خلف وعده
۱ |
از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده، وفا نکردن به عهد و پیمان است چنانچه در صحیحه حضرت عبدالعظیم ذکر شد و حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ بر کبیره بودنش به آیه 25 از سوره رعد استشهاد میفرماید «کسانی که پیمان خدای را پس از بسته شدنش میگسلند و میبرند آنچه خداوند امر به پیوند آن فرموده و در زمین فساد میکنند برای ایشان دوری از رحمت خداست و بر ایشان سرای بدی است که دوزخ است.»[1] خداوند متعال در سوره آل عمران میفرماید: کسی که به عهدش وفا کند و خود را از شکستن پیمان و خیانت نگه داشته در دین تقوا داشته باشد جز این نیست که خداوند صاحبان تقوا را دوست میدارد (پس محبت و کرامت خداوند بسته به وفای به عهد و تقوا در دین است) به درستی که کسانی که عهد خدایی و سوگندهای خود را در برابر قیمت ناچیزی از دست میدهند کرامتی ندارند و در قیامت نصیب و بهرهای برایشان نیست و در آن روز خدا با ایشان سخن نمیگوید و نظر رحمت نمیافکند و پاکشان نفرموده، بر ایشان عذاب دردناکی است.»[2] در جای دیگر میفرماید: «بدترین جنبندههای روی زمین نزد خداوند کسانی هستند که کافر شدند و در کفر مصر و راسخ گردیدند، پس ایشان ایمان نمیآورند؛ کسانی که از ایشان پیمان گرفتی پس عهد خود را شکستند در هر باری که پیمان بستند و ایشان از شکستن پیمان نمیپرهیزند یا از عقوبت آنها نمیترسند.»[3] این آیه درباره یهودیان بنیقریظه نازل شده که با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ عهد کرده بودند به دشمنان اسلام کمک ندهند ولی نقض عهد کرده در جنگ بدر مشرکین را به سلاح یاری کردند و بعد از آن به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ گفتند ما عهد را فراموش کرده بودیم برای بار دوم عهد بستند و باز در جنگ خندق پیمان را شکسته با ابوسفیان برای جنگ با پیغمبر متحد شدند. بالجمله بدترین موجودات روی زمین کسانی هستند که از بازخواست خدا نمیترسند و در پیمان شکنی بیباکند مانند یهود بنیقریظه که با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ عهد کردند که خیانت نکنند و ضرری نرسانند و دشمنان آن حضرت را یاری نکنند و در عوض بر دین خود ثابت و مسلمانان در امان باشند و چون چند مرتبه نقض عهد کردند پس خداوند در این آیات امر فرموده با آنها قتال کنند. در چند جای قرآن مجید وفای به عهد را واجب و روی آن تأکید فرموده میفرماید: «به پیمان (پیمانی که خدا با شما بسته است از تکالیف شرعی و عهدی که با یکدیگر میبندید و عهدی که با خدا میبندید) وفا کنید به درستی که پیمان مورد بازخواست خواهد بود».[4] در جای دیگر میفرماید: «ای کسانی که گرویدهاید به تمام عقدهای خود وفا کنید[5] که از آن جمله پیمان با خدایا بندگان خداست و دربارهی اهل صدق و تقوا میفرماید «آنان که به پیمانشان چون پیمان بستند، وفا کنندگانند».[6] در سورهی صف در مقام توبیخ میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید چرا چیزی را که انجام نمیدهید میگویید، بزرگ است از روی شدت غضب و خشم نزد خدا آنچه را انجام نمیدهید بگویید».[7] در تفسیر این آیه شریفه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ مروی است که فرمود: «مؤمن به برادر دینی خود که وعده میدهد مانند نذر است یعنی باید حتماً وفا کرده شود لیکن در مخالفت آن کفاره نیست پس کسی که با مؤمنی خلف وعده کند اول مخالفت خدا را کرده و خود را در معرض خشم او قرار داده است چنانچه در آیه گذشته فرمود.[8] و امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «پیمان شکنی موجب خشم خدا و مردم است و خداوند میفرماید خشم خدا بزرگ است در اینکه میگوئید آن چه را به جا نمیآورید».[9] پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: کسی که پیمان شکن باشد دیندار نیست.[10] و حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ میفرماید: چهار چیز است که عقوبتش زودتر از هر چیز میرسد. 1ـ کسی که به او احسان کنی و در عوض نیکی با تو بدی کند. 2ـ کسی که تو به او ستم نکنی و او به تو ستم کند. 3ـ کسی که در امری با او عهد کنی تو وفا کنی و او به تو مکر و خیانت کرده، به آنچه عهد کرده وفا نکند. 4ـ کسی که به رحم خود صله کند و آن رحم از او ببرد.[11] ابو مالک به حضرت سجاد ـ علیه السّلام ـ عرض کرد مرا از تمام آداب دین باخبر گردان. حضرت فرمود: گفتار درست و حکم کردن به عدل و وفای به عهد.[12] آیات و روایات وارده در اهمیت وفای به عهد بسیار است و همین، مقداری که ذکر شد کافی است. اقسام نقض عهد و حکم آنها: عهد بر سه قسم است: عهدی که خدا با بندگانش فرموده، عهدی که مردم با خدا میکنند، پیمانی که مردم با یکدیگر میبندند. 1ـ عهد خدا همان است که در عالم ذر بین پروردگار عالم و بنی آدم واقع شده چنانچه در قرآن مجید و اخبار کثیره رسیده و خلاصهاش این است که در عالم ذر که مقدم بر دنیا است خداوند ارواح بشر را آفرید به طوری که دارای ادراک و شعور و قابل مخاطبه و مکالمه بودند و از آنها به پروردگاری خویش اقرار گرفت و از ایشان پیمان گرفت که بر این اقرار ثابت قدم بوده، برای او شریکی قرار ندهند و از دستورهای پیامبران سرپیچی نکرده شیطان را پیروی نکنند و خداوند هم عهد فرمود که در مقابل پیمان ایشان، یاریشان بفرماید و رحمتش را شامل حالشان فرموده در بهشت جایشان دهد و اگر به عهد خود که در عالم ذر متعهد شدهاند اینجا وفاء نکنند از آنچه خداوند وعده فرموده بیبهره باشند، چنانچه میفرماید: «به آن عهدی که با من کردید وفا کنید تا من هم به آنچه به شما عهد کردهام، وفا کنم»[13] و نیز میفرماید: «آیا با شما ای فرزندان آدم پیمان نبستم که ابلیس را نپرستید».[14] از جمله پیمانهای پروردگار عالم در عالم ذر موضوع ولایت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ و ائمهی طاهرین است که از بشر پیمان گرفت چنانچه در روایات بسیاری به آن اشاره شده است و در تمام کتابهای آسمانی تذکر فرموده و جمیع انبیاء آن را تبلیغ فرمودهاند. بعضی از علماء عالم ذر را منکر شدهاند و آیات و اخبار این موضوع را به عالم فطرت و آنچه خدا در عقول بشر به ودیعه گذاشته و الهام فرموده تأویل میکنند و میگویند خداوند توسط انبیاء و کتب آسمانی به آن پیمانهای فطری اشاره میفرماید و تحقیق این مطلب از بحث کتاب خارج است. بهرحال شکستن پیمان خدا چه ظرف وقوع آن عالم ذر باشد یا عالم فطرت، گناه کبیره بلکه اکبر کبائر است و بیشتر آیات و اخباری که در تأکید وجوب وفای به عهد و حرام بودن شکستن آن رسیده و عقوبتهای سخت بر آن مترتب شده راجع به این قسم عهد است چنانچه پس از مراجعه به اخبار روشن میگردد.[15] بنابراین هر کس میخواهد به وعدههای خداوند برسد باید به تمام عهدهایی که با او شده وفاءکند. استجابت دعا وعدهی خداست: از جمله وعدههای خدا اجابت دعوات است بنابراین شرط وفای به این وعده وفا کردن بندگان به عهدهای اوست. حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: هرگاه بنده، خدا را به نیَّت درستی بخواند و دلش برای خدا خالص شده باشد پس از آن که به پیمانهای خدا وفا کرده دعایش مستجاب میشود و هرگاه بندهای خدا را بدون نیت و اخلاص بخواند دعایش مستجاب نمیشود آیا خدا نفرموده به عهد من وفا کنید تا من هم به عهدی که با شما کردهام وفا کنم. پس کسی که عهد خدا را وفا کند به وعدههایی که به او داده شده وفا میشود.[16] 2ـ قسم دوم عهدهای است که شخص ابتدا با خداوند میکند و دارای احکامی است از آن جمله: پیمان شکنی نفاق میآورد: در بزرگی این گناه همین بس که نفاق را در قلب میرویاند و ساعت مرگ با کفر مرده و در زمرهی منافقین محشور میگردد چنانچه در قرآن مجید تذکر میفرماید: «از منافقین کسانی هستند که با خدا عهد کردند اگر به آنها از فضلش مالی دهد هر آینه صدقه میدهیم و زکاتش را میپردازیم و از جمله نیکوکاران و شایستگان در اطاعت اوامر خدا میگردیم. پس چون خداوند از فضلش مال بسیاری به آنها داد، بخل کردند و روی گردانیدند از عهدی که با خدا کرده بودند در حالی که از اطاعت خدا اعراض کنندگانند پس از پی درآورد (این بخل و پیمان شکنی) نفاقی را که در دلشان متمکن و راسخ است و از بین نمیرود تا روزی که جزای عمل خود را ببینند (ساعت مرگ یا روز قیامت) به سبب آنچه با خدا خلاف عهد کردند از تصدیق و نیکو کاری و به سبب آنکه دروغ میگفتند».[17] بنابراین پیمان شکنی و دروغگویی سبب نفاق است که در دل میماند و با آن شخص میمیرد. پیمان با مردم: قسم سوم پیمانهایی است که مردم با یکدیگر میبندند. ظاهر از عموم آیات و اخبار بسیار وجوب وفاء به این قسم از عهد و حرمت شکستن آن است مانند آیه شریفه «به پیمان وفا کنید جز این نیست که پیمان پرسیده شده است.»[18] و همچنین آیه «و اهل صدق و تقوی آنهایی هستند که به پیمانهای خود زمانی که میبندند وفا کنندهاند»[19] و از صفات رستگاران از دوزخ و داخل شوندگان به بهشت آن است که «امانتها و پیمانهای خود را رعایت میکنند و به آن وفا مینمایند.»[20] و در روایتی که از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ گذشت فرمود: وعده دادن مؤمن به برادر دینی خود نذر لازم است و اگر خلف وعده کرد کفاره ندارد (در بعضی موارد به واسطهی بزرگی گناه کفاره ندارد مانند قسم دروغ چنانچه ذکرش گذشت) تا آخر روایت که معلوم میشود وفای به پیمان مردم هم واجب است. [1] . والذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار (سوره رعد، آیه 25). [2] . بلی من او فی بعهده و اتقی فان الله یحب المتقین ـ ان الذین یشترون بعهد الله و ایمانهم ثمناً قلیلاً اولئک لاخلاق لهم فی الاخره ولا یکلمهم الله ولا ینظر الیهم یوم القیمه ولا یزکیهم و لهم عذاب الیم (سوره آل عمران، آیه 76 و 77). [3] . ان شر الدواب عند الله الذین کفروا فهم لایؤمنون الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مره و هم لایتقون (سوره انفال، آیه 57). [4] . واوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولاً (سوره اسراء، آیه 36). [5] . یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود (سوره مائده، آیه 1). [6] . و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا (سوره بقره، آیه 177). [7] . یا ایها الذین آمنوا لم تقولون مالا تفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا مالا تفعلون (سوره صف آیه 2 و 3). [8] . عبده المؤمن اخاه نذر لا کفاره له فمن اخلف فبخلف الله بدء و لمقته تعرض و ذلک قوله تعالی یا ایها الذین آمنوا لم تقولون مالا تفعلون کبر مقتاً عندالله (وسائل الشیعه، کتاب الحج، باب 109، ص515، ج8). [9] . الخلف یوجب المقت عندالله و عند الناس قال الله تعالی کبر مقتاً عند الله ان تقولوا مالا تفعلون. (نهج البلاغه فی عهده ـ علیه السّلام ـ الی مالک الاشتر). [10] . قال ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ لادین لمن لا عهد له (بحار الانوار). [11] . عن ابی جعفر ـ علیه السّلام ـ قال ـ علیه السّلام ـ اربعه اسرع شئ عقوبه رجل احسنت الیه و یکافئک بالاحسان الیه اسائه و رجل لاتبغی علیه و هو یبغی علیک و رجل عاهدته علی امر فمن امرک الوفاء به و من امره الغدر بک و رجل یصل قرابته و یقطعونه (خصال). [12] . عن ابی مالک قال قلت لعلی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ اخبرنی بجمیع شرایع الدین قال ـ علیه السّلام ـ قول الحق و الحکم بالعدل و الوفاه بالعهد (خصال). [13] . اوفوا بعهدی اوف بعهدکم (سوهه بقره، آیه 38). [14] . الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لاتعبدوا الشیطان (سوره یس، آیه 60). [15] . الذین ینقضون عهد الله قال ـ علیه السّلام ـ ای عهد الله المأخوذ علیهم لله بالربوبیه و لمحمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ بالنوبه و لعلی ـ علیه السّلام ـ بالامامه و لشیعتهم بالمحبه و الکرامه من بعد میثاقه قال ـ علیه السّلام ـ ای احکامه و تغلیظه. (تفسیر علی بن ابراهیم قمی). و عن الباقر ـ علیه السّلام ـ فی قوله تعالی و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم قال ـ علیه السّلام ـ اوفوا بولایه علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ اوف لکم بالجنه (تفسیر عیاشی). [16] . فی صحیحه القمی عن جمیل عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ ان العبد اذا دعا الله تعالی بنیه صادقه و قلب مخلص استجیب له بعد وفائه بعهد الله عزّوجلّ و اذا دعا الله بغیرنیه و اخلاص لم یستجب له الیس الله یقول افوا بعهدی اوف بعهدکم فمن و فی و فی له (سفینه البحار، ج1، ص499). [17] . سوره توبه، آیات 76 تا 78. [18] . واوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولاً (سوره اسراء، آیه 36). [19] . و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا (سوره بقره، آیه 177). [20] . والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون (سوره مؤمنون، آیه 8). |
خلف وعده ۲ | |||
|