پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر 

مسئله ارتباط دختر و پسر (صحبت کردن، دوستی های خیابانی، رابطه تلفنی و اینترنتی و....) از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است که در آغاز این بحث، به دو نکته ی مهم آن اشاره می کنیم:
نکته ی اول: ایام جوانی دوره ی شور احساسات، شوق جنسی و نشاط جسمی است. با بیدار شدن قوای مختلف جسمی، توجه به مسائل عاطفی و جذابیت های ظاهری جنس مخالف زیادتر می شود. این بلوغ طبیعی، در پیدایش دوستی ها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایی دارد.
نکته دوم: همه ما معتقدیم که انسان موفق کسی است که اهداف مشخص در زندگی داشته باشد و برای رسیدن به آن برنامه ریزی نماید و راه مناسب را انتخاب کند. یک جوان نیز، باید سعی کند راهی را انتخاب نماید که او را به یک زندگی ایده آل و سرشار از آرامش، کمال و شادی برساند.
انسان دارای نیازمندی های روحی و جسمی بسیاری است و برای رسیدن به تکامل و آرامش باید به هر دو بعد مادی و معنوی خود بپردازد؛ از طرفی دین اسلام دارای مجموعه قوانین کامل و جامعی است که به همه ی نیازمندی های انسان توجه نموده و در تعالیم خود، مصالح عمومی و سعادت دنیا و آخرت را مدّ نظر قرار داده است.
بر این اساس، اسلام برای پاس داری از حریم پاک و جلوگیری از انحرافات، رعایت ضوابطی را در روابط دختر و پسر ضروری دانسته و آزادی مطلق و بدون حساب و دوستی ها و عشق بازی های مصطلح امروزی را ناپسند و مردود شمرده است. اسلام صحبت کردن زن و مرد را در مواردی ضروری و در جریان رسیدگی به کارهای روزمره ی زندگی حرام ندانسته است؛ اما برای پیش گیری از پیامدهای سوء احتمالی، آنان را از این گونه روابط بر حذر داشته است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَ لِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌبِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) «به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند! این برای آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند.»
[1]
در این آیه به صراحت دستور داده شده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه نکنند و از نگاه های هوس آلود پرهیز نمایند. به راستی، اگر به این آیه ی مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه نکنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آید؟
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
نِعمَ صارف الشهوات غضّ الابصار؛ «چشم پوشی از نگاه، بهترین عامل بازداری از شهوت است.»
[2]
هم چنین، خداوند در قرآن خطاب به زنان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید:
(فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا) «به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید تا بیمار دلی در شما طمع نکند، و به گونه ای شایسته و معمولی سخن بگویید.»
[3]
به راستی، آیا روابط میان دختران و پسران جوان، با آن میل و کشش جنسی که طبیعت سنّ جوانی است، از نگاه های آلوده و صحبت های هوس انگیز خالی و مبرّاست؟ آیا با در نظر گرفتن این کلام صریح الهی می توان حکم جواز این گونه روابط را صادر نمود؟
شاید عدّه ای مدّعی باشند که ارتباط مورد نظر ماست که از این مسائل به دور باشد! در پاسخ اینان باید گفت: اولاً تجربه و اعترافات زیاد مبتلایان خلاف این را ثابت کرده و ثانیاً اصرار و تأکیدهای فراوانی که امروزه بر این روابط می شود، شاهدی است بر این که انگیزه ی دیگری، هر چند غیر مستقیم و مخفی، در این کار موجود است؛ لذا ممکن است روابطی ایجاد شود که در ابتدا ظاهراً عاری از این گونه مسائل باشد، اما از آنجا که سن جوانی اوج کشش جنسی و عاطفی است؛ به تدریج و بر طبق طبیعت بشری، این روابط، آلوده به نگاه ها، صحبت ها و رفتاریهای هوس آلود می شود. علامه مجلسی در ضمن حدیثی نقل می کند:
«کسی که به حرام دستش را به دست زنی برساند، چون به صحرای محشر در آید، دستش بسته باشد؛ و کسی که با زنان نامحرم، خوش طبعی، شوخی و مزاح کند، خداوند در عوض هر کلمه، هزار سال او را در محشر حبس می کند؛ و اگر زنی راضی شود که مردی به حرام او را در آغوش بگیرد، ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید و یا با او خوش طبعی و شوخی کند، بر آن نیز گناهی همانند آن مرد است.»
[4]
حال، قضاوت بر عهده ی خواننده محترم است که تشخیص دهد «آیا دوستی های تلفنی، رفت و آمدها و روابط میان دختر و پسر مشمول این آیات و روایات می شود یا خیر؟» آیا باز هم می توان ادعا نمود که این روابط بدون اشکال است؟
روابط دختر و پسر برای ازدواج
نکته ی دیگر که وجود دارد این است که بعضی افراد این روابط را بدین صورت توجیه می کنند که «برای ازدواج، شناخت کامل لازم است و شناخت، بدون ارتباط ممکن نیست!»
در پاسخ باید گفت: بدون تردید، دختر و پسر باید با دیدی باز و با شناختی کامل از استعدادها و خصوصیّات شخصی، شخصیتی اخلاقی و فرهنگ یکدیگر، زندگی مشترک را شروع نمایند، تا در فراز و نشیب های زندگی هم راز و هم دل یکدیگر باشند؛ امّا شناختی کامل و دقیق است که با عقل و خرد و ارزیابی صحیح طرفین به دست آمده باشد؛ لذا باید سعی کنیم از پیش داوری و قضاوت درباره ی دیگران جداً بپرهیزیم؛ زیرا وقتی به کسی علاقه ی وافری داشته باشیم ضعف های او را نمی بینیم و اگر از ابتدا نگرش منفی درباره ی فردی داشته باشیم، خوبی هایش را در نظر نمی گیریم! بسیار روشن است که با دوستی ها و روابط خیابانی و تلفنی دختر و پسر که زیبایی ها و جذّابیت های ظاهری در آنها نقش زیادی دارد و در دنیای احساسات و عواطف غوطه می خورند، شناخت کامل از خصوصیات اخلاقی و سلیقه های فردی حاصل نمی شود.
البته، بعد از مطالعه، تحقیق و دقت های لازم، اگر شرایط مثبت بود و دختر و پسر واقعاً قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، می توانند برای اطمینان بیش تر و ایجاد هماهنگی و آمادگی برای آغاز زندگی، با نامزدی رسمی و شرعی (به صورت عقد موقت) به خواست خویش برسند.
پرهیزها و توصیه های لازم
1ـ باید به این نکته توجه کنیم که روابط آزاد دختر و پسر، نه تنها طرفین را به شناخت مورد نیاز نمی رساند، بلکه چه بسا سبب بدنامی و محرومیت از ازدواج مناسب و در خور شأن آنان می شود.
2ـ هم چنین، غوطه ور شدن در این نوع روابط، جوانانی را که باید در بهترین مقطع از سن خود، به دنبال آموختن علم و کسب تجربه برای آینده ی خویش باشند، در اضطراب و هیجانات بی اساس نگه می دارد و با ایجاد فشارهای روحی و تشویش های درونی، آرامش را از آنان سلب می کند؛ هیچ گاه این جوانان طعم شیرین آرامش، شادی و رضایت را در زندگی خانوادگی نخواهند چشید و همیشه چشم طمع به دیگران خواهند داشت؛ و این دردی است خانمان سوز که درمانی ندارد! اگر نگاهی به کشورهای غربی و غرب زده که در این زمینه آزادی کامل دارند، بیندازیم، چیزی جز مفاسد گوناگون و معضلات مختلف اجتماعی نمی یابیم!
3ـ علاوه بر این ها، دوستی ها و ازدواج هایی که بر این پایه چیده شده اند، بسیار متزلزلند؛ هفته نامه ها و مجلات خانوادگی مملو از غم نامه هایی است که دختر ها و پسرها درباره ی دوستی ها و ازدواج های ناکام خود می نویسند! بسیاری از آنان وقتی شور و اشتیاق اولیه شان برای زندگی فرود می نشیند و با واقعیت های زندگی بیش تر و بهتر روبه رو می شوند، با یکدیگر احساس نوعی بیگانگی و غرابت می نمایند و با عدم تفاهم در زندگی مشترک مواجه می شوند! کم نیستند زوج هایی که به خاطر این نوع ازدواج ها از هم جدا می شوند. واضح است که خود طلاق هم معضلی بزرگ است، هم برای اجتماع و هم برای آن خانواده ی از هم پاشیده!
4ـ از نظر روان شناختی ذهن در استرس ها و تنیدگی ها تمایل دارد، به گذشته خوش خود برگردد از آن جا که در این دوستی ها خوشی های موقتی وجود دارد. پس از ازدواج افراد هنگامی که با اختلاف و ناسازگاری روبرو می شوند، بجای حل مشکل دائماً به یاد گذشته خود با افراد متفاوت می افتند و سپس تنفر از هم دیگر پدید می آید.
5ـ تعالیم حیات بخش اسلام، راه درست و متعادل را به انسان نشان داده، و برای پیش گیری از روابط نامشروع دختر و پسر اصول و ضوابط اخلاقی و در دوره جوانی، ازدواج را توصیه نموده است.
6ـ طبق نظر مشاوران امور خانواده، پس از ازدواج حاصل از این دوستی ها خوره بدبینی به زندگی می افتد. مرد به زن و زن به مرد بدبین می شوند با این نگرش که از کجا معلوم او که در خارج از عرف و شرع با من دوست شد با دیگری دوست نشود.
7ـ در پایان، توصیه می شود، جوانان عزیز عفت و پاکدامنی پیشه کنند و دامان خود را به اینگونه روابط آلوده نسازند. و گام های اساسی برای پیشرفت و تعالی خود بردارند.
منابع کمکی:
1ـ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، نظر اسلام درباره روابط دختر و پسر، صباح، شماره 7ـ8.
2ـ احمدی، علی اصغر، روابط دختر و پسر، تهران، انجمن اولیا و مربیان.
[1] . نور، 30-31. [2] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، (مکتبه الاعلام الاسلامی، 1371)، ج1، ص 72. [3] . احزاب، 32. [4] . علامه مجلسی، عین الحیوه، ص 140.

تهاجم فرهنگی و جوانان و نوجوانان

تهاجم فرهنگی و جوانان و نوجوانان 

آن چه که در تهاجم فرهنگی باید بیشتر مورد دقت و توجه قرار گیرد این است که تهاجم فرهنگی، ابزار مناسب و مقتضی را برای پیشبرد اهدافش در میان جوانان، پسران و دختران، جست جو می کند. ایجاد انگیزه برای دوستی با جنس مخالف، تلاش برای عادی جلوه دادن این قبیل دوستی ها، رواج بی بند و باری، قطع ارتباط فرهنگی میان نسل جوان و ارزش های دینی و معنوی، ایجاد تزلزل در روابط صمیمانه خانوادگی، دامن زدن به بحران شک و تردید نسبت به باور ها و معتقدات مذهبی، همه و همه شکل هایی از تهاجم فرهنگی غرب علیه ملت به پا خاسته ایران و نسل جوان ماست.
شیوه های مقابله با تهاجم
حال باید پرسید مربیان ما در قبال تهاجم فرهنگی چه رسالتی بر عهده دارند؟ و چه روشی در قبال این پدیده باید در پیش گرفت؟ ذیلاً به بیان یکی از شیوه های رویارویی با تهاجم فرهنگی می پردازیم:
1. روش ایجاد بینش نسبت به غرب
روش ایجاد بینش در قبال تهاجم فرهنگی به دو عامل متکی است:
الف) غرب را خوب بشناسید و بشناسانید.
غرب شناسی به مفهوم شناخت ماهیت، عملکرد و شیوه های تبلیغاتی غرب می باشد. دانش آموزان نوجوان با آگاهی از خصلت های حاکم بر تفکر غرب و جهتگیری های آن در قبال ملل جهان سوم و دنیای اسلام از ماهیت غرب بخوبی آگاهی می یابند و نوع مواجهه و مکانیسم برخورد خود را مشخص می نمایند. بدون شک هر گونه موضع گیری اصولی و صحیح در قبال دشمن، مشروط و منوط به شناخت دقیق و کامل اوست و گرنه به برخورد های اتفاقی و کور دست خواهیم زد.
مربیان امور تربیتی با تبیین حرکت ها و خیزش های اسلامی در قرن اخیر در قبال سیاست های توسعه طلبانه و تجاوز کارانه غرب، بینش تاریخی و اجتماعی دقیقی در دانش آموزان ایجاد می کنند و در این زمینه از حادثه تاریخی کم نظیری که به امر میرزای شیرازی با فتوای تحریم تنباکو به وجود آمد تا پدیده بزرگ قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران، به بررسی و تحلیل می پردازند و با آنان به گفت گو می نشیند و ماهیت تمامی توطئه های غرب علیه اسلام و مسلمانان را برای دانش آموزان افشاء می نمایند تا آن ها را سیر تحولات رویارویی اسلام و غرب بخوبی آشنا شوند.
[1] چنین شناختی از غرب و حالت سلطه طلبی آن، قدرت پوشالی و کاذبی را که غرب به خود گرفته است، کنار می زند و چهره واقعی آن را می نمایاند.
ب) غرب باوری را نفی کنید.
قبلا اشاره شد که «غرب ستیزی» متوقف بر «غرب شناسی» و آگاهی از ماهیت غرب است. اگر جوانان و نوجوانان ما در این خصوص نیک بیندیشند و پرده از چهره فریبنده غرب برگیرند و تمدن درون تهی و متزلزل آن را بدرستی بشناسند، دیگر دلبسته آن نخواهند شد. بلکه باید افزود آن هایی که گرفتار «غرب باوری» هستند ظواهر تمدن غرب را به مثابه بواطن آن گرفته اند.
نسل جوان تا زمانی از غرب آسیب پذیر است که در خود اعتماد به نفس کافی برای مقابله با مظاهر غرب را نیافته است. در این صورت با کمترین ضربه فرو می ریزد و از پای می افتد.
برای آسیب ناپذیری در برابر غرب، باید اعتماد به نفس جوانان و نوجوانان را به آن ها باز گرداند؛ آن گونه که هیچ مانعی را در سر راه خود برای پیشرفت علمی و تکنولوژیکی احساس ننمایند و به خدا در رسیدن به هدف ایمان داشته باشند و به توانایی های خود در این راه باوری عمیق پیدا کنند.
2. بازیابی هویت
هویت جویی، از اصلی ترین و مهم ترین شیوه های برخورد با این پدیده است. جوانان و نوجوانانی که از معرفت به هویت خویشتن برخوردارند و این جایگاه را به مدد ارتباط با مربیان خود احراز می کنند، توان مقابله با تهاجم را دارند. نسلی که هویت خویش را می یابد، نفوذ ناپذیر است و قدرت لازم را برای تحلیل و تفسیر وضعیت رویداد های فرهنگی دارا می باشد. از این رو تلاش در جهت باز شناساندن هویت نوجوانان و جوانان، از ضروریات مبارزه فرهنگی است.
در حقیقت باید پرسید، کسی که هویت خویش را گم کرده است، چه چیزی را می تواند بیابد؟
خود را گم کردن در یک تعبیر روشن و مختصر به معنی قطع پیوند های انسان با فطرت خویش، ریشه های خانوادگی و فرهنگی و ارزش ها و باور های عمیق دینی و مذهبی است و در یک کلمه، فقدان تمامی سرمایه های معنوی و فکری است. هویت خود را گم کردن، یعنی انسان با آشنا ترین، نزدیک ترین و صمیمی ترین وجودی که می شناسد، قطع رابطه کند و خلأ عمیق و دردناکی که از پی آن به وجود می آید، راه را برای نفوذ هر جنبه از ابعاد فرهنگ بیگانه، هموار می سازد.
با چنین برداشتی از «هویت گم شده» نه فقط کسانی که به ارزش ها و باور های خویش پشت کرده اند، بلکه آنهایی که از رشد و تکامل معنوی بازمانده اند، بی آن که جذب ارزش های بیگانه شوند نیز دچار درد بی هویتی هستند؛ به ویژه جوانان و نوجوانانی که در مهمترین مرحله شکل گیری هویت و شخصیت خویش هستند از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند.
3. درک هویت فرهنگی: شناخت یک فرهنگ در حقیقت معرفت به ویژگی های مشاهیر، ارزش ها و برتری های آن فرهنگ نسبت به سایر فرهنگ هاست. نسل جوان، باید به امتیازات فرهنگ اسلام و ملی خویش، آشنا باشد تا در مقابله با فرهنگ های بیگانه، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد. تاریخ تحلیل «فرهنگ خودی» و مطالعات تطبیقی فرهنگ های معاصره، و به ویژه بررسی در ماهیت انقلاب اسلامی و تأثیری که انقلاب معادلات سیاسی اجتماعی جهان معاصر داشته است جوانان را در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مقاوم می کند و این امر با بازگشت فرهنگ خودی، امکان پذیر خواهد بود.
[2]
4. احیای ارزش ها (درک هویت فرهنگی)
تهاجم فرهنگی به گونه خاصی به ارزش ها یورش برده و آن ها را زیر نفوذ خود قرار می دهد. سنگین ترین حملاتی که از ناحیه بیگانگان متوجه فرهنگ یک جامعه می شود، ارزش های آن فرهنگ را زیر ضربات خود قرار می دهد؛ به عنوان مثال، زمانی که دشمنان در صدد تخریب فرهنگ اسلامی بر می آیند، ابتدا ایمان نسل جوان را به این گونه ارزش ها که جوشیده از عمق اعتقادات و باور های اسلامی است، متزلزل می کنند و سپس او را در برابر جذبه های خیره کننده فرهنگ خود به یکباره دچار انفعال می نمایند و نسلی که در صدد است تا خود را از انفعال سیاسی و اخلاقی، به موضع گیری صحیح بکشاند، غالباً مقهور همان ارزش های بیگانه شده و آن ها را بر ارزش های اصیل اسلامی رجحان می بخشد و نه تنها موضع گیری درستی اتخاذ نمی نماید بلکه به صورت موجودی مسخ شده جلوه می کند که حرفی برای گفتن و ارزشی برای دفاع کردن و موضعی برای اتخاذ کردن ندارد و این دقیقا همان مرحله ای است که بیگانگان درصدد تحقق آنند؛ به این مفهوم که نسل رشید و آگاه مسلمانان را از درون تهی ساخته و در محراب ارزش های درونی، قربانی کنند و به مسلخ ارزش های خودی بکشانند.
احیای ارزش های اسلامی گام عملی و مهم دیگری است که در این راه باید برداشته شود و این فریضه را اندیشمندان و دل آگاهانی باید به جا آورند که از یک سو، در شناخت نوجوانان کارآمد باشند و از سوی دیگر، ارزش های اسلامی را در عمق جان خویش باور کرده باشند.
4 ـ 1. شخصیت جوان از دیدگاه قرآن کریم را به تصویر بکشند.
ترسیم شخصیت جوان از دیدگاه قرآن کریم، جایگاه معنوی آن ها را بدیشان می نمایاند و راه را برای تقویت مبانی فکری و اخلاقی آنان هموار می کند. برگزاری گردهمایی هایی با همین عنوان از نوجوانان و جوانان و طرح چشم انداز های قرآنی در زمینه مسائل ذی ربط، تعادل فرو ریخته آن ها را به نفع ارزش های معنوی برقرار می سازد.
4 ـ 2: شخصیت جوان از دیدگاه معصومین ـ علیه السلام ـ ، را ترسیم کنید.
به تصویر کشیدن شخصیت جوانان از دیدگاه معصومین ـ علیهم السلام ـ افق روشنی را که از قرآن کریم پرتو بخش زندگی شان شده، باز تر و گسترده تر می سازد؛ به ویژه آن که دیدگاه پیشوایان دین پیوسته متمرکز بر حفظ شخصیت و منزلت نوجوانان و جوانان بوده و هست. این امر، موجب جذب نسل آینده ساز کشور به ارزش های دینی می شود.
3 ـ 3ـ میز گردها و جلسات گفت و شنود برگزار نمایید.
تشکل میز گرد ها و جلسات گفت و شنود با جوانان در مراکز فرهنگی می تواند باب احیای ارزش ها را بخوبی باز کند.
در هر مبارزه، حریفان برای زدن ضربه به یکدیگر، نیاز به جای محکمی دارند تا با تکیه بر آن بتوانند ضمن حفظ تعادل خویش، موفق به وارد آوردن ضربه شوند. نسل جوان ما که در برخورد با فرهنگ بیگانه به مصاف آمده است، زمانی می تواند ضربه کاری را بر دشمن فرود آورد که جای پایی همچون ارزش های دینی و معنوی بجوید و آن را نقطه اتکاء خویشتن قرار دهد و علاوه بر حفظ تعادل خویش، بر حریف فائق آید.
4 ـ 4ـ الگو های علم و اخلاق ارائه دهید.
زندگی نامه های بزرگان علم و اخلاق که جوشیده از بطن فرهنگ اسلامی هستند، تأثیری عمیق بر تار و پود شخصیت نسل جوان می گذارد و قبل از آن که قلب حساس و دل زلال این نسل به شوائب فرهنگی بیگانه آلوده شود، الگوها و اسوه های ایمان، خلأ های وجودی او را آکنده از سرچشمه زلال ارزش های اسلامی می کنند تا روزنه ها بر نفوذ هر بیگانه ای مسدود شود.
امام علی ـ علیه السلام ـ ضمن بیاناتی به فرزندشان امام مجتبی ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
«فرزندم، قبل از آن که قلبت نفوذ ناپذیر شود، من به ادب آموختن به تو اقدام کردم.»
[3]
4 ـ 5ـ جوانان را با معارف ناب اسلامی آشنا کنید.
عرفان اسلامی با غنایی کم نظیر می تواند به شکلی مطلوب و روان، به نوجوانان و جوانان ارائه شود و سرگذشت استوانه های ایمان نظیر «اویس قرنی» ذهن متفحص و مستعد این نسل را از شکوه عرفان، بالنده و آکنده سازد؛ به ویژه آن که اویس قرنی در جوانی به مدارج عالی ایمان دست یافت و در راه حفظ عقیده و آرمان خویش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
4 ـ 6 ـ فرهنگ بسیجی و شهادت طلبی را ترویج کنید.
ترویج تفکر بسیجی به گونه ای که یادآور فرهنگ شهادت طلبی در زمان جنگ باشد و در زمان حاضر همان فرهنگ با نفی الگوهای غربی، مروج روح سادگی، پاکی و سازندگی باشد. تفکر بسیجی، همان زمزمه های عارفانه دعای کمیل، رایحه دل انگیز نماز شب و دعای توسل با سوز و گدازی است که سال ها پشت سنگر ها و سنگرنشینان را گرم می کرد و با زیارت عاشورا به اوج وحدت روحی و حمایت اسلامی می رسید که «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه».

[1]. در این زمینه کتاب های «نهضت های یک صد ساله اخیر» و «پیرامون انقلاب اسلامی» از استاد شهید مطهری و نیز کتاب «ماهیت انقلاب اسلامی» از دکتر رضا داوری جهت مطالعه بیشتر توصیه می گردد. [2]. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمد رضا شرفی، نشر سروش، 1381، ص 166 ـ 165. [3]. فبادر تک بالادب قبل ان یقسوا قلبک.

محمد رضا شرفی - تلخیص از کتاب بینش های تربیتی، ص 169 - 185

مدگرایی

مدگرایی
از منظر دین و عقل آراستن ظاهر امری پسندیده بوده و به آن توصیه شده است، البته در حدی که از اعتدال خارج نشود و به تجمل گرایی، اشرافی گری، مدپرستی، اسراف، تکبر، فساد، خود نمایی افراطی و فخر فروشی تبدیل نشود. برای درمان و اصلاح هر مشکل و رفتار انحرافی و نا به هنجار باید علل ایجاد و گسترش آن را بررسی کرد و متناسب با آن توصیه هایی برای رفع مشکل ارائه داد که ما در ذیل به برخی از عوامل و توصیه هایی در همان زمینه می پردازیم:
1- تنوع طلبی و نوگرایی: یکی از نیازهای فطری انسان، تنوع طلبی و تجدد گرایی است که در زمینه های گوناگون بروز پیدا می کند که از جمله آن ها تنوع طلبی در نوع لباس، نوع آرایش، نوع پیرایش مو و لوازم و وسائل مورد نیاز و ... می باشد. 2- نیاز به مقبولیت و تأیید اجتماعی 3- جلب توجه دیگران 4- زیبایی خواهی 3- الگو گیری و تقلید 6- تبلیغ بازرگانی و شرطی کردن 7- همنوایی با همسالان 8- جهل 9- ابزار واقع شدن
توصیه ها
- مسئولان و متصدیان باید این تنوع طلبی را در مسیری درست هدایت کنند.
- هویت ملی، فرهنگی و اسلامی را باید احیاء و ترویج نمود.
- طراحان و کارشناسان باید مدهایی متناسب با هویت ملی و اسلامی را با دقت و ظرافت های مورد نیاز این عرصه، به جامعه عرضه کنند.
- با عواملی که هویت ملت را هدف گرفته باید مبارزه جدی و قاطع به عمل آید.
- زمینه پخش ترویج مدهای نامناسب باید شناسایی و برچیده شود.
- باید ذائقه و سلیقه مردم را به گونه ای تربیت کردکه از مدهای غربی و نا مناسب رو گردان باشند.
- سوابق و چهره های علمی - فرهنگی خودمان را ترویج کنیم تا احساس پوچی و کمبود نکنیم و خود را در همه چیز نیازمند دیگران نبینیم.
- باید حس ارزشمندی را در همه افراد و مخصوصاً جوانان ایجاد کرد.
- والدین و مربیان باید سعی کنند تا عزت نفس، اعتماد به نفس و هویت شخصی را در افراد ایجاد کنند.
- کسب مهارت های فردی و اجتماعی می تواند انسان را از احساس پوچی و در نتیجه چنگ زدن به ریسمان های پوسیده و سست نجات دهد.
- اگر به جوان نقش اجتماعی مناسب ارائه شود، جوان برای ابراز وجود به دنبال راه های نادرست نمی رود.
- در ارائه طرح ها و مدل ها باید روحیه زیبایی دوستی مردم و مخصوصاً جوانان را مورد توجه قرار داد.
- همه مردم و مخصوصاً جوانان به دنبال الگوگیری و تقلید هستند پس باید اوّلاً بصیرت دهی کرد که از تقلید کورکورانه پرهیز کنندو عواقب شوم این نوع تقلید را بفهمند. ثانیاً الگوهای سالم، همراه با تقلید آگاهانه، عاقلانه و منطقی به جامعه ارائه شود.
- همه نهادهای اساسی جامعه اعم از خانواده، مدارس، مراکز فرهنگی، صدا و سیما، تولید کنندگان و .... باید نسبت به این امر مهم احساس وظیفه و انجام وظیفه نمایند.
- هیچ گاه نباید با جوانان برخورد غیر منطقی، احساسی و مقطعی شود بلکه باید ویژگی ها و نیازها و احساسات آنان را شناخت و با آگاهی کامل تصمیم عاقلانه گرفت.
- خانواده ها نباید از اقناع عاطفی جوانانشان غافل شوند زیرا بسیاری از انحراف ها از خلأ عاطفی نشأت می گیرد.
- خانواده و جامعه باید به اندازه کافی به جوان توجه کنند تا او مجبور نشود برای جلب توجه به کارهای نامناسب دست بزند.

عباس آئینه چی - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

بلوغ

بلوغ
در دوران زندگی انسان، نوجوانی از اهمیت خاصی برخوردار است و شاید مهم ترین دلیل آن پیدایش «بلوغ» در این مرحله باشد. در این دوره از زندگی، استعدادهای مهمی که در سرشت انسان به ودیعه نهاده شده شکفته می شود و تحولات بسیاری در جسم و روان و افکار و اندیشه فرد ایجاد شده و زمینه کمالات و انجام مسئولیت های فردی و اجتماعی فراهم می گردد. نوجوانی برزخی میان کودکی و بزرگسالی است. آغاز دوران نوجوانی و بخصوص بلوغ برای فرد غرورآفرین و در عین حال دلهره آور است. «بلوغ» کمال طبیعی انسان و دوره شور و شوق و تجدد و تشخص است و در یک جامعه می توان گفت: بلوغ تولدی دیگر است.
این مرحله از یک سو، به علت شرایط خاص فیزیولوژی و زیستی که تحول عظیمی را در جسم و روح و روان فرد ایجاد می کند، حایز اهمیت است. و از سوی دیگر به علت این که، وظایف و تکالیفی از طرف شرع و اجتماع بر عهده او گذاشته می شود، اهمیت آن دو چندان می کند.
در این عرصه چون نوجوان و جوان هنوز بی تجربه است و آگاهی لازم از شرایط و ویژگی های این دوران ندارد. موجب می شود که آن ها دچار مشکلات و لغزش هایی بشوند؛ که جبران کردن آن ها خیلی مشکل است.
از این رو آن ها باید در گام اول آگاهی های خود را در این زمینه بالا ببرند و در گام بعدی به شکوفایی استعدادهای خود پرداخته و از بروز مشکلات پیشگیری و مقابله کنند.
تعریف بلوغ:
بلوغ مرحله ای از رشد انسان است که در اثر بیداری غدد غریزی و فعال شدن آن دگرگونی های ویژه ای در شخص پدید می آید که با یک سری علائم و تظاهرات جسمانی و روانی توأم است.
[1]
انواع بلوغ
ـ بلوغ بدنی: شامل نهایت رشد بدنی می باشد، که اوج کمال رشد اندام حدود (25ـ 23) سالگی است.
ـ بلوغ جنسی: رسیدن فرد به مرحله ای که قادر به ایفای نقش جنسی شده و قادر به تولید مثل نیز باشد. این بلوغ در دختران با بروز اولین عادت ماهیانه (حدود 16ـ 10سالگی) و در پسران با احتلام (حدود 18 ـ 11 سالگی).
ـ بلوغ اجتماعی: مرحله ای که شخص قدرت تدبیر امور خانواده را پیدا کرده و در برابر قانون پاسخگو است. همچنین بلوغی که در مورد نظام وظیفه، واحد گواهینامه و ... در جامعه مطرح است.
ـ بلوغ اقتصادی: شخص قدرت برنامه ریزی تدبیر امور اقتصادی و کسب در آمد پیدا میکند و می تواند در اموال خود تصرف کند و خرج خانواده اش را بپردازد.
ـ بلوغ عاطفی: خروج کودک از انگیزه های کودکانه و نشان دادن عواطف خود به شکل بزرگترها، مخصوصاً محبت و دوستی با دیگران را.
ـ بلوغ سیاسی: شخص قدرت کافی برای بررسی مسایل سیاسی و حکومتی را پیدا می کند. حق رأی دادن پیدا می کند.
ـ بلوغ روانی: پخته شدن از نظر روانی ـ روحی که انسان قدرت تشخیص مسایل و تمیز مصلحت زندگی پیدا می کند و قادر به قبول مسئولیت های اجتماعی شده و قدرت رویارویی با مشکلات پیچیده زندگی را بدست می آورد.
ـ بلوغ ذهنی و فکری: رسیدن به کمال در هوش، عقل، حافظه، تصور و تخیل و توان برهان پذیری و برهان آوری.
ـ بلوغ شرعی: مرحله ای از رشد که شخص بالغ و مکلّف می شود، و انجام واجبات مثل نماز و روزه و رعایت تکالیف دینی بر او واجب می شود. خداوند متعال با او به عنوان یک زن و مرد کامل معامله می کند و اعمال خوب و بد او ثبت و ضبط می شود. و تقلید از یک مجتهد اعلم و جامع الشرایط برای انجام صحیح احکام و قبولی اعمالش واجب است.
نشانه های بلوغ شرعی
بلوغ شرعی با نشانه هایی دانسته می شودکه بعضی از آن ها طبیعی و ذاتی هستند و برخی قراردادی و شرعی و وجود یکی از این علایم کافی است.
الف ـ نشانه های طبیعی و ذاتی: (قول مشهور فقهاء)
1ـ بروز حالت احتلام و بیرون آمدن منی (انزال)؛
2ـ روئیدن موی درشت و زبر در زهار (زیر شکم، بالای عورت)؛
ب ـ نشانه قرار دادی و شرعی:
اتمام 15 سال قمری در پسران و نه سال قمری در دختران
مساله 2253ـ روییدن موی درشت در صورت و پشت لب و در سینه و زیر بغل و درشت شدن صدا و مانند این ها نشانه بالغ شدن نیست*، مگر انسان به واسطه این ها به بالغ شدن یقین کند.
* آیت الله بهجت: بعید نیست که نشانه بلوغ باشد.
[2]
* آیت الله سیستانی: بعید نیست که روییدن موی درشت در صورت و پشت لب، علامت بلوغ باشد، ولی روییدن مو در سینه و زیر بغل و درشت شدن صدا و مانند این ها نشانه بالغ شدن نیست.
نشانه ها و تحولات دوره بلوغ جنسی
1- بروز احتلام (جنابت در خواب) و انزال در پسران؛
2- شروع قاعدگی در دختران
3- تغییر محسوس در صدا؛ (به علت ضخیم شدن و طولانی شدن تارهای صوتی که به بم شدن صدا می انجامد).
4- رویش مو در قسمت زهار و زیر بغل: و در پسران علاوه بر آن ها رویش موهای نرم در پشت لب و دو طرف صورت جلوی گوش ها؛
5- رشد سریع بیضه و آلت تناسلی و نعوظ آن در برابر محرک ها در پسران؛
6- رشد سینه و برآمدگی آن ها در دختران؛
7- تغییرات پوستی و زبر شدن پوست و فعالیت غدد چربی؛
8- بالا رفتن فشار خون، ضربان قلب، ازدیاد چربی و پیدایش جوش صورت؛
9- ناموزون شدن بعضی از اعضاء بدن بخصوص بینی؛
10- افزایش ناگهانی قد و وزن.
عوامل مؤثر در زودرسی بلوغ:
1ـ عوامل وراثتی و نژادی: تحقیقات حکایت از آن دارد که جنبه های ارثی و ژنتیک و نژادی، نقش اساسی دارند. به عنوان مثال، سیاه پوستان و افراد کوتاه قد در بلوغ پیشرسترند.
2ـ عوامل جغرافیایی: آب و هوا در بلوغ تأثیر دارد. مثلاً در مناطق گرمسیر سن بلوغ زودتر واقع می شود.
3ـ عوامل اقتصادی: وضع اقتصادی خوب، زندگی مرفّه و تغذیه خوب و کامل.
4ـ عوامل اجتماعی و فرهنگی:
الف) مذهب و فرهنگ جامعه: وضعیت اعتقادی جامعه ها، که پیرو کدام دین و مذهب و چه فرهنگی باشند. مثلاًَ، در جامعه های پر آشوب که فرهنگ غربی و لائیکی حاکم است، سن بلوغ زودتر اتفاق می افتد.
ب) چگونگی ساختار و مظاهر جامعه: رایج بودن فسادو فحشاء و مکان های مربوط به آن، بد حجابی و بی حجابی دختران و زنان، نوع روابط بین دختر و پسر و غیره.
ج) وسایل ارتباط جمعی: از جمله، ماهواره، اینترنت، بازی های کامپیوتری، مجلات، فیلم و نوارهای غیر مجاز.
5ـ اختلال در ترشح غدد هیپوفیزی: که زودتر از موعد معین، ترشح هورمون های جنسی را باعث می شود.
خصوصیات این دوره از دیدگاه روان شناسان:
1ـ دوره انتقال: به دلیل این که از مرحله کودکی و وابستگی، به مرحله استقلال و به دنیای بزرگترها، وارد می شود؛
2ـ دوره اضطراب: به دلیل شرایط خاص دنیای بلوغ و بیداری غددهای جنسی و مواجه با تکالیف و مسئولیت ها؛
3ـ دوره عصیان و نافرمانی: چون احساس بزرگی و استقلال می کند؛ و در جستجوی «خویشتن سازی» است و می خواهد به تنهایی برای خود شخصیت والا و برتر بسازد؛
4ـ دوره غرور و مستی: به دلیل رویاها، احتلام ها و آینده بینی های شیرین؛
5ـ دوره آشفتگی و فشار: به علت احساس تحمیلات روانی و عاطفی برخود؛
6ـ دوره تولّد جدید: به نظر استنلی هال: تکامل یافته ترین خصایص انسانی در این مرحله ظاهر می شود؛
7ـ دوره بحران (crise): به ویژه که برای او بحران انطباق با شرایط جدید، محیط جدید و خواسته های جدید پیش می آید؛ و او در این اندیشه است که با هوس های خویش چگونه کنار آید.
[3]
تذکر مهم:
واقعیت این است که منظور از ذکر این واژه ها در توصیف این دوره، معانی و جنبه های ظاهری و خارجی آن نیست؛ و این تصور که نوجوان و جوان، فردی سرکش و آشوبگر و دارای روحیه ای مضطرب و آشفته که در یک منجلاب و بحرانی گیر کرده باشد. بلکه نظر روان شناسان در این مورد به انقلاب درونی دوران بلوغ متوجه است. چرا که بخش عمده ای از شخصیت، تفکر، معیارهای اخلاقی و رفتاری در این دوره شکل می گیرد.
در این دوره، به دلیل بروز تغییرات سریع و وسیع در ساختار بدنی و ظهور علائم بلوغ جنسی، که به یکباره اتفاق می افتد؛ و همزمان با آن حالات روحی و روانی او نیز دگرگون می شود، دارای حسّاسیت های ویژه ای است.
در این عرصه، نوجوان و جوان در درون خود تحوّلات عظیم و کشش ها و گرایش های متفاوتی را احساس می کند و در مقابل آن ها واکنش هایی را نشان می دهد، که این واکنش ها به آمادگی قبلی و آگاهی او بستگی دارد. در صورتی که آمادگی لازم را نداشته باشد و نسبت به تغییرات و تحوّلات، اثرات نامطلوبی داشته باشد و باعث واکنش های منفی شود. و این واکنش های منفی در نوع افراطی خود، منجر به بحران و بیماری های روانی می شود؛ که بارزترین آن ها عبارتند از: اضطراب، افسردگی، انزوا طلبی، عقده حقارت، نافرمانی و عصیان با والدین، بی ثباتی و عدم تعادل، اختلال شخصیت، عدم اعتماد به نفس، سستی و بی اشتهایی و ....
راه درست کدام است؟
1ـ این حقّ مسلم نوجوان و جوان است که استقلال طلب و آزادی خواه باشد؛ چرا که استقلال طلبی، تمایل طبیعی آماده شدن برای زندگی مستقل بزرگسالی است. و درست است که والدین و بزرگتران هم باید روحیات شما را درک کنند، ولی آن به این معنی نیست که لجام کج خلقی و خونسردی را به دست گرفته و با آن ها به نافرمانی و بی احترامی رفتار کنید؛ بلکه صبر و شکیبایی پیشه کنید و در ارضاء این تمایلات تندروی نکنید.
2ـ نوجوان و جوان، چون شیفته مهر و محبّت است و تمایل به مشارکت در اجتماع به صورت انتخاب دوست و عضویت در گروهی دارد. و با توجه به این که دوستان خوب در کنار خانواده نقش مهمی در زندگی او ایفا می کنند؛ لذا دقّت در انتخاب دوست بسیار مهم است و نباید این گرایش فطری به همزیستی مفرط با گروه همسالان منجر شود و مواظب باشید در دام گروه های انحرافی نیافتید.
3ـ به دلیل این که غریزه جنسی با فرا رسیدن بلوغ، رشد کرده و در درون احساس گرایش به جنس مخالف پیدا می شود؛ و از طرفی هم باید معیارهای اخلاقی و دینی را در نظر داشت و با مسئله با خویشتن داری برخورد کرد، لذا مواظب باشید تا این نگرانی طبیعی شما به اضطراب و اختلالات رفتاری دیگر تبدیل نشود و همچنین مراقب باشید تا خدای نکرده دچار لغزش و انحراف جنسی نشوید.
4ـ چون این دوره، دوره تخیل و در رؤیا فرو رفتن ها است و امکان دارد به دلیل تغییرات محسوس در جسم و بلوغ جنسی، گاه این تخیلات کانال های خاصی پیدا کند؛ لذا سعی کنید وقت های بیکاری و تنهایی خود را با فعالیت های متنوع ورزشی، هنری، فرهنگی و ... پرکنید و نگذارید افسردگی و گوشه نشینی گریبانگیر شما شود؛ و بدانید که با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.
5ـ در صورتی که در درون خود احساس بی ثباتی کردید و یا با یک مشکل هیجانی یا اختلال رفتاری و یا یک مسئله شرعی روبرو شدید، اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و سعی داشته باشید با والدین یا فردی مورد اعتماد و آگاه، مشاوره داشته باشید.
بلوغ و گرایشات فطری و الهی:
به طور کلی، پایه گذاری های مهم در حیات، سعادت و شقاوت، بهشتی شدن و جهنمی شدن ها، اغلب مربوط به این دوره است. دوران بلوغ و جوانی، دوران بروز احساسات مذهبی و تمایلات ایمانی و اخلاقی است؛ و او دوست دارد خدا را بشناسد و عاشقانه پرستش کند. بطورکلی، روان شناسان دوران بلوغ را دوران ماوراء الطبیعه یا متافیزیک می نامند. و این امر حتی در مورد افرادی که در خانواده های مذهبی نبوده و در چنان محیطی رشد نیافته اند، صادق است. به عقیده آرنولدگزل (روان شناس معروف آمریکا)؛ «بلوغ سن شکوفایی هاست و نوجوان متوجه امور عقلانی، مذهبی و هنری می گردد».
«در این دوره فطرت او همچنان بیدار و ذهن و عاطفه و روانش متوجّه خداوند است. اما شرایط خاص زیستی و بیداری غدد او سبب می شود که او در اندیشه دیگری باشد و بین خیر و سعادت دینی و انحراف دست و پا بزند که برخی در فرجام این تلاش غالب و برخی مغلوب هستند.»
[4] و کسی که دارای تربیت صحیح و ایمانی پایدار باشد، می تواند این دوره را به راحتی پشت سر گذاشته و پیروز باشد. پس سعی کنید از این فطرت پاک استفاده کنید و به انحرافات جنسی آلوده نشوید.
احتلام (جنابت در خواب) پسران:
احتلام عبارت است از: دست دادن حالت خاصی به انسان و انزال (خروج منی) از او، در حالت خواب که غالباً با یک لذت جنسی همراه است، چه بر اثر دیدن خواب های آشفته و جنسی باشد و چه به خودی خود آمده باشد، و معمولاً بدن بعد از این اتفاق حالت سستی پیدا می کند.
در افراد عادی و سالم از پسران، احتلام بین (10ـ12) روز اتفاق افتاده، و گاهی تا دو ماه در بین دو احتلام فاصله می افتد. جز در احتلام های مکرّر که ناشی از هوس های جنسی بسیار است و معمولا در افرادی بروز و ظهور دارد که در محیطی نامساعد و دارای نقایض تربیتی، رشد کرده اند. و گاهی علت آن جنبه پاتالوژیک
[5] دارد که شخص مریض است و باید به پزشک مراجعه کند.
توجه ـ احساس گناه چرا؟!
متأسفانه برخی از نوجوانان و جوانان با بروز احتلام شبانه و واکنش هیجانی در مقابل محرّک های جنسی، دچار اضطراب و نوعی احساس گناه می شوند. اما باید بدانند که، احتلام یک امر طبیعی است و از نظر اسلام، گناهی متوجه او نیست. فقط باید رطوبتی که در آن حالت از بدن خارج شده و بدن و لباس ها را آلوده کرده، تطهیر نموده و سپس غسل جنابت را انجام دهد. و در این مورد هم نباید از اطرافیان و خانواده خود خجالت بکشد. و این نکته را همیشه در ذهن داشته باشدکه، آن ها هم روزی جوان بوده اند و به مسائلش آگاهند.

[1] . قائمی، علی، دنیای بلوغ، سازمان ملی جوانان، نشر اسپید، 1380، ص 21، با کمی تغییر. [2] . بنی هاشمی، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، قم، اسلامی، 1378، ج2، ص 324 و 325. [3] . دنیای بلوغ، ص 171. [4] . دنیای بلوغ، ص 172. [5] . آسیب شناسی، علم به اسباب و علل امراض (فرهنگ عمید)

مسعود نور علیزاده - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

شیوه های کنترل فشارهای جنسی

شیوه های کنترل فشارهای جنسی
غریزه جنسی یکی از غرایز نیرومند، حساس و زندگی ساز انسان است، که در حیات روانی و جسمانی او تأثیرات بسزایی دارد. این امانت الهی در وجود انسان، همچون لبه تیز چاقو دارای وظایف دو بعدی است، که هم می تواند وسیله ارتقاء و تعالی انسان باشد؛ و هم می تواند تنزل و فرومایگی او را فراهم سازد. لذا اگر پرورش صحیح و عاقلانه داشته باشد، و ارضاء آن بر مبنای اعتدال و تعالیم الهی و در مجرای فطرت باشد، زندگی را قرین خوشی و آسایش می گرداند. از همین رو، دین مقدس اسلام دستور به کنترل و تعدیل امیال غریزی انسان داده است؛ امروزه نیز دانشمندان و روانشناسان سرتاسر جهان آن را اساس کار خود قرار داده و می گویند: مراتب شدت و ضعف این امیال منجر به اختلال در اعمال حیاتی و مانع سلامت جسمی و روانی می شود.
رمز غلبه بر فشارهای جنسی
غریزه جنسی با بلوغ بیدار می شود و تقریباً همه جوان ها تحت فشار این غریزه هستند و بسیاری از آنها شرایط ازدواج را ندارند. اساساً جوان با طوفان و بحران و شکوفا شدن خواسته ها و غرایز خویش تعریف می شود. و این از حکمت های الهی است که جوان با نیروی اراده و اختیار خویش بر امیال نفسانی و شهواتی خویش غلبه کرده و به رشد و بالندگی دست یابد.
ترک عصیان، در جوانی، شیوه پیغمبری است ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار
افراد با تقوی و خود ساخته ای که اینک معلم اخلاق هستند و به مقامات معنوی رسیده اند، از ابتدا و به صورت فطری خود ساخته نبودند، در آنها نیز نیازها و تمایلات بسیاری وجود داشته و جاذبه ها و عوامل تحریک کننده بیرونی آنها را به سوی خود فرا می خوانده است. از اینکه تقوای حضرت یوسف را نداریم، نگران نباشیم، با «همت بلند» و «اراده قاطع» ما هم می توانیم بذر تقوی و عفاف را در وجود خویش بپاشیم. پس راه غیرممکنی نیست، دیگران توانسته اند، ما هم یقیناً می توانیم در ابتدا شاید، مجاهده و مبارزه با نفس و به دست آوردن ملکه عفت و تقوی قدری دشوار به نظر آید؛ اما وقتی در این راه گام برداریم و از خداوند طلب یاری نماییم قطعاً خداوند ما را با امدادهای غیبی خود، در این راه یاری و هدایت خواهد کرد. و این وعده الهی است که می فرماید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و إن الله لمع المحسنین؛ آنان که در راه ما جدیت و تلاش وکوشش به خرج می دهند، راه های خود را به آنها ارائه می دهیم، و خداوند با نیکوکاران است.»
[1]
اصل اولیه کنترل غریزه جنسی:
عفت جنسی
در این میان اسلام همه و به خصوص جوانانی که شرایط ازدواج کردن را ندارند، به یک سجیه مهم و صفت عالی اخلاقی یعنی عفاف و پاکدامنی دعوت می کند. «و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً؛ کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند، باید عفت و خویشتنداری پیشه کنند.»
[2] ملکه عفت آدمی را در اعمال تمایلات جنسی کنترل و تعدیل می کند و انسان را از پلیدی و طغیان شهوت مصون می دارد. در لغت می خوانیم: «عفت، حصول حالتی برای نفس است که در سایه آن شهوت بر آدمی غالب نمی شود.» دیگر فواید و آثار عفت عبارتند از: حفظ والایی و وقار آدمی، پیشگیری از وسوسه ها و تحریک ها، پیشگیری از آشفتگی فکر و داشتن کانونی گرم و سعادتمند در خانواده ها.[3]
شیوه های عملی کنترل فشارهای جنسی
1. تقویت ایمان و پرورش معنویت و تقوی؛ بی شک یکی از دست آوردهای بزرگ ایمان واقعی و عبادات، مهار کردن غرایز سرکش و تسلط بر هوی و تمایلات غیرمشروع است.
[4] «انّ الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر»[5] با شرکت در مجالس مذهبی و توسل به ائمه اطهار و خواندن دعا و تلاوت قرآن و به وسیله نماز با حضور قلب، با خدا ارتباط معنوی برقرار کنید.
2. هفته ای یکی دو روز، روزه مستحبی بگیرید؛ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حدیثی پس از ترغیب جوانان به ازدواج می فرماید: «هر کس ازدواج برایش مقدور نبود، بسیار روزه بگیرد؛ زیرا که روزه از نیروی شهوت می کاهد.»
[6]
3. حفظ و تقویت کرامت و عزت نفس؛ انسان اگر به گوهر روح و نفس خود توجه داشته باشد، هیچ گاه دنبال گناه و شهوت نمی رود. امام علی- علیه السّلام- می فرماید: «آن کس که واجد بزرگواری و کرامت نفس باشد. تمایلات شهوانیش در نظر او خوار می نماید.»
[7] گاندی می گوید: «تمدن غربی اگر غربیان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به مسایل جنسی نموده است به خاطر این است که غربی به جای (خویشتن جویی) در پی نسیان و هدر ساختن خویش است».
4. دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحریک آمیز؛ هیچ عضوی در بدن به اندازه چشم از عالم خارج متأثر نمی شود، و ارتباط بسیار عجیب و پیچیده ای بین مشاهدات و افکار، خیالات و حالات روانی انسان وجود دارد.
[8] و خداوند این قدرت را به انسان داده است که اگر اراده کند، با فرو انداختن و غض چشم و توجه نکردن به دختران محیط اطراف، به کنترل خود بپردازد.
5. از فکر و ترسیم صحنه های محرک در ذهن و خیال پرهیز کنید.
6. تقویت اراده؛ با تلقین به نفس و مثبت گرایی عدم پراکنده کاری، سرو سامان دادن کارهای نیمه تمام، مدیریت زمان، الگوگیری از افراد با اراده، ورزش، اراده خود را تقویت کنید و هر لحظه به خود بگویید: من می توانم، چون اراده دارم.
[9]
7. اعتماد به نفس داشته باشید و برای کسب آن، توکل به خدا داشته باشید؛ صبور و بردبار باشید؛ با امید و با نشاط باشید، استقامت داشته باشید؛ هیچ وقت نترسید؛
[10] و بدانید که خدا قدرت مقابله با گناه و شهوت را در وجود انسان قرار داده است.
8. هیچ وقت بی کار نباشید و اوقات فراغت خود را به تفریحات سالم و مطالعه و کارهای فکری بپردازید.
9. ورزش؛ هر روز به منظور تقویت جسم و تخلیه انرژی خود مقداری ورزش کنید.
10. در خوردن مواد غذایی پرکالری و محرک مثل پیاز، فلفل، خرما، تخم مرغ و .... به حداقل لازم اکتفا کنید.
11. محرک های ناهنجار بصری، شنیداری، تخیلی جنسی اطراف مثل فیلم، عکس و.... را حذف کرده و هیچ وقت به موسیقی تحریک کننده گوش ندهید. بر قوه تخیل خود با مطالعه، ذکر خدا، انصراف توجه و افکار مثبت جایگزین و کارهای هنری و خلاقانه و .... مدیریت داشته باشید.
12. در انتخاب دوستان دقت کافی را به عمل آورید.
13. اگر مرتکب گناهی شده اید توبه کنید و بدانید که خدا توبه کننده گان را دوست دارد. برخی افراد چون از این امر بی اطلاع اند لحظه به لحظه با سیاست «آب که از سرگذشت چه یک نی چه صد نی» در مرداب گناه فرو می روند.
برای مطالعه بیشتر به کتب ذیل مراجعه گردد:
1. کنترل رابطه جنسی، احمد مطهری، دفتر تبلیغات اسلامی، 1360.
2. آنچه یک جوان باید بداند؟ رضا فرهادیان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1374.
3. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری، تهران، صدرا، 1368.
4. دنیای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تربیت.
[1] . عنکبوت/69. [2] . نور/ 33. [3] . قائمی، علی، مرزها و روابط پسران و دختران، تهران، سازمان ملی جوانان،1381 ص144؛ و فلسفی، محمد تقی، کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران، هیئت نشر معارف اسلامی، 1342، ج2، ص360. [4] . قاسمی، حمید محمد، اخلاق جنسی در دیدگاه اسلام، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ص191. [5] . عنکبوت/45. [6] . مستدرک الوسائل، ج2، ص531. [7] . نهج البلاغه، (فیض الاسلام)، ص1283. [8] . اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام، همان، ص 196. [9] . لیندن فیلد، گیل، اعتماد به نفس برتر، ترجمه حمید و نگار اصغری پور، تهران، جوانه رشد، 1382، ص102. [10] . همان، ص 163.