پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

آسیب شناسی خود ارضایی

آسیب شناسی خود ارضایی
مقدمه
طغیان جنسی یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین مسائلی است که اکثریت مردم ـ به خصوص نسل جوان ـ با آن درگیرند. چه، این مسأله عامل مهم و زیر بنای انحراف و انحطاط جسمی و روحی را فراهم می سازد. در سن جوانی که انسان قدرت جسمی بیشتری را داراست، تمام امیال غریزی و نفسانی اش در اوج قدرت و شدت بوده و به خصوص این میل هم، از کمال قدرت برخوردار می باشد. به این جهت محرومیت از ارضای این میل، در ردیف مشکل ترین محرومیت هایی است که بشر با آن ها دست به گریبان است، زیرا تحمل محرومیت از هر غریزه یا نعمتی که ارضا و برخورداری آن توأم با لذت بیشتری است، به همان نسبت مشکل تر و طاقت فرساتر خواهد بود. لذا باید گفت تعدیل این میل در جوانی، به راستی خود هنر بزرگی است.
خودارضایی یکی از راه های همین طغیان جنسی است. خود ارضایی بیراهه ای برای ارضای میل سرکش جنسی است که نسل جوان را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد. از همین رو نام بیماری بر آن نهاده شده است.
آسیب ها
قرآن کریم اصرار می ورزد که ای انسان، تمام اعمال و رفتار تو نه تنها در زندگی شخصی ات بلکه در طبیعت و محیط پیرامون تو نیز اثر می گذارد. از آن جا که انسان سر و کارش بیشتر با طبیعت مادی است و به جنبه های مادی و دنیوی کارهایش بیشتر می اندیشد و جلب منفعت دنیوی و دفع ضرر دنیوی برایش روشن تر و ملموس تر است بر همین اساس، دین اسلام قبل از هر چیز انسان را به پی آمدهای مثبت و منفی دنیوی کارهایش متوجه ساخته و هشدارهای لازم را به او داده است.
بنابراین، بیان آسیب ها به نوبه خود، آگاهی بخشی و روشن گری نسبت به تنبیه هاتی است که به زودی زود گریبانگیر فرد می شوند. آشنایی با آسیب ها هم برای پیشگیری امری کارساز است و هم برای ترک. وقتی بخواهیم با امر زشتی که در آستانه آن قرار گرفته ایم یا عادت ناپسندی که دچار آن شده ایم به ستیزه برخیزیم ابتدا باید نتایج نامطلوب آن را در نظر مجسم سازیم و بعد منافعی را که در نتیجه دفع و ترک آن عاید ما می شود در درون خود تصور کنیم و در نتیجه این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم بر آن تحریک یا عمل چیرگی یافته و لذات ترک آن را لحظه به لحظه در خود احساس می کنیم . ولی باید دانست که این گرچه قدم اول و امری لازم است کافی نیست. باید برای پیشگیری و درمان نیز تلاش کرد.
الف) آسیب های جسمانی
کم خونی؛
کم اشتهایی و مشکلات گوارشی؛
کم خوابی و اختلال در خواب؛
تنگی نفس؛
سردرد و سرگیجه؛
پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات.
همگی از آسیب های جسمی خود ارضایی هستند.
1. ضعف و تحلیل قوای جسمانی
کاهش انرژی جسمانی بدن از مضرات مهم و جبران ناپذیر خود ارضایی است. احساس خستگی عارضه طبیعی انزال است. اگر خود ارضایی در شبانه روز به دفعات تکرار شود این احساس خستگی در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بی حالی در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوی برای او ایجاد می کند.
کاهش و تخلیه مکرّر قوای جسمانی به ضعف عمومی و دائمی بدن و بالاخره به پیری زودرس می انجامد.
لاغری، لرزش بدن، پژمردگی، ضعف مفاصل، تشنج، زردی و تیرگی چهره، از نشانه ها و عوارض ضعف جسمانی است.
متأسفانه ضعف جسمانی به همین جا ختم نمی شود بلکه کل بدن را ساقط می کند. شخصی که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمردرد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومی بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایی
خودارضایی به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر می گذارد و آن را کاهش می دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگی به درجات و شدت خود ارضایی دارد و این به حدی است که گاه به نابینایی منجر می شود.
3. آسیب پذیری در برابر بیماری ها
تحلیل رفتن قدرت بدن و قوای جسمانی، بستر پذیرش سایر بیماری ها را فراهم می آورد. جسمی که با خودارضایی ضعیف شده است نمی تواند در مقابل میکروب ها و ویروس ها از خود دفاع کند.
4. آسیب دستگاه تناسلی و ناتوانی های جنسی و تولید مثل
خود ارضایی اثرات مهمی در دستگاه تناسلی از خود بر جای می گذارد. دکتر «هوچین سون» معتقد است که عموم ناراحتی های مربوط به دستگاه تناسلی از آثار خود ارضایی است. بعضی از این اثرات عبارتند از:
ـ تورم غدد وذی.
ـ تورم کانال نطفه.
ـ تورم قسمت پایینی و عقب کانال ادرار.
ـ شل شدن عضلات تناسلی.
ـ خروج بی اختیار منی با کوچک ترین تحریک.
ـ ایجاد قاعدگی نامنظم و خروج ترشحات چرکی و احساس درد هنگام قاعدگی در دختران.
ـ از بین رفتن پرده بکارت.
ـ ارضای ناکامی جنسی و از دست دادن لذّت مقاربت بعد از ازدواج.
ـ ناتوانی و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرّر دستگاه تناسلی و انزال زود هنگام.
ـ بیماری های مقاربتی.
ـ عقیم شدن.
5. آسیب مراکز عصبی و غدد در مغز
در اثر خود ارضایی و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب می بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبی جریان خون می شوند و از این طریق آسیب های جبران ناپذیری بر آن ها وارد می شود. تخلیه های مکرر عصبی، موجب ضعف اعصاب می شود. خود ارضایی های مکرر، مراکز عصبی را دچار حساسیت و ضعف خستگی و اختلال می سازد. به گفته یکی از دانشمندان، خود ارضایی موجب ضعف قوای شهوانی و بی رمق و بی جان شدن آن ها می شود.
به طور کلی اختلال قوای بینایی، شنوایی (مثل صدای زنگ در گوش و وز وز کردن) و ... از ضعف و اختلال اعصاب است.
ب) آسیب های روحی ـ روانی
1. ضعف حافظه، حواس پرتی و ناتوانی در تمرکز فکری: همان گونه که گذشت، یکی از پیآمدهای خود ارضایی، ضعف و تحلیل قوای جسمانی است و این به نوبه خود ناشی از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب می شود که بخش حافظه کارآیی لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخص مبتلا به خود ارضایی به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسی، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکری است که این خود عامل دیگری برای کاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهای علمی و فکری مشغول باشد در حالی که شخص خود ارضا از کارهای عملی و فکری باز می ماند و این خود عامل دیگری برای ضعف حافظه چنین اشخاصی است.
2. اضطراب: دلهره و دلواپسی از ویژگی هایی است که دائماً فرد خود ارضا را رها نمی کند، او مرتب با خود درگیر است و نمی تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکری، بی ثباتی، درهم ریختگی فکری دامنگیر اوست: «نکند کسی بفهمد»، «کی و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کی می شود نجات پیدا کنم» و .... لحظه ای آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم می کوبد. گاهی تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه می شود، امان او را می گیرد.
3. افسردگی: بی احساسی و بی تفاوتی، بی نشاطی و بی ذوقی، سستی و گوشهگیری، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنری، ورزشی، مسائل معنوی و... همگی از نشانه های بارز و حتمی افسردگی است.
4. پرخاش گری و بد اخلاقی: شخص خود ارضا نسبت به کوچک ترین محرّک محیطی حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در می رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و ....حساسیت فوق العاده دارد.
5. یأس از زندگی.
6. از بین رفتن خلاقیت ها، توانایی ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمی و فعالیت های فکری.
8. هوس باز و بی بند و بار شدن و اعتیاد به ارضای جنسی نا مشروع.
9. بی عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفای دل و بی علاقه گی نسبت به امور معنوی، مجالس دعا، جماعات و ... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب های اجتماعی
خود ارضایی یک حس گریز از اجتماع پدید می آورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشه دار تر خواهد شد. فرد در گوشه ای خود را منزوی و به افکار دور و دراز می پردازد. توجه به لذات شخصی، سبب سستی روابط اجتماعی می گردد و حیات جمعی را دچار مخاطره می سازد. فرد خود ارضا به غیر از میل به انزوا جویی در عرصه اجتماعی نیز با مردم جوششی ندارد و از زندگی در جمع احساس لذت نمی کند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعی و انسانی چنین افرادی تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیروی جوان و پر انرژی محروم گردیده است و دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعی می شود.
این دسته از آسیب ها عبارتند از:
1. بی آبرویی؛
2. مشکلات خانوادگی؛
3. انزوای اجتماعی، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابی؛
4. مشکلاتی در ازدواج از قبیل؛
عدم پذیرش در خواستگاری
در نامه ای آمده: اکنون خواستگاران فراوانی دارم که هر یک از دیگری بهتر هستند. به دلیل همین مسأله (خود ارضایی و از دست دادن بکارت) است که مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون این که پدر و مادرم علت نپذیرفتن من را بدانند.
ـ بی میلی به ازدواج و تأخیر در آن.
ـ بی میلی به همسر.
ـ ناتوانی در مقاربت صحیح و ارضای جنسی خود و همسر.
ـ ناسازگاری خانوادگی.
ـ سرد بودن کانون خانواده.
ـ ناتوانی در برابر مشکلات و سختی ها پس از ازدواج.
ـ طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده.
5. افت تحصیلی.
6. بزهکاری.
7. عدم علاقه نسبت به فداکاری، خدمت گزاری به همنوعان و... .
8. لذت نبردن از دوستی ها و مهر و محبت در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاک دامنی، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکری و عملی خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعی برای خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسی و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیماری های مقاربتی در جامعه.
15. حسادت و بدبینی.
د) آسیب های معنوی و اخروی
همه آسیب های سه گانه که سخن از آن ها به میان رفت قابل اصلاح و جبران است اما آسیب معنوی به این راحتی قابل جبران نیست چون اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ بُعد از وجود آدمی به ارزش، کارایی، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامی، گناه به دل انسان سرازیر می شود و او را فاسد و از کار می اندازد. ثانیا: آسیب فقط دنیوی نیست.
قرآن کریم می فرماید: چنین نیست که بعضی خیال می کنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگاری بر دل هایشان نشسته، لذا از درک حقیقت وا مانده اند: «کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ».
[1]
آری، بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب می شوند.»
[2]
مرحوم علامه طباطبائی ـ رحمه الله ـ در تفسیر المیزان
[3] می فرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده می شود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتی به نفس و روح انسان می دهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمی حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمی به حسب طبع اولیه اش صفا و جلایی دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک می کند.
قلب از دیدگاه قرآن جایگاه مهمی دارد قرآن کریم اولاً: قلب را مهم ترین مرکز شناخت در انسان معرفی می کند. ثانیاً: بیماری قلب را مهم ترین بیماری به حساب می آورد و از این بیماری به تعابیر مختلف و عجیب یاد می کند: قلب بیمار، قساوت قلب، انحراف قلب ،زنگار قلب، کور شدن قلب، مهر شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهم تر مردن قلب، که جمعاً بیش از هفتاد و دو مورد آمده است.
در اهمیت گناه از دیدگاه اسلام همین بس که اسلام اولاً: کیفر و اثر آن را منحصر به دنیا نکرده است. ثانیاً از اندیشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. ثالثاً: از گناه به عنوان درد و بیماری یاد کرده است. رابعاً: از رفاقت و دوستی با گنهکار و شرکت در مجلس گناه به شدت نهی کرده است. خامساً: ترک گناه را بهترین عبادت بر شمرده است.
این ها بخش بسیار اندک از هشدارهایی است که اسلام برای دفع اثر زیان بار گناه به انسان ها داده است.
برای این که به تأثیر گناه بر دل و قلب بیشتر پی ببریم، به عنوان نمونه به ذکر یک روایت اکتفا می کنیم:
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید: وقتی انسان مؤمن گناهی را مرتکب می شود، لکه سیاهی در قلبش پیدا می شود که اگر دل از آن بکند و توبه کرده و از خداوند آمرزش طلبد دوباره قلبش شفاف می شود و اگر گناه را ادامه دهد، سیاهی تمام قلبش را فرا می گیرد.
[4]
خود ارضایی هم که اسلام به شدت از آن نهی کرده است شاید از همین باب باشد که اثر در قلب و دل آدمی می گذارد و آثار روحی و روانی خود ارضایی که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیماری دل ناشی می شود در این جا چند روایت در مورد اثر معنوی گناه خود ارضایی بیان می کنیم به امید آن که تو ای جوان عزیز و برومند، ای که چشم امید پدر و مادر و جامعه به توست، ای آینده ساز خود و جامعه اسلامی و بالاخره تو ای مبتلا به این گناه خانمان سوز و هلاکت بار به خود آیی و تا دیر نشده خود را از این مهلکه و باتلاق نجات دهی، بدان که می توانی، حتماً می توانی!
1. امام صادق ـ علیه السلام: روز قیامت خداوند با شخص خود ارضا گفت و گو نمی کند و از چشم خدا می افتد.
[5]
2. رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ: لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خود ارضا
[6]
3. امام صادق ـ علیه السلام ـ : برای کسی که خود ارضایی کند در قیامت عذاب دردناکی در نظر گرفته شده است.
[7]
در پایان توجه شما را به تحقیقی که حاصل بررسی 400 نامه رسیده از نوجوانان کشور به برنامه آینده سازان صدای جمهوری اسلامی در دی ماه 1367 است جلب می کنیم. طبق این تحقیق افرادی که مبتلا به خود ارضایی می باشند به ناراحتی های زیر مبتلا گشته اند.
1. ضعیف شدن چشم 2. لاغر شدن صورت 3. ضعف اعصاب 4. تحلیل رفتن بدن 5. سر درد و سر گیجه 6. سرماخوردگی زود به زود 7. کم خونی 8. سست شدن زانو 9. سیاه شدن دور چشم 10. ضعف حافظه 11. زرد شدن صورت 12. ضعف و اختلال شنوایی 13. جوش صورت 14. گوشه گیری 15. اختلال در خواب 16. ایجاد حالت وسواس و تردید 17. افت تحصیلی.
اکنون تو ای جوان، که طراوت و پاکی دنیا را باید در تو دید و از تو شناخت، به چه می اندیشی، آسیب ها را دیدی و خواندی؟ برای از این به بعد چه در سر داری؟ آیا از هم اکنون کمربندت را محکم بستی و عزمت را جزم نمودی؟ به خود آی! همین الان وقت تصمیم است، همین الان، نگو از فردا، نگو ببینم چه می شود، نگو نمی شود و نگو چه و چه و نگو... .
با توکل بر خدا و با یک اراده جدی، حرکت کن، به زودی افق های سلامت و سعادت را خواهی دید و احساس قدرت می کنی. پس حرکت، حرکت، اراده، اراده، تصمیم، تصمیم.
در بخش دوم (درمان خود ارضایی) به کمک تو شتافته ایم، راه درمان را به تو نشان داده ایم، محض خدا، و به خاطر خودت کمک ما را پس نزن.
به دامانش نشیند لکه ننگ گلی گر همنشین خار گردد
علی سلطان دین فرمود: آن کس که با نادان نشیند خار گردد

[1] . مطففین / 14. [2] . تفسیر نمونه، ذیل آیه 14 مطففین. [3] . ذیل آیه مطففین: 14. [4] . تفسیر المیزان، ذیل آیه 14 مطففین. [5] . میزان الحکمه، ح 18749. [6] . همان، ح 18748. [7] . همان، ح 18749.

مؤسسه اشراق - خود ارضایی یا ارضای انحرافی جنسی، ص 7 - 28

مراقبنهای جنسی نوجوان و جوان

مراقبنهای جنسی نوجوان و جوان 

یکی از مشکلات پیش روی نوجوانان و جوانان که از موقع بلوغ آغاز می شود، خروج مایعاتی از آن ها، زود انزالی و زود تحریکی و احتلام های شبانه است. برخی از آن ها نمی دانند که در برخی از موقعیت ها که قرار می گیرند چرا این حالت ها بر آن ها دست می دهد و یا چرا وقتی که خوابیده اند، حالت خاصی به آن ها دست می دهد و بی اختیار لباس خود را خیس می کنند.
بیشتر این مشکلات برای پسران رخ می دهد، اما باید دانست که در برخی مواقع، افزایش هیجانات جنسی حتی می تواند، برای دختران نیز سبب رؤیاهای شهوانی و احتلام گردد و از رحم و مهبل آن ها، در نتیجه انقباض دودی شکل دستگاه عضلانی ترشحات عضلانی خارج شود.
[1]
احتلام (جنابت در خواب)
احتلام عبارت است از: دست دادن حالت خاصی به انسان و انزال (خروج منی) از او، در حالت خواب که غالباً با یک لذت جنسی همراه است؛ چه برای دیدن خواب های آشفته و جنسی باشد و چه به خودی خود آمده باشد، که معمولاً بدن بعد از این اتفاقات حالت سستی پیدا می کند.
نکات قابل توجه
اول: یکی از معیارهای شروع دوره بلوغ از نظر شرعی احتلام شبانه است در توضیح المسائل، مراجع برای بلوغ چندین نشانه ذکر شده است از جمله: 1ـ بیرون آمدن منی 2ـ روئیدن موی خشن بالای عورت و پایین شکم 3ـ کامل شدن 15 سال قمری در پسران. و برای این که بلوغ تحقق پیدا کند، ظاهر شدن هر سه علامت ضرورت ندارد بلکه با پایدار شدن یکی از آن ها حاصل می شود پس اگر جوانی از خود منی ببیند، هر چند به سن بلوغ (15 سال قمری) نرسیده باشد، بالغ است و باید به تکالیف شرعی عمل نماید.
[2]
دوم: کسی که می داند منی از او خارج شده یا می داند آنچه بیرون آمده منی می باشد جنب است و باید غسل کند چه در خواب باشد چه بیداری.
سوم: نشانه های منی سه قسم است. 1ـ با شهوت بیرون آید. 2ـ با فشار جستن بیرون آید. 3ـ بعد از بیرون آمدن بدن سست شود.
[3]
چهارم: فرق منی و رطوبت های دیگر بدن: منی مانند سفیده تخم مرغ با رنگی مایل به زیتونی با حالتی چسبنده و خروج از نظر بو مانند خمیر ترشیده و گندیده می باشد. چنانکه اشاره شد، موقعی که منی خارج می شود، بدون اختیار جستن می کند، مگر این که شخصی مریض باشد و بعد از آن بدن سست می شود. ولی رطوبت هایی که گاه و بی گاه خیلی کم و بدون اختیار، در حال بیداری، حرف زدن، مشاهده مناظر و غیره خارج می گردند، اگر شرایط و خصوصیات منی را نداشته باشند، پاک است، و غسل هم ندارد؛ که به نام های «وزی»، «مذی» و «ودی» در رساله ها و کتاب های فقهی، توضیح داده شده اند.
[4]
پنجم: احتلام شبانه یک فرآیند فیزیولوژیکی است که نشانه سلامت و بلوغ است. با ورود به دنیای جدید رشد نوجوانان متوجه احتلام شبانه خود می شوند و این بخاطر این است که غده هیپوفیز با ترشح هورمون های جنسی این غده را از خواب بیدار می کند و به کار وا می دارد. فاصله احتلام ها در نوجوانان بالغ در حالت طبیعی هر یکی دو هفته یک بار (12ـ 10 روز) است.
[5] ولی مزاج ها، مناطق، نوع غذاها، مجالست های مختلف، شنیدن ها، لمس کردن ها و .... در تسریع و یا تأخیر این امر مؤثر است. پس نوجوان و جوان در اثر بروز این حالت طبیعی نباید دچار اضطراب و احساس گناه شود، بلکه به وظیفه خود عمل نماید.
ششم: احتلام های پیایی و مکرر اگر به مدت طولانی به فاصله هر روز یک بار باشد آژیر خطر و ناراحتی جدی است.
[6] گاهی علت آن جنبه پاتالوژیک (آسیب شناختی) و بیماری دارد که فرد باید به پزشک مراجعه کند.
هفتم: هر چند احتلام یک حالت طبیعی است اما کیفیت آن فرق دارد. فردی که در احتلام او شهوتش به فرد یا افراد معینی انعکاس می یابد، باید در روابط روزانه خود تجدید نظر کند. نوع نگاه ها، صحبت کردن ها، لمس کردن های خود را کنترل کند. اسلام برای این که ما را از انحرافات جنسی حفظ کند، درمورد نگاه ها و کارهایی که در آن لذت غیر مشروع است، توصیه هایی فرموده است که رعایت این دستورات، سلامت روحی، روانی و بدنی را تضمین می کند.
هشتم: چنان که اشاره کردیم احتلام های مکرر و پیاپی نشان از بیماری های جسمی و فیزیولوژیکی و روحی، روانی دارد. کسی که نگاه خود را کنترل نمی کند، در روابط محرم و نامحرمی که در چهار چوب شرع بیان شده است حرکت نمی کند، با جنس مخالف شوخی های رکیک می کند، فیلم های مبتذل سکسی و نیمه سکسی تماشا می کند، رمان های عشقی و جنسی می خواند، پای صحبت های دوستان ناباب می نشیند، جک های سکسی و .... گفت و شنود می کند و در یک کلام مهار تفکر، نگاه رفتار، شنیدن ها و لمس کردن هایش را از دست داده است. دچار احتلام های پیاپی می شود.
راه های جلوگیری از تحریک، گتاه و شهوت افراطی در خواب (احتلام مکرر):
1ـ از پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده به بدن و نیز لباسهای پلاستیکی اجتناب کنید.
2ـ در انتخاب رختخواب دقت کنید که نباید بیش از حد نرم و لطیف باشد.
3ـ از فکر کردن و تصور و تخیل جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری کنید.
4ـ از نگاه کردن به تصاویر و فیلم های تحریک کننده و لباس جنس مخالف جداً پرهیز شود.
5ـ خوردن غذاهای محرک و دارای کالری زیاد مانند خرما، پیاز، فلفل و .... را به حداقل برسانید.
[7]
6ـ برای تعدیل نیروی جنسی و مصرف انرژی های اضافی خود حتماً ورزش و تحرک جسمانی و کار فیزیکی و بدنی را در زندگی روزمره خود لحاظ کنید.
7ـ از سخن گفتن، نگاه و شوخی کردن با افرادی که متوجه می شوید قصد لذت در آن است خودداری کنید.
8ـ قبل از خواب وضو بگیرید و برخی از دعاها یا ذکرها را بگویید.
9ـ این دعا را بخوانید: اللهّمً اِنّی اَعُوذُ بکَ منَ الأحتلام و مِن سُوءِ الأحلامِ و مِن اَن یتلاعَبَ بِی الشیطانُ فی الیقَظَهِ و المنامِ؛
[8] یعنی خدایا از احتلام، از خواب های بد و شهوت انگیز و از این که شیطان در خواب و بیداری مرا به بازی های گناه آلود بگیرد به تو پناه می برم.
راه های پیشگیری و درمان زود تحریکی و انزال بی اختیار:
بدین منظور علاوه بر استفاده از راه کارهای پیشنهادی مذکور، به نکات زیر توجه کنید:
1ـ وضع رژیم غذایی خود را منظم کنید به اندازه ای غذا بخورید که نیاز دارید، چون پرخوری باعث زیاد شدن قوای شهوانی می شود.
2ـ هر از چند گاهی با آب سرد استحمام کنید و سعی کنید همیشه هنگام شست و شوی آلت جنسی از آب سرد استفاده کنید.
3ـ سعی کنید با برنامه ریزی منظم از بیکاری به خصوص بیکاری ذهن جلوگیری کنید، چون ذهن شخص بیکار، اسیر هر فکری می شود. در زمان های بیکاری حلّ جدول، مطالعه و کارهای فکری بسیار مفید است.
4ـ سعی کنید با جدّیت در نماز و سایر عبادات و شرکت در مراسم مذهبی، نیروی ایمان و تقوا را در خود تقویت کنید.
5ـ از نگاه های آلوده و چشم چرانی و خلوت کردن با جنس مخالف جداً پرهیز کنید.
6ـ از شوخی های جنسی و بدنی خودداری کنید.
7ـ روزه مستحبی بگیرید.
8ـ در انتخاب دوست صالح جدیت به خرج دهید.
9ـ اینکه اضطراب و نگرانی و یا تشویش نسبت به ترس از زود انزالی خودش عامل به وجود آمدن انزال زودرس است پس توجه کنیم که خیلی خودمان را به خاطر این مشکل مضطرب و نگران نکنیم.
10ـ داشتن تفریحات سالم و استفاده از هوای آزاد، تأثیر بسیار خوبی بر عملکرد بدن در همه زمینه ها و حتی در زمینه امور جنسی دارد.
[9]
نکته پایانی: در صورت شدت این حالت بهتر است به یک متخصص اعصاب و روان و مشاور بالینی مراجعه کنید.

[1] . ر.ک: کوچتکف ولاپیک، روان شناس و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ترجمه محمد تقی زاده، تهران: بنیاد، 1369، ص 213. [2] . فلاح زاده، محمد حسین، آموزش فقه، دفتر نشر الهادی، 1379، درس 10. [3] . همان درس، 10. [4] . ر.ک: مصطفی زمانی، جوانان چرا؟! قم، نشر پیام اسلام، 1379، صص 130 ـ 124. [5] . قائمی، علی، دنیای بلوغ، تهران، نشر اسپیر، ص 227 با کمی تغییر. [6] . همان، ص 227. [7] . موسسه پژوهشی فرهنگی اشراق،خود ارضایی یا ارضای انحرافی جنسی، بابل؟ بعثت 1379، بحث درمان. [8] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان. [9] .میر احمد هاشمی فرد، مسائل و اختلالات جنسی در زن و مرد، انتشارات چهره، ص 202.

محمد حسین قدیری

                                                                                                                  

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر 

مسئله ارتباط دختر و پسر (صحبت کردن، دوستی های خیابانی، رابطه تلفنی و اینترنتی و....) از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است که در آغاز این بحث، به دو نکته ی مهم آن اشاره می کنیم:
نکته ی اول: ایام جوانی دوره ی شور احساسات، شوق جنسی و نشاط جسمی است. با بیدار شدن قوای مختلف جسمی، توجه به مسائل عاطفی و جذابیت های ظاهری جنس مخالف زیادتر می شود. این بلوغ طبیعی، در پیدایش دوستی ها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایی دارد.
نکته دوم: همه ما معتقدیم که انسان موفق کسی است که اهداف مشخص در زندگی داشته باشد و برای رسیدن به آن برنامه ریزی نماید و راه مناسب را انتخاب کند. یک جوان نیز، باید سعی کند راهی را انتخاب نماید که او را به یک زندگی ایده آل و سرشار از آرامش، کمال و شادی برساند.
انسان دارای نیازمندی های روحی و جسمی بسیاری است و برای رسیدن به تکامل و آرامش باید به هر دو بعد مادی و معنوی خود بپردازد؛ از طرفی دین اسلام دارای مجموعه قوانین کامل و جامعی است که به همه ی نیازمندی های انسان توجه نموده و در تعالیم خود، مصالح عمومی و سعادت دنیا و آخرت را مدّ نظر قرار داده است.
بر این اساس، اسلام برای پاس داری از حریم پاک و جلوگیری از انحرافات، رعایت ضوابطی را در روابط دختر و پسر ضروری دانسته و آزادی مطلق و بدون حساب و دوستی ها و عشق بازی های مصطلح امروزی را ناپسند و مردود شمرده است. اسلام صحبت کردن زن و مرد را در مواردی ضروری و در جریان رسیدگی به کارهای روزمره ی زندگی حرام ندانسته است؛ اما برای پیش گیری از پیامدهای سوء احتمالی، آنان را از این گونه روابط بر حذر داشته است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَ لِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌبِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) «به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند! این برای آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند.»
[1]
در این آیه به صراحت دستور داده شده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه نکنند و از نگاه های هوس آلود پرهیز نمایند. به راستی، اگر به این آیه ی مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه نکنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آید؟
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
نِعمَ صارف الشهوات غضّ الابصار؛ «چشم پوشی از نگاه، بهترین عامل بازداری از شهوت است.»
[2]
هم چنین، خداوند در قرآن خطاب به زنان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید:
(فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا) «به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید تا بیمار دلی در شما طمع نکند، و به گونه ای شایسته و معمولی سخن بگویید.»
[3]
به راستی، آیا روابط میان دختران و پسران جوان، با آن میل و کشش جنسی که طبیعت سنّ جوانی است، از نگاه های آلوده و صحبت های هوس انگیز خالی و مبرّاست؟ آیا با در نظر گرفتن این کلام صریح الهی می توان حکم جواز این گونه روابط را صادر نمود؟
شاید عدّه ای مدّعی باشند که ارتباط مورد نظر ماست که از این مسائل به دور باشد! در پاسخ اینان باید گفت: اولاً تجربه و اعترافات زیاد مبتلایان خلاف این را ثابت کرده و ثانیاً اصرار و تأکیدهای فراوانی که امروزه بر این روابط می شود، شاهدی است بر این که انگیزه ی دیگری، هر چند غیر مستقیم و مخفی، در این کار موجود است؛ لذا ممکن است روابطی ایجاد شود که در ابتدا ظاهراً عاری از این گونه مسائل باشد، اما از آنجا که سن جوانی اوج کشش جنسی و عاطفی است؛ به تدریج و بر طبق طبیعت بشری، این روابط، آلوده به نگاه ها، صحبت ها و رفتاریهای هوس آلود می شود. علامه مجلسی در ضمن حدیثی نقل می کند:
«کسی که به حرام دستش را به دست زنی برساند، چون به صحرای محشر در آید، دستش بسته باشد؛ و کسی که با زنان نامحرم، خوش طبعی، شوخی و مزاح کند، خداوند در عوض هر کلمه، هزار سال او را در محشر حبس می کند؛ و اگر زنی راضی شود که مردی به حرام او را در آغوش بگیرد، ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید و یا با او خوش طبعی و شوخی کند، بر آن نیز گناهی همانند آن مرد است.»
[4]
حال، قضاوت بر عهده ی خواننده محترم است که تشخیص دهد «آیا دوستی های تلفنی، رفت و آمدها و روابط میان دختر و پسر مشمول این آیات و روایات می شود یا خیر؟» آیا باز هم می توان ادعا نمود که این روابط بدون اشکال است؟
روابط دختر و پسر برای ازدواج
نکته ی دیگر که وجود دارد این است که بعضی افراد این روابط را بدین صورت توجیه می کنند که «برای ازدواج، شناخت کامل لازم است و شناخت، بدون ارتباط ممکن نیست!»
در پاسخ باید گفت: بدون تردید، دختر و پسر باید با دیدی باز و با شناختی کامل از استعدادها و خصوصیّات شخصی، شخصیتی اخلاقی و فرهنگ یکدیگر، زندگی مشترک را شروع نمایند، تا در فراز و نشیب های زندگی هم راز و هم دل یکدیگر باشند؛ امّا شناختی کامل و دقیق است که با عقل و خرد و ارزیابی صحیح طرفین به دست آمده باشد؛ لذا باید سعی کنیم از پیش داوری و قضاوت درباره ی دیگران جداً بپرهیزیم؛ زیرا وقتی به کسی علاقه ی وافری داشته باشیم ضعف های او را نمی بینیم و اگر از ابتدا نگرش منفی درباره ی فردی داشته باشیم، خوبی هایش را در نظر نمی گیریم! بسیار روشن است که با دوستی ها و روابط خیابانی و تلفنی دختر و پسر که زیبایی ها و جذّابیت های ظاهری در آنها نقش زیادی دارد و در دنیای احساسات و عواطف غوطه می خورند، شناخت کامل از خصوصیات اخلاقی و سلیقه های فردی حاصل نمی شود.
البته، بعد از مطالعه، تحقیق و دقت های لازم، اگر شرایط مثبت بود و دختر و پسر واقعاً قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، می توانند برای اطمینان بیش تر و ایجاد هماهنگی و آمادگی برای آغاز زندگی، با نامزدی رسمی و شرعی (به صورت عقد موقت) به خواست خویش برسند.
پرهیزها و توصیه های لازم
1ـ باید به این نکته توجه کنیم که روابط آزاد دختر و پسر، نه تنها طرفین را به شناخت مورد نیاز نمی رساند، بلکه چه بسا سبب بدنامی و محرومیت از ازدواج مناسب و در خور شأن آنان می شود.
2ـ هم چنین، غوطه ور شدن در این نوع روابط، جوانانی را که باید در بهترین مقطع از سن خود، به دنبال آموختن علم و کسب تجربه برای آینده ی خویش باشند، در اضطراب و هیجانات بی اساس نگه می دارد و با ایجاد فشارهای روحی و تشویش های درونی، آرامش را از آنان سلب می کند؛ هیچ گاه این جوانان طعم شیرین آرامش، شادی و رضایت را در زندگی خانوادگی نخواهند چشید و همیشه چشم طمع به دیگران خواهند داشت؛ و این دردی است خانمان سوز که درمانی ندارد! اگر نگاهی به کشورهای غربی و غرب زده که در این زمینه آزادی کامل دارند، بیندازیم، چیزی جز مفاسد گوناگون و معضلات مختلف اجتماعی نمی یابیم!
3ـ علاوه بر این ها، دوستی ها و ازدواج هایی که بر این پایه چیده شده اند، بسیار متزلزلند؛ هفته نامه ها و مجلات خانوادگی مملو از غم نامه هایی است که دختر ها و پسرها درباره ی دوستی ها و ازدواج های ناکام خود می نویسند! بسیاری از آنان وقتی شور و اشتیاق اولیه شان برای زندگی فرود می نشیند و با واقعیت های زندگی بیش تر و بهتر روبه رو می شوند، با یکدیگر احساس نوعی بیگانگی و غرابت می نمایند و با عدم تفاهم در زندگی مشترک مواجه می شوند! کم نیستند زوج هایی که به خاطر این نوع ازدواج ها از هم جدا می شوند. واضح است که خود طلاق هم معضلی بزرگ است، هم برای اجتماع و هم برای آن خانواده ی از هم پاشیده!
4ـ از نظر روان شناختی ذهن در استرس ها و تنیدگی ها تمایل دارد، به گذشته خوش خود برگردد از آن جا که در این دوستی ها خوشی های موقتی وجود دارد. پس از ازدواج افراد هنگامی که با اختلاف و ناسازگاری روبرو می شوند، بجای حل مشکل دائماً به یاد گذشته خود با افراد متفاوت می افتند و سپس تنفر از هم دیگر پدید می آید.
5ـ تعالیم حیات بخش اسلام، راه درست و متعادل را به انسان نشان داده، و برای پیش گیری از روابط نامشروع دختر و پسر اصول و ضوابط اخلاقی و در دوره جوانی، ازدواج را توصیه نموده است.
6ـ طبق نظر مشاوران امور خانواده، پس از ازدواج حاصل از این دوستی ها خوره بدبینی به زندگی می افتد. مرد به زن و زن به مرد بدبین می شوند با این نگرش که از کجا معلوم او که در خارج از عرف و شرع با من دوست شد با دیگری دوست نشود.
7ـ در پایان، توصیه می شود، جوانان عزیز عفت و پاکدامنی پیشه کنند و دامان خود را به اینگونه روابط آلوده نسازند. و گام های اساسی برای پیشرفت و تعالی خود بردارند.
منابع کمکی:
1ـ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، نظر اسلام درباره روابط دختر و پسر، صباح، شماره 7ـ8.
2ـ احمدی، علی اصغر، روابط دختر و پسر، تهران، انجمن اولیا و مربیان.
[1] . نور، 30-31. [2] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، (مکتبه الاعلام الاسلامی، 1371)، ج1، ص 72. [3] . احزاب، 32. [4] . علامه مجلسی، عین الحیوه، ص 140.

تهاجم فرهنگی و جوانان و نوجوانان

تهاجم فرهنگی و جوانان و نوجوانان 

آن چه که در تهاجم فرهنگی باید بیشتر مورد دقت و توجه قرار گیرد این است که تهاجم فرهنگی، ابزار مناسب و مقتضی را برای پیشبرد اهدافش در میان جوانان، پسران و دختران، جست جو می کند. ایجاد انگیزه برای دوستی با جنس مخالف، تلاش برای عادی جلوه دادن این قبیل دوستی ها، رواج بی بند و باری، قطع ارتباط فرهنگی میان نسل جوان و ارزش های دینی و معنوی، ایجاد تزلزل در روابط صمیمانه خانوادگی، دامن زدن به بحران شک و تردید نسبت به باور ها و معتقدات مذهبی، همه و همه شکل هایی از تهاجم فرهنگی غرب علیه ملت به پا خاسته ایران و نسل جوان ماست.
شیوه های مقابله با تهاجم
حال باید پرسید مربیان ما در قبال تهاجم فرهنگی چه رسالتی بر عهده دارند؟ و چه روشی در قبال این پدیده باید در پیش گرفت؟ ذیلاً به بیان یکی از شیوه های رویارویی با تهاجم فرهنگی می پردازیم:
1. روش ایجاد بینش نسبت به غرب
روش ایجاد بینش در قبال تهاجم فرهنگی به دو عامل متکی است:
الف) غرب را خوب بشناسید و بشناسانید.
غرب شناسی به مفهوم شناخت ماهیت، عملکرد و شیوه های تبلیغاتی غرب می باشد. دانش آموزان نوجوان با آگاهی از خصلت های حاکم بر تفکر غرب و جهتگیری های آن در قبال ملل جهان سوم و دنیای اسلام از ماهیت غرب بخوبی آگاهی می یابند و نوع مواجهه و مکانیسم برخورد خود را مشخص می نمایند. بدون شک هر گونه موضع گیری اصولی و صحیح در قبال دشمن، مشروط و منوط به شناخت دقیق و کامل اوست و گرنه به برخورد های اتفاقی و کور دست خواهیم زد.
مربیان امور تربیتی با تبیین حرکت ها و خیزش های اسلامی در قرن اخیر در قبال سیاست های توسعه طلبانه و تجاوز کارانه غرب، بینش تاریخی و اجتماعی دقیقی در دانش آموزان ایجاد می کنند و در این زمینه از حادثه تاریخی کم نظیری که به امر میرزای شیرازی با فتوای تحریم تنباکو به وجود آمد تا پدیده بزرگ قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران، به بررسی و تحلیل می پردازند و با آنان به گفت گو می نشیند و ماهیت تمامی توطئه های غرب علیه اسلام و مسلمانان را برای دانش آموزان افشاء می نمایند تا آن ها را سیر تحولات رویارویی اسلام و غرب بخوبی آشنا شوند.
[1] چنین شناختی از غرب و حالت سلطه طلبی آن، قدرت پوشالی و کاذبی را که غرب به خود گرفته است، کنار می زند و چهره واقعی آن را می نمایاند.
ب) غرب باوری را نفی کنید.
قبلا اشاره شد که «غرب ستیزی» متوقف بر «غرب شناسی» و آگاهی از ماهیت غرب است. اگر جوانان و نوجوانان ما در این خصوص نیک بیندیشند و پرده از چهره فریبنده غرب برگیرند و تمدن درون تهی و متزلزل آن را بدرستی بشناسند، دیگر دلبسته آن نخواهند شد. بلکه باید افزود آن هایی که گرفتار «غرب باوری» هستند ظواهر تمدن غرب را به مثابه بواطن آن گرفته اند.
نسل جوان تا زمانی از غرب آسیب پذیر است که در خود اعتماد به نفس کافی برای مقابله با مظاهر غرب را نیافته است. در این صورت با کمترین ضربه فرو می ریزد و از پای می افتد.
برای آسیب ناپذیری در برابر غرب، باید اعتماد به نفس جوانان و نوجوانان را به آن ها باز گرداند؛ آن گونه که هیچ مانعی را در سر راه خود برای پیشرفت علمی و تکنولوژیکی احساس ننمایند و به خدا در رسیدن به هدف ایمان داشته باشند و به توانایی های خود در این راه باوری عمیق پیدا کنند.
2. بازیابی هویت
هویت جویی، از اصلی ترین و مهم ترین شیوه های برخورد با این پدیده است. جوانان و نوجوانانی که از معرفت به هویت خویشتن برخوردارند و این جایگاه را به مدد ارتباط با مربیان خود احراز می کنند، توان مقابله با تهاجم را دارند. نسلی که هویت خویش را می یابد، نفوذ ناپذیر است و قدرت لازم را برای تحلیل و تفسیر وضعیت رویداد های فرهنگی دارا می باشد. از این رو تلاش در جهت باز شناساندن هویت نوجوانان و جوانان، از ضروریات مبارزه فرهنگی است.
در حقیقت باید پرسید، کسی که هویت خویش را گم کرده است، چه چیزی را می تواند بیابد؟
خود را گم کردن در یک تعبیر روشن و مختصر به معنی قطع پیوند های انسان با فطرت خویش، ریشه های خانوادگی و فرهنگی و ارزش ها و باور های عمیق دینی و مذهبی است و در یک کلمه، فقدان تمامی سرمایه های معنوی و فکری است. هویت خود را گم کردن، یعنی انسان با آشنا ترین، نزدیک ترین و صمیمی ترین وجودی که می شناسد، قطع رابطه کند و خلأ عمیق و دردناکی که از پی آن به وجود می آید، راه را برای نفوذ هر جنبه از ابعاد فرهنگ بیگانه، هموار می سازد.
با چنین برداشتی از «هویت گم شده» نه فقط کسانی که به ارزش ها و باور های خویش پشت کرده اند، بلکه آنهایی که از رشد و تکامل معنوی بازمانده اند، بی آن که جذب ارزش های بیگانه شوند نیز دچار درد بی هویتی هستند؛ به ویژه جوانان و نوجوانانی که در مهمترین مرحله شکل گیری هویت و شخصیت خویش هستند از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند.
3. درک هویت فرهنگی: شناخت یک فرهنگ در حقیقت معرفت به ویژگی های مشاهیر، ارزش ها و برتری های آن فرهنگ نسبت به سایر فرهنگ هاست. نسل جوان، باید به امتیازات فرهنگ اسلام و ملی خویش، آشنا باشد تا در مقابله با فرهنگ های بیگانه، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد. تاریخ تحلیل «فرهنگ خودی» و مطالعات تطبیقی فرهنگ های معاصره، و به ویژه بررسی در ماهیت انقلاب اسلامی و تأثیری که انقلاب معادلات سیاسی اجتماعی جهان معاصر داشته است جوانان را در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مقاوم می کند و این امر با بازگشت فرهنگ خودی، امکان پذیر خواهد بود.
[2]
4. احیای ارزش ها (درک هویت فرهنگی)
تهاجم فرهنگی به گونه خاصی به ارزش ها یورش برده و آن ها را زیر نفوذ خود قرار می دهد. سنگین ترین حملاتی که از ناحیه بیگانگان متوجه فرهنگ یک جامعه می شود، ارزش های آن فرهنگ را زیر ضربات خود قرار می دهد؛ به عنوان مثال، زمانی که دشمنان در صدد تخریب فرهنگ اسلامی بر می آیند، ابتدا ایمان نسل جوان را به این گونه ارزش ها که جوشیده از عمق اعتقادات و باور های اسلامی است، متزلزل می کنند و سپس او را در برابر جذبه های خیره کننده فرهنگ خود به یکباره دچار انفعال می نمایند و نسلی که در صدد است تا خود را از انفعال سیاسی و اخلاقی، به موضع گیری صحیح بکشاند، غالباً مقهور همان ارزش های بیگانه شده و آن ها را بر ارزش های اصیل اسلامی رجحان می بخشد و نه تنها موضع گیری درستی اتخاذ نمی نماید بلکه به صورت موجودی مسخ شده جلوه می کند که حرفی برای گفتن و ارزشی برای دفاع کردن و موضعی برای اتخاذ کردن ندارد و این دقیقا همان مرحله ای است که بیگانگان درصدد تحقق آنند؛ به این مفهوم که نسل رشید و آگاه مسلمانان را از درون تهی ساخته و در محراب ارزش های درونی، قربانی کنند و به مسلخ ارزش های خودی بکشانند.
احیای ارزش های اسلامی گام عملی و مهم دیگری است که در این راه باید برداشته شود و این فریضه را اندیشمندان و دل آگاهانی باید به جا آورند که از یک سو، در شناخت نوجوانان کارآمد باشند و از سوی دیگر، ارزش های اسلامی را در عمق جان خویش باور کرده باشند.
4 ـ 1. شخصیت جوان از دیدگاه قرآن کریم را به تصویر بکشند.
ترسیم شخصیت جوان از دیدگاه قرآن کریم، جایگاه معنوی آن ها را بدیشان می نمایاند و راه را برای تقویت مبانی فکری و اخلاقی آنان هموار می کند. برگزاری گردهمایی هایی با همین عنوان از نوجوانان و جوانان و طرح چشم انداز های قرآنی در زمینه مسائل ذی ربط، تعادل فرو ریخته آن ها را به نفع ارزش های معنوی برقرار می سازد.
4 ـ 2: شخصیت جوان از دیدگاه معصومین ـ علیه السلام ـ ، را ترسیم کنید.
به تصویر کشیدن شخصیت جوانان از دیدگاه معصومین ـ علیهم السلام ـ افق روشنی را که از قرآن کریم پرتو بخش زندگی شان شده، باز تر و گسترده تر می سازد؛ به ویژه آن که دیدگاه پیشوایان دین پیوسته متمرکز بر حفظ شخصیت و منزلت نوجوانان و جوانان بوده و هست. این امر، موجب جذب نسل آینده ساز کشور به ارزش های دینی می شود.
3 ـ 3ـ میز گردها و جلسات گفت و شنود برگزار نمایید.
تشکل میز گرد ها و جلسات گفت و شنود با جوانان در مراکز فرهنگی می تواند باب احیای ارزش ها را بخوبی باز کند.
در هر مبارزه، حریفان برای زدن ضربه به یکدیگر، نیاز به جای محکمی دارند تا با تکیه بر آن بتوانند ضمن حفظ تعادل خویش، موفق به وارد آوردن ضربه شوند. نسل جوان ما که در برخورد با فرهنگ بیگانه به مصاف آمده است، زمانی می تواند ضربه کاری را بر دشمن فرود آورد که جای پایی همچون ارزش های دینی و معنوی بجوید و آن را نقطه اتکاء خویشتن قرار دهد و علاوه بر حفظ تعادل خویش، بر حریف فائق آید.
4 ـ 4ـ الگو های علم و اخلاق ارائه دهید.
زندگی نامه های بزرگان علم و اخلاق که جوشیده از بطن فرهنگ اسلامی هستند، تأثیری عمیق بر تار و پود شخصیت نسل جوان می گذارد و قبل از آن که قلب حساس و دل زلال این نسل به شوائب فرهنگی بیگانه آلوده شود، الگوها و اسوه های ایمان، خلأ های وجودی او را آکنده از سرچشمه زلال ارزش های اسلامی می کنند تا روزنه ها بر نفوذ هر بیگانه ای مسدود شود.
امام علی ـ علیه السلام ـ ضمن بیاناتی به فرزندشان امام مجتبی ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
«فرزندم، قبل از آن که قلبت نفوذ ناپذیر شود، من به ادب آموختن به تو اقدام کردم.»
[3]
4 ـ 5ـ جوانان را با معارف ناب اسلامی آشنا کنید.
عرفان اسلامی با غنایی کم نظیر می تواند به شکلی مطلوب و روان، به نوجوانان و جوانان ارائه شود و سرگذشت استوانه های ایمان نظیر «اویس قرنی» ذهن متفحص و مستعد این نسل را از شکوه عرفان، بالنده و آکنده سازد؛ به ویژه آن که اویس قرنی در جوانی به مدارج عالی ایمان دست یافت و در راه حفظ عقیده و آرمان خویش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
4 ـ 6 ـ فرهنگ بسیجی و شهادت طلبی را ترویج کنید.
ترویج تفکر بسیجی به گونه ای که یادآور فرهنگ شهادت طلبی در زمان جنگ باشد و در زمان حاضر همان فرهنگ با نفی الگوهای غربی، مروج روح سادگی، پاکی و سازندگی باشد. تفکر بسیجی، همان زمزمه های عارفانه دعای کمیل، رایحه دل انگیز نماز شب و دعای توسل با سوز و گدازی است که سال ها پشت سنگر ها و سنگرنشینان را گرم می کرد و با زیارت عاشورا به اوج وحدت روحی و حمایت اسلامی می رسید که «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه».

[1]. در این زمینه کتاب های «نهضت های یک صد ساله اخیر» و «پیرامون انقلاب اسلامی» از استاد شهید مطهری و نیز کتاب «ماهیت انقلاب اسلامی» از دکتر رضا داوری جهت مطالعه بیشتر توصیه می گردد. [2]. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمد رضا شرفی، نشر سروش، 1381، ص 166 ـ 165. [3]. فبادر تک بالادب قبل ان یقسوا قلبک.

محمد رضا شرفی - تلخیص از کتاب بینش های تربیتی، ص 169 - 185

مدگرایی

مدگرایی
از منظر دین و عقل آراستن ظاهر امری پسندیده بوده و به آن توصیه شده است، البته در حدی که از اعتدال خارج نشود و به تجمل گرایی، اشرافی گری، مدپرستی، اسراف، تکبر، فساد، خود نمایی افراطی و فخر فروشی تبدیل نشود. برای درمان و اصلاح هر مشکل و رفتار انحرافی و نا به هنجار باید علل ایجاد و گسترش آن را بررسی کرد و متناسب با آن توصیه هایی برای رفع مشکل ارائه داد که ما در ذیل به برخی از عوامل و توصیه هایی در همان زمینه می پردازیم:
1- تنوع طلبی و نوگرایی: یکی از نیازهای فطری انسان، تنوع طلبی و تجدد گرایی است که در زمینه های گوناگون بروز پیدا می کند که از جمله آن ها تنوع طلبی در نوع لباس، نوع آرایش، نوع پیرایش مو و لوازم و وسائل مورد نیاز و ... می باشد. 2- نیاز به مقبولیت و تأیید اجتماعی 3- جلب توجه دیگران 4- زیبایی خواهی 3- الگو گیری و تقلید 6- تبلیغ بازرگانی و شرطی کردن 7- همنوایی با همسالان 8- جهل 9- ابزار واقع شدن
توصیه ها
- مسئولان و متصدیان باید این تنوع طلبی را در مسیری درست هدایت کنند.
- هویت ملی، فرهنگی و اسلامی را باید احیاء و ترویج نمود.
- طراحان و کارشناسان باید مدهایی متناسب با هویت ملی و اسلامی را با دقت و ظرافت های مورد نیاز این عرصه، به جامعه عرضه کنند.
- با عواملی که هویت ملت را هدف گرفته باید مبارزه جدی و قاطع به عمل آید.
- زمینه پخش ترویج مدهای نامناسب باید شناسایی و برچیده شود.
- باید ذائقه و سلیقه مردم را به گونه ای تربیت کردکه از مدهای غربی و نا مناسب رو گردان باشند.
- سوابق و چهره های علمی - فرهنگی خودمان را ترویج کنیم تا احساس پوچی و کمبود نکنیم و خود را در همه چیز نیازمند دیگران نبینیم.
- باید حس ارزشمندی را در همه افراد و مخصوصاً جوانان ایجاد کرد.
- والدین و مربیان باید سعی کنند تا عزت نفس، اعتماد به نفس و هویت شخصی را در افراد ایجاد کنند.
- کسب مهارت های فردی و اجتماعی می تواند انسان را از احساس پوچی و در نتیجه چنگ زدن به ریسمان های پوسیده و سست نجات دهد.
- اگر به جوان نقش اجتماعی مناسب ارائه شود، جوان برای ابراز وجود به دنبال راه های نادرست نمی رود.
- در ارائه طرح ها و مدل ها باید روحیه زیبایی دوستی مردم و مخصوصاً جوانان را مورد توجه قرار داد.
- همه مردم و مخصوصاً جوانان به دنبال الگوگیری و تقلید هستند پس باید اوّلاً بصیرت دهی کرد که از تقلید کورکورانه پرهیز کنندو عواقب شوم این نوع تقلید را بفهمند. ثانیاً الگوهای سالم، همراه با تقلید آگاهانه، عاقلانه و منطقی به جامعه ارائه شود.
- همه نهادهای اساسی جامعه اعم از خانواده، مدارس، مراکز فرهنگی، صدا و سیما، تولید کنندگان و .... باید نسبت به این امر مهم احساس وظیفه و انجام وظیفه نمایند.
- هیچ گاه نباید با جوانان برخورد غیر منطقی، احساسی و مقطعی شود بلکه باید ویژگی ها و نیازها و احساسات آنان را شناخت و با آگاهی کامل تصمیم عاقلانه گرفت.
- خانواده ها نباید از اقناع عاطفی جوانانشان غافل شوند زیرا بسیاری از انحراف ها از خلأ عاطفی نشأت می گیرد.
- خانواده و جامعه باید به اندازه کافی به جوان توجه کنند تا او مجبور نشود برای جلب توجه به کارهای نامناسب دست بزند.

عباس آئینه چی - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

بلوغ

بلوغ
در دوران زندگی انسان، نوجوانی از اهمیت خاصی برخوردار است و شاید مهم ترین دلیل آن پیدایش «بلوغ» در این مرحله باشد. در این دوره از زندگی، استعدادهای مهمی که در سرشت انسان به ودیعه نهاده شده شکفته می شود و تحولات بسیاری در جسم و روان و افکار و اندیشه فرد ایجاد شده و زمینه کمالات و انجام مسئولیت های فردی و اجتماعی فراهم می گردد. نوجوانی برزخی میان کودکی و بزرگسالی است. آغاز دوران نوجوانی و بخصوص بلوغ برای فرد غرورآفرین و در عین حال دلهره آور است. «بلوغ» کمال طبیعی انسان و دوره شور و شوق و تجدد و تشخص است و در یک جامعه می توان گفت: بلوغ تولدی دیگر است.
این مرحله از یک سو، به علت شرایط خاص فیزیولوژی و زیستی که تحول عظیمی را در جسم و روح و روان فرد ایجاد می کند، حایز اهمیت است. و از سوی دیگر به علت این که، وظایف و تکالیفی از طرف شرع و اجتماع بر عهده او گذاشته می شود، اهمیت آن دو چندان می کند.
در این عرصه چون نوجوان و جوان هنوز بی تجربه است و آگاهی لازم از شرایط و ویژگی های این دوران ندارد. موجب می شود که آن ها دچار مشکلات و لغزش هایی بشوند؛ که جبران کردن آن ها خیلی مشکل است.
از این رو آن ها باید در گام اول آگاهی های خود را در این زمینه بالا ببرند و در گام بعدی به شکوفایی استعدادهای خود پرداخته و از بروز مشکلات پیشگیری و مقابله کنند.
تعریف بلوغ:
بلوغ مرحله ای از رشد انسان است که در اثر بیداری غدد غریزی و فعال شدن آن دگرگونی های ویژه ای در شخص پدید می آید که با یک سری علائم و تظاهرات جسمانی و روانی توأم است.
[1]
انواع بلوغ
ـ بلوغ بدنی: شامل نهایت رشد بدنی می باشد، که اوج کمال رشد اندام حدود (25ـ 23) سالگی است.
ـ بلوغ جنسی: رسیدن فرد به مرحله ای که قادر به ایفای نقش جنسی شده و قادر به تولید مثل نیز باشد. این بلوغ در دختران با بروز اولین عادت ماهیانه (حدود 16ـ 10سالگی) و در پسران با احتلام (حدود 18 ـ 11 سالگی).
ـ بلوغ اجتماعی: مرحله ای که شخص قدرت تدبیر امور خانواده را پیدا کرده و در برابر قانون پاسخگو است. همچنین بلوغی که در مورد نظام وظیفه، واحد گواهینامه و ... در جامعه مطرح است.
ـ بلوغ اقتصادی: شخص قدرت برنامه ریزی تدبیر امور اقتصادی و کسب در آمد پیدا میکند و می تواند در اموال خود تصرف کند و خرج خانواده اش را بپردازد.
ـ بلوغ عاطفی: خروج کودک از انگیزه های کودکانه و نشان دادن عواطف خود به شکل بزرگترها، مخصوصاً محبت و دوستی با دیگران را.
ـ بلوغ سیاسی: شخص قدرت کافی برای بررسی مسایل سیاسی و حکومتی را پیدا می کند. حق رأی دادن پیدا می کند.
ـ بلوغ روانی: پخته شدن از نظر روانی ـ روحی که انسان قدرت تشخیص مسایل و تمیز مصلحت زندگی پیدا می کند و قادر به قبول مسئولیت های اجتماعی شده و قدرت رویارویی با مشکلات پیچیده زندگی را بدست می آورد.
ـ بلوغ ذهنی و فکری: رسیدن به کمال در هوش، عقل، حافظه، تصور و تخیل و توان برهان پذیری و برهان آوری.
ـ بلوغ شرعی: مرحله ای از رشد که شخص بالغ و مکلّف می شود، و انجام واجبات مثل نماز و روزه و رعایت تکالیف دینی بر او واجب می شود. خداوند متعال با او به عنوان یک زن و مرد کامل معامله می کند و اعمال خوب و بد او ثبت و ضبط می شود. و تقلید از یک مجتهد اعلم و جامع الشرایط برای انجام صحیح احکام و قبولی اعمالش واجب است.
نشانه های بلوغ شرعی
بلوغ شرعی با نشانه هایی دانسته می شودکه بعضی از آن ها طبیعی و ذاتی هستند و برخی قراردادی و شرعی و وجود یکی از این علایم کافی است.
الف ـ نشانه های طبیعی و ذاتی: (قول مشهور فقهاء)
1ـ بروز حالت احتلام و بیرون آمدن منی (انزال)؛
2ـ روئیدن موی درشت و زبر در زهار (زیر شکم، بالای عورت)؛
ب ـ نشانه قرار دادی و شرعی:
اتمام 15 سال قمری در پسران و نه سال قمری در دختران
مساله 2253ـ روییدن موی درشت در صورت و پشت لب و در سینه و زیر بغل و درشت شدن صدا و مانند این ها نشانه بالغ شدن نیست*، مگر انسان به واسطه این ها به بالغ شدن یقین کند.
* آیت الله بهجت: بعید نیست که نشانه بلوغ باشد.
[2]
* آیت الله سیستانی: بعید نیست که روییدن موی درشت در صورت و پشت لب، علامت بلوغ باشد، ولی روییدن مو در سینه و زیر بغل و درشت شدن صدا و مانند این ها نشانه بالغ شدن نیست.
نشانه ها و تحولات دوره بلوغ جنسی
1- بروز احتلام (جنابت در خواب) و انزال در پسران؛
2- شروع قاعدگی در دختران
3- تغییر محسوس در صدا؛ (به علت ضخیم شدن و طولانی شدن تارهای صوتی که به بم شدن صدا می انجامد).
4- رویش مو در قسمت زهار و زیر بغل: و در پسران علاوه بر آن ها رویش موهای نرم در پشت لب و دو طرف صورت جلوی گوش ها؛
5- رشد سریع بیضه و آلت تناسلی و نعوظ آن در برابر محرک ها در پسران؛
6- رشد سینه و برآمدگی آن ها در دختران؛
7- تغییرات پوستی و زبر شدن پوست و فعالیت غدد چربی؛
8- بالا رفتن فشار خون، ضربان قلب، ازدیاد چربی و پیدایش جوش صورت؛
9- ناموزون شدن بعضی از اعضاء بدن بخصوص بینی؛
10- افزایش ناگهانی قد و وزن.
عوامل مؤثر در زودرسی بلوغ:
1ـ عوامل وراثتی و نژادی: تحقیقات حکایت از آن دارد که جنبه های ارثی و ژنتیک و نژادی، نقش اساسی دارند. به عنوان مثال، سیاه پوستان و افراد کوتاه قد در بلوغ پیشرسترند.
2ـ عوامل جغرافیایی: آب و هوا در بلوغ تأثیر دارد. مثلاً در مناطق گرمسیر سن بلوغ زودتر واقع می شود.
3ـ عوامل اقتصادی: وضع اقتصادی خوب، زندگی مرفّه و تغذیه خوب و کامل.
4ـ عوامل اجتماعی و فرهنگی:
الف) مذهب و فرهنگ جامعه: وضعیت اعتقادی جامعه ها، که پیرو کدام دین و مذهب و چه فرهنگی باشند. مثلاًَ، در جامعه های پر آشوب که فرهنگ غربی و لائیکی حاکم است، سن بلوغ زودتر اتفاق می افتد.
ب) چگونگی ساختار و مظاهر جامعه: رایج بودن فسادو فحشاء و مکان های مربوط به آن، بد حجابی و بی حجابی دختران و زنان، نوع روابط بین دختر و پسر و غیره.
ج) وسایل ارتباط جمعی: از جمله، ماهواره، اینترنت، بازی های کامپیوتری، مجلات، فیلم و نوارهای غیر مجاز.
5ـ اختلال در ترشح غدد هیپوفیزی: که زودتر از موعد معین، ترشح هورمون های جنسی را باعث می شود.
خصوصیات این دوره از دیدگاه روان شناسان:
1ـ دوره انتقال: به دلیل این که از مرحله کودکی و وابستگی، به مرحله استقلال و به دنیای بزرگترها، وارد می شود؛
2ـ دوره اضطراب: به دلیل شرایط خاص دنیای بلوغ و بیداری غددهای جنسی و مواجه با تکالیف و مسئولیت ها؛
3ـ دوره عصیان و نافرمانی: چون احساس بزرگی و استقلال می کند؛ و در جستجوی «خویشتن سازی» است و می خواهد به تنهایی برای خود شخصیت والا و برتر بسازد؛
4ـ دوره غرور و مستی: به دلیل رویاها، احتلام ها و آینده بینی های شیرین؛
5ـ دوره آشفتگی و فشار: به علت احساس تحمیلات روانی و عاطفی برخود؛
6ـ دوره تولّد جدید: به نظر استنلی هال: تکامل یافته ترین خصایص انسانی در این مرحله ظاهر می شود؛
7ـ دوره بحران (crise): به ویژه که برای او بحران انطباق با شرایط جدید، محیط جدید و خواسته های جدید پیش می آید؛ و او در این اندیشه است که با هوس های خویش چگونه کنار آید.
[3]
تذکر مهم:
واقعیت این است که منظور از ذکر این واژه ها در توصیف این دوره، معانی و جنبه های ظاهری و خارجی آن نیست؛ و این تصور که نوجوان و جوان، فردی سرکش و آشوبگر و دارای روحیه ای مضطرب و آشفته که در یک منجلاب و بحرانی گیر کرده باشد. بلکه نظر روان شناسان در این مورد به انقلاب درونی دوران بلوغ متوجه است. چرا که بخش عمده ای از شخصیت، تفکر، معیارهای اخلاقی و رفتاری در این دوره شکل می گیرد.
در این دوره، به دلیل بروز تغییرات سریع و وسیع در ساختار بدنی و ظهور علائم بلوغ جنسی، که به یکباره اتفاق می افتد؛ و همزمان با آن حالات روحی و روانی او نیز دگرگون می شود، دارای حسّاسیت های ویژه ای است.
در این عرصه، نوجوان و جوان در درون خود تحوّلات عظیم و کشش ها و گرایش های متفاوتی را احساس می کند و در مقابل آن ها واکنش هایی را نشان می دهد، که این واکنش ها به آمادگی قبلی و آگاهی او بستگی دارد. در صورتی که آمادگی لازم را نداشته باشد و نسبت به تغییرات و تحوّلات، اثرات نامطلوبی داشته باشد و باعث واکنش های منفی شود. و این واکنش های منفی در نوع افراطی خود، منجر به بحران و بیماری های روانی می شود؛ که بارزترین آن ها عبارتند از: اضطراب، افسردگی، انزوا طلبی، عقده حقارت، نافرمانی و عصیان با والدین، بی ثباتی و عدم تعادل، اختلال شخصیت، عدم اعتماد به نفس، سستی و بی اشتهایی و ....
راه درست کدام است؟
1ـ این حقّ مسلم نوجوان و جوان است که استقلال طلب و آزادی خواه باشد؛ چرا که استقلال طلبی، تمایل طبیعی آماده شدن برای زندگی مستقل بزرگسالی است. و درست است که والدین و بزرگتران هم باید روحیات شما را درک کنند، ولی آن به این معنی نیست که لجام کج خلقی و خونسردی را به دست گرفته و با آن ها به نافرمانی و بی احترامی رفتار کنید؛ بلکه صبر و شکیبایی پیشه کنید و در ارضاء این تمایلات تندروی نکنید.
2ـ نوجوان و جوان، چون شیفته مهر و محبّت است و تمایل به مشارکت در اجتماع به صورت انتخاب دوست و عضویت در گروهی دارد. و با توجه به این که دوستان خوب در کنار خانواده نقش مهمی در زندگی او ایفا می کنند؛ لذا دقّت در انتخاب دوست بسیار مهم است و نباید این گرایش فطری به همزیستی مفرط با گروه همسالان منجر شود و مواظب باشید در دام گروه های انحرافی نیافتید.
3ـ به دلیل این که غریزه جنسی با فرا رسیدن بلوغ، رشد کرده و در درون احساس گرایش به جنس مخالف پیدا می شود؛ و از طرفی هم باید معیارهای اخلاقی و دینی را در نظر داشت و با مسئله با خویشتن داری برخورد کرد، لذا مواظب باشید تا این نگرانی طبیعی شما به اضطراب و اختلالات رفتاری دیگر تبدیل نشود و همچنین مراقب باشید تا خدای نکرده دچار لغزش و انحراف جنسی نشوید.
4ـ چون این دوره، دوره تخیل و در رؤیا فرو رفتن ها است و امکان دارد به دلیل تغییرات محسوس در جسم و بلوغ جنسی، گاه این تخیلات کانال های خاصی پیدا کند؛ لذا سعی کنید وقت های بیکاری و تنهایی خود را با فعالیت های متنوع ورزشی، هنری، فرهنگی و ... پرکنید و نگذارید افسردگی و گوشه نشینی گریبانگیر شما شود؛ و بدانید که با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.
5ـ در صورتی که در درون خود احساس بی ثباتی کردید و یا با یک مشکل هیجانی یا اختلال رفتاری و یا یک مسئله شرعی روبرو شدید، اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و سعی داشته باشید با والدین یا فردی مورد اعتماد و آگاه، مشاوره داشته باشید.
بلوغ و گرایشات فطری و الهی:
به طور کلی، پایه گذاری های مهم در حیات، سعادت و شقاوت، بهشتی شدن و جهنمی شدن ها، اغلب مربوط به این دوره است. دوران بلوغ و جوانی، دوران بروز احساسات مذهبی و تمایلات ایمانی و اخلاقی است؛ و او دوست دارد خدا را بشناسد و عاشقانه پرستش کند. بطورکلی، روان شناسان دوران بلوغ را دوران ماوراء الطبیعه یا متافیزیک می نامند. و این امر حتی در مورد افرادی که در خانواده های مذهبی نبوده و در چنان محیطی رشد نیافته اند، صادق است. به عقیده آرنولدگزل (روان شناس معروف آمریکا)؛ «بلوغ سن شکوفایی هاست و نوجوان متوجه امور عقلانی، مذهبی و هنری می گردد».
«در این دوره فطرت او همچنان بیدار و ذهن و عاطفه و روانش متوجّه خداوند است. اما شرایط خاص زیستی و بیداری غدد او سبب می شود که او در اندیشه دیگری باشد و بین خیر و سعادت دینی و انحراف دست و پا بزند که برخی در فرجام این تلاش غالب و برخی مغلوب هستند.»
[4] و کسی که دارای تربیت صحیح و ایمانی پایدار باشد، می تواند این دوره را به راحتی پشت سر گذاشته و پیروز باشد. پس سعی کنید از این فطرت پاک استفاده کنید و به انحرافات جنسی آلوده نشوید.
احتلام (جنابت در خواب) پسران:
احتلام عبارت است از: دست دادن حالت خاصی به انسان و انزال (خروج منی) از او، در حالت خواب که غالباً با یک لذت جنسی همراه است، چه بر اثر دیدن خواب های آشفته و جنسی باشد و چه به خودی خود آمده باشد، و معمولاً بدن بعد از این اتفاق حالت سستی پیدا می کند.
در افراد عادی و سالم از پسران، احتلام بین (10ـ12) روز اتفاق افتاده، و گاهی تا دو ماه در بین دو احتلام فاصله می افتد. جز در احتلام های مکرّر که ناشی از هوس های جنسی بسیار است و معمولا در افرادی بروز و ظهور دارد که در محیطی نامساعد و دارای نقایض تربیتی، رشد کرده اند. و گاهی علت آن جنبه پاتالوژیک
[5] دارد که شخص مریض است و باید به پزشک مراجعه کند.
توجه ـ احساس گناه چرا؟!
متأسفانه برخی از نوجوانان و جوانان با بروز احتلام شبانه و واکنش هیجانی در مقابل محرّک های جنسی، دچار اضطراب و نوعی احساس گناه می شوند. اما باید بدانند که، احتلام یک امر طبیعی است و از نظر اسلام، گناهی متوجه او نیست. فقط باید رطوبتی که در آن حالت از بدن خارج شده و بدن و لباس ها را آلوده کرده، تطهیر نموده و سپس غسل جنابت را انجام دهد. و در این مورد هم نباید از اطرافیان و خانواده خود خجالت بکشد. و این نکته را همیشه در ذهن داشته باشدکه، آن ها هم روزی جوان بوده اند و به مسائلش آگاهند.

[1] . قائمی، علی، دنیای بلوغ، سازمان ملی جوانان، نشر اسپید، 1380، ص 21، با کمی تغییر. [2] . بنی هاشمی، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، قم، اسلامی، 1378، ج2، ص 324 و 325. [3] . دنیای بلوغ، ص 171. [4] . دنیای بلوغ، ص 172. [5] . آسیب شناسی، علم به اسباب و علل امراض (فرهنگ عمید)

مسعود نور علیزاده - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

شیوه های کنترل فشارهای جنسی

شیوه های کنترل فشارهای جنسی
غریزه جنسی یکی از غرایز نیرومند، حساس و زندگی ساز انسان است، که در حیات روانی و جسمانی او تأثیرات بسزایی دارد. این امانت الهی در وجود انسان، همچون لبه تیز چاقو دارای وظایف دو بعدی است، که هم می تواند وسیله ارتقاء و تعالی انسان باشد؛ و هم می تواند تنزل و فرومایگی او را فراهم سازد. لذا اگر پرورش صحیح و عاقلانه داشته باشد، و ارضاء آن بر مبنای اعتدال و تعالیم الهی و در مجرای فطرت باشد، زندگی را قرین خوشی و آسایش می گرداند. از همین رو، دین مقدس اسلام دستور به کنترل و تعدیل امیال غریزی انسان داده است؛ امروزه نیز دانشمندان و روانشناسان سرتاسر جهان آن را اساس کار خود قرار داده و می گویند: مراتب شدت و ضعف این امیال منجر به اختلال در اعمال حیاتی و مانع سلامت جسمی و روانی می شود.
رمز غلبه بر فشارهای جنسی
غریزه جنسی با بلوغ بیدار می شود و تقریباً همه جوان ها تحت فشار این غریزه هستند و بسیاری از آنها شرایط ازدواج را ندارند. اساساً جوان با طوفان و بحران و شکوفا شدن خواسته ها و غرایز خویش تعریف می شود. و این از حکمت های الهی است که جوان با نیروی اراده و اختیار خویش بر امیال نفسانی و شهواتی خویش غلبه کرده و به رشد و بالندگی دست یابد.
ترک عصیان، در جوانی، شیوه پیغمبری است ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار
افراد با تقوی و خود ساخته ای که اینک معلم اخلاق هستند و به مقامات معنوی رسیده اند، از ابتدا و به صورت فطری خود ساخته نبودند، در آنها نیز نیازها و تمایلات بسیاری وجود داشته و جاذبه ها و عوامل تحریک کننده بیرونی آنها را به سوی خود فرا می خوانده است. از اینکه تقوای حضرت یوسف را نداریم، نگران نباشیم، با «همت بلند» و «اراده قاطع» ما هم می توانیم بذر تقوی و عفاف را در وجود خویش بپاشیم. پس راه غیرممکنی نیست، دیگران توانسته اند، ما هم یقیناً می توانیم در ابتدا شاید، مجاهده و مبارزه با نفس و به دست آوردن ملکه عفت و تقوی قدری دشوار به نظر آید؛ اما وقتی در این راه گام برداریم و از خداوند طلب یاری نماییم قطعاً خداوند ما را با امدادهای غیبی خود، در این راه یاری و هدایت خواهد کرد. و این وعده الهی است که می فرماید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و إن الله لمع المحسنین؛ آنان که در راه ما جدیت و تلاش وکوشش به خرج می دهند، راه های خود را به آنها ارائه می دهیم، و خداوند با نیکوکاران است.»
[1]
اصل اولیه کنترل غریزه جنسی:
عفت جنسی
در این میان اسلام همه و به خصوص جوانانی که شرایط ازدواج کردن را ندارند، به یک سجیه مهم و صفت عالی اخلاقی یعنی عفاف و پاکدامنی دعوت می کند. «و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً؛ کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند، باید عفت و خویشتنداری پیشه کنند.»
[2] ملکه عفت آدمی را در اعمال تمایلات جنسی کنترل و تعدیل می کند و انسان را از پلیدی و طغیان شهوت مصون می دارد. در لغت می خوانیم: «عفت، حصول حالتی برای نفس است که در سایه آن شهوت بر آدمی غالب نمی شود.» دیگر فواید و آثار عفت عبارتند از: حفظ والایی و وقار آدمی، پیشگیری از وسوسه ها و تحریک ها، پیشگیری از آشفتگی فکر و داشتن کانونی گرم و سعادتمند در خانواده ها.[3]
شیوه های عملی کنترل فشارهای جنسی
1. تقویت ایمان و پرورش معنویت و تقوی؛ بی شک یکی از دست آوردهای بزرگ ایمان واقعی و عبادات، مهار کردن غرایز سرکش و تسلط بر هوی و تمایلات غیرمشروع است.
[4] «انّ الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر»[5] با شرکت در مجالس مذهبی و توسل به ائمه اطهار و خواندن دعا و تلاوت قرآن و به وسیله نماز با حضور قلب، با خدا ارتباط معنوی برقرار کنید.
2. هفته ای یکی دو روز، روزه مستحبی بگیرید؛ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حدیثی پس از ترغیب جوانان به ازدواج می فرماید: «هر کس ازدواج برایش مقدور نبود، بسیار روزه بگیرد؛ زیرا که روزه از نیروی شهوت می کاهد.»
[6]
3. حفظ و تقویت کرامت و عزت نفس؛ انسان اگر به گوهر روح و نفس خود توجه داشته باشد، هیچ گاه دنبال گناه و شهوت نمی رود. امام علی- علیه السّلام- می فرماید: «آن کس که واجد بزرگواری و کرامت نفس باشد. تمایلات شهوانیش در نظر او خوار می نماید.»
[7] گاندی می گوید: «تمدن غربی اگر غربیان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به مسایل جنسی نموده است به خاطر این است که غربی به جای (خویشتن جویی) در پی نسیان و هدر ساختن خویش است».
4. دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحریک آمیز؛ هیچ عضوی در بدن به اندازه چشم از عالم خارج متأثر نمی شود، و ارتباط بسیار عجیب و پیچیده ای بین مشاهدات و افکار، خیالات و حالات روانی انسان وجود دارد.
[8] و خداوند این قدرت را به انسان داده است که اگر اراده کند، با فرو انداختن و غض چشم و توجه نکردن به دختران محیط اطراف، به کنترل خود بپردازد.
5. از فکر و ترسیم صحنه های محرک در ذهن و خیال پرهیز کنید.
6. تقویت اراده؛ با تلقین به نفس و مثبت گرایی عدم پراکنده کاری، سرو سامان دادن کارهای نیمه تمام، مدیریت زمان، الگوگیری از افراد با اراده، ورزش، اراده خود را تقویت کنید و هر لحظه به خود بگویید: من می توانم، چون اراده دارم.
[9]
7. اعتماد به نفس داشته باشید و برای کسب آن، توکل به خدا داشته باشید؛ صبور و بردبار باشید؛ با امید و با نشاط باشید، استقامت داشته باشید؛ هیچ وقت نترسید؛
[10] و بدانید که خدا قدرت مقابله با گناه و شهوت را در وجود انسان قرار داده است.
8. هیچ وقت بی کار نباشید و اوقات فراغت خود را به تفریحات سالم و مطالعه و کارهای فکری بپردازید.
9. ورزش؛ هر روز به منظور تقویت جسم و تخلیه انرژی خود مقداری ورزش کنید.
10. در خوردن مواد غذایی پرکالری و محرک مثل پیاز، فلفل، خرما، تخم مرغ و .... به حداقل لازم اکتفا کنید.
11. محرک های ناهنجار بصری، شنیداری، تخیلی جنسی اطراف مثل فیلم، عکس و.... را حذف کرده و هیچ وقت به موسیقی تحریک کننده گوش ندهید. بر قوه تخیل خود با مطالعه، ذکر خدا، انصراف توجه و افکار مثبت جایگزین و کارهای هنری و خلاقانه و .... مدیریت داشته باشید.
12. در انتخاب دوستان دقت کافی را به عمل آورید.
13. اگر مرتکب گناهی شده اید توبه کنید و بدانید که خدا توبه کننده گان را دوست دارد. برخی افراد چون از این امر بی اطلاع اند لحظه به لحظه با سیاست «آب که از سرگذشت چه یک نی چه صد نی» در مرداب گناه فرو می روند.
برای مطالعه بیشتر به کتب ذیل مراجعه گردد:
1. کنترل رابطه جنسی، احمد مطهری، دفتر تبلیغات اسلامی، 1360.
2. آنچه یک جوان باید بداند؟ رضا فرهادیان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1374.
3. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری، تهران، صدرا، 1368.
4. دنیای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تربیت.
[1] . عنکبوت/69. [2] . نور/ 33. [3] . قائمی، علی، مرزها و روابط پسران و دختران، تهران، سازمان ملی جوانان،1381 ص144؛ و فلسفی، محمد تقی، کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران، هیئت نشر معارف اسلامی، 1342، ج2، ص360. [4] . قاسمی، حمید محمد، اخلاق جنسی در دیدگاه اسلام، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ص191. [5] . عنکبوت/45. [6] . مستدرک الوسائل، ج2، ص531. [7] . نهج البلاغه، (فیض الاسلام)، ص1283. [8] . اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام، همان، ص 196. [9] . لیندن فیلد، گیل، اعتماد به نفس برتر، ترجمه حمید و نگار اصغری پور، تهران، جوانه رشد، 1382، ص102. [10] . همان، ص 163.

دحوالارض چیست؟

 بیست و پنجم ذیقعده، هم زمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. از امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ روایت شده است که فرمودند:

«نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»

همچنین در برخی از روایات این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده و خاتم المحدثین، شیخ عباس قمی (ره) روز دحوالارض را از چهار روز معروفی ذکر کرده که روزه آن ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.

روز دحوالارض از روزهای پر برکت خدا برای بندگان سالک الی الله

در کتاب شریف «المراقبات» روایت است که امام رضا ـ علیه السلام ـ فرموده اند:

در شب بیست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسى (ع) متولد شده اند.
در این روز، رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ به قصد حجة الوداع از مدینه با یکصد و چهار هزار یا یکصد و بیست و چهار هزار و حضرت فاطمه (ع) و تمامى اهل بیت خود از راه شجره به مکه عزیمت نمودند.

توبه، استغفار، عبادت و شب زنده داری از اعمالی است که در شب دحو الارض سفارش و تأکید بسیاری برای انجام دادن آنها شده است.

شب و روز دحوالارض نمازها و ادعیه مخصوصی دارد که کیفیت آنها در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی (ره) آمده است.

معنای دحوالارض

«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.

از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود.

برنامه های معنوی

زمین، گاهواره زندگی انسان و همه موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است. روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:

1. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
2. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
3. ذکر و دعا.
4. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.

دحوالارض در قرآن

در قرآن کریم به دحوالارض اشاره شده است. خداوند در آیه 30 سوره نازعات می فرماید: «و زمین را پس از آن (آفرینش آسمان و زمین) گسترش داد». بر پایه نظر بیشتر مفسران، منظور از «دَحیها» در این آیه، همان دحوالارض است.

دعای روز دحوالأرض

یکی از برنامه های پیشنهادی در روز مبارک گسترده شدن زمین، خواندن دعای ویژه این روز است. در بخشی از این دعا، به مسأله دحوالأرض چنین اشاره شده است: «ای خدایی که خانه کعبه را گسترانیدی و دانه را شکافتی و سختی را برطرف ساختی، از تو می خواهم در این روز از روزهایت که حق آن را بزرگ نمودی، هر گرفتاری و مشکلی را برطرف سازی».

ذیقعده؛ ماه حرام

ماه ذیقعده اولین ماه از ماه‌های حرام است. ماه‌های حرام زمان‌هایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژه‌ای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند.

اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می توان کرد، این است که: «اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است» حتما منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد؛ بنابراین، شایسته است انسان مومن در این ماه ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد.

مناسبت های دیگر این روز

گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آن را دوچندان کرده اند؛ از جمله:

• میلاد ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام.

• میلاد حضرت عیسی مسیح ـ علیه السلام.

• خروج رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس امیرالمؤمنین و حضرت زهرا ـ سلام الله علیهما ـ و نیز همه همسران و بسیاری از اصحاب پیامبر (ص) نیز ایشان را همراهی می‌کردند.

• در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.

زیارت حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ بهترین و با فضیلت‌ترین عمل مستحبی این روز است. 

www.hawzah.net

ارشاد و برخورد با نسل جوان

ارشاد و برخورد با نسل جوان 

راه‌های زیادی برای هدایت و رستگاری جوانان وجود دارد که به چند نمونه اشاره می‌شود.
1. تقویت بینش دینی و مذهبی
اگر ما جوانان را با معارف اسلامی آشنا کنیم و باورهای دینی را تقویت کنیم و به آنها بفهمانیم که تنها راه سعادت و کمال انسان در عمل کردن به دستورات الهی و احکام خداوند است و در انجام این وظیفه هم با دقت و صبر و اخلاق و ادب با آنان برخورد کنیم، در تقویت ایمان آنان و اعتقادات آنان مؤثر خواهیم بود.
2. احیای عزّت نفس
از جمله راه‌های مبارزه با تهاجم دشمن و هدایت جوانان، احیای روحیه عزّت نفس اقشار جامعه مخصوصاً جوانان است و این‌که روحیه خود کم‌بینی را از بین برده و جلو تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب را نابود کنیم زیرا کسی که در جامعه عزیز باشد و احترام داشته باشد و در نگاه دیگران از مقام ویژه‌ای برخوردار باشد سعی می‌کند خود را از نظر اخلاقی و ایمان تقویت کند.
3. اصلاح ساختار مراکز آموزشی و پرورشی
از آن‌جایی که جوانان الگوپذیر هستند و سخت تحت تأثیر محیط زندگی و محیط آموزشی و غیره قرار می‌گیرند با اصلاح فضای آموزشی و مربیان و دبیران و ایجاد زمینه‌های تربیت دینی مثل نماز جماعت‌ها، جلسات معنوی، سخنرانی‌های جذاب و با شور و نشاط، می‌توان آنان را بسوی دینداری رهنمون شد.
4. توجه به نیازهای جوانان
جوانان نیازهای خاصّی دارند و اگر به آنها توجه نشود باعث انحراف و دل‌زدگی آنان می‌گردد به عنوان مثال جوان نیازمند محبّت و احترام است، جوان نیازمند همسر می‌باشد، جوان نیازمند کار و شغل می‌باشد. و اگر جامعه و محیط خانواده نیازهای منطقی و شرعی و انسانی آنان را برآورده کند جلو انحرافات آنان را گرفته و زمینه بی‌ایمانی از بین می‌رود و از طرفی جوان به جامعه و خانواده اعتماد کرده و گفته‌های آنان را درباره مسائل دینی و اعتقادی قبول می‌کند.
5. ارائه الگوهای جذّاب و قابل اعتماد
جوان زیباپسند و دنبال الگوهای جذاب است و لذا سعی کنیم جوانان موّفق و متدیّن و مورد احترام را به عنوان الگو معرفی کنیم و از آنان تمجید نمائیم.
6. پرهیز از مقایسه جوان با دیگران
در قرآن کریم از سوره نوح، آیه 14 آمده است که خداوند انسان را طورطور و متفاوت آفریده و هر انسانی خصوصیات ویژه‌ای دارد. این موضوع در روان‌شناسی تحت عنوان «اصل تفاوت‌های فردی» مطرح می‌شود. تفاوت‌های موجود در انسان بیانگر این نکته است که پدر و مادر باید با فرزندان خود مطابق روحیه، علایق و ویژگی‌های او رفتار کنند و هرگز تونایی‌ها و ناتوانی‌های جوانی را با جوان دیگر مقایسه نکنند. که این کار آثار زیانباری دارد و باعث شکستن غرور و عزّت جوان و نوجوان می‌گردد و او را نسبت به والدین بی‌اعتماد می‌کند و حرف آنان را نمی‌پذیرد و لذا سعی شود با توجه به روحیّات و توانایی آن جوان از او تکلیف خواسته شود و سعی شود با او با مدارا رفتار کند.
7. رعایت و توجه به نیازهای عاطفی آنان
نوجوان و جوان نیاز به آرامش دارد. نوجوان نیاز دارد که پدر و مادری با عواطف پایدار داشته باشد. هر قدر روابط پدر و مادر با نوجوان از ثبات و استحکام برخوردار باشد، نوجوان احساس آرامش بیشتری می‌کند و دارای شخصیتی سالم و استوار می‌گردد و به والدین خود اعتماد می‌کند و رفتارهای مذهبی و دینی آنان را تقلید می‌کند و قبول دارد و اگر پدر و مادری دمدمی مزاج و متزلزل باشند، جوانان بر آنان اعتماد نکرده و سراغ پناهگاه دیگری می‌روند و چه بسا گرفتار افراد ناشایست و آلوده شوند.
- منابع مورد استفاده و منابع مناسب برای مطالعه بیشتر عبارتند از:
1. آصفه آصفی، شناخت الگوهای رفتاری نوجوانان، انتشارات انجمن و اولیاء و مربیان ایران، تهران.
2. احمد به‌پژوه، اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان، نشر رویش، تهران، 1373.
3. محمد خدایاری، مسائل نوجوانان و جوانان، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، تهران، 1371.

علی پناهی - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه