پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(1و۲و۳و۴)

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(1)  

سلاح جنگی

 

سوال اول:سلاح‌هایی که با آنها جنگیدیم متعلق به آمریکایی‌ها و به جا مانده از دوران شاه بود با این وصف آیا می‌توانیم بگوییم برای پیروزی در جنگ کار مهمی نکرده‌ایم؟

پاسخ: بله سلاح‌های فراوانی از سقوط حکومت پهلوی در اختیار ما قرار گرفت؛ لکن بخش عظیمی از آنها با کارشناسان آمریکایی اداره می‌شد که از کشور بیرون رفته بودند و بخش دیگر نیز به دلیل به هم پاشیدگی سازمان فرماندهی ارتش که فرماندهان گذشته یا فرار کرده بودند یا در اختیار نیروهای انقلاب بودند و یا اعدام شده بودند، امکان بهره‌وری نداشت. بخش دیگری نیز توسط بدنه مکتبی ارتش و وفاداران به انقلاب اسلامی به هر شکل ممکن در صحنه‌ی نبرد مورد استفاده قرار گرفت که بسیاری به دلیل حجم گسترده‌ی دشمن و فراگیر بودن منطقه‌ی نبرد منهدم شد و از بین رفت. و اصولاً با پیروزی انقلاب اسلامی ایران آمریکا در حالی که پول بسیاری از تجهیزات نظامی را از ما گرفته بود از واگذاری آنها خودداری کرده بود.

ما آنقدر از لحاظ تجهیزات نظامی در مضیقه بودیم که حتی برای تهیه سیم‌خاردار و استفاده از آن در جنگ دچار محرومیت و محدودیت بودیم

در شرایطی که درگیر مسائل داخلی و سامان دادن به انقلاب نوپای نظام اسلامی بودیم از مرزهای جنوب و غرب کشورمان مورد حمله و تهاجم سنگین ارتش کاملاً مجهز رژیم  بعثی قرار گرفتیم آن مقدار سلاحی که در اختیار داشتیم به هیچ‌وجه پاسخ‌گوی دفاع نظامی نبود و به‌همین دلیل ارتش عراق در روزهای اول جنگ بیشتر شهرهای مرزی کشورمان را اشغال کرد ما آنقدر از لحاظ تجهیزات نظامی در مضیقه بودیم که حتی برای تهیه سیم‌خاردار و استفاده از آن در جنگ دچار محرومیت و محدودیت بودیم در شرایطی که آمریکا به عراق هواپیما‌های جاسوسی می‌داد، روسیه  تانک‌ها و توپ‌های مدرن می‌داد، آلمان سلاح‌های شیمیایی می‌‌داد، کشورهای مرتجع عربی سرباز و پول برای صدام می‌فرستادند، ایران اسلامی با حداقل امکانات نظامی و صرفاً با تکیه برایمان و انگیزه الهی و با روحیه‌ی عاشورایی و الهام گرفتن از آیه‌ی شریفه‌ی «غلبت فئة کثیرة» و به برکت نفس مسیحایی امام خمینی (ره)، ملت ایران دریا شد و این دریا با خروش خود همه ناجوانمردی‌ها را از بین برد.

پس یادمان باشد پیروزی در نبرد و دفاع 8ساله مرهون سلاح‌های آمریکایی به جای مانده از زمان شاه نبود که اولاً در قیاس با حجم تجهیزات ارتش عراق و با کیفیت سلاح‌های اهدایی به عراق قابل مقایسه نبود بلکه آن چیزی که «کار مهمی» محسوب می‌شد عاشورایی شدن و عاشورایی عمل کردن ملت ایران در صحنه‌های دفاع مقدس بود که همین حضور و حماسه‌آفرینی هنوز هم نقش بازدارند اندکی در مقابل تهدیدات فعلی را ایفا می‌کند.

از سوی دیگر باید توجه داشت که این سلاح‌ها ارزان بدست ملت ایران نیامده است. مردم ایران در طول دوران انقلاب برای قطع سلطه‌ی آمریکا و غرب، خیل عظیمی از شهدا، از اقشار گوناگون، به محضر خداوند بزرگ تقدیم نموده، و خسارات مادی بسیاری را متحمل گردیده است، و این سلاح‌ها حداقل غنیمتی است که از آنان بدست ملت ایران افتاده است.

ما در دوران دفاع مقدس سلاح‌های بسیاری نیز از دشمن به غنیمت گرفتیم، آیا مدیون بعثی‌ها نیز هستیم؟!! خاصیت جنگ و انقلاب همین است.

 

 

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(2) 

 

سلاح جنگی

 

سوال دوم:آیا برای دفاع لازم بود که حتماً دست به سلاح ببریم و این همه کشته بدهیم؟

پاسخ: شما با تجاوزگری روبرو بودید که آمده تا تمامیت ارضی و استقلال و هویت شما را از بین ببرد، صدام پیش از حمله‌ی سراسری‌اش به ایران اسلامی قرارداد 1975 الجزایر را که بین عراق و ایران بسته شده بود پاره کرد و بعد گفت با ایران همین کار را خواهیم کرد این تصویر توسط تلویزیون عراق در همان سال‌های اولیه پخش شد، شما با تجاوزگری روبرو بودید که اهل منطق و گفتگو نبود مردم کشورش (مردم حلبچه) را آن گونه مورد تعرض بمباران شیمیایی قرار داد علما و مراجع شیعه‌ی عراق را در سپاه‌چال‌ها و زندان‌های مخوف و وحشتناک زندانی کرده بود و دسته‌دسته آنها را در گورهای دسته‌جمعی به شهادت می‌رساند حالا خودتان انصاف بدهید با چنین فردی آیا جز با سلاح می‌شد برخورد کرد؟ آیا عقل و منطق در مبنای فکری او جای داشت؟ آری ما شهید دادیم ولی ما مگر در حمله و تعرض به خاک کشوری کشته داده بودیم؟ خیر ما شهید دادیم چون می‌خواستیم از خاک و ناموس و دین کشورمان دفاع کنیم، مگر امام حسین(ع) برای حفظ مکتب توحید شهید نشد و مگر یاران باوفایش برای ماندگاری دین خدا، خون خود را نثار آبیاری درخت انقلاب نکردند، بنابراین شهدای ما شهید شده‌اند چون می‌خواستند من و شما بعد از 20 سال که از پایان جنگ می‌گذرد نظاره‌گر امروز عراق باشیم که امام و رزمندگان ما چه کردند و صدام و ارتش بعثی عراق چه کردند؟ آزادی و امنیت و آرامش امروز ما مرهون ایثارگی شهیدان دیروز است. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.  

سلاح جنگی

 

سوال سوم:اگر در تحریم بودیم پس چگونه اسلحه بدست می‌آوردیم؟

پاسخ: ما در دفاع مقدس و در شرایط تحریم به 2روش نیازهای جنگی‌مان را تأمین می‌کردیم. روش اول این بود که ما از برخی کشورها که در جنگ بی‌طرف بودند و به دنبال فروش سلاح‌‌هایشان بودند عقد قرارداد می‌بستیم و از آنها سلاح خریداری می‌کردیم البته چون آنها ممکن بود تحت فشار کشورهای سلطه‌گری قرار بگیرند لذا معمولاً با سر و صدا این کار انجام نمی‌شد به تعییر دیگر که جیب دنیا آنقدر گشاد بود که شما بتوانید نیازهای تسلیحاتی خود را خریداری کنید. روش دوم و مهمتر این بود که تحریم باعث شد ما با نگاهی به منابع داخلی رویکرد خود اتکایی را پیشه خود کنیم و آرام آرام با گام‌های حساب شده توانستیم بخش‌هایی از نیازهای تسلیحاتی‌مان را با اتکاء به دانش و تخصص بومی تامین نماییم. درست همان کاری که در بحث خودکفایی غنی‌سازی اورانیم و انرژی هسته‌ای انجام داده و دنیا را شگفت‌زده توانمندی و دانش و تخصص ایرانی کردیم. غنیمت‌های جنگی نیز بخش دیگری از توانمندی ما را شامل می‌شد. 

 

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(3) 

 

صدام و رامسفلد

 

سوال چهارم:

آیا صدام در اعمال جنگ علیه ایران اسلامی تنها بود یا حامیانی هم داشت؟

پاسخ: آمریکا  محرک و مشوق اصلی صدام برای حمله به ایران اسلامی بود، انگلیس، رژیم صهیونیستی، آلمان، فرانسه، شوروی و ایتالیا از عمده‌ترین کشورهای اروپایی حامی صدام بودند در میان کشورهای مرتجع منطقه نیز عربستان، مصر، اردن، کویت، امارات، بحرین و هم‌چنین سومالی و سودان از عمده‌ترین کشورهایی بودند که با پول و نفت و ارسال نیروی انسانی در قالب سرباز به کمک صدام  شتافته بودند در میان اسیرانی که از عراق گرفتیم بیش از 10 ملیت وجود داشت و این خود گویای تنها نبودن صدام و ارتش بعثی عراق بود. بعدها مشخص شد نزدیک به چهل کشور مستقیم یا غیرمستقیم صدام را در جنگ علیه ما یاری رساندند.

پذیرش قطعنامه ی 598 شورای امنیت

سوال پنجم:

با آنکه می‌توانستیم پیروز شویم چرا قطعنامه 598 را پذیرفتیم؟

پاسخ: علت پذیرش قطعنامه 598 که از سوی امام راحل به عنوان جام زهر تلقی شد این بود که رژیم بعثی عراق و حامیان صدام به این نتیجه رسیده بودند که تداوم جنگ منجر به برتری رزمندگان ایرانی شده و باید هر چه زودتر جنگ را خاتمه دهند تا از پیروزی کشور ایران جلوگیری کنند، مقارن با این استراتژی، صدام خلق و خوی وحشیانه خود را عیان‌ترکرد، شدت بخشیدن به حملات موشکی علیه‌ شهرها و مناطق مسکونی با هدف وارد کردن  مردم در مصائب جنگ و بالتبع فشار مردمی به نظام اسلامی برای پذیرش قطعنامه 598، حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس در آسمان خلیج‌فارس و به شهادت رساندن 290 زن و کودک و پیر و جوان، استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی، همگی حاکی از این بود که صدام به هر قیمتی می‌خواهد جنگ به لحاظ نظامی به نفع ایران پایان نپذیرد.

یکی از علل پذیرش قطعنامه 598 این بود که مملکت به لحاظ اقتصادی، با توجه به پایین آوردن قیمت نفت توسط سلطه‌گران، در شرایطی قرار گرفته بود که به اذعان کارشناسان، تداوم دفاع مقدس، محتاج هزینه‌های سنگینی بود که شرایط آن زمان پاسخ‌گوی این هزینه‌ها نبوده است. به هر حال مجموعه‌ای از شرایط بیرونی و درونی باعث شد تا قطعنامه 598 توسط امام راحل پذیرفته شود. نکته مهم دیگر تصمیم قطعی آمریکا برای مستقیم وارد شدن در جنگ بود؛ چنانچه ناوگان او در خلیج فارس به حرکت در آمده بودند و جنگ مستقیم با آمریکا با توجه به شرایطی که برخی از مسئولین سیاسی برای ایران ترسیم کرده بودند، امکان پذیر نبود.

 

سوال ششم:

تکلیف غرامت‌های ما از عراق بالاخره چه می‌شود؟

پاسخ: اگر چه پی‌گیری برای دریافت غرامت معین شده از سوی کمیته تعیین غرامت سازمان ملل که معادل1000 میلیون دلار اعلام شده حق مسلم و قطعی ایران می‌باشد اما با توجه به اینکه شرایط حکومتی و روند سیاسی ساختار فعلی عراق به کل متفاوت از دوران دفاع مقدس می‌باشد پی‌گیری این‌ خواسته در شرایط فعلی خیلی به مصلحت نیست، مضاف بر آنکه دولت نوری مالکی به لحاظ امنیتی با مخاطرات سنگین تروریستی در این کشور روبرو می‌باشد.

بنابراین پاسخ این است که اگر چه اصل موضوع برای دریافت غرامت به جای خود پابرجاست اما مقطع فعلی به لحاظ سیاسی و حقوقی در دولت عراق مستعد برای این درخواست نیست و باید در شرایط مناسب‌تری که می‌تواند آینده‌ای نزدیک یا دور باشد عنوان گردد. 

 

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(4)  

چرا جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه یافت؟

 

سوال هفتم:

علت ادامه جنگ پس از باز‌پس‌گیری و فتح خرمشهر چه بود؟

پاسخ: برای پاسخ دقیق به این سوال بهتر است به اظهارات سرلشگر پاسدار دکتر رحیم صفوی مشاور مقام معظم رهبری در نیروهای مسلح اشاره کنیم که دلایل زیر را برای این علت ذکر کرده‌اند.

1- گرفتن زمان و امتیاز از دشمن. پس از خاتمه عملیات بیت‌المقدس، جمهوری‌اسلامی ایران در برتری آشکار قابل ملاحظه‌ای از قدرت رزمی نسبت به عراق قرار داشت، آهنگ شتاب‌دار دوره تناوب عملیات‌ها و موفقیت‌ها تصاعدی عملیات‌های تهاجمی رزمندگان نشان‌گر روند مثبت و رو به رشد پیروزی‌ها نمایانگر دورنمای روشن و درخشانی بود که در آن پیش‌‌بینی می‌شد ادامه دفاع مقدس به کسب پیروزی‌های بزرگ‌تر و احقاق حقوق ملت ایران خواهد رسید.

از طرف دیگر عراق که در حالت انفعال قرار گرفته بود برای خروج از بن‌بست ایجاد شده به کسب زمان‌ نیاز داشت تا قوای تحلیل رفته خود را مجدداً بازیابی کند و متعاقباً از دست دادن زمان برای نیروهای ما به مفهوم ایجاد تزلزل روحی دراراده‌ها و سست کردن باورهای مردم به ادامه مقاومت و تنبیه متجاوز در جنگ بود لذا ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر به مفهوم ایجاد فرصت مناسب برای دشمن و از دست دادن فرصت خود برای ما بود.

2- نبود هیچ تضمین بین‌المللی برای احقاق حقوق ایران در واقع هیچ‌ساز و کار تضمین‌کننده و اطمینان بخشی از سوی نهادهای بین‌المللی مثل شورای امنیت سازمان ملل برای برقراری یک صلح شرافتمندانه و عادلانه وجود نداشت و هیچ اقدامی حتی صدور قطعنامه‌ای هم از طرف این شور انجام نشده بود. در چنین فضایی که دشمن همه ابزارهای تقویت را در شرایط توقف جنگ در اختیار داشت و بازیابی قدرت وی مشروط به توقف و رکود در جبهه‌ها بود و شرط تقویت ما حرکت و پیشروی بود هنوز هیچ الزام قانونی بین‌المللی برای توقف و خاتمه جنگ وجود نداشت. بنابراین واگذاری این فرصت به دشمن آیا جز ایجاد سهولت برای شکل‌دهی به یک آرایش سیاسی و نظامی سازمان یافته و مجدد برای تهاجم دشمن نبود؟

3- عدم اطمینان به دشمن، متجاوز و احتمال تجاوز مجدد او حوادث پس از پذیرش قطعنامه 598 موید این نظریه است زیرا فقط 3 روز پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، ارتش عراق وقتی در محاسبات خود به این نتیجه رسید که می‌تواند تهاجم مجددی را برای اشغال مجدد خرمشهر آغاز کند این تهاجم را هم در جنوب و هم در غرب کشور مجدداً انجام داد، که البته حملات متقابل شجاعانه، عاشورایی و حماسه‌ساز رزمندگان اسلام، مجدداً وی را مجبور به فرار به آن سوی مرزهای بین‌المللی کرد. در حقیقت توقف ایران در جنگ بعد از خرمشهر مخاطرات بالقوه و وسیعی را برای ایران اسلامی به همراه داشت چرا که با توجه به شخصیت نامطمئن صدام و عدم اعتماد و اطمینان به مواضع سیاسی حزب بعث عراق و سیال بودن رفتار سیاسی این رژیم هیچ چشم‌انداز روشن و اطمینان‌بخشی از صلح وجود نداشت.  

پیکر مطهر شهید

 

سوال هشتم:

این همه مردم عراق، فرزندان ما را کشتند پس چرا الآن با عراقی‌ها رابطه دوستانه داریم؟

پاسخ فرزندان این مرز و بوم به دست ملت عراق کشته نشدند که ملت عراق خود قربانی سیاست‌های دیکتاتور مآبانه صدام بوده است فرزندان ما به دست کسانی به شهادت رسیدند که همین امروز هم دشمنی خود را با شیعه طرفدار اهل بیت‌ (ع) با بمب‌گذاری‌ها نشان می‌دهد یعنی حزب بعث که ستون فقرات ناامنی‌های فعلی در عراق می‌باشد. دولت بعثی عراق نه فقط رزمندگان ایران اسلامی را بلکه فرزندان غیور و مبارز ملت خود را در سیاه‌چال‌ها و شکنجه‌گاه‌ها به قتلگاه برد و امروز دیکتاتور عراق به سزای بخشی از جنایات خود در این دنیا رسیده و اعدام شده، دلیلی برای عدم آشتی و دوستی دو ملت و دو دولت شیعه پیرو امام حسین (ع) وجود ندارد، ما امروز با ملتی روابط دوستانه داریم که در انتخابات قانون اساسی و مجلس و دولت، بهترین مسیر را انتخاب کرده، مسیر پیاده شدن احکام ناب اسلام، با ملتی روابط  دوستانه داریم که تا دیروز دربند بود و امروز رهیده از ستم بعثی‌هاست، با ملتی ارتباط داریم که به انقلاب اسلامی ایران علاقه دارد و پیرو خط رهبری و مرجعیت عراق یعنی آیت‌الله سیستانی است، چنین ملتی حتماً سزاوار برقراری روابط دوستانه و مساعدت هستند. به علاوه ملت عراق امروز در مقابل دشمن اصلی ما آمریکا سینه سپر نموده‌‌اند و فرصت از این جنایتکار برای پرداختن به ایران از بُعد نظامی و حتی سیاسی ربوده‌اند؛ پس مستحق حمایت و همرهی‌اند.

سوال نهم:

معمولاً در کشور ما فقط در هفته دفاع مقدس به این موضوع پرداخته می‌شود و در طول سال کمتر از این افتخار آفرینی‌ها یاد می‌شود؛ علت چیست؟

پاسخ: البته از یک نگاه، این گله‌مندی وارد است چرا که پردازش 8 سال دفاع مقدس در یک هفته، آن هم برای نسلی که فقط از دفاع مقدس چیزهایی را شنیده فرصت کافی و مطلوبی نیست ولی از یک نگاه دیگر می‌توانیم بگوییم دفاع مقدس یک لایه سخت‌افزاری داشت که همان 8 سال جنگ بود و یک لایه نرم‌افزاری داشت که در واقع همان روح معنوی حاکم بر این دوران بود، به نظر می‌رسد می‌توان این لایه را عمیق‌تر کرد و به آن پرداخت که البته معمولاً در مناسبت‌هایی مثل هفته بسیج، فتح خرمشهر، روز پاسدار، و سالگرد پذیرش قطعنامه 598 به این موضوعات پرداخته می‌شود ولی به هر حال نسل جوان تشنه که مشتاق شنیدن بیشتر است باید توسط نسل جنگ دیده بیشتر توجیه شوند که این امر درستی است و غفلت از این موضوع تبعات خسران‌آوری خواهد داشت.

منبع:راه میانه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد