پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

نگاهی به زندگی وآثار استاد شهید آیت الله مطهری


نگاهی به زندگی استاد شهید آیت الله مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتر شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است. ایشان همواره در کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.

پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جم اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدین خلق ایران » پی می برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز می دارد و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی می نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنی بر تدریس در حوزه علمی قم هفته ای دو روز به قم عزیمت نموده و درسهای مهمی در آن حوزه القا می نماید و همزمان در تهران نیز درسهایی در منزل و غیره تدریس می کند. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. 

 

استاد شهید مطهری در بیان بزرگان

شهید مطهری به روایت دیگران (فایل صوتی)

آثارش بدون استثناء خوب است (سخنان امام خمینی(ره) درباره ی ایشان)خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثناء ، همه ی آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثناء آثارش خوب است». ایشان بی استثناء آثارش خوب است، انسان ساز است، برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان خدمت های بزرگ کرده است این مرد عالیقدر.

خداوند به حق رسول اکرم، او را با رسول اکرم محشور بفرماید.
 

 

ایدئولوژی اسلامی بدون هیچ گرایش انحرافی (مصاحبه با حضرت آیت الله خامنه ای)

مرحوم استاد شهید مطهری با صراحت ایدئولوژی اسلامی متکی به متون اسلامی و بدون هیچ گرایش به چپ وراست مطرح می نمود.

مرحوم شهید مطهری از اول حساسیت عجیبی روی تفکر التقاطی داشت و آن وقت که همه با تفکرات التقاطی برخوردهای سطحی داشتند او با کمال سختگیری روی جا به جای این تفکر می ایستاد و آن را مردود می شمرد که در این زمینه نمونه های بی شماری از ایشان به یاد دارم. در همان جلسه ای که گفتم قرار شده بود که شرکت کنندگان هر کدام که آمادگی دارند متنی را به عنوان زمینه جهان بینی اسلام تهیه کنند. چند نفر متنی تهیه کردند از جمله آن چند نفر یکی من بودم. در این متن ویژگیهای اندیشه اسلامی را ذکر کرده بودم : اندیشه اسلامی ، ضد استعماری، ضد استبدادی و در آخر اضافه کرده بودم اندیشه اسلامی ضدالحادی است. یادم نمی رود که ایشان از این قسمت خیلی خوششان آمده بود و بارها به خود من گفتند که این نکته ضدالحادی نکته دقیق و بسیار ظریفی بود که شما مطرح کردید زیرا هر اندیشه ای هر فصلی از فصول جهان بینی که اندک گرایش به زمینه های تفکر الحادی داشته باشد جزء جهان بینی اسلامی نیست.

نمازشب (مصاحبه با حضرت آیت الله خامنه ای)

ایشان هنگامی که به مشهد آمدند گاهی اوقات به منزل ما وارد می شدند البته ایشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مکان هم داشتند منتهی به خاطر علاقه ای که من به ایشان داشتم و خودشان هم این علاقه را می دانستند مستقیما به منزل ما می آمدند.اطاقی که ایشان شبها می خوابیدند با یک در فاصله داشت با اطاقی که من شب می خوابیدم ایشان همیشه وقت خواب مقید بود به خواندن قرآن نیمه شب، صدای ایشان را شنیدم که در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گریه می کردند. البته نماز شب خوان زیاد داریم. اما نماز شب خوانی که در آن نیمه شب با آن حال اشک بریزد و گریه کند کم داریم. بعدها از دوستان قدیمی ایشان مثل آقای منتظری و دیگران شنیدیم که ایشان از همان زمان طلبگی هم نماز شب می خوانده و اهل تهجد بوده اند.

مبارزات سیاسی (مصاحبه با حضرت آیت الله خامنه ای)

تا سال 49 و 50 خیلی مسائل انحرافی در محیط مبارزه  به چشم نمی خورد. وقتی که منافقین دستشان را رو کردند و نوشته های ایدئولوژیک آنها کم کم پخش شد آقای مطهری بیش از همه حساسیت نشان داد چون من به یاد دارم که در سال 51 تلاش فراوانی شد که امام را وارد کنند که این حرکت جوانها را تایید کنند که به نام « مجاهدین » و ... بودند اما امام سخت ابا کردند و یک بار کتابهای مجاهدین را خوانده بودند و گفته بودند اینها همان حرفهای لنین و ارانی است پس حرفهای شما کدام است؟ مرحوم مطهری در معرفی اینها به امام نقش داشتند و خودشان آنقدر حساسیت نشان دادند تا عملا کنار کشیدند و آنوقت مجاهدین ایشان را متهم کردند به اینکه سازشکارند و اهل مبارزه نیستند و حال اینکه کنار کشیدن ایشان حساسیت ایشان را نشان می داد و موثر و مفید هم واقع شد و ایشان در آن موقع کار ایدئولوژیکشان را زیاد کردند

و اثرش این بود که در سه چهار سال بعد حقانیت حرکت ایشان روشن شد و حرکت صحیح اسلامی دوباره از سال 54 رو به رشد رفت و کم کم خط امام تبلور یافت.

هوشیاری استاد در برابر انحرافات (مصاحبه با شهید حجت الاسلام باهنر)

بنابراین استاد بزرگوار عمدتا پاسدار اسلام بودو هوشیار در برابر اسلام. یادم نمی رود یک کتابی را ایشان شنیده بوده که این کتاب منتشر شده (من اسم آن کتاب را نیم برم چون ترویج از یک کتاب باطل است) ایشان می گفت که این کتاب را از هر جا که هست برای من پیدا کنید ما مامور شدیم برای اینکه بگردیم و این کتاب را پیدا کنیم. گشتیم و بالاخره یک نسخه پیدا کردیم آن نسخه ای که به دست ما رسید منحصر به فرد بود، 400 صفحه بود. من با زحمت زیادی دو نسخه فتوکپی از آن گرفتم و یک نسخه خدمت ایشان بردم و یک نسخه پیش خود من ماند. شاید بیست روز بیشتر نگذشت، ایشان فرمودند با این کتاب چه کردی؟ گفتم : من هنوز گذاشته ام ان شاء الله وقت کنم مطالعه کنم. بعد دیدم ایشان تمام این کتاب را خوانده فصل به فصلش را تحلیل کرده، نقطه های ضعفش را درآورده و در حدود سیصد و پنجاه مورد علیه اسلام به نام اسلام نوشته شده بود یعنی کتابی که به عنوان یک بحث تاریخی درباره اسلام بود و دقیقا می خواست بگوید این کتاب کتاب اسلامی است بیش از سیصد مورد ایشان در این کتابی که به نام اسلام نوشته شده بود بر علیه اسلام مطلب داشت، نقد کردند و این هوشیاری و این حضور همیشه در صحنه علمی و دفاع فکری از اسلام، بسیار محترم است.

آرمانهای شهید مطهری درباره حوزه (مصاحبه با شهید آیت الله بهشتی)

یادم است که در سال 1326 که در قم با آقای مطهری و آقای منتظری و آقایان دیگر علاوه بر درس و بحث و کارهای طلبگی مان همیشه به فکر سامان دادن به روحانیت و پربار کردن این نهاد اسلامی اجتماعی بودیم در همان سال یک حرکتی را در یک جمع حدود 18 نفری انجام دادیم که زمینه بود برای همکاری بیشتر و پردوام تردر جلسه ها و بحثهای مختلف. همواره این سخن می رفت که باید برای عظمت فکری و معنوی و تعالی اخلاقی و سامان یافتن هرچه بیشتر روحانیت تلاش کرد. در سال 1340 پس از فوت مرحوم آیت الله بروجردیجمعی برای بحث و گفتگو پیرامون مرجعیت و روحانیت در تهران به وجود آمد مجموعه بحث ها در همین کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت تنظیم و چاپ شد. شوری بود در همه برای اینکه باید برای رشد روحانیت و سازماندهی آن تلاش کرد. این شور و علاقه در ایشان و در همه ما همیشه حضور و جود دارد و همیشه در این اندیشه ایم که چه خدمتی باید در این راه انجام دهیم. مرحوم آقای مطهری در آخرین سالهای زندگیشان بر آن شدند که سفرهایی مرتب به قم بروند و با شروع بحثهای پرمحتوا برای طلاب درس خوانده تر و فاضل تر، حرکتی را در راه غنای فکری حوزه دنبال کنند و توسعه بدهند، حرکتی که چه بسا می توانست به ساماندهی های دیگر بیانجامد. دریغا که این حرکت پر برکت ایشان با شهادتشان ناتمام ماند.   

علاقه به تحقیق و مطالعه (مصاحبه با شهید آیت الله مفتح)سال گذشته در آن اوج مبارزات به من می فرمود به خدا اگر امام و رهبر ما پیروز بشود هیچ پستی من نمی خواهم هیچ مقامی نمی خواهم، برای من همین زندگی که الان دارم، کتابخانه ام برای من بهترین لذت است من همین را می خواهم که بنشینم و کتاب بنویسیم، بنشینم و تحقیق کنم، بنشیم از اسلام عزیز دفاع کنم، این هدفمن است بنابراین، این کوشش و این تلاش، ارزش شخصی برای من نیست و دیدیم راست می گفت و پس از پیروزی با اینکه در سطح بسیار بالایی قرار داشت (ما اگر یک مطلبی را می خواستیم خدمت امام بگوییم همه دوستان ما فکر می کردند تنها فردی که امکان دارد با امام صریح صحبت کند و امام علاقه به او دارد و او را می پذیرد فورا می گفتیم برویم خانه آقای مطهری به آقای مطهری بگوییم ایشان خدمت امام عرض کنند چون می دانستیم امام به ایشان علاقه دارد) می گفت من که مشغول تحقیق و تالیف برای من منصب و مقام مهم نیست جز همین که مشغول تحقیق و مشغول نوشتن کتاب و مقالات باشم.
نقش مطهری در تکوین انقلاب اسلامی (مصاحبه با حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی)

باید گفت دارای نقش اساسی بود، هم از نظر فکری – چه ایشان پلی شده بود بین دانشگاه، فیضیه، روحانیت و قشر دانشگاهی و حتی بازاری – و هم در مبارزات. سال 41 که مبارزاتشان شروع شد نقش درجه بالایی داشت. چهار پنج نفر بودند که سرپرستی گروه موتلفه را که در شکل دادن به مبارزات اسلامی در سال 41 و 15 خرداد 42 بسیار موثر بودند به عهده داشتند. آقای مطهری جزو گروه پنج نفری بود که می گردادند و حتی واسطه بود بین امام واینها و روی هم رفته باید سهم قابل توجهی برای ایشان در شکل گیری مبارزاتاسلامی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد قائل باشیم. سال آخر هم که سال اوج اعتراضات و مبارزات ایران بود ایشان در کانون و کادر مرکزی گرداننده این جریانات سال آخر بود و وقتی هم می رسیم به تشکیل حکومت اسلامی، ایشان از طرف امام مامور شده بودند امام چهار پنج تا اسم به ایشان داده بودن که ایشان آمدند هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و بعد همان بود که کم کم توسعه پیدا کرد که حکومت قانونگذاری و اجرایی بعد از انقلاب را اجرا کردند و حتی وقتی امام از پاریس برگشتند و نقطه مهم آن روز منزل امام بود ایشان با همه گرفتاریهایی که داشتند (عضو شورای انقلاب بودند، عضو گروه سرپرست اداره منزل امام هم بودند) چون آن روز اداره منزل امام فوق العاده اهمیت داشت به این کار پرداختند و درماههای اول تشکیل حکومت اسلامی ایشان نقش بعد از امام را داشتند ایشان جزو آن چهار پنج نفر بودند.

مرحوم استاد و افکار انحرافی مصاحبه با حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی

یک مساله که خاطره ای است برای من از خاطراتی که با استاد داشتیم دراینجا ذکر می کنم. می دانید که از سال 50 تا سال 57 از لحاظ فکری سالهای پر بحرانی برای مردم و سالهای نگران کننده ای برای افرادی مثل ایشان بود. مجاهدین خلق در صحنه بودند و افکار انحرافی داشتند. معمولا در بعضی موارد آنها محور هم بودند و این باعث شده بود که خیلی از جوانها حالت انحرافی پیدا کنند و ایشان خیلی نگران بودند از طرفی چون من هم در میدان بودم ایشان نگران بودند که مبادا من هم طرز تفکر انحرافی پیدا کنم. یک بار وقتی که من از زندان آزاد شدم ایشان جمله از من شنیده بود که ومن در یک بحث که با سران مجاهدین داشتیم موقعی که آنها رسما اعلام مواضع مارکسیستی کردند گفته بودم آنها مواقعی که دیدند ما دیگر آنها را تایید نمی کنیم پیش ما آمدند و گفتند : مگر شما ضد شاه نیستید؟ گفتیم : چرا. گفتند مگر شما ضد استثمار نیتسید؟ گفتیم چرا. گفتند خوب ما داریم علیه استثمار شاه می جنگیم و شما هم باید ما را تایید کنید.

من گفتم ما با آن ضد استثماری که خدا نداشته باشد موافق نیستیمو ارزشی برای آن قائل نیستیم ما آن حرکت ضد استثماری و ضد شاهی را می پسندیم که در سایه تعلیمات الهی و با قبول خدا باشد و باز تعبیری که به آنها گفتم این بود که : ما هیچوقت مبارزه نمی کنیم که شاه برود و جایش استالین بیاید. با کسی هم که مبارزه کند تا استالین را به جای شاه بگذارد مبارزه می کنیم. وقتی مرحوم مطهری این جمله را شنیده بودند خیلی خوشحال شده بودند و وقتی که من از زندان آزاد شدم ایشان به من گفتند که وقتی من شنیدم که تو این جمله را با صراحت گفته ای، دیگر خاطرم جمع شد که کسانی هستند که جلوی انحراف فکری را بگیرند. 

 

معرفی اجمالی کتب استاد شهید مطهری

آزادی معنوی :
مجموعه ای است مشتمل بر 15 سخنرانی که در زمانها و مکانهای مختلف ایراد شده اند و وجه مشترک همه آنها این است که موضوع آنها مسائل معنوی و مربوط به خود سازی و تزکیه نفس است ، اگر چه در خلال سخنرانی ها گاه به مسائل اجتماعی نیز اشاره شده است . مطالعه این کتاب گذشته از اینکه خواننده را با بعد معنوی شخصیت استاد شهید مطهری آشنا می سازد ، وی را گام به گام به سوی خود سازی و تقوا حرکت می دهد و در واقع یک سلوک معنوی است . برخی موضوعهای طرح شده در این کتاب عبارتند از : آزادی معنوی ، عبادت و دعا ، هجرت و جهاد ، بزرگی و بزرگواری روح ، مکتب انسانیت .

آشنایی با قرآن (1و2و3و...) :

سلسله مباحث تفسیری استاد شهید در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است که عمدتا در بین سالهای 1350 تا 1357 شمسی انجام شده است . جلد اول این مجموعه مقدمه و پیش درآمدی بر این سلسله مباحث محسوب می شود که در آن به مسائلی همچون زبان قرآن ، مخاطبهای قرآن ، عقل از دیدگاه قرآن و ... پرداخته شده است . در مجلدات بعدی تفسیر آیاتی از برخی سوره قرآن از جمله حمد ، بقره ، انفال ، توبه ، نور و تقریبا جزء سی ام قرآن انجام شده است. ویژگی ممتاز این مباحث ، توجه به مسایل و موضوعات فکری و اجتماعی روز در حین تفسیر ایات قرآنی است که موجب تازگی و زنده بودن این مباحث گردیده است . ویژ گی دیگر بیان روشن و روان آن است .

 

احیای تفکر اسلامی :  

این کتاب مشتمل بر 5 سخنرانی تحت همنی عنوان است که در سال 1349 شمسی درحسینیه ارشاد ایراد شده است . سخنرانی اول در تاریخ 1349/2/7 به مناسبت یادبود مصلح بزرگ اسلامی ، اقبال لاهوری ، درباره « اقبال و احیای فکر دینی »  برگزار شده و در سخنرانی های بعدی درباره این موضوعات سخن رفته است : تفکر دیروز و امروز مسلمین درباره میزان تاثیر عمل در سعادت انسان ، تفکر زنده و تفکر مرده ، تفکر اسلامی زهد و ترک دنیا ، فلسفه زهد در تفکر اسلامی.

 

اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب : 

این کتاب مشتمل بر سلسله مقالاتی است که در حدود سال 1353 به طور مسلسل در مجله « مکتب اسلام » درج می گردید . این اثر استاد نیز همچون دیگر آثار آن شهید بزرگوار از غنای محتوا و سلاست بیان برخوردار می باشد. برخی از مهمترین موضوعات طرح شده در این کتاب عبارتند از : اخلاق جنسی و عقاید متفکرین جدید ، ارزیابی اصول سیستم نوین جنسی ، سببهای طغیان و سرکشی قوای نفسانی ، دموکراسی در اخلاق ، رشد از نظر غریزه جنسی .

 

اسلام و نیازهای زمان (1و2) :

جلد اول این کتاب مشتمل بر 26 سخنرانی است که در زمستان 1345 شمسی و در شبهای ماه مبارک رمضان در مسجد ( تهران ) و در یک جمع عمومی ایراد شده و به همین جهت بیانی ساده و روان دارد . جلد دوم مشتمل بر مباحثی است که در سال 1351 شمسی در انجمن اسلامی پزشکان ایراد شده است . مجموعا در این دو جلد ، موضوع چگونگی انطباق قوانین اسلامی با شرایط مختلف زمانی از راه مکانیسمهایی که در خود اسلام پیش بینی شده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . مهمترین عنواین ارائه شده در این کتاب عبارتند از : علت تغییر مقتضیات زمانها ، اخباریگری ، اجتهاد و تفقه در دین ، قاعده ملازمه ، مساله نسخ و خاتمیت ، مقام عقل در استباط احکام اسلامی ، جامعه و تاریخ از نظر قرآن .

 

اصول فلسفه و روش رئالیسم (1 – 5) :

این کتاب یک مجموعه 5 جلدی به قلم علامه سید محمد حسین طباطبایی ( ره ) است که استاد شهید در  شرح و تبیین مطالب متن ، مقدمه و پاورقیهایی جامع بر آن نگاشته اند . در این مجلدات مجموعا 14 مقاله فلسفی مرود بحص قرار گرفته است که برخی از آنها عبارتند از : رئالیسم و ایده آلیسم ، علم و ادراک ، ارزش معلومات ، پیدایش کثرت در ادراکات  اعتباری ، مسائل وجود ، الهیات بالمعنی الاخص . این کتاب نقش اساسی در مبارزه افکار مادی داشته است ، گرچه در اصل یک دوره فلسفه اسلامی به شمار می رود .

امامت و  رهبری :

 شامل 6 سخنرانی در باره امامت در انجمن اسلامی پرشکان . عناوین سخنرانی ها به ترتیب : معنی و مراتب امامت ، امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص) ، بررسی کلامی مسئله امات ، آیه الیوم یئس و مساله امامت ، امامت در قرآن  ، امامت از دیدگاه ائمه اطهار علیهم الاسلام .

امدادهای غیبی در زندگی بشر :

 عناوین : خورشید دین هرگز غروب نمی کند ، امدادهای غیبی در زندگی بشر ، مدیریت و رهبری اسلام ، رشد اسلامی .

انسان کامل :

استاد شهید در این سلسله سخرانی ها برای آنکه آشکار سازند که اسلام یک دین جامع است و انسان اسلام ، اسنانی است چند بعدی که همه دستورات این مکتب الهی را بطور هماهنگ به مرود اجرا می گذارد ، و برای آنکه جوانان مسلمان را از نگرش یک بعدی به اسلام مصون بدارند این بحث را طرح کردند ، که البته نظر سایر مکاتب درباره « انسان کامل » نیز از جمله مکتب سوسیالیسم ، مکتب اگزیستانسیالیسم ، مکتب عرفان ، مکتب عقل و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است .

انسان و سرنوشت :

این کتاب مقدمه ای دارد تحت عنوان « علل انحطاط مسلمین » و در این مقدمه بحث درباره برخی موضوعات لازم شمرده شده از جمله اعتقاد به سرنوشت و قضا و قدر ، و این رساله به این موضوع اختصاص یافته است . منظور از طرح این مساله در این کتاب اولا تحقیق در این جهت است که آیا اعتقاد به سرنوشت ،  آنطور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب میکند ، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی می کشاند و مردمی که به این عقیده می گرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده خواهند شد ، یا این عقیده اگر دست تعلیم داده شود چنین تاثیر سوئی ندارد ؟ ثانیا اینکه اسلام این مساله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تاثیری در روحیه پیروان اسلام داشته است و می تواند داشته باشد ؟ و چون منظور این جهت بوده ، از تعرض به فروع و شاخه هایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد خودداری شده است .

بیست گفتار :

عنوان برخی از این گفتارها :

 عدالت از نظر علی علیه اسلام ، اصل عدل دز اسلام ، مبانی اولیه حقوق از نظر اسلام ، فواید و اثار ایمان ، نظر اسلام درباره علم ، پرسشهای دینی ، عقل و دل ، قران و مسئله تفکر .

پاسخ های استاد به نقدهایی بر کتاب مساله حجاب :

مطالعه این کتاب علاوه بر اینکه تا حدی روش فقهی استاد را آشکار می سازد ، نشان می دهد که چگونه استاد شهید از یک سو با تز استعماری « اسلام منهای روحانیت » مبارزه می کند تا آنجا که جان خود را در این راه فدا می نماید و از سوی دیگر با جمود و تحجر در می آویزد .

پانزده گفتار :

مطالب این کتاب بسیار متنوع و جالب توجه و مرود نیاز امروز ماست و همچون سایر آثار استاد از اتقان و استقامت رای برخوردار است . برخی از اهم موضوعات طرح شده در این کتاب عبارتند از : مسئله نفاق ، روایط بین الملل اسلامی ، لزوم تعظیم شعائر اسلامی ، نهضت ازادی بخش اسلام ، اسلام و نیازهای جهان امروز .

پیرامون انقلاب اسلامی :

مستمل بر سخنرانی ها و نیز مصاحبه های تلویزیونی استاد است . در این مجموعه موضوعاتی همچون : ازادی تفکر و عقیده ، ماهیت و عوامل انقلاب اسلامی ، نسبت جمهوری اسلامی با دموکراسی ، معنویت در انقلاب اسلامی ، روحانیت و انقلاب اسلامی مورد بحث قرار می گیرد .

پیرامون جمهوری اسلامی :

شامل 6 بخش می باشد . بخش اول مصاحبه ای تلویزویونی می باشد که دو هفته قبل از شهادت استاد با ایشان انجام شده است. بخش دوم مقاله ای پیرامون « وظایف حوزه های علمیه » است . بخش سوم مقاله ای تحت عنوان « نقش بانوان در تاریخ معصر ایران » و « نقش زن در جمهوری اسلامی » است . بخش چهارم : « اهداف روحانیت در مبارزات » . بخش پنجم : « آزادی عقیده » . بخش ششم : « اسلام و انقلاب » و مسائل حکومت می باشد .

تعلیم و تریبت در اسلام :

برخی از اهم موضوعات بخش اول : پرورش عقل ، تربیت عقلانی انسان ، مسئله عادت ، فعل اخلاقی ، کرامت نفس در قرآن و حدیث ، ریشه الهامات اخلاقی .

بخش دوم : پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی ، تاریخچه تعقل از نظر مسلمین ، عوامل تربیت .

 توحید :

بخش اول : مسئله توحید به طور کلی مطرح شده و اینکه ایا اصولا راهی برای اثبات وجود خدا دارد یا خیر . فصول بعدی کتاب به تبیین راههای اثبات وجود خدا یعنی راه فطرت ، راههای علمی و شبه فلسفی ( برهان نظم ، راه هدایت موجودات ، راه خلقت ) ، راههای عقلانی فلسفی ( برهان محرک اول، برهان سینوی ، برهان وجودی )

در فصل « پاسخ به شبهات » دو شبهه مهم ، یکی سازگاری اصل تکامل با توحید و دیگری مسئله شرور ، بدیها و بی نظمی ها در کار عالم مرود بررسی قرار گرفته اند . در ارتباط با اصل توحید و تکامل ، نظریات مختلف از جمله نظریه « تکامل انواع » داروین به تفصیل مورد بحث واقع شده اند . در خصوص توحید و مساله شرور نیز ضمن ماهیت شرور و انواع آنها ، فلسفه شرور در نظام کلی عالم تبیین گریدیده و شبهه موجود در این زمینه دفع شده است .

جاذبه و دافعه علی علیه السلام :

در مقدمه کلیاتی در باره جذب و دفع به طور عموم و جاذبه و دافعه انسانها به طور خصوص بحث شده است . در بخش اول ، جاذبه علی (ع) ، که همواره دلهایی را به سوی خود کشیده و می کشد، و فلسفه آن و فایده و اثر آن ، مرود بحث قرار گرفته است . در بخش دوم دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصری را به سختی طرد می کرد و دور می انداخت ، توضیح و تشریح شده است و ثابت گردیده که علی (ع) دو نیرویی بوده است و هرکس بخواهد در کتب او پرورش یابد باید دو نیرویی باشد .

جهاد :

 بحث کلی کتاب پیرامون مفاد و مضمون آیه 29 از سوره توبه می باشد که به لزوم نبرد مسلمانان با بعضی از اهل کتاب که خصوصیات آنها در ایه مبارکه آمده است تصریح دارد . از جمله مطالب مورد بحث : مطلق یا مقید بودن چنگ با اهل کتاب ، فلسفه و هدف جهاد ، تفاوت میان مشرک و غیر مشرک ، پیمان با کفار ، جنگ دفاعی ، حقوق انسانیت ، جنگ برای رفع مانع از ایمان و توحید ، مقیاس حقوق شخصی و حقوق عمومی ، آزادی فکر یا آزادی عقیده ، جزیه .

حج :

یادداشتهای استاد درباره حج و مسائل مرتبط با آن می باشد . در این کتاب نقش حج در وحدت و تفاهم مسلمانان ، فایده و لزوم درس اخلاق برای مسافران حج ، کعبه و نقش اجتماعی آن ، احرام و فلسفه آن ، اسرار حج و مطالب خواندنی و جالب دیگر مورد بحث قرار گرفته است .

حماسه حسینی (1و2) :

جلد اول شامل سخنرانی ها و جلد دوم مشتمل بر نوشته ها و یادداشتهای استاد شهید درباره حادثه کربلاست . عناوین سخنرانی های جلد اول : حماسه حسینی ، تحریفات در واقعه تاریخی کربلا ، ماهیت قیام حسینی ، تحلیل واقعه عاشورا ، شعارهای عاشورا ، عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی ، عنصر تبلیغ در نهضت حسینی .

خاتمیت :

عناوین مورد بحث : خاتمیت در قرآن و حدیث ، علم عقل و جانشین نبوت تبلیغی ، فلسفه ختم نبوت تشریعی ، تعلیمات اسلام و هدفهای پایان ناپذیر ، جبر تاریخ و جاوید ماندن اسلام ، نقش علما در دین خاتم ، صفات علمای جانشین انبیاء غیر مشرع ، ارکان خاتمیت ، استعداد پایان ناپذیر قرآن و سنت ، قابلیت پایان ناپذیر منابع اسلامی .

خدمات متقابل اسلام و ایران :

دارای سه بخش می باشد . در بخش اول به این پرسش پاسخ داده شده است که ایا هیچ گونه تضاد و تناقضی میان احساسات مذهبی و احساسات ملی ما ایرانیان وجود ندارد یا اینکه اساسا دارای دو نوع احساس متضاد ( مذهبی و ملی ) می باشیم ؟

بخش دوم متکفل پاسخ به پرسش دیگری است و آن اینکه دین اسلام آنگاه که در 14 قرن پیش به ایران وارد شد ، چه تحولات و دگرگونی هایی در میهن ما به وجود آورد و آیا اصولا ورود اسلام به ایران برای این کشور موهبت بود یا فاجعه ؟ فصل « کارنامه اسلام در ایران » در واقع ماحصل و نتیجه نهایی مباحث طرح شده در این بخش است . در این فصل رهاوردهای ارزشمند اسلام برای ایران بیان شده است .

در بخش سوم به پرسش دیگری پاسخ داده شده است و ان اینکه ایرانیان چه نقشی در راه نشر و بسط تعالیم دین اسلام داشته اند و انگیزه ایرانی در این خدمات چه بوده است ؟

با مطالعه کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ، خواننده به این نتیجه روشن دست خواهد یافت که « مسائل مشترک اسلام و ایران هم برای اسلام افتخار آمیز است هم برای ایران ، برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته خویش ساخته است ، و برای ایران به عنوان یک ملت که به حکم روح حققت خواه و بی تعصب و فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع کرده و در راهش فداکاری نموده است .»

نبرد حق و باطل :

دو بخش است . بخش اول با عنوان : نبرد حق و باطل ، که یکی از موضوعات مورد بحث « فلسفه تاریخ » می باشد . بخش دوم : « تکامل اجتماعی انسان در تاریخ » .

حکمت ها و اندرزها :

 بیشتر مطالب آن پیرامون راه و رسم زندگی و دستورات اسلام در این باب است . از نظر مقایسه می توان گفت از یک سو با کتاب بیست گفتار و از سوی دیگر با کتاب داستان راستان شباهت دارد .

برخی عناوین آن:بردگان و آزادگان ، ارکان سعادت بشر ، ایمان و عمل صالح ، خواری معصیت و عزت طاعت ، محاسبه نفس ، حق و تکلیف ، روش سیاسی علی (ع) ، دشمنان عقل ، تقوا و روشن بینی ، لزوم همگانی کار و دانش ، فقر معنوی .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد