فراغت در زندگی انسان حساسیت فوق العاده ای دارد و اندکی بی تفاوتی و بی توجهی به آن می تواند آسیب ها و انحرافات فراوان به بار آورد، امام صادق ـ علیه السلام ـ در هشداری می فرمایند: انسان اگر به کاری مشغول نباشد از فرط خوشی و بیکاری و بیهودگی به کارهایی دست می زند که ضررش بر او و نزدیکانش بسیار است.
[3]
بنابر آن چه گذشت در می یابیم که اوقات فراغت بستر مناسبی برای شکل گیری و ظهور رضایت و انتخابگری هر فرد است، امری که لازمه احساس استقلال و خود شکوفایی و تعالی انسان است و این امر به نوبه خود در پیشرفت و کاکرد هر چه بیشتر اجتماع نیز مؤثر است. اگر برنامه های اوقات فراغت با جهت گیری صحیح و سالم انتخاب شود، بسیاری از نابسامانی های روحی و جسمی و اجتماعی درمان یافته و خلاقیت های فردی و اجتماعی را به بار خواهد آورد.
کارکردهای مثبت اوقات فراغت
1ـ فهم مسئولیت پذیری و نقش فرد در سازندگی و اعتلای خویش و نیز شناخت نقاط ضعف و محدودیت های خود دانست. افراد خلاق، علاوه بر این که از هوش سرشار، صداقت، صراحت و انعطاف پذیری برخوردار هستند از اوقات فراغت خود حداکثر استفاده را کرده اند و با آزاد اندیشی و تفکر مسائل مختلف را ارزیابی می کنند.
2ـ سلامت روانی فشارها و خستگی های جسمی و روحی ناشی از اشتغال مستمر و بدون وقفه به کارهای الزامی و اجباری به تدریج زمینه نشاط و شادابی و سرزندگی و تعادل حیاتی فرد را سلب کرده و چه بسا باعث اختلالات روانی همچون افسردگی، اضطراب و بیماری های روان تنی می گردد. در این میان تفریحات سالم عامل مهم مقابله با این اختلالات است.
3ـ شکل دهی شخصیت سالم: ساعات فراغت فرصتی است که انسان می تواند به ارزیابی عملکرد گذشته خویش بپردازد. عادت های ناپسند و زشت گذشته خویش را با رضایت و انگیزه باطنی ترک کند و فارغ از فشارهای روانی و خستگی های روحی و جسمی که در غیر اوقات فراغت همیشه با آن مواجه بوده، و با نشاط و سروری باطنی و روحیه ای عالی با کسب عادات خوب و شخصیت سالم بپردازد.
اساساً می توان در پرتو برنامه ریزی و با توصیه های دینی، به فراغت گوارایی که امام سجاد ـ علیه السلام ـ آن را درخواست می کنند، دست یافت، فراغتی که از ویژگی های زیر برخوردار است:
خداوندا! اگر برای ما فراغتی از کارهای دنیا مقدّر فرموده ای، پس آن را فرصتی همراه با سلامتی قرار ده که در آن رنجی حاصل نشود و ملامتی به وجود نیاید. تا این که فرشتگانی که به ثبت گناهان ما مأمورند با صحیفه ای خالی از گناه از پیش ما بروند و فرشتگان مأمور به نیکی ها، خوشحال از اعمالی که از ما نوشته اند، از نزد ما برگردند.
[4]
عوارض اوقات فراغت
اوقات فراغت به سان شمشیر دو لبه برّانی می ماند که غفلت و بی توجهی یا کم توجهی نسبت به آن می تواند موجب انحراف وسقوط یک فرد یا اجتماع شود. اصولا ً هنگامی که انسان بیکار است زمینه مساعدی برای او فراهم است که دچار انحرافات اخلاقی و رفتاری گردد به همین علت در روایات ما وارد شده است که انسان نباید فراغت محض داشته باشد، چنانچه حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
سزاوار نیست که انسان زمانی داشته باشد که به هیچ کاری مشغول نباشد.
[5]
همچنین اگر برنامه ریزی درستی نسبت به اوقات فراغت انجام نگیرد و سرگرمی ها و تفریحات غیر سالمی برای فرد تدارک دیده شود، و نسبت به گروه هایی که افراد در آن شرکت می جویند، مطالعه ای صورت نگیرد در حقیقت زمینه انحراف فرد را فراهم می آورد.
[6]
بایسته های اوقات فراغت
1ـ برنامه های اوقات فراغت باید هم شادی آفرین، سرگرم کننده و لذت بخش باشد و هم متضمن رشد و کمال انسان.
2ـ این برنامه ها باید سعادت فردی و سلامت اجتماعی را به همراه داشته باشد.
3ـ برنامه های اوقات فراغت باید به گونه ای باشد که در جهت تقویت و تلطیف همه ارزش های اخلاقی و عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، هنری و سیاسی زندگی انسان مؤثر باشد.
4ـ این برنامه ها باید از نوعی تعادل برخوردار باشد و افراط و تفریط در آن مشاهده نشود، برای مثال نباید وقت زیادی را به تماشای تلویزیون اختصاص داد.
5ـ برنامه های اوقات فراغت نباید خلاف شرع و موازین اخلاقی باشند. این معیاری است که اگر رعایت شود جلوی بسیاری از انحرافات و کژروی ها گرفته می شود.
راه های پر کردن اوقات فراغت
1ـ ورزش، در اسلام به ورزش خصوصاً ورزش هایی که علاوه بر تقویت بنیه فردی، به تقویت بنیه اجتماعی یک ملت بینجامد، تأکید شده است. ورزش هایی همچون تیر اندازی، اسب دوانی، شکار و شنا مورد توصیه دین است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرمایند به فرزندانتان شنا و تیراندازی یاد دهید.
[7] در حدیثی دیگر آمده است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برنامه اسب دوانی را در مدینه و در مسافت بین حصبا و مسجد النبی و زیق اجرا نمودند و برای برنده اوّل ودوم و سوم یک درخت خرما جایزه قرار دادند.[8]
2ـ سیر و سفر و گشت و گذار در مناظر زیبا و دیدنی،
سفر برون کرد از طبع ها خامی ها کباب پخته نگردد مگر به گردیدن
(صائب تبریزی)
قرآن مجید ما را به سیر و سفر در زمین و عبرت گیری از عاقبت پیشینیان و نیز تدبر در آیات الهی و آثار خدای سبحان فرا می خواند و می فرماید:
«ای پیامبر به آنان بگو که در روی زمین سفر کنید و سپس بیاندیشید که نهایت کار گناهکاران و مجرمین چه شد»(انعام / 11)
در سوره عنکبوت هم آمده است: در روی زمین سیر کنید تا از آفرینش خدا پی به قدرت او در معاد و حیات آخرت ببرید (عنکبوت/ 20).
پیامبر گرامی اسلام هم سفر را عاملی مهم در تأمین تندرستی می شمارند و می فرمایند: سفر کنید تا صحت و سلامت داشته باشید.
3ـ برنامه های مفید تلویزیونی و رایانه ای، البته والدین باید بر این گونه برنامه ها نظارت داشته باشند.
4ـ بازی با همسالان، البته با نظارت و محدودیت زمانی و با همسالان با تربیت درست و مناسب.
5ـ کارهای دستی، فنی و هنری، این فعالیت ها از قبیل کیت های الکترونیکی، صحافی، سبد بافی، قالب سازی، سفالگری و نقاشی علاوه بر تقویت مهارت های حسی و حرکتی و نیز پرورش قوای تخیلی فرد، زمینه ورود او را به صحنه اجتماع فراهم آورد.
6ـ مطالعه کتاب و نشریات مهم، در این میان وجود کتابخانه ها عامل مؤثری در جذب جوانان به مطالعه و کتاب است. آمار کتابخانه ها و کتابخوان ها در هر جامعه با میزان فرهنگ و رشد و توسعه آن جامعه رابطه مستقیم دارد. بدین منظور علاوه بر کاهش قیمت کتاب و جذابیت چاپ و جلد آن و نیز عنوان های کتاب، ارایه کتاب ها منطبق با نیازهای افراد، و تأسیس، تجهیز و بهینه سازی فضای کتابخانه ها نیز تا حد زیادی می تواند مؤثر باشد.
7ـ پر کردن اوقات فراغت با فعالیت های مذهبی
یکی از اشکال گذراندن اوقافت فراغت، استفاده از آن در جهت رشد و تربیت مذهبی است، در این زمینه باید بر رشد تفکر مذهبی و نیز رشد مهارت های دینی تأکید بیشتری داشته باشیم. دین اسلام برای تفکر و اندیشه ارزش بسیار والایی قائل است. چه خوبست فرزندانمان در جلساتی شرکت کنند که قدرت استدلال دینی آن ها را افزایش دهد و به آنان در مورد نحوه دریافت باورهای دینی کمک کند اوقات فراغت فرصتی است برای رشد مهارت های مذهبی از قبیل قرائت قرآن و ادعیه، درک معنای عبارات دینی، شرکت در مجامع مذهبی و انجام فرایض؛ اگر فرزندان نتوانند آداب مذهبی را با مهارت نسبی انجام دهند موجب دوری تدریجی آن ها از مذهب خواهد شد یکی از توصیه ها در زمینه فعالیت های مذهبی برگزاری جلسات مذهبی خانوادگی است. بهتر است، ساعاتی از هفته صرف برگزاری جلسات دینی از جمله قرائت قرآن در خانواده شود تا با تلاوت آیاتی چند، ضمن بهره گیری از ثواب اخروی، موجبات همدلی بیش تر اعضای خانواده فراهم آید.
شرکت در فعالیت های اجتماعی دینی از قبیل کمک به مستمندان، ملاقات بیماران و افراد سالخورده و از کار افتاده، گردآوری کمک برای افراد نیازمند و غیر آن می تواند فرصت خوبی برای بهره گیری از وقت و نیز رشد فکری و اجتماعی باشد. اگر انسان بدون انگیزه های مادی و سودجویانه و تنها برای رضای خداوند و تأمین خیر و رفاه دیگران کار کند بسیار ارشمند است.
8ـ ارتباط با دوستان و آشنایان و صله رحم
اوقات فراغت فرصت بیشتری را در اختیار می گذارد تا دوستان و آشنایان بیشتر یکدیگر را ببینند و به خصوص دوستان صمیمی مدت زیادتری را در کنار هم بگذرانند. دوستان صمیمی در چنین ایامی چنان غرق در یکدیگر می شوند که هر قدر هم کنار هم باشند باز زمان را کوتاه می یابند و از سپری شدن سریع زمان گله می کنند. نقش دوست در شکل گیری شخصیت و اهداف انسانی و راهی که او در رسیدن به اهداف خویش بر می گزیند، آنقدر مهم است که به یقین می توان آن را از اصلی ترین و مهم ترین عوامل به حساب آورد به همین سبب امام علی ـ علیه السلام ـ می فرمایند: بهترین برادرانت کسی است که تو را به هدایتی رهنمون شود، تقوایی نصیبت کند و از پیروی هوای نفس بازت دارد.
[9]
توجه: هر چند در این صورت باید بر آسیب زایی این گونه ارتباطات نیز توجه داشت چه این که «دوستی و معاشرت با دوستان هم سازندگی است و هم تخریب و ویرانه سازی، هم مایه لذت و شادی است و هم عامل درد و رنج! هم کلید خوشبختی و سعادت است هم بدبختی و شقاوت، هم عامل دینداری و عشق به خداست و هم گریز از دین و روی گردانی از معبود.
[10]
انحرافات اخلاقی و آسیب پذیری های اجتماعی، با اوقات فراغت همبستگی مثبت دارد.
به همین سبب لازم است که والدین، مربیان و رسانه ها، معیارهای صحیح دوست یابی و آداب معاشرت پسندیده و درست را به افراد آموزش دهند. ضمناً باید به گونه ای رفتار کرد که فرزندان حضور بزرگتر ها را پیوسته احساس کنند و آن ها را به طور کلی آزاد و رها نگذاشت.
9ـ گفتگوهای صمیمانه
اوقات فراغت فرصتی است، برای جبران خلأهای ارتباطی بین اولیاء و فرزندان، فرصتی برای گفت و گو کردن با آنان، به ویژه گفت و گو بین پدر و فرزندان، پدری که اغلب بهانه ها و دلایل گوناگونی او را وا می دارد تا زمان زیادی را خارج از خانه سپری کند و بچه ها به تدریج با او بیگانه شوند. پدری که آرام آرام تکالیف را برعهده همسرش می گذارد و حتی برای تقاضای فرزندانش نیز مادر را واسطه نقل و انتقال خواست و جواب آن قرار می دهد. اوقات فراغت زمان خوبی است برای با بچه ها گفتن و از بچه شنیدن.
منابع کمکی:
افروز، غلامعلی- مباحثی در روان شناختی و تربیت کودکان و نوجوانان.
احمد احمدی- روان شناسی نوجوانان و جوانان.
شکیباسادات جوهری - ماهنامه شمیم یاس، خرداد 1385، ش 39، ص 48
[1] . افروز، غلامعلی، مباحثی در روان شناختی و تربیت کودکان و نوجوانان، ص 123. [2] . همان، ص 124. [3] . بحار الانوار، ج3، ص 87. [4] . صحیفه سجادیه، دعای 11. [5] . غرر الحکم، 2684. [6] . احمد احمدی، روان شناسی نوجوانان و جوانان، ص 135. [7] . هندی، کنزل العمال، ح 45342. [8] . مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ص 1196. [9] . غرر الحکم، ح 9485. [10]. بحار الانوار، ج74، روایت 12.

تکنیک های موفقیت -عوامل اتلاف زمان و درمان آنها

عوامل اتلاف زمان و درمان آنها 

 

اهمیت زمان و عمر بر هیچ خردمندی پوشیده نیست، به طوری که هیچ انسان موفقی را در عالم نمی توان یافت که توفیق خود را مرهون بهره وری درست از عمر خود نداند. امام حسین علیه السلام می فرماید: «زیانکار کسی است که لحظه، لحظه عمرش را از دست بدهد»[1]
ریشه اصلی اتلاف زمان در خصلت های فردی ما نهفته است، که باید علل و عوامل آن را شناخت و برای درمان آنها گام های مؤثری برداشت.
برخی از علل و عوامل اتلاف زمان و درمان آنها عبارتند از:
1. بی فکری و عمل زدگی
نداشتن طرح کاری از مصادیق بی فکری است. به منظور دوری از این آفت باید به برنامه ریزی و اولویت بندی کارها پرداخت. در مدیریت زمان، تعیین هدف ها و اولویت های مربوط به کار از مهم ترین امور به شمار می رود، که با توجه به آن می توان از به دام افتادن در امور جزیی و غیر ضروری نجات یافت.
برخی از علل و راه های درمان بی برنامگی
عللدرمان
آشنایی نداشتن نسبت به: اهمیت برنامه ریزی، مراحل و شیوه برنامه ریزی و ملاک های اولویت بندیتوجه داشته باشید هر یک ساعتی که صرف برنامه ریزی مؤثر شود، در مقام اجرا چهار ساعت زمان برایتان ذخیره می کند و نتایج بهتری هم ببار می آورد.
برداشت غلط درباره برنامه ریزی: وقت گیر پنداری برنامه ریزی، احساس موفقیت از بی برنامه گی، تصور به هم خوردن همه برنامه ها به خاطر کارهای غیرمنتظره، برنامه ریزی به کار جنبه انتزاعی می بخشد و....بدانید که اکثر افراد بر اساس همین برداشت های نادرست، وقت خود را تلف می کنند.
مهم ندانستن نوشتن برنامه و انجام دادن کارها بر اساس برنامه های ذهنی. هیچ حافظه ای مصون از خطا نیست، تعیین اولویت های برنامه با روی کاغذ آوردن آسان می شود بدون برنامه مکتوب ساعات روز با هر مسئله کوچک بی اثر،رها و منقطع می شود.

2. بی نظمی:
امام علی علیه السلام می فرماید: شما و تمام فرزندان و اهل بیتم و کسانی را که نوشته من به دست آنها می رسد را به تقوای الهی و نظم در کارها سفارش می کنم.
[2]
فرد نامنظم علاوه بر اتلاف زمان خود باعث اتلاف زمان دیگران نیز می شود. فرد منضبط هیچ گاه کاری را در نیمه راه رها نمی کند، بلکه اهدافی بلند بر می گزیند و با سعی و کوشش آن را به فرجام می رساند.
برخی از علل و راه های درمان بی نظمی
<>
عللدرمان
فقدان اهداف و برنامه صحیح تعیین اهداف در حوزه های اصلی و داشتن برنامه صحیح
عدم پیگیری برای کارهای خود مهلت تعیین کنید و برآوردهای دقیق از انجام کار داشته باشید، برای خود جریمه قرار دهید.
ناتمام گذاشتن کارهاپیش از کنار نهادن کارها، آن ها را به اتمام برسانید. به هر کاری یک بار بپردازید و در همان بار اول آن را تمام کنید.
آشفتگی و به هم ریختگی محل کار و تحصیلراه حل کلی، پدید آوردن سیستم منسجم و به هم پیوسته ای است که بر اساس آن هر چیزی جای مخصوص خود را بیابد.
بی نظمی شخصی خود را به نظم وادارید تا کنترل مؤثر وظایف برایتان میسر شود. در برخورد با اطلاعات، به نحو منظم و روشمند عمل کنید و مکرر در مکرر به خود بگویید که آدمی منظم و مرتب هستید و در این راه بکوشید.
ضعف جسمانی و خستگی (سرحال نبودن)در برنامه زندگی خود تغییر و تحول ایجاد کنید (غذا، خواب، نگرش، تفریح و ورزش، دوستان و...)
R1R2
یادآوری: هدف شما باید آن باشد که فکرتان را از هر چیز دیگری جز آن چه روی آن کار می کنید، پاک سازید. لوازم مهم و ضروری را همیشه به صورت منظم در دسترس قرار دهید. فضای کار و مطالعه را چنان سامان دهید که کارها با توجه به اولویت آنها در برابرتان قرار گیرد.

3. تنبلی[3] و بی حوصلگی:
امام باقر علیه السلام می فرماید: «من از کسی که در امور دنیویش تنبلی کند بیزار هستم، زیرا کسی که در امور دنیایش تنبل باشد در امور مربوط به آخرتش تنبل تر است.»
[4]
امام علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «شاخصه تنبلی به تأخیر انداختن کار است»
[5] فرد تنبل چون اهل کار نیست، حتی هدف های قابل دسترس و آسان را دست نایافتنی می بیند و به همین دلیل اوقات خود را به بطالت می گذراند.
برخی علل و راه های درمان تنبلی
عللدرمان
عوامل گرایشی مانند: عدم تمایل به قبول زحمت یا ناراحتی، ترس از شکست، عزت نفس کم، افسردگی، ملالت، خجالت، احساس تقصیر و... باید در خود نگرش مثبت ایجاد کرد و به خود تلقین نمود (تلاش می کنم، فراد یعنی هرگز، مهم امروز است، تنبلی مانع موفقیت است، خواستن توانستن است.
موانع شناختی مانند: اطلاعات ناکافی، مشخص نبودن اولویت ها، تردید داشتن، مطمئن نبودن درباره مسئله و ناتوانی در درک اقدام به جا و به موقع، تفکر منفی، هدف های مبهم و ...علت مسامحه کاری خود را شناسایی کنید، برای خود برنامه ریزی دقیق داشته باشید، مسائل را تجزیه، خرد و تحلیل نمائید، اقدام کنید، توجه داشته باشید که انسان های موفق دفع الوقت نمی کنند، تنبل نیستند و تنبلی را مانع موفقیت می دانند.
شرایط محیط یا عوامل خارجی مانند: سر درگمی، نبود تشکیلات، سرو صدا، فشار کاری بیش از اندازه و....ابزار و مواد لازم را تهیه کنید، محل کار و فعالیت علمی خود را مرتب و منظم نمائید،دمای محل کار را بین 20 تا 26 درجه نگهدارید، عوامل حواس پرتی را با مهندسی محیط حذف کنید، تمرکز خود را روی یک هدف یا یک فعالیت قرار دهید و از انجام کارهای پراکنده پرهیز نمائید.
موانع جسمانی موجود بر سر راه مانند: خستگی، استرس، بیماری، ورزش نکردن، بی تحرکی در طول روز، پشت میز نشستن و .... هر روز یا یک روز در میان 20-15 دقیقه ورزش کنید و بدانید تنها ورزش پایان هفته نه تنها کافی نیست، بلکه از جهاتی مضر است، تغییر حالت دادن در نشستن و راه رفتن و تنفس کردن، به حالت آرام در آمدن، 20-15 دقیقه خواب در میان روز، توجه به برنامه غذایی مخصوصاً مصرف قند، توجه به صبحانه کامل، تلقین و ....

4. پذیرش درخواست ها و خواهش ها: (تعارف بی جا و رودربایستی)
تعارف بی جا و رودربایستی داشتن در حقیقت یک نوع دروغگویی است. وقتی فرد نمی تواند و یا نمی خواهد کاری را انجام دهد و آن کار را بپذیرد، باعث اتلاف زمان، سرمایه ها و تضییع حقوق دیگران خواهد شد.
مرحوم مجلسی در بحارالانوار از کتاب دعوات راوندی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت کرده که فرمود: وقتی از رسول خدا (ص) چیزی را می خواستند چنانچه اراده اش بر انجام آن کار تعلق می گرفت، می فرمود: «آری» و اگر نمی خواست آن را انجام دهد سکوت می کرد و هرگز کلمه «نه» را بر زبان جاری نمی ساختند.
[6]
برخی علل و راه های درمان پذیرش درخواست ها و خواهش ها
<>
عللدرمان
تمایل به خشنود کردن دیگراناولویت کارهای خود را مرور کنید و بدانید که پذیرش هر کار جدید زیر پا گذاشتن آن اولویت هاست
کسب توانایی از تقاضاهای دیگرانخود را بیش از حد ضعیف نشان ندهید. بر تلاش هایتان اتکا کنید
بی اطلاعی نسبت به شیوه های نپذیرفتن به دقت گوش کنید و دریابید که از شما چه چیزی خواسته می شود، قبل از گفتن «بله» تا ده را بشمارید، دلایل خود را بیان کنید، اگر قصد نپذیرفتن دارید این کار را با قاطعیت و ادب انجام دهید، با پاسخ متزلزل امید کاذب در قلب درخواست کننده ایجاد نکنید، راه حل ها و جایگزین های تازه ای عرضه کنید.

5. تسویف و اهمال کاری: (کار امروز را به فردا افکندن)
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «ای ابوذر از اهمال کاری نسبت به اهداف خود برحذر باش زیرا تو امروزت را در اختیار داری نه آینده ات را»
[7]
تسویف منجر به سنگین تر شدن بار فرداها می شود و نگرانی از کارهای مانده و دشواری انجام آنها به مرور زمان، منجر به بیماری های عصبی و یا بی تفاوتی نسبت به امور می شود، و به دنبال آن بی نظمی و عدم تعهد نسبت به مسؤولیت ها رخ می دهد. و از همه مهم تر فرصت ها از دست می رود.
برخی از علل و راه های درمان تسویف
عللدرمان
اعتقاد به اینکه من تحت فشار بهتر کار می کنم توجه داشته باشید این تصور یک توجیه محض است، برای انجام کار و مطالعه خود مهلت زمان مشخص کنید، بر شروع کار به جای پایان آن تأکید کنید، قاطع باشید و اولویت ها را مشخص کنید.
ترس از شکستباید به توانایی ها و امکانات و استعداد خود توجه بیشتر نمود.
فقدان علاقه به موضوع درسی، یا فردی خاصبه موضوع مورد علاقه خود بپردازید، به عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه توجه داشته باشید.
عادت به انجام امور ساده و سپس به تعویق انداختن امور دشواروقتی که در اوج انرژی روزانه خود هستید، کاری را که مهم تر است انجام دهید، توجه داشته باشید که کار کنار گذاشته شده ممکن است حیاتی تر بوده باشد و با تأخیر آن خسارت بزرگی متحمل شوید.
6. ناآشنایی و بی اعتمادی به توانایی ها و استعدادهای خویش
این حالت منجر به عدم توانایی در تصمیم گیری و وسواس در عمل می شود. جرأت لازم برای اجرا از دست می رود. بیشتر زمان افرادی که دارای تصویر منفی از خود هستند به سرزنش خود میگذرد و به علت روحیه منفی در کارها، بی انگیزه بوده و به اتلاف زمان در هر کار می پردازند. فرد باید خود را با میزان توانی که دارد بپذیرد.(لیس للانسان الا ما سعی)
در مقابل آگاهی از توانایی ها و استعدادهای خود و نگرش نسبت به خود مزایای زیر را در بر دارد:
اشتیاق را تحریک می کند. خلاقیت را زیاد می کند و شخصیت انسان را به نحو احسن شکوفا می سازد.
برخی از علل و راه های درمان نا آشنایی و بی اعتمادی به توانایی ها و استعدادهای خویش
عللدرمان
عقده حقارتخود را بهتر ببینید از طریق: بهتر کردن پوشش آرایش مو و ظاهر حفظ تندرستی تصویر ذهنی مثبت از خود داشتن
در نقش انسان موفق بازی کنید
پیچیده و شلوغ بودن برنامه های کار و مطالعه تا می توانید ساده کنید مسایل را ساده کنید:
(مسائل و مشکلاتی که در رابطه با اموال، اشخاص، تعهدات و.... دارید یا ساده کنید).
عوامل منفیاز عوامل منفی جدا شوید (مشکلات را به خداوند واگذارید خود را سرگرم کنید. هرکار را به موقع خودش انجام دهید. ورزش کنید. به خنده و شوخی متوسل شوید. زندگی را ساده تر کنید. فکرتان را روی مسائل مثبت متمرکز کنید. به دیگران کمک کنید. وقت خود را با یک دوست بگذرانید).
7. تلاش بیش از حد
امام علی علیه السلام می فرماید: «کار کمی که ادامه یابد، از کار زیادی که ملال آور باشد، امید بخش تر است.»
[8]
پذیرفتن و پرداختن به کارهای مختلف بیش از توان منجر به بیماری های جسمی و روحی می شود. بنابراین هر کس باید توجه به توان و ظرفیت خویش قبول مسؤولیت نماید.
برخی از علل و راه های درمان تلاش بیش از حد
عللدرمان
اعتماد بیش از حد به خود (من از عهده انجام هر کاری بر می آیم)از خود بپرسید چه چیزی را می خواهید ثابت می کنید. واقع گرا باشید. عاقبت اندیش باشید. خودتان را هلاک نکنید.
ناتوانی در نپذیرفتن درخواست هااز پذیرفتن مسؤولیت صرفاً به خاطر مورد تحسین واقع شدن خودداری کنید.
تخمین نادرست از انجام کار در محدوده زمان بدانید که هر کاری بیش از آن چه می پندارید نیاز به وقت دارد (زمان کار، زمان تنفس، 20 درصد زمان تخمینی)
ناتوانی در واگذاری امور به دیگران اگر کارها را بیشتر بر عهده بگیرید، بدین جهت که فکر می کنید شخص دیگری قادر به انجام آن نیست، بی تردید در انبوه کارها غرق و در انجام کارها دچار اشتباه خواهید شد.
8. خستگی
فرد خسته، کارآیی کمتری خواهد داشت. خستگی مستقیماً بر میزان وقت، حوصله، خلاقیت و پشتکار و ... فرد تأثیر می گذارد. افرادی که فکر می کنند با کار ممتد و بدون استراحت کافی می توانند کار بیشتری انجام دهند در اشتباه هستند؛ زیرا خستگی حالتی است که سبب کم شدن کار بدنی و فکری می شود.
برخی از علل و راه های درمان خستگی
عللدرمان
بی میلی و بی علاقگی به کار و مطالعه و خستگی هنگام مطالعه انگیزه خود را مرور کنید. به خود تلقین مثبت بکنید. به خواندن شعر مورد علاقه بپردازید. کتاب های مورد علاقه تان را بخوانید. در وقت مطالعه تغییر حالت بدهید. به نقطه نا معلوم نگاه کنید. با صدای بلند مطالعه کنید.
خستگی اعضای بدن و به دنبال آن خستگی فکری تفریح سالم و منظم، تحول در خواب و خوراک و ... ورزش در هر روز یا یک روز در میان بطور منظم 15-20 دقیقه، پس از یک یا دو ساعت مطالعه در روی زمین دراز بکشید و کلمه راحتی را در مغز خود مجسم کنید و خود را لمس نمائید.
تشویش، اضطراب، عجله و نگرانی باید عوامل آن را شناسایی کرد و از چرخه کار حذف نمود.
بی نظمی، بی برنامگی، پرخوری، کم خوابی، ضعف چشم، سطحی مطالعه کردن
تلقین های منفی توانایی ها و استعدادهای خود را مرور کنید، خود را بشناسید.
9. عدم توانایی در تصمیم گیری و تصمیم گیری نادرست:
امام علی علیه السلام می فرماید: «هر کس تصمیمش بد باشد تیرش به خودش بر می گردد»
[9] قدرت و سرعت در تصمیم گیری از شاخصه های مهم برای مدیر است، ناتوانی در تصمیم گیری باعث اتلاف وقت خود و دیگران می شود. کسی که عادت دارد در هر موردی خود را کوچک بشمارد و در هر کاری با ضعف و بی قدرتی اظهار نظر کند، ضعیف و محجوب بار می آید.
برخی از علل و راه های درمان عدم توانایی در تصمیم گیری
<>
عللدرمان
روشن نبودن جوانب کار با افراد موفق، آگاه و با تجربه مشورت کنید.
دو دل بودن بهترین راه رسیدن به هدف را بررسی کنید، سپس نسبت به انجام آن کار تصمیم بگیرید.
وابستگی به دیگران اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه باید انجام دهید.
ترس از عاقبت کار از تعلیل و وقت گذاری بیهوده جداً خودداری کنید. با تصمیم گیری های کوچک، خود را در تصمیم گیری قوی تر کنید.
10. رفاه زدگی آلاینده:
رفاه طلبی و پرداختن بی حد و اندازه به امور رفاهی، انسان را از اهداف مهمتر و والاتر باز داشته و از این طریق بسیاری از فرصت ها از دست خواهد رفت.
منابع کمکی:
1- اسلامی، سعید؛ مدیریت کاربردی وقت. بی جا، بی تا، 1373.
2- بلس، ادوانس؛ روان شناسی تنبلی. ترجمه: مهدی قراچه داغی، تهران: نشر دایره، 1379.
3- معاونت تربیتی ـ فرهنگی مؤسسه امام خمینی(ره)، مدیریت برنامه ریزی و زمان، قم: مرکز انتشارات، 1385.
4- چایمن، الودون، نگرش مثبت و نحوه بهبود آن. ترجمه: غلامعلی سرمد، تهران: مرکز آموزش بانکداری، 1368.
5- حقیقی، محمد علی؛ الگویی برای تنظیم وقت مدیریت. تهران؛ نشر عالم، 1377.
6- لی ورت، لوار؛ مدیریت زمان. ترجمه تألیف: غلامرضا خاکی، تهران: سازمان بهره وری، 1375.
7- مکنزی، الک؛ مدیریت بهره وری از زمان. ترجمه: محمد رضا رضاپور، تهران: معارف 1374.

[1] . معانی الاخبار، 243. [2] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج17، ب47، ص50. [3] . تنبلی یعنی به تعویق انداختن انجام کاری که باید همین حالا انجام شود. (دوانس بلس، ترجمه مهدی قراچه داغی، روان شناسی تنبلی، ص 14) [4] . محمد ری شهری، میزان الحکمه، ج 8، ص 393. [5] . غرر الحکم، 4471. [6] . سید محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ص 70. [7] . بحار، ج77، ص 75 و الحیاه، ج 1، ص 359. [8] . نهج البلاغه، قصار الحکم، کلمه 278. [9] . غرر الحکم، 8315.

تکنیک های موفقیت -سرگردانی در اهداف و برنامه ها

سرگردانی در اهداف و برنامه ها 

 

اگر به قصد مسافرت به یکی از دفتر های فروش بلیط اتوبوس، قطار یا هواپیما مراجعه کنید، نخستین سوال فروشنده بلیط از شما این است که: «مقصد شما کجاست؟» تا شما این پرسش را به درستی جواب ندهید بلیطی برای شما صادر نمی شود. و اگر با اصرار شما و بدون اعلام مقصد، بلیطی را به شما بدهد احتمال این که شما با این بلیط به مقصد مورد نظر برسید بسیار بعید است هر چند که احتمال رسیدند شما به مقصد وجود دارد ولی هیچ کسی به این شیوه بلیط درخواست نمی کند. اما متأسفانه بسیاری از انسان ها با ارزش ترین، بزرگترین و مهمترین سفر خود یعنی سفر زندگی را بدون توجه به هدف و مقصد اعلای زندگی سپری می کنند!!!
ـ هدف را با آرزوهایتان اشتباه نگیرید!
برخی انسان ها، آرزوها و رؤیا های خود را با هدف اشتباه می گیرند و بدین علت در برخورد با مشکلات و حوادث ناگوار، معمولا روحیه خود را از دست می دهند و همواره از ناراحتی های پیش آمده گلایه کرده و ناله سر می دهند.
ـ هدفتان را در زندگی مشخص کنید
اگر کسی هدف مشخص داشته باشد و با انگیزه ی روشن زندگی کند، در مقابل مشکلات و حوادث نامساعد تسلیم نشده و موانع را با شهامت، تلاش فراوان و صبوری و شادابی، یکی پس از دیگری از پشت پای خود بر می دارد.
ـ طبق اهدافتان عمل کنید
افراد موفق پس از تعیین هدف یا اهداف مشخص و شفاف، با عمل و پشتکار، به آرمان ها و حتی رؤیا های خود واقعیت می بخشند.
ـ هدف را همیشه در ذهن مجسم کنید
در حقیقت اولین گام برای رسیدن به هدف توجه به هدف است. هدف همیشه باید در ذهن مجسم باشد و جزء باورهای در دسترس و همیشگی انسان قرار گیرد.
ـ اهدافتان کاملا روشن، مشخص و دست یافتنی باشد.
گروهی از انسان ها هدف یا اهدافی برای خود در نظر گرفته اند، اما این اهداف آن قدر نامشخص، کلی و در هم هستند که به راحتی نمی توان راه رسیدن به آن را بدست آورد. این گروه آنقدر سرگرمی، مشغولیت، گرفتاری و مشکلات برای خود درست کرده اند که فرصت اندیشیدن به هدف های خود را ندارند تا جایی که گویا هدف، از ذهن و آگاهی آنان محو گردیده است.
از طرف دیگر این افراد آن قدر آرزو های دور و دراز دارند که جز خستگی روحی و جسمی چیزی عایدشان نمی شود، زیرا هدف آنان کاملاً مشخص نیست و علیرغم کار و تلاش فراوانی که انجام می دهند، نتیجه مطلوب بدست نمی آورند. گاهی چنان این خستگی در وجود آنان رخنه می کند که حتی شور و شوق و میل به زندگی را که یک امر فطری و طبیعی است، از دست می دهند.
ـ نسبت به خود و اهدافتان تفکر مثبت داشته باشید
آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز به آن می اندیشیده است. در حقیقت هر کسی نویسنده، تهیه کننده و سازنده افکار و تصاویر ذهنی خود می باشد و همواره بر این اساس عمل می کند.
ـ به توانایی و کارایی خود ایمان داشته باشید
دسته ای دیگر از انسان ها هدف مشخصی در زندگی دارند و از شور و شوق نیز برخوردارند، اما به علت آن که درباره توانایی و کارایی خود عقاید محدودی دارند، عملا اقدامی متناسب با هدف صورت نمی دهند و بنابر این خواسته های آنان تحقق نمی یابد، یعنی به هدف نمی رسند. این گروه امید دارند که بخت به آنان روی آورد و فرشته اقبال دستشان را بگیرد و آنان را به علم، ثروت، عزت و ... برساند و از یک زندگی آرام و لذتبخش بهره مند گردند و حال آن که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و اگر هم بر خلاف قانون مندی های این جهانی چنین اتفاقی رخ دهد، چون برایش زحمت نکشیده، قدر آن را نمی داند و از دست خواهد رفت.
ـ برای دست یابی به اهدافتان تلاش و جدیت کنید.
افراد موفق لزوما شایسته ترین، سالم ترین و باهوش ترین ها نیستند. بلکه کسانی هستند که با انگیزه عالی تلاش و جدیت و با استفاده از تمامی امکانات موجود و همچنین ثبات و دوام و خستگی ناپذیری در جهت تحقق اهداف مشخص شده خود، گام بر می دارند و گام به گام به هدف نزدیک می شوند و سرانجام زندگی علمی و عملی خود را به شاهکاری بزرگ تبدیل می کنند. و به صورت تصاعدی بر موفقیت های آن ها افزوده خواهد شد.
گام های دست یابی به موفقیت
موفقیت یک امر تصادفی نیست بلکه برای موفقیت روش ها و شیوه های منطقی وجود دارد. این شیوه ها در دسترس همه قرار دارد به گونه ای که همه می توانند از نیروی معجزه آسا و شگفت انگیز درون خویش بهره برده و به انسان هایی موفق و برتر تبدیل شوند. این انسان ها به طریق زیر چهار مرحله یا گام را پشت سر می گذارند تا به آن چه که می خواهند، برسند.
گام اول:
هدف خود را مشخص کرده و می دانند دنبال چه چیزی هستند و چه می خواهند و نتیجه دلخواه را پیش بینی می کنند.
گام دوم:
قدم های عملی بر می دارند، یعنی عملاً مشغول به کار می شوند و در راه رسیدن به هدف حرکت می کنند.
گام سوم:
می دانند که فعالیت های انجام گرفته همیشه آن ها را به نتیجه مطلوب نمی رساند. لذا پیوسته راه های منتهی به هدف و نتایج را کنترل و بررسی کرده و آن چه که آن ها را از هدف دور می سازد از سر راه بر می دارند.
گام چهارم:
در تغییر رفتار انعطاف دارند و در مقابل شیوه های غلط مقاومتی از خود نشان نمی دهند. و پس از این که متوجه شدند فلان راه آنان را به مقصد مشخص شده نمی رساند، در صدد کشف راه جدید بر می آیند تا در آن مسیر حرکت کنند.
یاد آوری:
1. انسان های برتر، سرمشق و شکست خورده ها، عبرت دیگران هستند. افراد موفق می دانند که هیچ کس از شکم مادر «برنده» یا «بازنده» زاییده نمی شود. برنده یا بازنده بودن، نتیجه تفکر و کردار خود ماست.
2. عزم و اراده انسان با انگیزه او همبستگی مثبت دارد. هر چه انگیزه انسان عالی تر و مشخص تر باشد، عزم و اراده او بر انجام امور راسخ تر خواهد بود.
برای اعتلای انگیزه نیز باید نخست هدف والای زندگی را به روشنی و به طرز حکیمانه مشخص کرد.
3. حال ببینیم چه هدف هایی را دنبال می کنیم، همچنین در یابیم چه هدفهایی را باید دنبال کرد تا ضمن نجات از سرگردانی و گم گشتگی، راه موفقیت و رسیدن به اهداف از قبل تعیین یافته را پیروزمندان طی کنیم. طبعاً پیروزی، مستلزم صبر و استقامتی است که در آغاز راه و در تداوم حرکت به سوی هدف و پس از آن در پاسداری از ارزش های متعالی به کار می بندیم. اما این که هدف والای ما در زندگی چیست مقوله دیگری است که در فرصت مناسبتری باید به آن پرداخت.
نکته: روانشناسان مهارت هدف گزاری و تعیین هدف را امروزه جز مباحث مهارت های زندگی به افراد مشتاق موفقیت آموزش می دهند.
منبع کمکی:
- سرگردانی، مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی (ره).

تکنیک های موفقیت -نشاط و معنویت

نشاط و معنویت 

 

هر کس ممکن است برداشت خاصی از مفهوم «نشاط» داشته باشد و متناسب با آن برای تحصیل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش کند، امّا تعریفی که با رویکرد دینی از نشاط سازگاری داشته باشد این است که فرد در زندگی خود احساس رضایت و سعادتمندی داشته و از سلامت روانی برخوردار باشد. طبق این تعریف، سؤال در واقع برمی‎گردد به اینکه چه کار کنیم تا در زندگی، احساس رضایت و سعادتمندی داشته و سلامت روانی خود را حفظ کنیم.
عمده‎ترین عواملی که نشاط انسان را در زندگی از وی سلب می‎کند و باعث اضطراب، افسردگی و انواع اختلالات روانی در فرد می‎شود. افتادن در دام غرایز، احساس پوچی و بی‎معنایی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است.
[1]
بنابراین نشاط خود را در زندگی باید در مسایلی جستجو کنیم که بتوانید این عوامل بحران‎زا را کنترل کند. به اعتقاد بسیاری از روان شناسان مهم‎ترین عاملی که می‎تواند عوامل بحران‎زای زندگی را کنترل کند و زمینه نشاط و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز مذهب و اعمال و رفتار مذهبی نیست. پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و افسردگی به سوی دین و مذهب روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم.
اسلام دین شادی و نشاط
چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس رضایت، شادی، ‌نشاط و تحرک است. دقت در این احکام، جدا از عنصر رضایت که شادمانی همیشگی را تضمین می‌کند، نشان‌دهنده رفتارها و اعمال شادی بخش و نشاط‌آور است. اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، رفتارها و اندیشه‌های شادمانه زیستن را القاء می‌کنند. با صحه‌گذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظه‌های شادی کردن برای انسان‌ها است.
دستورات اجتماعی اسلام برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت، خدا موجب گسترش دوستی‌ها، محبت‌ها، و همدلی‌ها بین انسانها می‌شود. وقتی انسانها به همدیگر خدمت می‌کنند، جو محبت و رضایت و شادمانگی در جامعه حاکم می‌شود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگی خود در آن جامعه، لذت می‌برند.
مؤمن، شادترین انسان
از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار گلایه و شکوه و ناله نمی‌کند. دنیا را محل ماندن نمی‌داند، و یک توقفگاه موقت به حساب می‌آورد. سختی‌ها را تحمل می‌کند. و در انتظار وصال پروردگار، لحظه‌ها را با احساس رضایت و شادمانی سیری می‌کند. و خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و شادمانگی مؤمن، عاشقانه او را دعوت به بهشت مخصوص خود می‌کند. و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم می‌زند؛ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی
[2]
- توصیه هایی برای شاد زیستن:
1. با یاد خدا به زندگی نشاط بدهید:
از نظر اسلام زندگی که در آن یاد و ذکر خدا وجود نداشته باشد، هیچ لذّت و نشاطی ندارد. خداوند در قرآن کریم می‎فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً»
[3] هر کس از یاد خداوند روی بگرداند، زندگی سخت و دشواری خواهد داشت. دوری از یاد خدا زندگی را دشوار و یاد خداوند زندگی را برای انسان با نشاط می‎سازد. این نشاط در زندگی ناشی از آرامش روانی است که با یاد خدا حاصل می‎شود خداوند می‎فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[4] همانا با یاد خدا دلها آرامش می‎یابد. تبیین روان شناختی این مسأله آن است که یاد و ذکر خدا فرد را از امیال و تکانشهایی که برای او استرس و فشار روانی ایجاد می‎کند، باز می‎دارد و سبب می‎شود که به جای توجه صِرف به لذت‎های دنیوی به تقویت رابطه با خدا و تقرُّب به او توجه کند. بروز مشکلات برای چنین فردی وی را از هدف اصلی باز نمی‎دارد[5] و چون خود را در مسیر رشد و تکامل معنوی احساس می‎کند، از زندگی لذت می‎برد. بنابراین یکی از راه‎های اصلی دستیابی به نشاط بیشتر در زندگی آن است که همیشه و در هر حال به یاد خدا باشیم.
2 . توکل به خدا:
توکل به خدا، زیربنای یک زندگی شادمانه و توأم با احساس سعادت و خوشبختی است. انسانی که به خدا توکل می‌کند، با قدرت تمام در مقابل مشکلات می ‌ایستد و هرگز احساس شکست و نگرانی نمی‌کند. اگر در کارها و برنامه‌های خود،‌ توکل به خدا داشته باشیم، هم به موفقیت قابل توجهی دست می‌یابیم و هم طی کردن مسیرهای طولانی و سخت موفقیت‌، برای ما‌ آسان و عملی می‌شود. انسانهایی که به خدا توکل می‎کنند در انجام کارهای سخت و بزرگ،‌کمترین فشارها را احساس می‌کنند و در برابر تندباد حوادث مانند کوهی استوار و مقاوم هستند. توکل، کلید در توفیق الهی است. انسانی که به خدا توکل می‌کند هر لحظه تحت عنایت و لطف بی‌کران خدا قرار می‌گیرد.
3. توسل به معصومین و اولیای خدا را فراموش نکنید:
یکی دیگر از عوامل دستیابی به نشاط بیشتر در زندگی توسل به معصومین - علیهم السلام - و اولیای خدا است.
4 . به ارزشها پایبند باشید:
پایبندی به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک می‌کند و همچنین شادمانگی را پایدار می‌سازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی می‌کند. و به طرف پوچی‌گرایش پیدا می‌کند. احساس پوچی، یکی از علل اساسی افسردگی‌ها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ریشه است.
و احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بی‌برنامه نمی‌تواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بی‌اعتقاد و فاقد ارزشهای متعالی نیز نمی‌تواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید.
5 . از زندگی خود راضی باشید:
رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه زیستن است. افرادی هستند که دارای موفقیت، ثروت و امکانات زیادی هستند ولی همواره از زندگی ناله می‌کنند. این افراد احساس شادمانگی نمی‌کنند. ولی افرادی هم هستند که جزء فقیرترین مردم هستند و مشکلات زیادی در زندگی‌ دارند ولی شاد زندگی می‌کنند. چون از زندگی راضی هستند. پس، شادمانگی انسان صد در صد، وابسته به داشتن‌ها و یا نداشتن‌ها ، نیست بلکه تنها وابسته به رضایت یا عدم رضایت از روند زندگی است. رضایت از زندگی و روند آن، شادمانگی را تضمین می‌کند. علت نارضایتی انسان از زندگی، انتظارات خودساخته، است هر کسی انتظاری از روند زندگی و سرنوشت خود دارد، ولی وقتی اتفاقات مطابق میل انسان، پیش نمی‌رود، احساس نارضایتی می‌کند.
بنابراین، به جای این که از اتفاقات زندگی شکایت کنیم، سعی کنیم با استفاده از قلب و عقل خود به زیبایی زندگی کنیم و قوانین هستی را رعایت نمائیم. این را نیز بدانیم ناملایمات زندگی نمک یک زندگی مطلوب و شاد است و انسان عاقل از این سختی‌ها هم برای شیرین و شادمان کردن زندگی استفاده می‌کند.
6 . امید و تصویری زیبا از آینده داشته باشید:
اگر انسان بتواند تصویرهای ذهنی خود را مدیریت کند و بجای تصاویر در هم و برهم، آشفته و منفی، تصاویری زیبا از آینده بسازد، احساسی شادمانه خواهد داشت.
آنچه تاکنون در عرصه روانشناسی و تجارب زندگی، به اثبات رسیده است، این است که: «آینده را تصاویر ذهنی انسان می‌سازند. یعنی انسان هر انتظار و تصویری از آینده داشته باشد، به نوعی همان انتظار و تصویر تحقق خواهد یافت.
امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر می‌خواهیم از زندگی لذت ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم. این امید (تصویر مثبت از آینده) است که انسان را زنده نگه می‌دارد. بنابراین، باید تصویری زیبا از آینده بسازیم و همواره امیدوار باشیم و آینده را آن گونه که دوست داریم مجسم نماییم. و باور کنیم که روز به روز، موفق‌تر، ‌شادتر و خوشبخت‌تر می‌شویم.
7. در زندگی هدفمند باشید:
هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین می‌کند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز می‌گردد. انسان بی‌هدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد.
بعضی‌ها هدفمندی و هدف‌یابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر می‌دانند. ولی اکثراً اینها در زندگی موفق نمی‌شوند. بایستی آرزوها شفاف و مشخص و تعریف شده باشد. آرزوی بزرگ بسیار خوب است ولی بایستی در درجه اول، بر اساس بزرگی آرزو، انرژی و توان لازم را مهیا کنیم و در درجه دوم، آن آرزو برای ما مشخص و شفاف باشد‌، که در این صورت حتماً موفق خواهیم شد.
تصمیم قطعی برای رسیدن به یک هدف بسیار زیبا و مقدس، نباید شادکامی انسان را از بین ببرد، چون انسان وظیفه‌ای جز عمل کردن ندارد. ما باید تلاش خود را برای رسیدن به بهترین اهداف انجام دهیم. اگر به آن اهداف برسیم، احساس شادمانی خواهیم کرد و اگر نرسیم غیر شاد خواهیم بود. بنابراین لازم است انسان در زندگی، ‌اهداف مشخص و شفافی داشته باشد.
8. خوشبختی خود را باور کنید:
بزرگترین مشکل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کرده‌اند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را. انسانی که خود را باور کند، می‌تواند شاد زندگی کند‌. ما باید باور کنیم که می‌توانیم خوشبخت بشویم و خوشبخت و شاد هستیم. چون ما خوشبخت و شاد آفریده شده‌ایم، باور کنیم که زندگی زیبا و لذت بخش است. باور کنیم که سرنوشت تابع اندیشه‌های زیبای ماست، باور کنیم که خدا، عاشق ماست. و مهربانترین است.
9. برنامه‌ریزی و نظم در زندگی را فراموش نکنید:
نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ می‌کند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفق‌تر و شادتر هستند. اهمیت نظم آن قدر زیاد است که امام علی ـ علیه السّلام ـ به فرزندان خود می‌‌فرمایند: شما را به دو چیز توصیه می‌کنم، اول تقوای الهی، دوم ، نظم در کارها. امروزه در دانش مدیریت، به برنامه‌ریزی تأکید جدی می‌شود و هیچ فعالیتی بدون برنامه ریزی و عمل به آن برنامه، نتیجه‌ای مثبت نخواهد داشت. انسانهایی که با برنامه عمل کنند، هم موفقیت و پیروزی را در آغوش خواهند کشید و هم زندگی شادمانه خواهند داشت.
10. با تشریفات زائد و غلط خود را به زحمت نیاندازید:
راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و غلط به زحمت و عذاب می‌اندازند، همانقدر از شادمانگی دور می‌شوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت می‌کنند. سنتها و آداب اگر در مسیر فطرت پاک الهی انسان باشند، بسیار نیز عزیز و قابل احترام هستند، ولی تشریفات زائد و غلط اصلاً قابل قبول نیستند. هر چه زندگی پیچیده‌تر و تشریفات بیشتر می‌شود. تنشها و فشارهای روحی شدت می‌یابد. بنابراین، اگر زندگی شادمانه‌ای می‌خواهیم، باید تشریفات زاید را کنار گذاشته و خیلی راحت و خودمانی زندگی کنیم.
11. صداقت و راستی داشته باشید:
صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب می‌کند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا می‌سازد. انسانهای صادق، لحظه‌های شادمانه‌ای را تجربه می‌کنند و از لحظه لحظه زندگی لذت می‌برند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است. یکی از زیباترین پیامهای دین زیبای اسلام، صداقت است. انسان صادق، از همه گرفتاریها و مشکلات نجات پیدا خواهد کرد. ریا، نفاق، دوروئی و تظاهر شایسته مقام الهی انسان نیست. و مطمئناً انسان را رسوا می‌سازد.
اگر انسان حتی در مقام دشمنان خود صادقانه رفتار نماید، به نفع‌اش تمام خواهد شد، انسان صادق، قابل اعتماد است. بنابراین اگر در همه اعمال و زندگی خود، صداقت را پیشه کنیم همواره زندگی شادمانه‌ای خواهیم داشت و هم چنین مورد احترام همه انسانها خواهیم بود.
12. از بیکاری بپرهیزید:
بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید می‌کند. بنابراین همه نهادها و سازمانهای دولتی باید مشکل بیکاری را حل کنند. فعال و مشغول بودن یکی از راههای شاد زیستن است. و از نظر امام علی ـ علیه السّلام ـ بهترین تفریح، کار است. هم بایستی وقت خود را با فعالیت و مشغولیت معنی‌دار و مفید پر کنیم و هم کمک کنیم دیگران از بیکاری، نجات پیدا کنند تا جامعه‌ای شاد و فعال داشته باشیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد که انسانهای فعال و مشغول، بسیار سالم‌تر و شادتر هستند.
13. داوری مثبت داشته باشید:
داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است. اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، ‌عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. بلکه در همه موقعیتها، احساس شادمانگی خواهد کرد و با همه انسانها شادمانه خواهد زیست ن: 632 م .
14. توجه به سیره بزرگان و الگوهای جامع:
با مطالعه و بررسی شیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی اهلبیت - علیهم السلام- و نیز علما و بزرگان، به روشنی در می یابیم که همانگونه که آنها اهمیت به عبادات و واجبات الهی داشتند در کنار آن اهتمام ویژه ای به نشاط و امور جانبی و تفریحات سالم داشته اند. اینجاست که می توان جامعیت دین مبین اسلام را جستجو نمود و به این حقیقت پی برد که تعای و تکامل روح در پرتو توجه به تمامی جوانب و نیازها است که هر کدام اگر در حد و شان خود انجام شوند قطعا آثار مبارکی به دنبال دارد.

[1] . محمود میرنسب، بررسی رابطه توکل به خدا... با اضطراب و افسردگی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 1379، ص 57ـ20. [2] . فجر، آیه 27 الی آخر. [3] . طه، 124. [4] . رعد، 28. [5] . امان الله خلجی موحّد، روان درمانی با کلام آسمانی، شهر اندیشه، چاپ اول، 1379، فصل اول و سوم.

حسن منتظری- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

تکنیک های موفقیت -تقویت اراده

تقویت اراده 

 

خواستن و همّت و اراده، آن قدر مهم است که گفته شده، خواستن، توانستن است، یعنی این که اگر کسی علاقمند به انجام کاری باشد در مقابل سختی ها و مشقت های آن مقاومت می کند، پس گویا که از همین الان به مقصد و مقصودش رسیده است. یا در اشعار می خوانیم:
- همّت بلند دار که مردان روزگار از همّت بلند به جائی رسیده اند
- همّت اگر سلسله جنبان شود مور تواند که سلیمان شود
نقش همّت و اراده در زندگی
هر کس به جائی رسیده (چه مقامات معنوی، چه مادی) از شاهرا همّت و اراده قوی رسیده است. دانشمندان، ره آوردهای علمی خود را نتیجه نیروی اراده می دانند. مرتاض های هندی که به قدرت های عجیبی دست یافته اند و در مکتب یوگائیسم در ورزش، آثار چشم گیر داشته اند و صاحبان کرامت که به مقامات والای معنوی و انسانی رسیده اند همه و همه اهمیت آن را گوشزد کرده اند، هر چند که در مسیر حرکت و مقصد و هدف با هم تفاوت دارند.
امروزه روان شناسان برای این که بیماری روانی را از چنگ بیماری هایی مثل پریشانی فکر، وسوسه، عدم تمرکز فکر و توجه، ضعف حافظه، افسردگی، کینه، غم و ... نجات دهند، سعی دارند نیروی اراده و همّت را در آن ها تقویت نمایند.
[1] خودسازی و جهاد با نفس که جهاد اکبر معرفی شده است، در پرتو نیروی اراده حاصل می گردد. در میدان جهاد و رزم حقیقت، شجاعت همان اراده و همّت پولادین است. با این حال انسان عاقل همّت خود را صرف آخرت می کند تا هم در دنیا و هم در آخرت به لذت و کمال مطلوب و پایدار برسد.
داشتن اراده قوی در تمامی مراحل زندگی نقشی اساسی در تعیین سرنوشت، هویت یابی وکمال و سعادت انسان دارد، روان شناسان معتقدند که اراده مظهر شخصیت انسان است.
[2] اگر فردی اراده قوی داشته باشد، شخصیت او در نظر دیگران شخصیت استوار و شکست ناپذیر بوده و در تحولات و طوفان های زندگی دچار تزلزل و شکست نخواهد شد.
راه کارهای تقویت اراده
برای این که بتوانید اراده قوی داشته باشید و برنامه هائی را که مد نظر دارید به اجرا در آورید، برنامه ای که در ذیل معرفی می شود اجرا نمایید:
1. تواناییهای بالفعل و بالقوه خود را بشناسید؛ موقعیت خانوادگی، اجتماعی، شغلی، وضعیت جسمانی و حالات روانی و به طور کلی شرایط زندگی و شخصیت خویش را به دقت مورد ارزیابی و مطالعه قرار دهید.
2. هدف های دراز مدت خود را مشخص کنید؛ از خود بپرسید: می خواهم چه نوع زندگی داشته باشم؟ دوست دارید زندگی شما در ده سال آینده چگونه باشد؟ زندگی خانوادگی، اجتماعی، هدف های شغلی و علاقه مندی های خود را مورد توجه قرار دهید.
3. هدف های فرعی و کوتاه مدت را نیز تعیین کنید؛ اگر هدف دراز مدت را بدون هدف های فرعی یا جزیی تر انتخاب کنید، نمی توانید تصمیم بگیرید و لذا ناامید می شوید. وقتی اهداف جزیی و فرعی شما مشخص شد، به ترتیب اولویت به آن ها بپردازید، پس از مدتی وقتی شاهد پیشرفت خود بودید، انگیزه در شما ایجاد می شود که برنامه خویش را ادامه دهید، و با این روش می توانید هم اراده قوی داشته باشید و هم اراده خویش را تقویت کنید. اگر اهداف جزیی را در نظر نگیرید، نمی دانید که کار را از کجا شروع کنید، لذا هیچ وقت نمی توانید تصمیم بگیرید که آن کار را شروع کنید و به مرور زمان اراده شما نسبت به آن کار از بین می رود.
4. تصمیم گیری؛ پس از آن که اهداف و توانمندی های خویش را مورد مقایسه و ارزیابی قرار دادید، و برنامه ای را در نظر گرفتید که شما را به اهدافتان نزدیک می کند، در اجرای آن تصمیم و قاطعیت داشته باشید. برخی از افراد، در اتخاذ تصمیم، دچار وسواس و تردید می گردند، در نتیجه این گونه افراد دچار وسوسه و خیالات واهی شده از گرفتن تصمیم که یکی از مقدمات اراده است، باز می مانند. در برابر این عده، گروه دیگری وجود دارند که دچار شتابزدگی در تصمیم هستند، این اشخاص در اتخاذ هر نوع تصمیمی بی مطالعه و دقت و بدون تعیین اهداف و شناخت توانمندی های خود، فوراً تصمیم می گیرند، زود اراده کرده و زود هم پشیمان می شوند، عیب این عده این است که گیج و بی فکر بوده هیچ نوع تفکر و تأملی در کارشان وجود ندارد.
علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «به فکر و تأمل خو کن، زیرا تو را از گمراهی نجات داده، کردار و رفتارت را سامان می بخشد.»
[3] در مورد دیگر می فرماید: «شتاب کننده در کارها خطا می کند، گرچه زمام آن کار به دست او باشد.»[4]
پس یکی از گام های اساسی در داشتن اراده قوی و موقعیت در زندگی این است که انسان در ابتدای هر کار تفکر و تأمل کند، اهداف خویش را معین کند، توانایی هایش را با دید واقع بینانه شناسایی نماید و آن گاه بدون تردید و وسواس بیش از حدّ، تصمیم گیری کند.
البته باید توجه داشت که: چه بسا خود فرد به تنهایی نتواند اهداف و توانایی های خود را بشناسد، در این صورت می بایست از پدر و مادر، افراد با تجربه و متخصص مشورت بگیرید.
5. استواری و پایداری در تصمیم؛ یکی از مراحل اساسی دست یابی به اراده قوی، استواری و پایداری در تصمیم است، سعی کنید در هر کاری که تصمیم می گیرید پایدار باشید؛ البته این نیاز به تمرین دارد. ابتدا از کارهای کوچک و جزیی شروع نمایید، مثلاً تصمیم بگیرید در طول یک هفته هر روز مسیری را که چندان طولانی هم نیست، پیاده بروید.
6. تمرکز بخشیدن به کارها؛ یکی از اموری که در تقویت اراده مؤثر است؛ تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون زندگی است، باید از پراکنده کاری هایی که موجب به هدر رفتن نیروهای شما می شود جداً بپرهیزید.
7. تلقین؛ شیوه دیگری که در تقویت و استحکام اراده مؤثر است؛ تلقین به نفس است، به خود تلقین نمایید که اراده و توان این کار را دارید، در این صورت شکست مفهومی ندارد.
[5]
8. توجه به فوائد همّت و اراده بالا (در دنیا و آخرت)و توجه به ضررهای دنیوی و اخروی قدرت اراده.
9. مطالعه احادیثی که همّت بالا را ستوده اند؛ و مطالعه زندگی افراد موفقی که با همّت بالا به مراتب والائی رسیده اند. و دیگر این که بدانیم که همّت بالا از هوش و عقل قوی، کارآمد تر است. کما این که این امر در زندگی بیشتر افراد برجسته مشخص است.
[6]
10. آگاهی و شناخت؛ بین همّت و یادگیری و آگاهی همبستگی بالایی وجود دارد.
[7] مثلاً فردی که می داند که سعادت او در انجام دستورات الهی است، بیشتر از کسی که کورکورانه اعمال عبادی انجام می هد. در مقابل مشقات و سختی های آن ایستادگی می کند. یا بچه ای که نمی داند که چرا در زمین کشاورزی باید کار کند، کمتر از پدرش برای امرار معاش و ... زحمت می کشد. پس با یادگیری و آگاهی باید انگیزه را بالا برد که موتور پیشرفت و حرکت در کارهاست.
11. تمرین و پرورش روح و روان؛ همان گونه که تمرین باعث رشد و تقویت اندام جسمانی می شود. با پرورش روح و تمرین اراده می توانیم آن را تقویت نمائیم.
[8] البته ناگفته نماند که پرورش جسم و روح با هم بسیار مفید و کارآمدتر است، چرا که این دو بر هم اثر می گذارند.[9]
12. تنظیم جسم:
الف. اهمیت تغذیه، حذف خوراکی های مسموم که باعث کار پر مشقت درونی بدن می شوند که مستلزم صرف نیروی عصبی زیادی است. چون اکثر شکست های اراده ناشی از کمی تولید نیروی عصبی است. (غذای مسموم مثل سیراب و شیردان، کله پاچه، گوشت های پرچرب، کنسروها، شیرینی های خامه دار و شکلات زیاد. مواد غذایی توصیه شده مثل: سبزی تازه، پنیر سفید، خیار، کاهو، شلغم، هویج، برنج، سیب زمینی، اسفناج، میوه های خام و پخته.)
ب. اهمیت ورزش: با ارتباطی که روح و جسم با هم دارند و اثراتی که در هم دارند، با تقویت جسم و ورزیدگی آن، روح و روان آدمی نیز تقویت می یابد. ورزش باعث پاکسازی خون و اکسیژن دهی کافی به آن است. برای تقویت اراده ورزش هایی که به تمرکز بیشتر نیازمندند مثل ورزش یوگا و .... سودمندترند.
ج. دوش آب نسبتاً سرد (اگر حساس هستید، این امر باید تدریجی صورت گیرد یعنی آهسته آهسته دمای آب کمتر شود) این دوش باعث تحریک محرک های محیطی و تنظیم کارکرد عروق می شود.
13. تنظیم خواب: با خواب مناسب توانائی برای اندیشیدن، احساس و عمل کردن به حداکثر میرسد و فقدان برنامه صحیح خواب سبب فرسوده شدن انسان می شود. افراط و تفریط در میزان خواب هردو مضر است.
14. تغییر ارادی افکار: تمرکز روی یک شیء که کمتر به آن انس داریم، هرگاه فکر از آن شیء فرار کرد، دوباره با تمرکز به آن شیء فکر را مهار کنیم، این کار باید طوری صورت گیرد که فکر تنها به آن مشغول شود، هرگاه احساس خستگی کردید، کمی استراحت کنید، بعد دوباره شروع کنید. این تمرین بهتر است، هر روز و در ساعت مخصوص و جای کم سر و صدا صورت گیرد، و مدت آن ده دقیقه باشد بهتر است صبح و شب قبل از خواب صورت گیرد.
15. تمرین تنش زدائی: تنشزدائی به معنی استراحت تنها نیست. مثلاً صبح ها یک ساعت زودتر از خواب برخاستن، در بوستانی نشستن یا به راهپیمایی در جاده ای خلوت پرداختن و به مغز خود استراحت دادن.
16. بررسی وضع خود به طور گاه به گاه: اصلاح خطاهای گذشته، توجه به عواقب ناراحت کننده اشتباهات و عواقب تکرار آن.
17. پرهیز از عادات بد: چرا که کسب آن آسان است، ولی نجات از آن بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است. پس باید از ابتدای راهی که به آن ختم می شود، مسیر خودمان را عوض کنیم، مواد مخدر، دوستان ناباب.
18. کسب آرامش: خشم، عصبانیت، پریشانی تأثیرات زیان بخشی دارند و در واقع زالوهای حقیقی نیروی عصبی ما هستند که بستر شکست و سستی اراده می باشند. با آرامش می توانیم از این زیانها مصون باشیم، برخی از راه های آرامش:
18ـ 1. تنفس عمیق: باعث تضعیف هیجان های نامطلوب می شود.
18ـ 2. تأکید مثبت: استفاده از جملات مثبت تأکیدی، مثل من آرام و آسوده ام، اراده من قوی است و تکرار این جملات چون مغز این جملات را می گیرد و در ناخودآگاه تبدیل به باور می کند.
18ـ 3. عادت به مقاومت؛ همیشه توجه داشته باشیم که قطرات پی در پی آب می تواند سنگ محکم را سوراخ کند.
19. تأثیر دوستان: از افراد و دوستانی که افکار منفی القاء می کنند، دوری کنید و با افراد بلند همّت ارتباط نزدیک داشته باشید.
20. استعانت از عبادات و تزکیه نفس: مهم ترین راه تقویت و همّت و اراده، عبادات هستند، عباداتی که از طرف خداوند حکیم و بی نیاز و دلسوز برای ما واجب شده است و هدفی والاتر از تقویت همّت و اراده دارند و انسان با انجام آن به مقام قرب الهی می رسد. اگر در نماز، روزه و ... دقت کنیم لحظه لحظه آن را یک تمرین اراده و همّت می یابیم و این هوسبازها و افراد ضعیف النفس و اراده هستندکه نمی توانند مثلاً روزه بگیرند و بهانه های واهی و مختلف می گیرند. در واقع با تقوا و تزکیه نفس قدرت تسلط بر نفس و مالکیت نفس بالا می رود و این یعنی همان اراده و بر عکس گناهان مثل اسب چموش صاحب خود را به هر طرف می برد.
[10]
21. ریشه یابی ضعف اراده خود: مهم ترین راه تقویت همّت و اراده این است که ضعف و اراده خود را ریشه یابی کنیم. گاهی مواقع این بی ارادگی نوعی بیماری است (مثل وسواس هایی که با دارو درمان می پذیرد) گاهی بی ارادگی به خاطر غرق شدن در لذت نامشروع و حتی مشروع دنیایی است، گاهی از محیط به انسان سرایت می کند (در محیطی زندگی می کند که افراد آن اراده و همّت پایینی دارند) و گاهی منشأ ارثی دارد؛ مثل برخی از بیماران روانی و گاهی دو یا چند عامل باعث این امر شده اند که مشاوره های اخلاقی روان شناسی و پزشکی می تواند راه گشا باشد.
22. اعتماد به نفس داشته باشید. خود را بشناسید و به توانایی های خود ایمان بیاورید.
23. پرهیز از بلند پروازی: برای تمرین همّت بالا و اراده قوی حتماً از مراحل پایین شروع کنید. بلند پروازی در ابتدا می تواند باعث دلسردی و یأس شود.
24. استفاده از قرارداد مشروط با خود: برای تقویت اراده می توان از قرارداد مشروط مثل نذر، عهد و پیمان، استفاده کنید.
[11] مثلاً با کسی که برای شما خیلی محترم است، مطرح کنید که من باید این کار را انجام دهم و شما چون میدانید که نمی توانید از سخن خودتان نزد او برگردید، مجبور به انجام آن کار می شوید یا نذر کنید که اگر من فلان کار را انجام ندادم، باید این قدر پول به فلان فقیر یا مکان مقدس بدهم و یا مبغلی پول نزد کسی بگذارید. (پول یا چیزی که برای شما با ارزش است) بگوئید اگر این کار را نکردم این چیز برای شما.
25. حتماً از کلمه بعداً، بعداً این کار را می کنم، پرهیز کنید. مطمئن باشید بعداً به این زودی نمی آید. از همین حالای حالا استفاده کنید چون بعداً واقعاً دیر است.
نکته 1. توجه داشته باشید که امروزه بحث قدرت اراده بر خویش جزء ابتدائی ترین بحث های اراده است. از بحث های مهم اراده، بحث قدرت اراده فرد بر دیگری است که در این رابطه بحث های زیادی هم مطرح شده است (تلقین ذهنی، تله پاتی، هیپنوتیزم.... ) یعنی به فرد القاء می کنند که چنین کاری را انجام دهند مثلاً پزشک بیمار هیپنوتیزم شده خود را برای انجام عمل جراحی آرام می کند.
[12]
نکته 2. گفته روان شناسان: روان شناسان جدید اعتقاد دارند که هر اندیشه گرایش دارد که به عمل تبدیل شود و ضرب المثل قدیمی ها می گوید: هر چه از راه روح وارد شود از عضله ها خارج می شود، پس راه اندیشه با افکار بلند و همّت بالا را باز بگذارید.
[13]
نکته3: ایجاد انگیزه و علاقه قسمت عمده موفقیت در هر کاری است، بولوم در مثلثی بیان داشته که در هر کاری برای موفقیت نیاز به سه ضلع: «1. شناخت، 2. محبت وعاطفه، 3. عمل و کار» دارد که نیمی از موفقیت در هر کاری مرهون علاقه و محبت است، محبت به خود کار، محبت به صاحب کار (شخصی، عمومی و ...) محبت به همکاران و ... دیگر این که باید متوجه باشیم که برای تقویت اراده، ما باید از مجموع راه کارها استفاده کنیم و کلی نگر باشیم و از سوئی باید دقت داشته باشیم که ظرفیت و استعداد و ذوق فرد در هر کاری مهم است، مثلاً همت بالا داشتن در آموزش ریاضی، برای کسی که استعداد ریاضی ندارد، نتیجه خوبی ندارد و چه بسا باعث افسردگی، یأس و.... شود. ولی ممکن است همین فرد با همّت بالا در رشته مورد علاقه خود به درجه بالائی از آن رشته نائل آید. امّا چیزی که همه ظرفیت آن را دارند و از همه ما خواسته شده دوری از گناه و تزکیه و انجام واجبات الهی است.

[1] . محمّد آل اسحاق خوئینی، اسلام و روان شناسی، چ صدر، 1369، ج1، ص 384. [2] . مجید رشید پور، چگونه باید بود، انجمن اولیاء و مربیان، چاپ دوم، 1369، ص14. [3] . در آمدی بر غرر الحکم، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1373، ج4، ص 294. [4] . همان، ج1، ص 321. [5] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: پل زاکو، غلبه بر کم رویی، ترجمه: حسین بنی احمد، ققنوس، چاپ سوم، 1380، فصل پنجم (اراده استوار). [6] . برای مطالعه بیشتر: محمد رضا شرفی ، دنیای نوجوان، انتشارات تربیت، چاپ چهارم، 1376، ص 250 به بعد. [7] [8] . شهید مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات صدر، ص 320. [9] . جمعی ازنویسندگان، روانشانسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، چاپ مهر، ج اول، ص 256، با کمی تغییر. [10] . همان، ص 275. [11] . اسلام و روان شناسی، ج1، ص 384. [12] . مقدمه ای بر نظریه های یادگیری، ترجمه دکتر علی اکبر سیف، تهران، نشر دوران، 1379، ص 139 (اقتباس). [13] . همان، ص 121، اقتباس.

محمدحسین قدیری- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه