پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

حقوق والدین در قران و حدیث

حقوق والدین در قران و حدیث 

از آنجا که پدر و مادر واسطه فیض الهى به فرزندان هستند، و رضاى خدا در رضاى ایشان است و احسان به والدین در قرآن در کنار عبادت خدا واجب شمرده شده است، از اینرو لازم است که حقوق آنها را بشناسیم و در برآوردن آن بکوشیم; چراکه برآوردن حقوق پدر و مادر جز از طریق آشنایى با حقوق ایشان امکان ندارد.

تعریف حقوق حقوق جمع حق است و حق از ریشه حقق به معنى هر کار و سخنى است که بر حسب واقع، آنطور که واجب است و به اندازه اى که واجب است و در زمانى که واجب است انجام شود [۱] . در مختار الصحاح در توضیح این لغت آمده است:«حقّ الشى اى وجب»،یعنى حق چیزى است که واجب مى شود.
اهمیت حقوق پدر و مادر ۱- در سوره هاى بقره/۸۳، نساء/۳۶، انعام/۵۱ و اسراء/۲۳ نیکى به والدین بلافاصله پس از مسأله توحید قرار گرفته است. این امر بیانگر آن است که در اسلام تا چه اندازه بر اهمیّت حقوق پدر و مادر تأکید شده است.
۲- احترام به پدر و مادر از اوصاف برجسته انبیاء الهى مانند حضرت یحیى، مسیح، نوح، ابراهیم(علیهم السلام) بر شمرده شده است. از قول حضرت یحیى در قرآن نقل شده است که: «خدا من را طورى خلق کرد که نسبت به پدر و مادرم خوش رفتار باشم.» قرآن این مطلب را در مورد حضرت عیسى(ع) نیز بیان مى کند: «خدا مرا طورى خلق نکرد که نسبت به مادرم بدرفتار باشم.» باز در جاى دیگر مى فرماید: «من نسبت به مادرم نیک رفتارم.»
همچنین پیامبر اسلام (ص) در جواب سؤال فردى که از او پرسید: «من أعظم حقاً على الرجل؟»،یعنى: «چه کسانى بزرگترین حق را بر فرد دارند؟» فرمودند: «والداه»، یعنى «پدر و مادرش» [۲] .
تقدم حق مادر بر پدر در ذیل به بیان چند حدیث، درخصوص تقدم حق مادر بر حق پدر مى پردازیم:
۱- جاء رجل آخر قائلاً «یا رسول اللَّه(ص) من احق الناس بحسن صحابتى؟» قال: «أمک» قال: «ثم من؟» قال: «امک» قال: «ثم من؟» قال: «امک» قال: «ثم من؟» قال: «ابوک» . [۳]
۲- جاء رجل فسأل رسول اللَّه(ص) عن برالوالدین فقال «ابرر امک، ابررامک، ابرر امک، ابرر اباک، ابرر اباک، ابرر اباک» [۴] .
در این حدیث نیکى به مادر قبل از نیکى به پدر ذکر شده و تکرار هر دو نشانگر اهمیت نیکى به والدین است.
۳- عن الامام الباقر(ع): «ان موسى بن عمران قال: »یا رب اوصنى« قال: »اوصیک بى« قال: »یا رب اوصنى« قال: »اوصیک بى« ثلاثاً قال: »یا رب اوصنى» قال: «اوصیک بامک» قال: «یا رب اوصنى» قال: «اوصیک بامک» قال: «یا رب اوصنى» قال: «اوصیک بأبیک» [۵] .
در این حدیث خداوند (جل جلاله) ابتدا دو مرتبه حضرت موسى(ع) را سفارش به خودش مى کند سپس دو مرتبه پیامبرش را سفارش به مادر مى کند آنگاه یک مرتبه او را سفارش به پدر مى کند.»
نکته هاى زیر از این حدیث بدست مى آید:
الف خداوند سفارش به مادر را قبل از سفارش به پدر ذکر مى کند.
ب خداوند سفارش به مادر را همردیف سفارش به خود قرار داده است.
ج خداوند حضرت موسى(ع) را - که هم پیامبر است و هم معصوم از خطاست - به مادرش سفارش مى کند و این سفارش را دو مرتبه، تکرار مى کند که این امر اهمیت حق مادر را مى رساند.
۴- پیامبر(ص) فرمودند: «حق مادر دو برابر حق پدر است [۶] .»
۵- قال على بن الحسین(ع): «اوجبها علیک حق امک ثم حق ابیک [۷] ».
۶- جاء رجل الى رسول اللَّه(ص) قال: «یا رسول اللَّه: اىّ الوالدین اعظم حقاً. قال : «التى حملته بین الجنبین. [۸] »
۷- پیامبر(ص) مى فرماید: «یوصیکم اللَّه بامهاتکم ثم یوصیکم بامهاتکم، ثم یوصیکم بامهاتکم ثم یوصیکم بالأقرب فالأقرب»
۸- در کتاب فقه الرضا(ع) آمده است که: «و اعلم أن حق الأم الزم الحقوق و اوجب»
۹- خداوند به موسى(ع) مى فرماید: «ألا ان رضاها رضائى و سخطها سخطى» یعنى «اى موسى آگاه باش که رضاى مادر رضاى من است و خشم مادر خشم من است».
ناتوانى در اداى حق مادر امام سجاد(ع) در رساله الحقوق در مورد حقوق مادر مى فرماید: «حق مادرت این است که بدانى او به گونه اى تو را حمل کرده است که هیچ کس چنین لطفى به دیگرى نمى کند و او تو را حفظ و نگهبانى کرد و باکى نداشت که خود گرسنه باشد و تو را سیر سازد و خود تشنه بماند و تو را سیراب سازد و خود برهنه باشد و تو را بپوشاند و خود در معرض تابش شدید آفتاب قرار گیرد ولى براى تو سایه اى از محبت ایجاد کند و خود رنج بیدارى کشد ولى آسایش تو را فراهم سازد و از سرما و گرما حفظت کرد تا از آنِ او باشى. پس هر آینه توان سپاسگزارى او را ندارى مگر به کمک خدا و مددرسانى او» [۹] .
در روایت آمده است که روزى فردى از پیامبر(ص) پرسید: «ما حق الوالده؟» پیامبر(ص) جواب دادند: «هیهات هیهات لو أنه عدد رمل عالج و قطر المطر أیام الدنیا قام بین یدیها ما عدل ذلک یوم حملته فى بطنها». یعنى هرگز نخواهى توانست!هرگز نخواهى توانست! اگر فرزند به تعداد ریگهاى بیابان و قطرات باران در جهان، در اداى حق مادر بکوشد معادل روزى که مادر فرزند را در شکمش حمل مى کرد نمى شود [۱۰] » .
همچنین روزى فردى به پیامبراکرم(ص) گفت: «من مادر پیرم را به پشتم حمل مى کنم و از روزى ام به او مى خورانم. آیا حق مادرم را به جا آورده ام؟» پیامبر(ص) فرمودند: «نه، زیرا که مادرت نیز تو را حمل کرد و نیز از شیره جانش به تو خورانید.» بنابراین هر چه انسان در دوران پیرى در حق مادر بکوشد مادر نیز در دوران کودکى آن را براى فرزند انجام داده است. در ادامه پیامبر(ص) فرمودند: «و کانت تصنع ذلک لک و هى تحبّ حیاتک و انت تصنع هذا بها و تحب مماتها»، یعنى: «مادرت در تمامى مراحل، کارهایى که براى تو مى کرد آرزوى زنده ماندنت را مى کرد، در حالى که تو آن کارها را مى کنى و آرزوى مرگ مادر پیرت را دارى» [۱۱] .
حقوق پدر و مادر بدلیل آنکه در قرآن و روایات به حقوق مادر و پدر، همه جا در کنار هم اشاره شده است، ما نیز به حقوق آنها به طور کلى اشاره مى کنیم و بعضى از حقوق را که اختصاص به مادر دارد در کنار آن نقل مى کنیم.
الف. خوش رفتارى نباید والدین به خصوص مادر را در امور دنیوى در رنج و مشقت قرار داد هر چند مسلمان نباشند. چنانکه در قرآن آمده است «و صاحبهما فى الدنیا معروفاً» (لقمان/۱۵)
ب.دعا و طلب مغفرت یکى دیگر از حقوق والدین دعا است; چنانکه مستحب است در حق ایشان این دعاى قرآنى خوانده شود: «رب اغفر لى و لوالدىّ و ارحمهما کما ربیانى صغیراًو اجزهما بالاحسان احساناً و بالسیئات غفراناً» .
آیت اللَّه جوادى آملى در شرح این آیه مى گوید: «در این آیه، لفظ «ربیانى» (به دنیا آوردند مرا) آمده است نه لفظ «ولدانى» (رشد دادند مرا) و پدر و مادر باید به تربیت فرزند توجّه داشته باشند و هر قدر فرزندشان را خوب تربیت کنند همان اندازه نسبت به فرزندشان حق دارند» [۱۲] .
ج. سپاسگزارى از والدین خداوند در قرآن مى فرماید:«اشکر لى و لوالدیک» (لقمان / ۱۴)
در توضیح آیه فوق باید گفت بر اساس قاعده عقلى «وجوب شکر منعم» شکر خدا واجب است. پدر و مادر نیز یکى از مجارى فیض خدا و مصادیق نعمت او هستند. ایشان هم منعم هستند و هم نعمت. از اینرو ما باید در درجه اول شکر خدا را بجا آوریم که چنین نعمت بزرگى به ما ارزانى داشته و سپس در اداى حقوق پدر و مادر که ولى نعمت ما هستند و بخاطر ما زحمات زیادى را متحمل شده اند بکوشیم. بنابراین بدلیل آنکه والدین مجراى وصول فیض و نعمت الهى به ما مى باشند سپاسگزارى از ایشان در طول سپاسگزارى از خدا قرار مى گیرد. البته روشن است که مقصود از سپاسگزارى و تشکر از والدین تنها تشکر زبانى نیست بلکه مقصود احترام قلبى و عملى و قیام به اداى حقوق ایشان است.
امام صادق(ع) در مورد سپاسگزارى از والدین مى فرماید: «یجب للوالدین على الولد ثلاثه اشیاء: شکرهما على کل حال و طاعتهما فیما یأمرانه و ینهیانه عنه فى غیر معصیه اللَّه و نصیحتهما فى السرّ و العلانیه». یعنى سه چیز بر فرزند، در حق پدر و مادر واجب است:
۱- شکر پدر و مادر به هر شکل ممکن; ۲- اطاعت از پدر و مادر در هر چیزى که امر و نهى مى کنند به جز در گناه و معصیت خدا
۳- خیرخواهى براى ایشان در پیدا و نهان [۱۳] .
د . رعایت ادب و پرهیز از شکوه خداوند در آیه ۲۳ و ۲۴ سوره اسراء مى فرماید: «فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما و قل لهما قولاً کریماً واخفض لهما جناح الذل من الرحمه». از این آیه نکات ذیل را مى توان برداشت کرد:
۱- لفظ «اخفض» همراه «ذل» آمده و هر دو به معناى نرمش و فروتنى با پدر و مادر است و تکرار دو کلمه هم معنا نشانه تأکید بر آن است [۱۴] .
۲- تواضع به پدر و مادر باید نشأت گرفته از رحمت و عواطف قلبى و عمل به فرایض الهى باشد نه از روى کراهت و اجبار [۱۵] .
در زمینه اف نگفتن به پدر و مادر امام رضا(ع) مى فرماید: «أدنى العقوق أف و لو علم اللَّه شیئاً ایسر منه و اهون منه لنهى عنه»،یعنى کمترین چیزى که باعث عاق پدر و مادر مى شود، اف گفتن بدانهاست. و هر آینه اگر چیزى ساده تر و خفیف تر از آن وجود داشت، خدا حتماً از آن نهى مى کرد [۱۶] .« بنابراین اگر از کمترین چیزى که باعث آزار پدر و مادر شود نهى شده است، به طریق اولى بالاتر از آن را هم که باعث آزار آنها مى شود نباید انجام داد. در حدیث آمده است: »ان اضراک فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما ان ضرباک... ان ضرباک فقل لهما غفر اللَّه لکما فذلک منک قول کریم... و لا تملأ عینک من النظر الیهما الا برحمه و رقه و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما و لا یدک فوق ایدیهما و لا تقدم قدمهما»،یعنى اگر پدر و مادر تو را غمگین کردند بدانها کمترین حرفى نزن و اگر تو را زدند، آنها را زجر مده بلکه به آنها بگو خداوند شما را بیامرزد و این سخن همان قول کریم است که خداوند در قرآن آورده.... و به پدر و مادرت جز با نظر رحمت و مهربانى نگاه نکن و صدایت را بالاتر از صداى آنها نبر و دستت را بالاى دست ایشان بلند نکن و در هنگام راه رفتن جلوتر از قدم هاى ایشان راه نرو». مقصود از عبارت «دستت را بالاى دست پدر و مادر قرار مده [۱۷] »
یعنى هنگام گفتگو با آنها دستت را بالاى دست آنها مبر چنانکه نزد عرب رایج بود که هنگام گفتگو دستانشان را باز مى کردند و تکان مى دادند.
ه - نیکى و احسان آیات ۱۷/اسراء، ۲۹/عنکبوت، ۴۶/احقاف، ۸۳/بقره در مورد احسان به پدر ومادر است.
خداوند در آیه ۸۳ سوره بقره مى فرمایند: «و اذ اخذنا میثاق بنى اسرائیل لا تعبدون الا اللَّه وبالوالدین احساناً».
این آیه شریفه به سه نکته اشاره دارد:
۱- احسان به والدین در ردیف عبادت و بندگى خدا قرار گرفته است [۱۸] .
۲- نیکى به والدین اختصاص به آیین پیامبر ندارد; بلکه در ادیان دیگر نیز مطرح بوده است.
۳- به دلیل اهمیت احسان به پدر و مادر خداوند از بنى اسرائیل نسبت به این امر عهد و پیمان گرفته است.
حال این سوال مطرح است که چرا احسان به پدر و مادر در قرآن تکرار شده است؟ نخست به دلیل اهمیت حقوق ایشان است. دیگر آنکه چون در دوران کهنسالى نگهدارى پدر و مادر زحمت دارد، به همین دلیل بارها در قرآن عبارت «و بالوالدین احساناً» آمده است.
روزى فردى از حضرت ابا عبد اللَّه(ع) در مورد آیه «و بالوالدین احساناً» پرسید، حضرت فرمودند: «الاحسان أن تحسن صحبتهما و أن لا تکلّفهما أن یسألاک شیئاً مما یحتاجان الیه و ان کانا مستغنیین»،یعنى احسان آن است که با آنان معاشرت نیکو و پسندیده داشته باشى و در مجالست و مصاحبت،از احترام به آنها دریغ نورزى و آنها را مجبور نکنى تا چیزى را که احتیاج دارند از تو بخواهند، هر چند بى نیاز باشند. از این حدیث برمى آید که انجام کار - در صورت درخواست و مطالبه پدر و مادر - احسان نمى باشد بلکه نیکى کردن به آنها بدون اظهار حاجت احسان است» [۱۹] .
خواجه نصیر الدین طوسى در مورد احسان والدین به فرزندان و بالعکس مى گوید: «محبت پدر و مادر فرزندان را محبت طبیعى است و محبت فرزندان ایشان را محبتى ارادى و به این سبب در شرایع، اولاد را به احسان به آباء و امهات [سفارش کرده اند] و فرق میان حقوق پدران و مادران [از اینجا] معلوم مى شود، [که] حقوق پدر روحانى تر است و به این سبب تنبیه فرزند بر آن بعد از تعقل حاصل آید و حقوق مادر جسمانى تر، و به این سبب هم در اول احساس، فرزند آن را فهم مى کند و به مادران میل زیاد نمایند و به این قضیه اداى حقوق پدران به بذل طاعت و ذکر خیر و دعا و ثنا که روحانى تر است باید و اداى حقوق مادران به بذل مال و ایثار اسباب تعیش و انواع احسان که جسمانى تر است زیاده باید». [۲۰]
و - نیکى به پدر و مادر در زمان حیات و پس از مرگ نیکى یا بِرّ آن است که از آنچه دوست داریم، بدهیم زیرا مقام ابرار نیز چنین است. حضرت صادق(ع) درخصوص برو نیکى به پدر ومادر مى فرمایند: «ما ینمع الرجل منکم أن یبروا الوالدین حیین و میتین یصلى عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و یصوم عنهما فیکون الذى صنع لهما و له مثل ذلک فیزیده اللَّه ببرّه و صلاته خیراً کثیراً»،یعنى چه چیز مانع از آن مى شود که به پدر و مادرتان در دنیا و پس از مرگ نیکى کنید: براى آنها نماز بخوانید و صدقه دهید و حج بگذارید و روزه بگیرید و مانند آن برایشان انجام دهید، زیرا خداوند به نیکى شما خیر زیاد مى دهد». در روایت آمده است که روزى فردى به پیامبر(ص) گفت: «مرا سفارشى ده» پیامبر(ص) فرموند: «والدیک فاطعهما و برّهما حیین کانا او میتین و ان امراک أن تخرج من اهلک و مالک فافعل فان ذلک من الایمان»،یعنى تو را به پدر و مادرت سفارش مى کنم که به آنان در حیات و ممات نیکى کنى و اگر به تو امر کردند که از مال و خانه ات بگذرى، پس چنین کن، زیرا این جزئى از ایمان است.
علامه مجلسى در شرح نیکى به پدر و مادرى که فوت کرده اند مى گوید: «با طلب مغفرت و آمرزش براى پدر و مادر و پرداخت دیون و قرض هاى آنان و به جا آوردن قضاى عبادات آنان و انجام کارهاى خیر و صدقه براى آنان و تمام کارهایى که باعث رسیدن ثواب به ایشان مى شود به آنان نیکى کن». [۲۱]
مى فرمایند: «بر الوالدین من حسن معرفه العبد باللَّه، اذ لا عباده اسرع بلوغاً بصاحبها الى اللَّه من بر الوالدین المسلمین لوجه اللَّه لان حق الوالدین مشتق من حق اللَّه» یعنى نیکى به پدر و مادر از حسن معرفت بنده نسبت به خدا نشأت مى گیرد; زیرا هیچ عبادتى سریعتر از نیکى به پدر و مادر مسلمان به رضایت خدا منجر نمى شود، زیرا حق پدر و مادر از حق خدا ریشه گرفته است» [۲۲] .
آثار نیکى به پدر و مادر نیکى به پدر و مادر آثار زیادى دارد از جمله:
۱- نیکى متقابل فرزندان:امام صادق (ع) مى فرمایند: «برّوا ءابائکم یبرّکم ابناءکم»، یعنى به پدر ومادرتان نیکى کنید تا فرزندانتان به شما نیکى کنند [۲۳] » .
۲- طول عمر: پیامبر(ص) فرمودند: «من بَرّ الوالدین زاد اللَّه فى عمره» [۲۴] .
۳- آسانى سکرات موت: پیامبر(ص) فرمودند: «من احب أن یخفف اللَّه عنه سکرات الموت فلیکن بوالدیه باراً»، یعنى هر کس دوست دارد خداوند سکرات موت را براى او آسان گرداند پس به پدر و مادرش نیکى کند [۲۵] ».
شهید اول (قدس اللَّه) در کتاب «قواعد» بعضى از حقوق پدر و مادر را چنین برمى شمارد:
۱- سفر مباح و حتى سفر مستحب بدون اجازه (پدر و مادر) حرام است.
۲- فرمانبردارى ایشان در هر کارى اگر چه در امر مشکوک و مشتبه (البته اگر منجر به معصیت خدا نشود) واجب است.
۳- اگر وقت نماز فرا رسیده باشد و(پدر و مادر) انجام کارى را از فرزند بخواهند باید نمازش را به تأخیر اندازد.
۴- اختیار منع فرزند از جهاد کفائى را دارند. رسول خدا(ص) در این باره فرمودند: «لا ینبغى للرجل أن یخرج الى الجهاد و له أب أو ام الا باذنهما» [۲۶] . همچنین نفقه پدر و مادر در صورت عدم استطاعت مالى بر عهده فرزند است و این نفقه با فضیلت ترین انفاقها در راه خداست. چنانکه پیامبر(ص) فرمودند: «هل تعلمون اى نفقه فى سبیل اللَّه افضل؟ قالوا: اللَّه و رسوله اعلم. قال: نفقه الولد على الوالدین» [۲۷] .
عقوق والدین امیر المؤمنین على(ع) مى فرماید: «من العقوق اضاعه الحقوق»،یعنى ضایع کردن حقوق از جمله عقوق است.
محقق خوانسارى در شرح این حدیث مى گویند: «مراد این است که عقوق پدر و مادر فقط این نیست که کسى با ایشان بدرفتارى کند و ایشان را آزار دهد، بلکه بجا نیاوردن حقوق ایشان از تعظیم و تکریم و فرمانبردارى و مانند آن نیز از جمله عقوق به شمار مى رود و وزر و وبال دارد [۲۸] ». همانطور که مى دانیم عاق مادر شدن، حرام است چنانکه پیامبر(ص) فرمودند: «ان اللَّه حرم علیکم عقوق الامهات [۲۹] ». آیت اللَّه جوادى آملى مى گویند: «عقوق پدر و مادر جزء معاصى کبیره است. عاق زن و فرزند شدن حرام نیست بلکه عاق پدر و مادر حرام است. [۳۰] » بنابراین ما باید ازعواملى که عقوق والدین را در پى دارد بپرهیزیم. پیامبر(ص) مى فرمایند: «ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد من مسیره الف عام و لا یجدها عاق» یعنى: «بترسید از اینکه عاق پدر ومادر و مغضوب آنها شوید زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچگاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهدرسید» [۳۱] .
عوامل موثر در عقوق والدین یکى از عواملى که عقوق والدین را در پى دارد، نگاه تند و غضبناک به پدر و مادر است. چنانکه امام صادق (ع) مى فرماید: «من العقوق أن ینظر الرجل الى ابویه یَحِدّ الیهما النظر [۳۲] ». حتى اگر پدر و مادر نسبت به فرزند ظلم کرده باشند باز فرزندحق ندارد با نگاه بغض آلود و غضبناک بدانها بنگرد. یکى از آثار این عمل عدم قبولى نماز است چنانکه در حدیث آمده است: «من نظر الى والدیه نظر ماقت و هما ظالمان له لم تقبل له صلاه» [۳۳] .
همچنین باید بدانیم که ممکن است فردى در زمان حیات پدر و مادر مورد رضاى آنها باشد ولى بعد از مرگ آنها به خاطر عدم برآوردن حقوق آنها مثل ادا نکردن قرضهاى آنان و... مورد عاق ایشان قرار گیرد. عکس این مطلب نیز ممکن است، یعنى چه بسا افرادى در دنیا مورد عاق پدر و مادر قرار گیرند ولى بعد از مرگ آنها، به سبب اداى حقوق آنان - مثل اداء قرض و انجام خیرات و مبرات براى آنها و... مورد رضاى پدر و مادر قرار گیرد.
از مطالبى که گفته شد این نتیجه به دست مى آید که حقوق والدین خصوصاً حقوق مادر از جمله حقوق واجبى است که بر عهده هر فرد است و در آیات و روایات نیز بسیار بر آن تأکید شده است.
________________________________________
[۱] - ابوالقاسم حسین بن محمدبن فضل (راغب اصفهانى). مفردات الفاظ قرآن: تفسیر لغوى و ادبى قرآن. ترجمه و تحقیق دکتر سید غلامرضا خسروى حسینى. تهران: مرتضوى، ۱۳۵۷.
[۲] - ابوالفضل على الطبرسى. مشکاه الانوار فى غرر الاخبار. نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ق، ص ۲۷۷.
[۳] - حسن على قپانچى. شرح رساله الحقوق امام سجاد(ع). دارالتفسیر، ۱۳۷۴،ج۱، ص ۵۴۸.
[۴] - ابوالفضل على الطبرسى. همان.
[۵] - قپانچى. ج ۱، ص ۵۰۵.
[۶] - محمد سپهرى. ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجاد. قم: دارالعلم، ۱۳۷۵، ص ۱۳۹.
[۷] - محمدباقر مجلسى. بحارالانوار. بیروت: موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، ج۷۱، ص ۳.
[۸] - قپانچى، ج۱، ص ۵۴۹.
[۹] - سپهرى. همان.
[۱۰] - حسین نورى طبرسى. مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل. قم: موسسه آل البیت، ۱۴۰۸ ق، ج۱۵، ص ۲۰۳.
[۱۱] - همان. ص ۱۷۹.
[۱۲] - رادیو قرآن. برنامه سروش هدایت: تفسیر آیت الله جوادى آملى. مورخ ۱۰/۱/۷۸، ساعت: ۱۰:۳۰.
[۱۳] - حسن بن على نمازى شاهرودى.مستدرک سفینه البحار. قم: موسسه النشر الاسلامى، ۱۴۱۹ ق- ج۲، صص ۳۴۲-۳; ابن شعبه حرانى. تحف العقول عن آل الرسول(ص). قم: موسسه النشر الاسلامى. ۱۳۶۳، ص ۳۲۲.
[۱۴] - محمد باقر مجلسى. مراه العقول فى شرح اخبار آل الرسول (ص). تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳، ج۸، ص ۳۹۱.
[۱۵] - «حقوق متقابل والدین و فرزندان». با معارف اسلامى آشنا شویم. سال ۱۵، ش ۳۶، زمستان ۱۳۷۵، ص ۸۶.
[۱۶] - مجلسى. همان، ص ۴۲.
[۱۷] - مجلسى مرآه العقول. ج۸، صص ۳۹۰-۲ .
[۱۸] - «حقوق متقابل والدین و فرزندان». ص ۸۵.
[۱۹] - همان. ص ۸۶.
[۲۰] - سپهرى. صص ۱۳۴-۱۳۵.
[۲۱] - امام صادق(ع) - مجلسى. مرآه العقول. ج ۸. ص ۳۹۳.
[۲۲] - حسین نورى طبرسى. ج۱۵، ص ۱۹۷.
[۲۳] - ابوالفضل على طبرسى. ص ۲۷۷.
[۲۴] - همان
[۲۵] - همان
[۲۶] - قپانچى. ج۱. ص ۵۴۸.
[۲۷] - حسین نورى طبرسى. ج۱۵، ص ۲۰۳.
[۲۸] - جمال الدین محمد خوانسارى، شرح غررالحکم و دررالکلم. تهران: ۱۳۷۳، ج۶، ص۹، ح ۹۲۴۸.
[۲۹] - قپانچى. ج۱، ص ۵۵۶.
[۳۰] - رادیو قرآن. همان.
[۳۱] - ناصر مکارم شیرازى. تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامه، ۱۳۷۸، ج ۱۲، ص ۸۰.
[۳۲] - مجلسى. مرآه العقول. ج۸، ص ۳۹۳.
[۳۳] - ابوالفضل على طبرسى. ص ۲۷۷.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد