پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

پرورشی شهرقدس

معارف اسلامی و مسائل تربیتی و پرورشی ومناسبتهای روز

تکنیک های موفقیت -نشاط و معنویت

نشاط و معنویت 

 

هر کس ممکن است برداشت خاصی از مفهوم «نشاط» داشته باشد و متناسب با آن برای تحصیل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش کند، امّا تعریفی که با رویکرد دینی از نشاط سازگاری داشته باشد این است که فرد در زندگی خود احساس رضایت و سعادتمندی داشته و از سلامت روانی برخوردار باشد. طبق این تعریف، سؤال در واقع برمی‎گردد به اینکه چه کار کنیم تا در زندگی، احساس رضایت و سعادتمندی داشته و سلامت روانی خود را حفظ کنیم.
عمده‎ترین عواملی که نشاط انسان را در زندگی از وی سلب می‎کند و باعث اضطراب، افسردگی و انواع اختلالات روانی در فرد می‎شود. افتادن در دام غرایز، احساس پوچی و بی‎معنایی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است.
[1]
بنابراین نشاط خود را در زندگی باید در مسایلی جستجو کنیم که بتوانید این عوامل بحران‎زا را کنترل کند. به اعتقاد بسیاری از روان شناسان مهم‎ترین عاملی که می‎تواند عوامل بحران‎زای زندگی را کنترل کند و زمینه نشاط و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز مذهب و اعمال و رفتار مذهبی نیست. پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و افسردگی به سوی دین و مذهب روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم.
اسلام دین شادی و نشاط
چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس رضایت، شادی، ‌نشاط و تحرک است. دقت در این احکام، جدا از عنصر رضایت که شادمانی همیشگی را تضمین می‌کند، نشان‌دهنده رفتارها و اعمال شادی بخش و نشاط‌آور است. اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، رفتارها و اندیشه‌های شادمانه زیستن را القاء می‌کنند. با صحه‌گذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظه‌های شادی کردن برای انسان‌ها است.
دستورات اجتماعی اسلام برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت، خدا موجب گسترش دوستی‌ها، محبت‌ها، و همدلی‌ها بین انسانها می‌شود. وقتی انسانها به همدیگر خدمت می‌کنند، جو محبت و رضایت و شادمانگی در جامعه حاکم می‌شود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگی خود در آن جامعه، لذت می‌برند.
مؤمن، شادترین انسان
از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار گلایه و شکوه و ناله نمی‌کند. دنیا را محل ماندن نمی‌داند، و یک توقفگاه موقت به حساب می‌آورد. سختی‌ها را تحمل می‌کند. و در انتظار وصال پروردگار، لحظه‌ها را با احساس رضایت و شادمانی سیری می‌کند. و خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و شادمانگی مؤمن، عاشقانه او را دعوت به بهشت مخصوص خود می‌کند. و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم می‌زند؛ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی
[2]
- توصیه هایی برای شاد زیستن:
1. با یاد خدا به زندگی نشاط بدهید:
از نظر اسلام زندگی که در آن یاد و ذکر خدا وجود نداشته باشد، هیچ لذّت و نشاطی ندارد. خداوند در قرآن کریم می‎فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً»
[3] هر کس از یاد خداوند روی بگرداند، زندگی سخت و دشواری خواهد داشت. دوری از یاد خدا زندگی را دشوار و یاد خداوند زندگی را برای انسان با نشاط می‎سازد. این نشاط در زندگی ناشی از آرامش روانی است که با یاد خدا حاصل می‎شود خداوند می‎فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[4] همانا با یاد خدا دلها آرامش می‎یابد. تبیین روان شناختی این مسأله آن است که یاد و ذکر خدا فرد را از امیال و تکانشهایی که برای او استرس و فشار روانی ایجاد می‎کند، باز می‎دارد و سبب می‎شود که به جای توجه صِرف به لذت‎های دنیوی به تقویت رابطه با خدا و تقرُّب به او توجه کند. بروز مشکلات برای چنین فردی وی را از هدف اصلی باز نمی‎دارد[5] و چون خود را در مسیر رشد و تکامل معنوی احساس می‎کند، از زندگی لذت می‎برد. بنابراین یکی از راه‎های اصلی دستیابی به نشاط بیشتر در زندگی آن است که همیشه و در هر حال به یاد خدا باشیم.
2 . توکل به خدا:
توکل به خدا، زیربنای یک زندگی شادمانه و توأم با احساس سعادت و خوشبختی است. انسانی که به خدا توکل می‌کند، با قدرت تمام در مقابل مشکلات می ‌ایستد و هرگز احساس شکست و نگرانی نمی‌کند. اگر در کارها و برنامه‌های خود،‌ توکل به خدا داشته باشیم، هم به موفقیت قابل توجهی دست می‌یابیم و هم طی کردن مسیرهای طولانی و سخت موفقیت‌، برای ما‌ آسان و عملی می‌شود. انسانهایی که به خدا توکل می‎کنند در انجام کارهای سخت و بزرگ،‌کمترین فشارها را احساس می‌کنند و در برابر تندباد حوادث مانند کوهی استوار و مقاوم هستند. توکل، کلید در توفیق الهی است. انسانی که به خدا توکل می‌کند هر لحظه تحت عنایت و لطف بی‌کران خدا قرار می‌گیرد.
3. توسل به معصومین و اولیای خدا را فراموش نکنید:
یکی دیگر از عوامل دستیابی به نشاط بیشتر در زندگی توسل به معصومین - علیهم السلام - و اولیای خدا است.
4 . به ارزشها پایبند باشید:
پایبندی به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک می‌کند و همچنین شادمانگی را پایدار می‌سازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی می‌کند. و به طرف پوچی‌گرایش پیدا می‌کند. احساس پوچی، یکی از علل اساسی افسردگی‌ها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ریشه است.
و احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بی‌برنامه نمی‌تواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بی‌اعتقاد و فاقد ارزشهای متعالی نیز نمی‌تواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید.
5 . از زندگی خود راضی باشید:
رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه زیستن است. افرادی هستند که دارای موفقیت، ثروت و امکانات زیادی هستند ولی همواره از زندگی ناله می‌کنند. این افراد احساس شادمانگی نمی‌کنند. ولی افرادی هم هستند که جزء فقیرترین مردم هستند و مشکلات زیادی در زندگی‌ دارند ولی شاد زندگی می‌کنند. چون از زندگی راضی هستند. پس، شادمانگی انسان صد در صد، وابسته به داشتن‌ها و یا نداشتن‌ها ، نیست بلکه تنها وابسته به رضایت یا عدم رضایت از روند زندگی است. رضایت از زندگی و روند آن، شادمانگی را تضمین می‌کند. علت نارضایتی انسان از زندگی، انتظارات خودساخته، است هر کسی انتظاری از روند زندگی و سرنوشت خود دارد، ولی وقتی اتفاقات مطابق میل انسان، پیش نمی‌رود، احساس نارضایتی می‌کند.
بنابراین، به جای این که از اتفاقات زندگی شکایت کنیم، سعی کنیم با استفاده از قلب و عقل خود به زیبایی زندگی کنیم و قوانین هستی را رعایت نمائیم. این را نیز بدانیم ناملایمات زندگی نمک یک زندگی مطلوب و شاد است و انسان عاقل از این سختی‌ها هم برای شیرین و شادمان کردن زندگی استفاده می‌کند.
6 . امید و تصویری زیبا از آینده داشته باشید:
اگر انسان بتواند تصویرهای ذهنی خود را مدیریت کند و بجای تصاویر در هم و برهم، آشفته و منفی، تصاویری زیبا از آینده بسازد، احساسی شادمانه خواهد داشت.
آنچه تاکنون در عرصه روانشناسی و تجارب زندگی، به اثبات رسیده است، این است که: «آینده را تصاویر ذهنی انسان می‌سازند. یعنی انسان هر انتظار و تصویری از آینده داشته باشد، به نوعی همان انتظار و تصویر تحقق خواهد یافت.
امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر می‌خواهیم از زندگی لذت ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم. این امید (تصویر مثبت از آینده) است که انسان را زنده نگه می‌دارد. بنابراین، باید تصویری زیبا از آینده بسازیم و همواره امیدوار باشیم و آینده را آن گونه که دوست داریم مجسم نماییم. و باور کنیم که روز به روز، موفق‌تر، ‌شادتر و خوشبخت‌تر می‌شویم.
7. در زندگی هدفمند باشید:
هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین می‌کند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز می‌گردد. انسان بی‌هدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد.
بعضی‌ها هدفمندی و هدف‌یابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر می‌دانند. ولی اکثراً اینها در زندگی موفق نمی‌شوند. بایستی آرزوها شفاف و مشخص و تعریف شده باشد. آرزوی بزرگ بسیار خوب است ولی بایستی در درجه اول، بر اساس بزرگی آرزو، انرژی و توان لازم را مهیا کنیم و در درجه دوم، آن آرزو برای ما مشخص و شفاف باشد‌، که در این صورت حتماً موفق خواهیم شد.
تصمیم قطعی برای رسیدن به یک هدف بسیار زیبا و مقدس، نباید شادکامی انسان را از بین ببرد، چون انسان وظیفه‌ای جز عمل کردن ندارد. ما باید تلاش خود را برای رسیدن به بهترین اهداف انجام دهیم. اگر به آن اهداف برسیم، احساس شادمانی خواهیم کرد و اگر نرسیم غیر شاد خواهیم بود. بنابراین لازم است انسان در زندگی، ‌اهداف مشخص و شفافی داشته باشد.
8. خوشبختی خود را باور کنید:
بزرگترین مشکل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کرده‌اند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را. انسانی که خود را باور کند، می‌تواند شاد زندگی کند‌. ما باید باور کنیم که می‌توانیم خوشبخت بشویم و خوشبخت و شاد هستیم. چون ما خوشبخت و شاد آفریده شده‌ایم، باور کنیم که زندگی زیبا و لذت بخش است. باور کنیم که سرنوشت تابع اندیشه‌های زیبای ماست، باور کنیم که خدا، عاشق ماست. و مهربانترین است.
9. برنامه‌ریزی و نظم در زندگی را فراموش نکنید:
نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ می‌کند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفق‌تر و شادتر هستند. اهمیت نظم آن قدر زیاد است که امام علی ـ علیه السّلام ـ به فرزندان خود می‌‌فرمایند: شما را به دو چیز توصیه می‌کنم، اول تقوای الهی، دوم ، نظم در کارها. امروزه در دانش مدیریت، به برنامه‌ریزی تأکید جدی می‌شود و هیچ فعالیتی بدون برنامه ریزی و عمل به آن برنامه، نتیجه‌ای مثبت نخواهد داشت. انسانهایی که با برنامه عمل کنند، هم موفقیت و پیروزی را در آغوش خواهند کشید و هم زندگی شادمانه خواهند داشت.
10. با تشریفات زائد و غلط خود را به زحمت نیاندازید:
راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و غلط به زحمت و عذاب می‌اندازند، همانقدر از شادمانگی دور می‌شوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت می‌کنند. سنتها و آداب اگر در مسیر فطرت پاک الهی انسان باشند، بسیار نیز عزیز و قابل احترام هستند، ولی تشریفات زائد و غلط اصلاً قابل قبول نیستند. هر چه زندگی پیچیده‌تر و تشریفات بیشتر می‌شود. تنشها و فشارهای روحی شدت می‌یابد. بنابراین، اگر زندگی شادمانه‌ای می‌خواهیم، باید تشریفات زاید را کنار گذاشته و خیلی راحت و خودمانی زندگی کنیم.
11. صداقت و راستی داشته باشید:
صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب می‌کند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا می‌سازد. انسانهای صادق، لحظه‌های شادمانه‌ای را تجربه می‌کنند و از لحظه لحظه زندگی لذت می‌برند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است. یکی از زیباترین پیامهای دین زیبای اسلام، صداقت است. انسان صادق، از همه گرفتاریها و مشکلات نجات پیدا خواهد کرد. ریا، نفاق، دوروئی و تظاهر شایسته مقام الهی انسان نیست. و مطمئناً انسان را رسوا می‌سازد.
اگر انسان حتی در مقام دشمنان خود صادقانه رفتار نماید، به نفع‌اش تمام خواهد شد، انسان صادق، قابل اعتماد است. بنابراین اگر در همه اعمال و زندگی خود، صداقت را پیشه کنیم همواره زندگی شادمانه‌ای خواهیم داشت و هم چنین مورد احترام همه انسانها خواهیم بود.
12. از بیکاری بپرهیزید:
بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید می‌کند. بنابراین همه نهادها و سازمانهای دولتی باید مشکل بیکاری را حل کنند. فعال و مشغول بودن یکی از راههای شاد زیستن است. و از نظر امام علی ـ علیه السّلام ـ بهترین تفریح، کار است. هم بایستی وقت خود را با فعالیت و مشغولیت معنی‌دار و مفید پر کنیم و هم کمک کنیم دیگران از بیکاری، نجات پیدا کنند تا جامعه‌ای شاد و فعال داشته باشیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد که انسانهای فعال و مشغول، بسیار سالم‌تر و شادتر هستند.
13. داوری مثبت داشته باشید:
داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است. اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، ‌عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. بلکه در همه موقعیتها، احساس شادمانگی خواهد کرد و با همه انسانها شادمانه خواهد زیست ن: 632 م .
14. توجه به سیره بزرگان و الگوهای جامع:
با مطالعه و بررسی شیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی اهلبیت - علیهم السلام- و نیز علما و بزرگان، به روشنی در می یابیم که همانگونه که آنها اهمیت به عبادات و واجبات الهی داشتند در کنار آن اهتمام ویژه ای به نشاط و امور جانبی و تفریحات سالم داشته اند. اینجاست که می توان جامعیت دین مبین اسلام را جستجو نمود و به این حقیقت پی برد که تعای و تکامل روح در پرتو توجه به تمامی جوانب و نیازها است که هر کدام اگر در حد و شان خود انجام شوند قطعا آثار مبارکی به دنبال دارد.

[1] . محمود میرنسب، بررسی رابطه توکل به خدا... با اضطراب و افسردگی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 1379، ص 57ـ20. [2] . فجر، آیه 27 الی آخر. [3] . طه، 124. [4] . رعد، 28. [5] . امان الله خلجی موحّد، روان درمانی با کلام آسمانی، شهر اندیشه، چاپ اول، 1379، فصل اول و سوم.

حسن منتظری- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

تکنیک های موفقیت -تقویت اراده

تقویت اراده 

 

خواستن و همّت و اراده، آن قدر مهم است که گفته شده، خواستن، توانستن است، یعنی این که اگر کسی علاقمند به انجام کاری باشد در مقابل سختی ها و مشقت های آن مقاومت می کند، پس گویا که از همین الان به مقصد و مقصودش رسیده است. یا در اشعار می خوانیم:
- همّت بلند دار که مردان روزگار از همّت بلند به جائی رسیده اند
- همّت اگر سلسله جنبان شود مور تواند که سلیمان شود
نقش همّت و اراده در زندگی
هر کس به جائی رسیده (چه مقامات معنوی، چه مادی) از شاهرا همّت و اراده قوی رسیده است. دانشمندان، ره آوردهای علمی خود را نتیجه نیروی اراده می دانند. مرتاض های هندی که به قدرت های عجیبی دست یافته اند و در مکتب یوگائیسم در ورزش، آثار چشم گیر داشته اند و صاحبان کرامت که به مقامات والای معنوی و انسانی رسیده اند همه و همه اهمیت آن را گوشزد کرده اند، هر چند که در مسیر حرکت و مقصد و هدف با هم تفاوت دارند.
امروزه روان شناسان برای این که بیماری روانی را از چنگ بیماری هایی مثل پریشانی فکر، وسوسه، عدم تمرکز فکر و توجه، ضعف حافظه، افسردگی، کینه، غم و ... نجات دهند، سعی دارند نیروی اراده و همّت را در آن ها تقویت نمایند.
[1] خودسازی و جهاد با نفس که جهاد اکبر معرفی شده است، در پرتو نیروی اراده حاصل می گردد. در میدان جهاد و رزم حقیقت، شجاعت همان اراده و همّت پولادین است. با این حال انسان عاقل همّت خود را صرف آخرت می کند تا هم در دنیا و هم در آخرت به لذت و کمال مطلوب و پایدار برسد.
داشتن اراده قوی در تمامی مراحل زندگی نقشی اساسی در تعیین سرنوشت، هویت یابی وکمال و سعادت انسان دارد، روان شناسان معتقدند که اراده مظهر شخصیت انسان است.
[2] اگر فردی اراده قوی داشته باشد، شخصیت او در نظر دیگران شخصیت استوار و شکست ناپذیر بوده و در تحولات و طوفان های زندگی دچار تزلزل و شکست نخواهد شد.
راه کارهای تقویت اراده
برای این که بتوانید اراده قوی داشته باشید و برنامه هائی را که مد نظر دارید به اجرا در آورید، برنامه ای که در ذیل معرفی می شود اجرا نمایید:
1. تواناییهای بالفعل و بالقوه خود را بشناسید؛ موقعیت خانوادگی، اجتماعی، شغلی، وضعیت جسمانی و حالات روانی و به طور کلی شرایط زندگی و شخصیت خویش را به دقت مورد ارزیابی و مطالعه قرار دهید.
2. هدف های دراز مدت خود را مشخص کنید؛ از خود بپرسید: می خواهم چه نوع زندگی داشته باشم؟ دوست دارید زندگی شما در ده سال آینده چگونه باشد؟ زندگی خانوادگی، اجتماعی، هدف های شغلی و علاقه مندی های خود را مورد توجه قرار دهید.
3. هدف های فرعی و کوتاه مدت را نیز تعیین کنید؛ اگر هدف دراز مدت را بدون هدف های فرعی یا جزیی تر انتخاب کنید، نمی توانید تصمیم بگیرید و لذا ناامید می شوید. وقتی اهداف جزیی و فرعی شما مشخص شد، به ترتیب اولویت به آن ها بپردازید، پس از مدتی وقتی شاهد پیشرفت خود بودید، انگیزه در شما ایجاد می شود که برنامه خویش را ادامه دهید، و با این روش می توانید هم اراده قوی داشته باشید و هم اراده خویش را تقویت کنید. اگر اهداف جزیی را در نظر نگیرید، نمی دانید که کار را از کجا شروع کنید، لذا هیچ وقت نمی توانید تصمیم بگیرید که آن کار را شروع کنید و به مرور زمان اراده شما نسبت به آن کار از بین می رود.
4. تصمیم گیری؛ پس از آن که اهداف و توانمندی های خویش را مورد مقایسه و ارزیابی قرار دادید، و برنامه ای را در نظر گرفتید که شما را به اهدافتان نزدیک می کند، در اجرای آن تصمیم و قاطعیت داشته باشید. برخی از افراد، در اتخاذ تصمیم، دچار وسواس و تردید می گردند، در نتیجه این گونه افراد دچار وسوسه و خیالات واهی شده از گرفتن تصمیم که یکی از مقدمات اراده است، باز می مانند. در برابر این عده، گروه دیگری وجود دارند که دچار شتابزدگی در تصمیم هستند، این اشخاص در اتخاذ هر نوع تصمیمی بی مطالعه و دقت و بدون تعیین اهداف و شناخت توانمندی های خود، فوراً تصمیم می گیرند، زود اراده کرده و زود هم پشیمان می شوند، عیب این عده این است که گیج و بی فکر بوده هیچ نوع تفکر و تأملی در کارشان وجود ندارد.
علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «به فکر و تأمل خو کن، زیرا تو را از گمراهی نجات داده، کردار و رفتارت را سامان می بخشد.»
[3] در مورد دیگر می فرماید: «شتاب کننده در کارها خطا می کند، گرچه زمام آن کار به دست او باشد.»[4]
پس یکی از گام های اساسی در داشتن اراده قوی و موقعیت در زندگی این است که انسان در ابتدای هر کار تفکر و تأمل کند، اهداف خویش را معین کند، توانایی هایش را با دید واقع بینانه شناسایی نماید و آن گاه بدون تردید و وسواس بیش از حدّ، تصمیم گیری کند.
البته باید توجه داشت که: چه بسا خود فرد به تنهایی نتواند اهداف و توانایی های خود را بشناسد، در این صورت می بایست از پدر و مادر، افراد با تجربه و متخصص مشورت بگیرید.
5. استواری و پایداری در تصمیم؛ یکی از مراحل اساسی دست یابی به اراده قوی، استواری و پایداری در تصمیم است، سعی کنید در هر کاری که تصمیم می گیرید پایدار باشید؛ البته این نیاز به تمرین دارد. ابتدا از کارهای کوچک و جزیی شروع نمایید، مثلاً تصمیم بگیرید در طول یک هفته هر روز مسیری را که چندان طولانی هم نیست، پیاده بروید.
6. تمرکز بخشیدن به کارها؛ یکی از اموری که در تقویت اراده مؤثر است؛ تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون زندگی است، باید از پراکنده کاری هایی که موجب به هدر رفتن نیروهای شما می شود جداً بپرهیزید.
7. تلقین؛ شیوه دیگری که در تقویت و استحکام اراده مؤثر است؛ تلقین به نفس است، به خود تلقین نمایید که اراده و توان این کار را دارید، در این صورت شکست مفهومی ندارد.
[5]
8. توجه به فوائد همّت و اراده بالا (در دنیا و آخرت)و توجه به ضررهای دنیوی و اخروی قدرت اراده.
9. مطالعه احادیثی که همّت بالا را ستوده اند؛ و مطالعه زندگی افراد موفقی که با همّت بالا به مراتب والائی رسیده اند. و دیگر این که بدانیم که همّت بالا از هوش و عقل قوی، کارآمد تر است. کما این که این امر در زندگی بیشتر افراد برجسته مشخص است.
[6]
10. آگاهی و شناخت؛ بین همّت و یادگیری و آگاهی همبستگی بالایی وجود دارد.
[7] مثلاً فردی که می داند که سعادت او در انجام دستورات الهی است، بیشتر از کسی که کورکورانه اعمال عبادی انجام می هد. در مقابل مشقات و سختی های آن ایستادگی می کند. یا بچه ای که نمی داند که چرا در زمین کشاورزی باید کار کند، کمتر از پدرش برای امرار معاش و ... زحمت می کشد. پس با یادگیری و آگاهی باید انگیزه را بالا برد که موتور پیشرفت و حرکت در کارهاست.
11. تمرین و پرورش روح و روان؛ همان گونه که تمرین باعث رشد و تقویت اندام جسمانی می شود. با پرورش روح و تمرین اراده می توانیم آن را تقویت نمائیم.
[8] البته ناگفته نماند که پرورش جسم و روح با هم بسیار مفید و کارآمدتر است، چرا که این دو بر هم اثر می گذارند.[9]
12. تنظیم جسم:
الف. اهمیت تغذیه، حذف خوراکی های مسموم که باعث کار پر مشقت درونی بدن می شوند که مستلزم صرف نیروی عصبی زیادی است. چون اکثر شکست های اراده ناشی از کمی تولید نیروی عصبی است. (غذای مسموم مثل سیراب و شیردان، کله پاچه، گوشت های پرچرب، کنسروها، شیرینی های خامه دار و شکلات زیاد. مواد غذایی توصیه شده مثل: سبزی تازه، پنیر سفید، خیار، کاهو، شلغم، هویج، برنج، سیب زمینی، اسفناج، میوه های خام و پخته.)
ب. اهمیت ورزش: با ارتباطی که روح و جسم با هم دارند و اثراتی که در هم دارند، با تقویت جسم و ورزیدگی آن، روح و روان آدمی نیز تقویت می یابد. ورزش باعث پاکسازی خون و اکسیژن دهی کافی به آن است. برای تقویت اراده ورزش هایی که به تمرکز بیشتر نیازمندند مثل ورزش یوگا و .... سودمندترند.
ج. دوش آب نسبتاً سرد (اگر حساس هستید، این امر باید تدریجی صورت گیرد یعنی آهسته آهسته دمای آب کمتر شود) این دوش باعث تحریک محرک های محیطی و تنظیم کارکرد عروق می شود.
13. تنظیم خواب: با خواب مناسب توانائی برای اندیشیدن، احساس و عمل کردن به حداکثر میرسد و فقدان برنامه صحیح خواب سبب فرسوده شدن انسان می شود. افراط و تفریط در میزان خواب هردو مضر است.
14. تغییر ارادی افکار: تمرکز روی یک شیء که کمتر به آن انس داریم، هرگاه فکر از آن شیء فرار کرد، دوباره با تمرکز به آن شیء فکر را مهار کنیم، این کار باید طوری صورت گیرد که فکر تنها به آن مشغول شود، هرگاه احساس خستگی کردید، کمی استراحت کنید، بعد دوباره شروع کنید. این تمرین بهتر است، هر روز و در ساعت مخصوص و جای کم سر و صدا صورت گیرد، و مدت آن ده دقیقه باشد بهتر است صبح و شب قبل از خواب صورت گیرد.
15. تمرین تنش زدائی: تنشزدائی به معنی استراحت تنها نیست. مثلاً صبح ها یک ساعت زودتر از خواب برخاستن، در بوستانی نشستن یا به راهپیمایی در جاده ای خلوت پرداختن و به مغز خود استراحت دادن.
16. بررسی وضع خود به طور گاه به گاه: اصلاح خطاهای گذشته، توجه به عواقب ناراحت کننده اشتباهات و عواقب تکرار آن.
17. پرهیز از عادات بد: چرا که کسب آن آسان است، ولی نجات از آن بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است. پس باید از ابتدای راهی که به آن ختم می شود، مسیر خودمان را عوض کنیم، مواد مخدر، دوستان ناباب.
18. کسب آرامش: خشم، عصبانیت، پریشانی تأثیرات زیان بخشی دارند و در واقع زالوهای حقیقی نیروی عصبی ما هستند که بستر شکست و سستی اراده می باشند. با آرامش می توانیم از این زیانها مصون باشیم، برخی از راه های آرامش:
18ـ 1. تنفس عمیق: باعث تضعیف هیجان های نامطلوب می شود.
18ـ 2. تأکید مثبت: استفاده از جملات مثبت تأکیدی، مثل من آرام و آسوده ام، اراده من قوی است و تکرار این جملات چون مغز این جملات را می گیرد و در ناخودآگاه تبدیل به باور می کند.
18ـ 3. عادت به مقاومت؛ همیشه توجه داشته باشیم که قطرات پی در پی آب می تواند سنگ محکم را سوراخ کند.
19. تأثیر دوستان: از افراد و دوستانی که افکار منفی القاء می کنند، دوری کنید و با افراد بلند همّت ارتباط نزدیک داشته باشید.
20. استعانت از عبادات و تزکیه نفس: مهم ترین راه تقویت و همّت و اراده، عبادات هستند، عباداتی که از طرف خداوند حکیم و بی نیاز و دلسوز برای ما واجب شده است و هدفی والاتر از تقویت همّت و اراده دارند و انسان با انجام آن به مقام قرب الهی می رسد. اگر در نماز، روزه و ... دقت کنیم لحظه لحظه آن را یک تمرین اراده و همّت می یابیم و این هوسبازها و افراد ضعیف النفس و اراده هستندکه نمی توانند مثلاً روزه بگیرند و بهانه های واهی و مختلف می گیرند. در واقع با تقوا و تزکیه نفس قدرت تسلط بر نفس و مالکیت نفس بالا می رود و این یعنی همان اراده و بر عکس گناهان مثل اسب چموش صاحب خود را به هر طرف می برد.
[10]
21. ریشه یابی ضعف اراده خود: مهم ترین راه تقویت همّت و اراده این است که ضعف و اراده خود را ریشه یابی کنیم. گاهی مواقع این بی ارادگی نوعی بیماری است (مثل وسواس هایی که با دارو درمان می پذیرد) گاهی بی ارادگی به خاطر غرق شدن در لذت نامشروع و حتی مشروع دنیایی است، گاهی از محیط به انسان سرایت می کند (در محیطی زندگی می کند که افراد آن اراده و همّت پایینی دارند) و گاهی منشأ ارثی دارد؛ مثل برخی از بیماران روانی و گاهی دو یا چند عامل باعث این امر شده اند که مشاوره های اخلاقی روان شناسی و پزشکی می تواند راه گشا باشد.
22. اعتماد به نفس داشته باشید. خود را بشناسید و به توانایی های خود ایمان بیاورید.
23. پرهیز از بلند پروازی: برای تمرین همّت بالا و اراده قوی حتماً از مراحل پایین شروع کنید. بلند پروازی در ابتدا می تواند باعث دلسردی و یأس شود.
24. استفاده از قرارداد مشروط با خود: برای تقویت اراده می توان از قرارداد مشروط مثل نذر، عهد و پیمان، استفاده کنید.
[11] مثلاً با کسی که برای شما خیلی محترم است، مطرح کنید که من باید این کار را انجام دهم و شما چون میدانید که نمی توانید از سخن خودتان نزد او برگردید، مجبور به انجام آن کار می شوید یا نذر کنید که اگر من فلان کار را انجام ندادم، باید این قدر پول به فلان فقیر یا مکان مقدس بدهم و یا مبغلی پول نزد کسی بگذارید. (پول یا چیزی که برای شما با ارزش است) بگوئید اگر این کار را نکردم این چیز برای شما.
25. حتماً از کلمه بعداً، بعداً این کار را می کنم، پرهیز کنید. مطمئن باشید بعداً به این زودی نمی آید. از همین حالای حالا استفاده کنید چون بعداً واقعاً دیر است.
نکته 1. توجه داشته باشید که امروزه بحث قدرت اراده بر خویش جزء ابتدائی ترین بحث های اراده است. از بحث های مهم اراده، بحث قدرت اراده فرد بر دیگری است که در این رابطه بحث های زیادی هم مطرح شده است (تلقین ذهنی، تله پاتی، هیپنوتیزم.... ) یعنی به فرد القاء می کنند که چنین کاری را انجام دهند مثلاً پزشک بیمار هیپنوتیزم شده خود را برای انجام عمل جراحی آرام می کند.
[12]
نکته 2. گفته روان شناسان: روان شناسان جدید اعتقاد دارند که هر اندیشه گرایش دارد که به عمل تبدیل شود و ضرب المثل قدیمی ها می گوید: هر چه از راه روح وارد شود از عضله ها خارج می شود، پس راه اندیشه با افکار بلند و همّت بالا را باز بگذارید.
[13]
نکته3: ایجاد انگیزه و علاقه قسمت عمده موفقیت در هر کاری است، بولوم در مثلثی بیان داشته که در هر کاری برای موفقیت نیاز به سه ضلع: «1. شناخت، 2. محبت وعاطفه، 3. عمل و کار» دارد که نیمی از موفقیت در هر کاری مرهون علاقه و محبت است، محبت به خود کار، محبت به صاحب کار (شخصی، عمومی و ...) محبت به همکاران و ... دیگر این که باید متوجه باشیم که برای تقویت اراده، ما باید از مجموع راه کارها استفاده کنیم و کلی نگر باشیم و از سوئی باید دقت داشته باشیم که ظرفیت و استعداد و ذوق فرد در هر کاری مهم است، مثلاً همت بالا داشتن در آموزش ریاضی، برای کسی که استعداد ریاضی ندارد، نتیجه خوبی ندارد و چه بسا باعث افسردگی، یأس و.... شود. ولی ممکن است همین فرد با همّت بالا در رشته مورد علاقه خود به درجه بالائی از آن رشته نائل آید. امّا چیزی که همه ظرفیت آن را دارند و از همه ما خواسته شده دوری از گناه و تزکیه و انجام واجبات الهی است.

[1] . محمّد آل اسحاق خوئینی، اسلام و روان شناسی، چ صدر، 1369، ج1، ص 384. [2] . مجید رشید پور، چگونه باید بود، انجمن اولیاء و مربیان، چاپ دوم، 1369، ص14. [3] . در آمدی بر غرر الحکم، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1373، ج4، ص 294. [4] . همان، ج1، ص 321. [5] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: پل زاکو، غلبه بر کم رویی، ترجمه: حسین بنی احمد، ققنوس، چاپ سوم، 1380، فصل پنجم (اراده استوار). [6] . برای مطالعه بیشتر: محمد رضا شرفی ، دنیای نوجوان، انتشارات تربیت، چاپ چهارم، 1376، ص 250 به بعد. [7] [8] . شهید مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات صدر، ص 320. [9] . جمعی ازنویسندگان، روانشانسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، چاپ مهر، ج اول، ص 256، با کمی تغییر. [10] . همان، ص 275. [11] . اسلام و روان شناسی، ج1، ص 384. [12] . مقدمه ای بر نظریه های یادگیری، ترجمه دکتر علی اکبر سیف، تهران، نشر دوران، 1379، ص 139 (اقتباس). [13] . همان، ص 121، اقتباس.

محمدحسین قدیری- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

تکنیک های موفقیت -اعتماد به نفس

اعتماد به نفس 

 

اعتماد به نفس، اتکا به نیروها و توانایی های خود و بهره گیری از این نیروهای خدادادی، در مسیر پر پیچ و خم زندگی و مشکلات و سختی ها بار خود را خویش به دوش کشیم، نه آن که دست نیاز به سوی دیگران بگشاییم و چشم به آن ها بدوزیم. اسلام نیز به این خوداتکایی و اعتماد به نفس با توکل به خدا، تاکید دارد.[1] اعتماد به نفس عزم انسان را راسخ می کند و انسان را به قله های سعود و پیشرفت می رساند.
ویژگی های افراد دارای اعتماد به نفس
1. داشتن احساس مثبت به خود، خدا، زندگی و مردم، و روابط با آن ها.
[2]
2. داشتن اعتدال و عزت نفس
3. توجه به باورهای دینی و نقش سازنده آن ها در زندگی.
4. در برابر مشکلات زندگی صبورند و شکست و سختی ها را مقدمه پیروزی می دانند.
5. مشورت با دیگران و استفاده از تجارب دیگران، برای زندگی خوب اهداف (ابتدائی، متوسط و نهایی) با توجه به اولویت دارند.
6. بهره مندی از نشاط روحی و سلامت جسمی و هر شب به مرور برنامه های روز خود می پردازند (برای رفع عیوب) ـ برنامه ریزی دارند.
[3]
7. نظارت و کنترل احساسات و عواطف: (محرک اصلی احساس ها و عواطف مغز است، با کنترل آن رفتار را نیز کنترل کرده ایم).
8. شجاع، با اراده و بلند همّت اند.
9. از نیازمندان دستگیری می کنند.
10. مسئولیت پذیرند و از بیکاری نفرت دارند.
11. توجه زیادی به خودشناسی دارند و به سادگی محدودیت های خویش را می پذیرند.
12. قدرت رهبری مقتدرانه گروه را دارند ولی ریاست طلب نیستند.
13. آن قدر برخود تسلط دارند که با توجه به انرژی درونی خود می توانند در هر زمان که لازم باشد در مقابل دیگران نه بگویند.
14. توانایی شکوفایی استعدادهای خود را دارند و می توانند از آن ها استفاده کنند.
راه کارهای تقویت اعتماد به نفس
1. ارزیابی امکانات و محدودیت های خود: تطابق واقع بینانه بین توانایی ها و محدودیت ها. اگر کسی پیش از توانایی خود از خود انتظار داشته باشد او گامی بر خلاف اعتماد به نفس برداشته است.
2. ثبت و یاد آوری نقاط درخشان زندگی: فهرستی از موفقیت های کوچک و بزرگ گذشته خود تهیه کنید. هر از گاهی آن را مرور کنید: یاد آوری و مرور آن به شما یک نوع مسرّت باطنی می دهد.
3. تلقین به نفس: در همه حال به خصوص قبل از خواب
[4] جملات مثبتی را به خود تلقین کنید؛ این امر اگر تکرار شود اثر بادوام در شخصیت شما بر جای می گذارد.
4. احراز شایستگی در عمل: کارهای محوّل شده به خود را (کوچک و بزرگ) به خوبی انجام دهید و با این کار مهر تأییدی از طرف دیگران بر رفتار و عمل خود دریافت کنید. معمولاً افرادی که کارهای خود را نیمه تمام رها می کنند، احساس خوبی در مورد خودشان ندارند. ملاک ارزیابی شخصیت صرفاً در کارهای بزرگ ظاهر نمی شود؛ بلکه در چگونگی انجام کار تجلّی می یابد.
5. مطالعه زندگینامه بزرگان: این کار به شما نیرو می دهد که در مقابل سختی ها سر فرود نیاورید و توانایی های خود را بسیج کنید و به جنگ ضعف های خود بروید. این کار باعث می شود که شما به جنبه های مثبت شخصیت، زندگی و انسان ها بیشتر توجه داشته باشید، اغلب انسان های موفق بر اثر تلاش، بردباری، تحمل فقر و نداری به مراتب عالی رسیده اند، فقط کافی است شما زندگی افراد موفق را مطالعه کنید این کار بهتر است به طور روزنامه و 5 الی 10 دقیقه انجام شود تا اثر بخش تر باشد.
6. توسعه اطلاعات عمومی: اطلاعات عمومی به شما فرصت می دهد که با آمادگی در مباحث گوناگون به بحث و تبادل نظر بپردازید و با تشویق های دیگر مواجه شوید و نیرو بگیرید تا گامی بلند تر بردارید.
7. تقویت ارتباط با خدا: برای موفقیت خود به خداوند توکل و توسل داشته باشید و از او بخواهید در تنهایی ها و نا امیدی ها دستگیری کند؛ چشم امید از غیر او بستن و به او پیوستن اعتماد به نفس شما را تقویت می کند.
[5]
8. تقویت اراده: اعتماد به نفس امری اکتسابی است.
[6] انسان های شاخص تنها با همت خویش آن اطمینان خاطر و اعتماد به نفس را ذره ذره اندوخته اند.
9. تمرکز فکر: مثل ذره بین عمل کنید، نور را متمرکز کنید و آتش ایجاد کنید؛ یعنی از پراکنده کاری پرهیز کنید. اگر توانایی های شما یک جا جمع شود موفق تر خواهید بود (به داشته های خود تمرکز بخشید.)
[7]
10. متین و جدی باشید، و با خودکم بینی و کمرویی مبارزه کنید؛ بدانید که کمرویی یک معلولیت اجتماعی است.
11. در جمع نظر دهید (جامعه پذیری).
12. خود را به نظم و دقت وادار کنید و سعی کنید همیشه خندان و متبسم باشید.
13. انتقاد پذیر باشید.
[8] جواب انتقاد را با انتقاد ندهید؛ سعی کنید با خوب شنیدن انتقادها زمینه خودشناسی (شناخت ضعف و نکات قوت) را فراهم آورید. و همچنین از انتقاد سازنده و محترمانه نترسید.
14. به زندگی خوش بین باشید و از یأس و ناامیدی دوری کنید.
15. خود را به قناعت و کم توقعی عادت دهید.
16. از کارهای کوچک شروع کنید و سپس به کارهای بزرگ و بهتر دست بزنید.
17. نقاط ضعف خود را بپذیرید و خصوصیات مثبت خود را تقویت نمایید.
18. از اعمال موفق خود تقدیر کنید و در صدد جبران شکست های خود بر آیید.
19. در فعالیت های اجتماعی بیشتر شرکت کنید و سعی کنید در جمع مؤثر باشید.
20. از زیر بار مسؤولیت هایی که به شما واگذار می شود شانه خالی نکنید.
21. بعد از تصمیم به انجام کاری قاطع باشید و به خدا توکل کنید و از او و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ یاری جویید.
22. در کارهای خود اهدافتان را مشخص کنید و انگیزه تان را تقویت کنید و طبق آن اقدام کنید.

[1] . ر.ک: شجاعی، محمد صادق، توکل به خدا راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان، قم، مؤسسه امام خمینی ـ رحمه الله ـ، 1383، ص50. [2] . نینوایی، ژیلا، اعتماد به نفس راه خوشبختی، ندای فرهنگ، چاپ دوم، 1375، ص 24. [3] . جزوه شماره هفت مرکز مشاوره حوزه علمیه قم، آثار و راه های اعتماد به نفس، ص 5. [4] . مغز حتی در خواب نیز در حال فعالیت و پردازش اطلاعات است. [5] . شرفی، محمد رضا، مشکلات تربیتی را چگونه حل کنیم، تزکیه، 1377، صص 9ـ 6 (اقتباس). [6] . شرفی، محمد رضا، جوان و نیروی چهارم زندگی، سروش، 1380، ص 14. [7] . حقیقی محمد علی، تکنولوژی و مهندسی فکر، انتشارات فراوان، چاپ چهارم، 1382، ص 241. [8] . اعتماد به نفس برتر، گیل لیندن فیلد، حمید و نگار اصغری پور، جوانه رشد، 1382، ص 136 (اقتباس).

محمدحسین قدیری - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

تکنیک های موفقیت -تصمیم گیری صحیح و قوی

تصمیم گیری صحیح و قوی 

 

تعریف تصمیم: تصمیم عبارت است از قضاوت یا انتخاب میان دو یا چند راه حل مختلف به اشکال نامحدود (از حل یک مشکل گرفته تا انجام یکسری اقدامات) که در شرایط مختلف انجام می گیرد.
تعریف تصمیم خوب: اتخاذ یک تصمیم خوب یعنی آینده را دیدن و پی بردن به آنچه که پیش خواهد آمد.
عوامل مؤثر در تصمیم گیری عبارتند از:
اطلاعات رسانه ها تحقیق و تفکر
آرزوها دوستان احساسات
زمان مذهب دقت
بحث و گفتگو (مشاوره) ارزش ها تفاهم
پیامد فرهنگ مطلوب بودن شرایط
به طور مثال تصمیم های مخاطره آمیز و نادرستی که ممکن است یک جوان در زندگی اتخاذ کند و پیامدهای نامطلوبی را برای همیشه بر جای بگذارد عبارتند از:
قانون شکنی
استعمال دخانیات
الکل و مواد مخدر
ترک تحصیلی
رانندگی بدون گواهی نامه
افراط در برخوردها
و....
از آن جا که تصمیم گیری یک امر مهم و سرنوشت ساز است و با افزایش سن، جوانان با آن مواجه می شوند، باید هر کسی بیاموزد که چگونه تصمیم بگیرد و با عواقب آن زندگی کند. اما قبل از گرفتن هر تصمیم بهتر است، ابتدا پیامدهای آن را بررسی کند و در مواردی نیز پیش از تصمیم گرفتن، نظر و عقیده سایرین را در مورد آن جویا شود.
در اتخاذ یک تصمیم رعایت این نکات ضروری است:
1ـ برخی تصمیم ها پیامد هایی دارد که به فرد اخطار می دهد بلافاصله انتخاب خود را تغییر دهد و به اصطلاح تصمیم خود را عوض کند. مهم ترین این پیامدها ممکن است به خطر افتادن سلامت زندگی خود یا دیگران، مثل: خطر دست گیری و زندانی شدن، خطر از دست دادن کار و فرصت موجود، خطر از دست دادن دوستان خوب و ... را در برداشته باشد.
2ـ پیامدهای منفی را که به احساسات، ارزش های انسانی، اجتماعی و اسلامی مربوط است، بشناسیم و در تصمیم ها مد نظر قرار دهیم؛ مثلاً احساس گناه برای انتخاب رفتاری خلاف ارزش های خود؛ احساس ناخوشایند به دلیل انجام عملی که اجتماع، مذهب، والدین و دوستان آن را تأیید نمی کنند؛ مثل: احساس مورد سوء استفاده قرار دادن دیگران و یا مورد سوء استفاده قرار گرفتن.
3ـ هنگام رویارویی با دشواری های پیچیده و برانگیزنده جدی در انتخاب، می توان از مناسب ترین افراد، هم مانند مشاور و افراد اهل فن، معلم، رهبر مذهبی، پدر، مادر یا هر بزرگسال مورد اعتماد و یا دوست کمک گرفت.
4ـ تمام عواقب احتمالی هر انتخاب را مد نظر قرار داده، با کسانی که می توانند به ما کمک کنند مشورت کنیم.
5ـ یک بخش مهم در تصمیم گیری خوب آن است که تمام اطلاعات لازم را در مورد عواقب احتمالی تصمیم مد نظر قرار دهیم.
6ـ عواملی را که موجب آسانتر شدن امر تصمیم گیری می شوند بررسی کنیم. این عوامل می تواند آگاهی از ایستادگی در برابر فشار، اطمینان داشتن از ارزش ها و اهداف باشد.
7ـ اگر یکی از تصمیمات ما عواقب منفی به بار آورد، بهتر است تصمیمات خود را سنجیده تر کنیم و از اشتباه خود درس بگیریم.
8ـ در اهمیت دادن به عواقب تصمیم گیری، شایان توجه است که «اتخاذ یک تصمیم خوب یعنی آینده را دیدن و پی بردن به آنچه پیش خواهد آمد». هر جوانی باید قادر باشد عواقب احتمالی را با درجه مشخصی از صحت پیش بینی کند.
9ـ در نظر داشتن معادله رفتار؛ یعنی (تصمیم + تأثیرات دیگران = رفتار)
در توضیح این معادله باید گفت گاهی برخی عوامل بر فرد تأثیر گذاشته و موجب می شوند که تصمیم او عوض شود، در نتیجه باعث بروز رفتاری در شخص شود که قبلاً قصد آن را نداشته است.
10ـ افراد بزرگسال، اغلب، از تصمیم گیری جوانان انتقاد دارند؛ در حالی که باید آن ها را تشویق کنند تا تصمیمات خوب بگیرند.
11ـ تصمیم گیری، معمولاً قسمت آسان کار است. پایدار ماندن در تصمیم، بسیار دشوارتر از تصمیم گیری است.

راهنمای آموزشی مهارت های اساسی زندگی- جمعی از نویسندگان، ص53

تکنیک های موفقیت -هدف گذاری و روش های آن

هدف گذاری و روش های آن 

 

زندگی هم چون جاده پر پیچ و خمی است که به مقصدی منتهی می شود. بدون در نظر گرفتن مقصد و هدف، سراسر زندگی بیهوده خواهد شد. هدف آن است که همیشه ما را در حرکت نگه می دارد و به آینده امیدوار می سازد.
از جمله مسائلی که با اهداف زندگی توأم است به قرار زیر می باشند:
1ـ هدف به زندگی جهت و معنا می بخشد.
2ـ هدف زندگی را جالب تر و مبارزه جویانه تر می کند.
3ـ هدف موجب جهت دار شدن تصمیمات در زندگی می شود.
4ـ هدف باید آن قدر مشخص باشد که به طور دقیق بتوان فهمید که برای دست یابی به آن چه باید کرد.
5ـ برای هدف محدودیت زمانی وجود دارد و در زندگی باید در زمان معینی به برخی موفقیت ها دست یافت، در غیر این صورت دیگر تحقق هدف معنی پیدا نمی کند.
6ـ تحقق هدف با کار گروهی بهتر قابل دسترسی است، به ندرت اتفاق می افتد که شخص بدون یاری دیگران به هدفی دست یابد.
7ـ افراد در زندگی یک مرتبه به هدف دست نمی یابند بلکه دسترسی به هدف گام به گام و به صورت تدریجی است.
در راه رسیدن به اهداف زندگی لازم است موارد ذیل مورد توجه قرار گیرد:
1. فرصتی برای تأمل در آن چه انجام می شود.
2. ارزیابی مجدد میزان پیش رفت به سوی هدف.
3. مجالی برای مشورت با افراد مورد اعتماد.
4. بررسی مجدد نقشه و راه باقی مانده برای تحقق هدف.
5. بررسی عوامل مؤثر در ایجاد مشکل یا موانع تحقق هدف.
6. طراحی و اجرای نقشه برای از بین بردن موانع راه تحصیل و پیش گیری از عواملی که موجب انحراف باشد.
7. تأمل در پیشنهاد دیگران درباره ی چگونگی ادامه کار و فعالیت.
8. بررسی و مطالعه عواملی که موجب شکست شده است.
9. سعی و تلاش بیشتر در تحقق اهداف بعدی.
10. بررسی میزان توانمندی و واقع بینانه عمل کردن.
11. ناامید و افسرده نشدن.
12. تغییر موضع و یا داشتن اهداف موازی در موارد ممکن.
- رهنمودهای عملی برای رسیدن به هدف:
1. تعیین نوع و چگونگی هدف خود
الف) تعیین هدف اصلی و هدف های بلند مدت.
ب) تعیین هدف های فرعی و نزدیک تر (هدف های میان راه) که فرد را به هدف های اصلی مرتبط می سازد.
در تعیین هدف ها به ملاک های زیر توجه شود:
1. نیازها و توانایی ها و علاقه شخصی.
2. خواسته ها و نیازهای اجتماعی.
ـ خوب است هدف های حیاتی دقیق، مشخص و قابل ارزیابی و اندازه گیری باشد.
ج) پس از تعیین هدف های فرعی باید میزان اولویت هر یک را با کدهای 1، 2و 3 معین کرد و سپس به هدف های مهم تر پرداخت. امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «کسی که به غیر مهم مشغول شود، مهم تر را از دست می دهد.»
[1]
2. مدت زمان لازم را برای رسیدن به هر یک از اهداف را باید معین نمود، بدون تعیین زمان لازم، حتی ساده ترین هدف ها دست نیافتنی می شوند.
3. کارها و فعالیت هایی که شما را به هدف هایتان می رساند در برنامه روزانه و هفتگی خود ـ در زمان معین ـ قرار دهید. توجه داشته باشید که در برنامه ریزی علاوه بر کارها و فعالیت ها باید به خواست ها و نیازهای شخصی و خانوادگی خود بنگرید و مدیریت زمان را با رعایت تعادل بین عبادت، تحصیل، کار، زندگی، تفریح و... به دست بگیرید.
4. اهداف خود را روی کاغذ بیاورید
تجربه نشان داده است اغلب خواسته و اهداف تا زمانی که روی کاغذ آورده نشوند به واقعیت نمی پیوندند.
5. هدف های خود را در قالب جملات مثبت بگنجانید
جملات مثبت برانگیزاننده و محرک هستند در حالی که جملات منفی حالت تحرک زایی را ندارند. به طور مثال:
ـ من امروز نمی خواهم سیگار بکشم. (منفی)
ـ من می خواهم بدن سالم و ریه های پاکیزه داشته باشم و خطر بیماری های سرطان زا را کاهش دهم. (مثبت)
6. برای هدف های خود ارزش قائل شوید
وقتی برای اهداف خود ارزش قائل شویم پس حتماً واجد ارزش گذاری هستند، در آن صورت است که برای تحقق آن ها دست به تلاش می زنیم.
7. هدف های واقع بینانه داشته باشید
انسان های موفق همین کار را کرده اند، شما هم بخواهید می توانید. اما اگر امروز را از هیچ آغاز کنید و توقع داشته باشید که تا هفته آینده به همه چیز برسید این توقع، واقع بینانه ای نخواهد بود.
8. اهداف خود را تصریح و مشخص کنید
کافی است که به خود بگویید می خواهم مقداری پول جمع کنم. این که می خواهید چقدر پول جمع کنید؟ پول را برای چه مصرفی می خواهید؟ و ... باید به شرح جزییات آن بپردازید.
9. برنامه خود را مشخص کنید
صرف نوشتن اهداف، دستیابی به آن ها را تضمین نمی کند. برای رسیدن به اهداف باید برنامه و استراتژی خاصی را دنبال کنید.
10. تمام توانایی خود را برای رسیدن به اهداف خود به کار گیرید
در این راه ابتدا به یک هدف برتر متمرکز شوید و بعد از دست یابی به آن به هدف دیگر بپردازید.
آثار و پیامدها
ـ در زمان و وقت صرفه جویی می شود.
ـ از پرداختن به فعالیت های حاشیه ای و غیر ضروری پرهیز می گردد.
ـ از امکانات و سرمایه ها به نحو درست و شایسته استفاده می گردد.
ـ باعث جلوگیری از اضطراب شده و موجب شادی و نشاط و آرامش فرد می گردد.
ـ در تقویت احساس اعتماد به نفس، نقش مؤثری دارد.
ـ خودباوری را افزایش داده و انگیزه تلاش بیشتر را تقویت می کند.
ـ توجه به اصل انعطاف پذیری و تعدیل برنامه ها.
ـ هدایت فرد در جهت رسیدن به مقصود.
نمونه کارهایی که در جای خودش می تواند هدف باشد:
ـ رسیدن به قرب الی الله (هدف عالی)
ـ انتخاب رشته تحصیلی
ـ انجام وظیفه ـ انتخاب شغل
ـ رفتن به دانشگاه یا حوزه
ـ زندگی با خانواده خود یا بطور مستقل
ـ بچه دار شدن و تربیت فرزند
ـ داشتن زندگی آرام
ـ رفتن به مسافرت

[1] غرر الحکم و دررالکلم، ص 253؛ الحیاه، ج1، ص 345.

راهنمای آموزشی مهارت های اساسی زندگی- جمعی از نویسندگان، ص36

تکنیک های موفقیت -راه های رسیدن به موفقیت

راه های رسیدن به موفقیت 

 

مقدمه: قبل از شروع بحث لازم است اشاره ای به مفهوم موفقیت و ابزارهای آن کنیم. سپس به فرق علاقه و استعداد ب‌پردازیم و بعد ابزارهای درونی و بیرونی موفقیت مورد بحث قرار خواهد گرفت.
موفقیت(SUCCESS)
مفهوم موفقیت یک امر نسبی (از فرد تا فرد از فرهنگ تا فرهنگ، و از مکتب جهان بینی و ایدئولوژی، تا مکتب فرق دارد) و یک امر تشکیکی (یعنی ممکن است شخصی نسبت به گذشته اش موفق باشد ولی در عین حال مراتب بالاتری از موفقیت را در پیش دارد که البته این امر بیشتر در امور اخلاقی و ارزشی مثل کمال، علم خواهی بیشتر نمود دارد) است. در فارسی واژهای مترادف آن ظفر، پیروزی و کامیابی و... است.
ابزار موفقیت
موفقیت محبوب عمومی بشر است. همه افراد بشر در هر رشته و مقامی که هستند به دنبال وسیله، ابزار و راه رسیدن به موفقیت هستند؛ ولی افراد بشر دریافتن این وسیله یکسان نیستند، افرادی که هیچ واقع بینی ندارند و درک صحیحی از روابط علی و معلولی حوادث ندارد، بحث شانس و بخت را به میان می‌کشند، برخی دیگر وسیله موفقیت را در عوامل موجود خارجی جستجو می‌کنند. ولی در میان عوامل خود (استعدادها، علائق، حوصله و پشتکار و ...) را فراموش می‌کنند. برخی موفقیت را به نبوغ نسبت می‌دهند، یعنی فکر می‌کنند تنها عامل موفقیت نبوغ است و گمان می‌کنند مثلا فلان مخترع ظرف چند روز یا چند ساعت به فلان کشف رسیده، ولی از پشتکار، صبر و تحمل سختیهای راه آنها بیخبرند. الکساندر هامیلتن میگوید: مردم به من نابغه می‌گویند، من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط می‌دانم شخص زحمتکشی هستم. دانشمند بزرگ فرانسوی پاستور، شعار زندگیش کار بود.
[1]
فرق استعداد و علاقه
از جمله عواملی که برای رسیدن به موفقیت حیاتی است استعداد و علاقه است. هر کاری را که انسان بتواند (استعداد بالفعل و بالقوه) آنرا بهتر و عالیتر انجام دهد در آن استعداد دارد. و هر کاری و امری که با شور و شعف و لذت و بدون خستگی انجام دهد را بدان علاقه دارد. گاهی ممکن است استعداد باشد (حس شعری) و علاقه نباشد (شعر نگفتن و انگیزه آن را نداشتن) بیشتر مواقع انسان با استعداد متوسط و یا کمتر از آن ولی با علاقه بالا و پشتکار به موفقیتهایی نایل می‌شود، اما اگر هر دو _ استعداد و علاقه _ در یک امر باشند، موفقیت چند برابر خواهد بود.
[2]
برای رسیدن به موفقیت توجه و به کارگیری ابزارهای درونی و بیرونی بسیار مهم است. عمده این شیوه ها از زندگی افراد و الگوهای موفق جوامع به دست آمده، کسانی که خود شاهد موفقیت را در آغوش خود لمس کرده‌اند. در ذیل به این ابزارها اشاره می‌کنیم:
الف. ابزارهای درونی فرد:
ابزارهای درونی ابزارهایی هستند که خداوند در نهاد انسان قرار داده و انسان وظیفه دارد از آنها به بهترین نحو برای رسیدن به کمال استفاده کند:
1. خواستن موفقیت: اولین قدم خواستن خود فرد است. انسان اگر به طور جدی خواهان امری باشد دنبال راهکارها می‌رود و با پشت سرگذاشتن سختیها به آن می‌رسد.
2. نیاز و انگیزه: دو اهرم روانی هستند که به انسان قدرت، پویایی و حرکت می‌بخشد و انسان را به سوی هدف (موفقیت) می‌کشانند. گاهی انسان می‌تواند در خود ایجاد انگیزه و نیاز کند مثلا آن را وظیفه و مسئولیت دینی خود بداند که انجام ندادن آن عقاب دارد یا با افراد موفق معاشرت کند و تصمیم خود را به دیگران بگوید، به موفقیت‌های خود پاداش بدهد و تنبلیهای خودش را تنبیه و جریمه کند، مثلا مطالعه نکردم، سه ماه از پول تو جیبیم صرف نظر می‌کنم و از کلمات تاکیدی مثبت استفاده کند، مثلاً بگوید من می‌توانم، من خسته نمی شوم، خدا همراه من است.
3. پرهیز جدی از تاخیر: هر گاه تصمیم گرفتید کاری را انجام دهید، بلافاصله قدمهای اولیه را معقولانه بردارید. مطمئن باشید آن فردایی که می‌گویید نخواهد آمد، همین الان را غنیمت بشمارید.
4. تقویت اراده: عزم و اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. از خوردن غذاهای پرچرب و انرژی زیاد پرهیز کنید. ورزش و تمرین را جدی بگیرید. از طبیعت لذت ببرید. با تقویت بعد معنوی (نماز، توسل و...) بر بعد غریزی خود مسلط شوید تا اسیر خواسته های مزاحم نشوید، اعتماد به نفس داشته باشید و بدانید که انسان دارای نیروهای بیکران است.
5. نظم در امور فردی و اجتماعی و برنامه ریزی
[3]
1 _ 5. دفتر مخصوص برنامه ریزی داشته باشید تا ساعات مفید و غیرمفید خود را محسوستر ببینید و برنامه خود را به متخصصها نشان دهد.
2 _ 5. از دو طرح بلند مدت (رسیدن به هدف) و کوتاه مدت (ساعات کار، مطالعه، رفع موانع فعلی) استفاده نماید.
3 _ 5. در برنامه ریزی خود امور مهم را مقدم بشمارید.
4 _ 5. بر برنامه خود کنترل و مراقبه داشته باشید و در صورت خارج شدن از برنامه، سریع اصلاح کنید و از سستیهای خود نگذرید. هر روز و هر هفته محاسبه کنید و ارزیابی کنید که موفق بودید یا نه.
5 _ 5. توجه داشته باشید که مانعها و پیشامدها توجه و تمرکز شما را به هم نزند. عمده توجه و انرژی خود را به مشکل گشایی و حل آن اختصاص دهید و در آن مضطرب نشوید. اضطراب زیادی کار شما را مختل می‌کند.
6 _ 5. در ساعات خود به صرف انرژی اهمیت زیادی بدهید.
[4] تماشای زیاد تلویزیون، گردشهای نامناسب، جلسه های طولانی غیر علمی عمده انرژی شما را صرف می‌کند. در موقع نشاط به اصل برنامه خود بپردازید و در اوقات دیگری انرژی خود را شارژ کنید (تفریح، طبیعت، حمام آب گرم، تغذیه مناسب با کیفیت، خواب متناسب، ورزش ملایم نشاط بخشند).
6. استعدادیابی: با توجه به تمرکز کاری خود در گذشته، علایق، اهمیت دادنها، بررسی دروس مورد علاقه و نمرات آنها استعداد خود را به دست آورید. گاهی مواقع شکست موجب استعدادیابی می شود، همانگونه که مثلاً می‌گویند شکسپیر به خاطر فقر دزدی کرد، وقتی به زندان افتاد، شعری در مذمت ظلم حاکم گفت و همان جا متوجه ذوق شعری خود شد و یا هجرتهای او از زن و فرزندانش اگرچه تلخ بود، اما شیرینها به همراه داشت (رنجها گنج آورند). شکست مقدمه پیروزی است. از سختی ها نباید ترسید. باید بدانیم که از پس هر سختی، آسایش و راحتی است. (إن مع العسر یُسرا).
7. تمرکز بر موضوع:
[5] نقش ذره بین را در تمرکز نور و سوزاندن ایفا می‌کند. با حوصله و صبر از پراکنده کاری به شدت دوری کنید. حضرت می‌فرمایند: کار کمی که دوام داشته باشد از کار زیاد ملال آور برتر است. حوصله و صبر به قول شهید مطهری درکارهای بزرگ دخالت زیادی دارد. از شاخه به شاخه‌ای دیگر پریدن مانع موفقیت است. مردم در اختراعها اول چیزی که به ذهنشان خطور می‌کند نبوغ، هوش و فکر بلند مخترع است. فکر می‌کنند با نبوغ می‌توان ظرف چند روز یا ساعت به موفقیت رسید. و هیچ متوجه یک رکن اساسی در موفقیت یعنی حوصله زیاد نیستند. صفات بد اخلاقی (حسد، کینه، غیبت، ...) سلامت روانی و ذهنی و حتی جسمی ما را به هم می‌زند و مانع تمرکز می‌شود؛ چرا که این صفات بد دائماً با صفات عالی انسانی ما که اصلاحگر هستند، در جنگ روانی می‌باشند (صفات عالی مثل فطرت الهی، وجدان، دل و عقل) و حتی گاهی این امر به صورت سردرد، زخم معده و ... بروز می‌کند.
8. مستقل و خلاق بودن: انسان نباید شخصیت زده باشد، باید حرف دیگران را به دلیل و تفکر، تحلیل و بررسی نمود، حتی افراد مورد علاقه خود. باید خلاق بود یعنی همیشه نباید دنبال رو بود، از شکستهای دیگران درس گرفت. باید شجاعت و شهامت داشت؛ چه بسا به خاطر احتمال خطر نامعقول ازکارهای خوب و اهداف عالی باز ماند.
[6]
9. حفظ تعادل در ابعاد شخصیت: تعادل امری است که در زندگی بسیار ضروری است. انسان دارای دو بعد ملکوتی و جسمانی است و اسلام به تغذیه هر دو بعد توجه و تاکید دارد، عدم ارضای معقول و مشروع هر کدام می‌تواند مصیبت آور باشد. البته چون که اصل و جوهره انسان روح اوست، باید به آن توجه بیشتر شود و این بعد باید بر جسم (غرائز و نفس اماره) غلبه داشته باشد و این یعنی حقیقت اراده، چون بی ارادگی بیشتر با غلبه غرائز (شهوت، پرخوری، خواب، تنبلی و...) نمود پیدا می‌کند. پس باید با نماز، ادعیه، نیایش، تامل در خلقت، انفس و آفاق و نعمتها بعد روحانی خود را قوی نمود و غرائز را بطور مشروع ارضاء کرد، عدم تعادل رشد سرطانی شخصیت و انحراف را به همراه دارد.
[7]
10. حذف عادت های پست: باید عادتهای بد را حذف کنید و خود را به کارهای خوب، با تکرار و تمرین عادت دهید. بهتر است برای عادت حذف شده، جایگزین بگذارید).
11. مرد عمل بودن: عاقل باشیم نه عالم فقط، عاقل عالم به تجزیه تحلیل می‌پردازد و به دانسته های خود عمل می‌کند، ولی عالم مثل طوطی محفوظات را در ذهن انبار می‌کند و جلوی خلاقیت خود را می‌گیرد.
[8]
12. غنیمت شمردن فرصتها: حضرت علی _ علیه السلام _ می‌فرمایند: فرصت‌ها را غنیمت بشمارید که مثل ابر گذرا هستند. از گذشته درس و عبرت برای خود بگیرید (افرادی که دائما در گذشته و خاطرات آن و آینده و حوادث و... آن سیر می‌کنند از سلامت روانی برخوردار نیستند). توجه به نشاط جوانی، توجه به عدم مشغله های زندگی قبل از کار و ازدواج، استفاده از دوستان اهل مطالعه، توجه به الگوهای سالم موفق و هجرت لازم از وطن برای ارتقاء ....
13. لیست موفقیتها و توجه به نقش کلمات در موفقیت: لیستی از موفقیتهای کامل و نسبی از گذشته خود تهیه کنید و با نگاه به آنها به تواناییهای خود اعتماد کنید. به کلماتی که به کار می برید عنایت داشته باشید، به جای گفت «بدبخت شدم» بگوید صدمه دیدم، به جای گفتن کار تمام شد و بیچاره شدم، بگوید: از وقت می‌توانستم بهتر استفاده کنم. از دوستانی که دائماً آیه یأس می خوانند و منفی بافی اند به شدت پرهیز کنید. نسبت به موفقیت دیدگاه مثبتی داشته باشید تا از یأس و درنتیجه تنبلی و شکست در امان باشید.
14. توکل به خدا: در هر کاری بعد از تصمیم گیری و اراده قاطع، باید به خدا توکل کرد و قدم های استوار برای رسیدن به هدف برداشت.
ب. ابزارهای خارج از فرد
1. الگوهای موفق و عینی: به الگوهای زنده اطراف خود توجه کنید، راز موفقیت آنها را جستجو کنید. البته به تفاوتهای فردی توجه داشته باشید. گاهی برخی شیوه ها مخصوص و منحصر به فرد یک نفر است. از شیوه های عمومی موفقیت کمک بگیرید.
2. مطالعه زندگی نامه افراد موفق: بهتر است کتابهای افراد موفق و ویژگیهای شخصیتی را آنها به طور مداوم هر چند اندک مطالعه کنید.
3. دوستان کوشا، مثبت اندیش و متعادل (جسمی و روحی) انتخاب کنید، از دوستان تنبل منفی اندیش فاصله بگیرید.
4. با توجه به استعداد و علاقه خود، به الگوهای مثبت عشق بورزد. ارادت و عشق به الگوهای زنده بر شیوه کار شما حتی حالات شما اثر می‌گذارد و شما را همانند او می‌کند.
5. از شانس و اقبال تعریف جدیدی ارائه دهید:
[9] تلاش زیاد همراه با فکر صحیح = موفقیت و شانس
6. در انتخاب شغل دقت کنید (مفید، استعداد، علاقه). در انتخاب همسر کوشش کنید به معیارهای کاری و ارزشی شما نزدیک باشد و شما را در امر موفقیت و هدف کمک کند.
7. آموختن شیوه ها: (شیوه های هر کاری را از اساتید مجرب و کتابهایشان بخواهید) ندانستن شیوه هر کار مثل مطالعه، یعنی دقت هدردادن، یعنی لقمه دور سر چرخاندن و دانستن یعنی راه میانبر.
8. به رقابت و مقایسه مثبت توجه کنید؛ چرا که در دستورات دینی ما هست که در کارهای خوب نسبت به یکدیگر پیشی بگیرید و یا خودتان را با معیارها و الگوهای صالح تطبیق و مقایسه دهید، رقابت منفی (حسد،...) سلامت روحی _ روانی و جسمی ما را به هم می‌زند و به تمرکز که رکن بسیار مهمی است، در موفقیت لطمه وارد می‌کند. باید از فنون ارتباط سالم و سازنده با دیگران (سلام، تبسم، عدم تحقیر، صدا زدن اسم که خصوصیترین امری است که از اول زندگی با آنها بوده و... استفاده کنید.
نکته: برای موفقیت خود و جامعه خود حرکت از درون (موفقیت شخصی) به بیرون (موفقیت عمومی) بسیار حائز اهمیت است، چرا که این فرد است که جامعه را می‌سازد و جامعه یعنی آحاد جامعه.
نکته پایانی: لازم به تذکر است که باید همه این راهکارها را در کنار هم دید تا تعادل در تمام ابعاد شخصیت و استعدادها را به هم نزنیم و استفاده بیشتر از بحث ببریم. دیگر اینکه به گفته بزرگان و افراد موفق اخلاص و توسل به اهل بیت _ علیهم السلام _ نمک موفقیت است. کمااینکه در کتابها و حکایات و عنایات اهل بیت به آنها اشاره شده است. دیگر اینکه باید با تامل و تفکر به موفقیت دنیوی و اخروی حرکت صورت گیرد؛ پس باید دنبال موفقیتهای لذت آور و پایداری بود که کمال آور هم هستند (از خوشگذرانیهای مقطعی صرف نظر نموده و یا حساب ویژه برای صرف وقت و انرژی برای آنها در نظر نگرفت).
منابع کمکی:
1. تکنولوژی موفقیت، حیدر محمدی، نشر هستی نما.
2. رمز پیروزی مردان بزرگ، مؤلف آیت الله جعفر سبحانی، انتشارات اسلامی.
3. خود سازی، ابراهیم امینی، انتشارات شفق.

[1] . نگارش، حمید، رمز موفقیت، شهید مطهری، موسسه فرهنگی انتشارات امام عصر، با تغییر و اضافه، ص 98. [2] . عرفانی فر، داریوش، اخلاق موفقیت در زندگی، قم، نشر خرم، 1378، ص 135 با کمی تغییر. [3] . شان کاوی، هفت قدم در راه موفقیت نوجوانان، مترجم ساناز قاسمی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1380، ص 194. [4] . اگر موفقیت یک بازی است اینها قواعد بازی هستند، مترجم، منیژه شیخ جوادی، انتشارات همایش اندیشه، 1381، ص114. [5] . رمز موفقیت شهید مطهری، ص 98. [6] . همان، ص 91 و 92. [7] . مظاهری، حسین، عوامل کنترل غرایز، تهران، موسسه نشر وتحقیقات ذکر، 1378، ص 56 با کمی تغییر. [8] . مطهری، مرتضی، رمز موفقیت، ص 78 با کمی تغییر. [9] . آنتونی رابینز، یادداشتهای یک دوست، مترجم مهدی مجردزاده کرمانی، موسسه فرهنگی راه بین، ص 38.

حسن منتظری- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

تکنیک های موفقیت -نظم و برنامه ریزی

نظم و برنامه ریزی 

 

امام علی - علیه السلام - : «همانا شبانه روز تو، تمام نیازهایت را پوشش نمی دهد، پس اوقات آن را بین کار و آسایش خود تقسیم کن.»[1]
انسان باید کارها و فعالیت های خود را سامان دهد و جایگاه زمای همه خواسته ها و نیازمندی های خویش را معین کند فرد منظم و با برنامه در تاروپود زمان و مکان فعالیت ها و اعمال خود را چنان به جا و به اندازه قرار می دهد که در نهایت بافته ای زیبا و لطیف پدید می آورد. او به خوبی می داند آرزوها و خواسته های انسان، و نیازهای انسان آن چنان گوناگون و متنوع است که انجام همه آن ها از قدرت و توانش بر نمی آید. تا آن جا که تأمین همه آن ها در ظرف کوچک شبانه روز نمی گنجد.
از این رو است که او به ناچار از میان آن ها مهم ترین ها را بر می گزیند و برای انجام هر یک، ساعت و زمانی مشخّص می سازد تا در طول زمان به گونه ای مستمرّ به آن ها بپردازد. بر این اساس است که از پراکنده ساختن زمان و فرسودن خویش در گذر آن می پرهیزد و از عمر خود ـ که اصلی ترین سرمایه اوست ـ بهترین بهره ها را می برد.
الف ـ تعریف برنامه ریزی:
در تعریف واژه و اصلاح برنامه ریزی، تعاریف و شناسه های گوناگونی به کار رفته است. یکی از این شناسه ها چنین می گوید: «پیش بینی خردمندانه و تنظیم هدفمند فعالیت ها و نیازمندی ها در مدت زمان (شبانه روز، هفته، ماه و سال) بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجرا کننده»
[2] بر اساس این تعریف یک «برنامه خوب» چنین تعریف می شود: «چینش و جایگزینی خردمندانه و آینده نگر فعالیت ها و نیازمندی ها، در ظرف زمان بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجراء کننده».[3]
ب ـ آثار و برنامه ریزی:
برنامه ریزی آثار بسیاری را در بر دارد که در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود:
ـ وظایف و کارها و فعالیت ها با پیش بینی و دقّت خردمندانه انتخاب می گردد.
ـ خواسته ها و نیازها با اولویت مورد توجّه و گزینش قرار می گیرد.
ـ بهداشت جسم و روح و میزان توانایی های آن ها مورد توجّه قرار می گیرد.
ـ از فرصت ها و امکانات بیشترین استفاده و بهره وری می شود.
ـ عادت های مفید ایجاد می شود و در نتیجه کارها با سهولت بیشتری انجام می گیرد.
ـ بهره وری بیشتر از عمر و توانایی ها به دست می آید.
ـ با انجام پی در پی و بلند مدّت کارها و فعالیت ها، آن ها مفیدتر و محبوب تر می شوند.
ـ از فرسایش توان و پراکندگی و نگرانی، تشویش و سرگردانی پیش گیری می شود.
ـ ارزیابی، بررسی و پیگیری از نحوه انجام کار و پشرفت آن ممکن می شود.
این آثار، رسیدن به اهداف تعریف شده را ـ با استمداد از پروردگار متعال ـ آسان و ممکن می کند.
ج ـ ویژگی های یک برنامه ریزی خوب:
یک برنامه ریزی خوب دارای ویژگی هایی است که به برخی از آن ها در زیر اشاره می شود:
1ـ جهت گیری به سوی اهداف تعریف شده و تأمین اهداف رفتاری.
2ـ فراگیری زمان مند همه ی وظایف و فعالیت ها و نیازهای لازم بر اساس اولویت ها.
3ـ هماهنگی و تناسب با توانایی ها و خواسته ها.
4ـ رعایت بیشترین بهره وری و پوشش کامل زمان.
5ـ تنوّع و توجّه به نشاط و شادابی و تأمین بهداشت جسم و روح.
د ـ مراحل برنامه ریزی:
برای تنظیم یک برنامه باید مراحل زیر در نظر گرفته شود:
1ـ تعیین أهداف اصلی و فرعی
2ـ فهرست کردن خواسته ها و نیازهای لازم
3ـ فهرست کردن وظایف و کارها و فعالیت های لازم برای وصول به اهداف
4ـ تعیین اولویت ها و ارزش گذاری فهرست های بالا (با امتیاز دادن به آن ها از یک تا پنج)
5ـ زمان سنجی برای هر یک از نیازها و فعالیت ها
6ـ چینش مهم ترین وظایف و کارها و نیازها در ساعات شبانه روز، و اوقات هفته و ماه و سال
7ـ اجرای آزمایشی برنامه و تصحیح و تکمیل آن پس از اجرای یک ماهه
8ـ ارزیابی پی در پی برنامه
تذکر 1: به جاست، برای موفقیت در برنامه ریزی و اجرای شایسته آن با یک یا دو نفر از استادان آگاه مشاوره داشته باشیم و از هدایت های آنان بهره مند شویم.
تذکر2: با یاری خداوند متعال و پایداری و پایبندی، به اجرای برنامه پرداخته و در صورت تخلف، برای خود تنبیه، جریمه و شیوه جبران مناسب در نظر بگیرند.
هـ ـ خواسته و نیازها:
سلسله نیازهای انسان به صورت های گوناگون تنظیم شده است. با توجه به فضای بحث حاضر (برنامه ریزی در راستای زندگی دانشجویی و طلبگی) به برخی از خواسته ها و نیازهای ضروری اشاره می نماییم:
1ـ خواسته ها و نیازهای جسمی
2ـ خواسته ها و نیازهای روحی و معنوی
3ـ خواسته ها و نیازهای خانوادگی و عاطفی
4ـ خواسته ها و نیازهای اجتماعی و سیاسی
5ـ خواسته ها و نیازهای اخلاقی و تربیتی
وـ فعالیت ها:
در دوران طلبگی یا دانشجویی هر یک از طلاب یا دانشجویان به فراخور استعدادها و توانمندی های خود فعالیت هایی را انجام می دهند. مجموعه فعالیت هایی که هر شخص در دوران طلبگی یا دانشجویی خود باید به آن بپردازد به طور کلی عبارتند از:
1ـ فعالیت های علمی و تحصیلی
2ـ فعالیت های تعلیمی و تربیتی
3ـ فعالیت های مطالعاتی و پژوهشی
4ـ فعالیت های ارتباطی، فرهنگی، تبلیغی
5ـ فعالیت های گروهی و جمعی
6ـ فعالیت های سیاسی و اجتماعی
7ـ فعالیت های هنری، مهارتی، فن آموزی
امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«بکوشید تا لحظه های زندگی تان چهار قسمت داشته باشد: یک قسمت برای مناجات با خدا و یک قسمت برای کسب معاش و یک قسمت برای معاشرت با برادران و معتمدینی که شما را به عیوبتان آگاه می کنند و با شما در ظاهر و باطن از سر اخلاص برخورد می کنند و بخشی را نیز به خوشی های حلال خود اختصاص دهید (بدانید که) با این قسمت بر سه قسمت دیگر قدرت می یابید.»
[4]

[1] . غرر الحکم، 3641. [2] . مفاهیمی در برنامه و برنامه ریزی وجود دارد که به اختصار عبارتند از: 1. توجه به آینده و پیش بینی آینده (حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب)؛ 2. فراگرد و مداومت (ارزیابی و اصلاح مداوم برنامه)؛ 3. ارشاد و هدایت و کنترل فعالیت ها؛ 4. مفهوم تفکر و عقلانیت و خردمندانه بودن؛ با توجه به مفاهیم بالا، برنامه ریزی این گونه نیز تعریف شده است: «فرا گردی مداوم، حساب شده، منطقی، جهت دار و رونگر به منظور ارشاد و هدایت فعالیت ها، برای رسیدن به هدف مطلوب» (یحیی فیوضات، مبانی برنامه ریزی آموزشی، تهران: نشر ویرایش، 1375) [3] . به سخن دیگر برنامه ریزی عبارت است از تدبیر و تقسیم امور «فالمدبرات امراً» (نازعات / 5) «فالمقسمات امراً» (ذاریات / 4) به بیانی دیگر «تصمیم گیری پی در پی برای عمل در آینده را برنامه ریزی گویند». [4] . بحار الانوار، ج78، ص 321، روایت 3، باب 25.

مؤسسه امام خمینی (ره) - برنامه ریزی در راستای تحصیل و زندگی، ص 4

تکنیک های موفقیت -رموز تحصیل، کار و موفقیت

رموز تحصیل، کار و موفقیت 

 

بر اساس تجربه و گزارش، افراد موفق برخی از قواعد تحصیل، کار و موفقیتشان به قرار زیر است:
1. به گذر سریع زمان معتقد باشید، گوش به زنگ و امیدوار باشید، به یاد داشته باشید که گذر زمان هم فرصت های جدیدی را فراهم می آورد و هم با گذشت زمان بسیاری از مشکلات حل می شود.
2. با ترس های خود روبرو شوید، آن ها را تحلیل کنید و تلاش کنید آن ها را به کنترل خود در آورید.
3. برای زندگی کردن فلسفه ای داشته باشید و خود را با شرائط فردی، اجتماعی، مادی و معنوی زندگی هماهنگ کنید.
4. در گرداب نگرانی ها غوطه ور نشوید (دست و پا نزنید). هر چه زودتر از افراد متخصص کمک بخواهید. آن ها آماده نجات شما هستند.
5. میان واقعیات و تخیلات خود تعادل برقرار کنید. هم اهل رؤیا باشید و هم اهل عمل، هم اهل آرزو باشید و هم سازنده، هم تخیل قوی داشته باشید و هم با واقعیتها روبرو شوید.
6. دوست نامناسب و غرق شدن در مادیات از پناهگاه های ناامن هستند، پس چشمان خود را باز کنید تا به دام نیفتید و به عبارت واضح تر خود را به دام نیندازید.
7. اگر شرایط موجود با اهداف شما سازگار نیست، سعی کنید تا شرایط کاری و تحصیلی را به سلیقه خود عوض کنید.
8. شیوه ناموفق قبلی را برای کار جدید دوباره نیازمایید.
9. اعتماد به نفس داشته باشید، مطمئن باشید که ضعیف نخواهید شد.
10. معتدل باشید، از افراط و تفریط بپرهیزید.
11. اصول انجام کار و تحصیل را از راه های مختلف باید بیاموزید.
12. هرگز مگذارید که به شکست عادت کنید.
13. برای خود سرگرمی و تفریح داشته باشید. سرگرمی هایی که علاقه شما را به خود جلب می کنند. به نظر ما ورزش و طبیعت از همه بهترند.
14. هم عاشق باشید و هم عاقل. امیال درونی انسان اگر به خوبی هدایت شوند، مشعل ابدیت را روشن می کنند.
15. انسان باید نیروی خود را بکار گیرد، نه این که نیرو، او را بکار گیرد.
16. انسان باید بر ساعات و روزهای خود حاکم باشد، نه بنده لحظات.
17. باید یاد بگیریم که هر کاری را به سرانجام برسانیم.
18. اگر می خواهیم به چیزی دست یابیم باید عمیقا و با جدیت تمام خواستار آن باشیم.
19. نظرات خود را با اهل فن در میان بگذارید، به آن ها اعتماد کنید و در احساس و اندیشه آن ها شریک شوید.
20. هر روز چیزی بیاموزید و مهارت و دانش خود را افزایش دهید.
21. از زندگی یکنواخت بپرهیزید.
22. به توان خود توجه داشته باشید و به مقدار توان خود تلاش کنید.
23. خدمات خود را به دیگران معرفی کنید.
24. آن چه را آموخته اید به دیگران هم انتقال دهید.
25. در عین حالی که به امور جزیی هم توجه دارید، نگران آن ها نباشید.
26. چارچوب تصمیم های خود را به سرعت و در اولین فرصت روشن کنید.
27. ورزش بویژه شنا و پیاده روی را که از نیازهای اساسی عضلات است به آن ها تقدیم کنید.
28. موفقیت را مهم تر از سرگرمی بدانید.
29. به شخصیت خود اهمیت دهید.
30. به یاری خداوند متعال امیدوار باشید.
- چند پیام مهم کاربردی:
ـ در هر چیز، جنبه روشن آن را ببین.
ـ از موفقیت دیگران همانقدر خوشحال باش که از موفقیت خودت خوشحال می شوی.
ـ چنان قوی باش که هیچ عاملی آرامش فکر تو را بر هم نزند.
ـ آن قدر بزرگ باش که نگران نشوی، آن قدر نجیب و موقر باش که خشمگین نشوی.
ـ منظم باش، قدمهای خود را یکی یکی بردار.
ـ اهل عمل باش، شغلت را بیشتر بشناس.
ـ اهل علم باش، مغز خود را بیش از جسم خود به کار گیر.
ـ پشتکار داشته باش، مسیر خود را از دست مده.
ـ در هر عملی که انجام می دهی هرگز جلب رضایت خالق را فراموش مکن.

مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی- در آستانه موفقیت

تکنیک های موفقیت-مهارت خودشناسی

مهارت خودشناسی 

شناخت آدمی از شخصیت خویشتن، همچون منشور کثیرالاضلاعی است که شامل جلوه ها و منظره های متنوع و متعددی می باشد. اگر چه احاطه فرد به همه جوانب خویشتن خود، مقدور نیست ولی برخی از مهمترین جنبه های خودشناسی عبارتند از:
1. معرفت نسبت به تواناییها و قابلیتها و استعدادهای درونی
چنانچه این مرحله از شناخت برای انسان حاصل شود، راهنمای مطمئن و قابل اعتمادی برای جهت گیریهای جوانان در زندگی خواهد بود و علاوه بر آن، شناخت تواناییهای درونی، زمینه ساز اعتماد به نفس نسل جوان می باشد و عامل بازدارنده ای نیز در برابر شکستهای احتمالی روحی خواهد بود.
2. معرفت نسبت به ویژگیهای رشد و تحول (خصائص سنّی)
با توجه به اینکه انسان در هر مرحله از دوران رشد، واجد ویژگیها و صفات خاصی می باشد، شناخت جوانان در این زمینه، می تواند به لحاظ تطبیق دادن جلوه های رفتاری با معیارهای رشد، ذهن نسل جوان را آرامش خاطر ببخشد و اطمینان بیافریند. به عنوان مثال جوانی که می داند از ویژگیهای این دوران، «خواهشهای متضاد» است، نسبت به جوان دیگری که فاقد چنین آگاهی می باشد، ساده تر و سریعتر می تواند با خود کنار آید.
3. معرفت نسبت به نیازهای اساسی روانی
لازم به ذکر است که نیازهای انسان به طور عمده شامل نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه می باشد. نیازهای اولیه یا فیزیولوژیک (زیستی) عبارتند از نیاز به آب، غذا، اکسیژن، استراحت، خواب و برخی نیازهای غریزی دیگر، که معمولاً میان انسان و حیوان، مشترک می باشد.
نیازهای ثانویه، عبارتند از: نیاز به ایمنی (امنیت خاطر)، نیاز به ابراز وجود، نیاز به داد و ستد عاطفی، نیاز به پیشرفت و موقعیت، نیاز به معناجویی، نیاز به تعلق (وابستگی) و در نهایت نیاز به خودشکوفایی یا تحقق خویشتن، و چنانچه این نیازها به خوبی تأمین شود، علاوه بر آرامش درونی، حسّ اطمینان به دیگران نیز رشد نموده و رویکرد مثبتی نسبت به دنیا در آدمی ایجاد می کند. بدیهی است، این آثار زمانی تحقق می یابد که در نخستین مرحله، جوان به درستی نیازهایش را بشناسد و حد فاصل میان نیازهای منطقی را از نیازهای غیر ضروری، تمییز دهد.
4. معرفت نسبت به ضعفها و ناتوانیها و محدودیتهای وجود خویشتن
این مرحله از خودشناسی، آدمی را قادر می سازد تا به تدریج با غلبه بر ضعفهای موجود، راه رشد و کمال خود را هموار نماید. لازم به ذکر است، این مرحله، نیاز بیشتری به جرأت و توانایی روحی دارد تا در پرتو آن، بتوان بر ضعفهای درونی غلبه نمود.
تأثیر عملی خودشناسی
انسان، موجودی غایتگر است و هر اقدامی را به جهت رسیدن به مقصودی انجام می دهد، که غالباً چنین مقصودی در جلب منفعت و یا دفع ضرر، خلاصه می شود. حال باید دید که چه آثاری بر خودشناسی مترتب است تا جوانان با انگیزه قویتری در دستیابی بدان و در نتیجه کسب هویت، تلاش نمایند.
1. خودشناسی در مقایسه با سایر معرفتها، مفیدترین آنهاست و همین مضمون در برخی روایات نیز آمده است که دلالت بر سودمندترین نوع شناخت دارد. یکی از وجوه مفیدتر بودن خودشناسی، نسبت به دیگر معرفتها این است که نگرش آدمی را نسبت به پدیده های جهان هستی، انسانها و خالق جهان متحول می نماید و به عبارت دیگر شناخت انفسی (دنیای درون)، مقدمه و زمینه ای برای شناخته آفاقی (جهان برون) می باشد.
2. خودشناسی، به شاخت قوتها و ضعفهای آدمی، منجر شده و در نتیجه، سطح انتظارات انسان از خویشتن به حد متعادل می رسد. زمانی که تعادل لازم و منطقی میان انتظارات آدمی از خویشتن و توانائیهایش برقرار شد، آرامش خاطر بر او مستولی می شود.
از دیدگاه روانکاوی، کسانی که حسّ «عناد به خود» داشته و موجبات آزار خویشتن را فراهم می نمایند، غالباً آنهایی هستند که از خود بیش از اندازه، انتظار دارند و چون این گونه انتظارات افراطی معمولاً برآورده نمی شود، به شدت خود را مورد ملامت قرار داده و در نتیجه نیروی روانی خویش را کاهش می دهند و آمادگی اولیه را برای ابتلاء به مشکلات عصبی و روحی به دست می آورند.
3. همان گونه که اشاره شد، انتظارات متعادل از خویشتن از آثار منطقی «خودشناسی» است و این امر به نوبه خود، منجر به سازگاری شخصی (سازگاری با خویشتن) می شود. معمولاً درباره این افراد چنین گفته می شود: «آنها با خود در یک تفاهم نسبی بسر می برند.»
4. سازگاری با خویشتن به نوبه خود، منجر به سازگاری اجتماعی (سازگاری با دیگران) می شود، به این معنا که فرد به سهولت می تواند در مناسبات اجتماعی، حدود اختیارات و آزادی دیگران و نیز قلمرو وظایفش را به درستی شناخته و بدان ها عمل نماید. و همین پدیده، موجب رفتار سازگارانه او با محیط اجتماعی می شود. عبارت معروف «اگر آدمی با خویشتن بسازد و کنار بیاید، قادر به سازگاری با دیگران نیز خواهد بود» مشحون از حکمت است.
5. از نگاهی دیگر، خودشناسی، مقدمه ای برای خداشناسی است. به این مفهوم که شناخت واقعی خویشتن، زمینه توجه به خالق خویشتن یعنی خداوند حکیم را فراهم می آورد.
6. و در نهایت، خودشناسی، راه را برای خودسازی هموار می کند. الکسیس کارل می گوید: «فایده عملی خودشناسی، احیاء و نوسازی خویشتن است.»
طرحی ساده برای خودشناسی
نوجوانان و جوانانی که در عنفوان بهار زندگی شان، به موضوع مهمی همچون خودشناسی علاقمند شده و گام در این وادی می نهند، در حقیقت باید چنین گرایشی را سرآغاز کمال و پیشرفت روحی و فکری خود بدانند، و مطلع باشند که خودشناسی، علاوه بر اینکه مقدمه خداشناسی است، زمینه ساز رشد و تعالی، نیز محسوب می شود. اینک با طرح چند پرسش ذیل می توان، به صورت عملی جوانان را در زمینه خودشناسی یاری نمود:
1. آیا به روشنی می دانم که چه جنبه های خوب و سازنده ای در شخصیت من وجود دارد؟
2. آیا توانسته ام این جنبه های مورد نظر را پرورش داده و به تقویت و توسعه آنها اقدام کنم؟
3. تا چه اندازه به جنبه های منفی خود، آگاهی دارم؟
4. آیا شجاعت روحی لازم را برای پذیرفتن آنها دارم؟
5. آیا سعی می کنم که هر روز یکی از جنبه های منفی را در وجود خود محو نموده و مجموعه آنها را تقلیل دهم؟
6. آیا تا به حال کاری کرده ام که به نفع خود و ضرر دیگری (دیگران) باشد؟
7. آیا تا به حال عملی انجام داده ام که به ضرر خود و نفع دیگری (دیگران) باشد؟
8. آیا در تفکرات خود، بیشتر به دیگران می اندیشم و یا در افکار شخصی خود غوطه ورم؟
9. آیا چنانچه تذکّر خیرخواهانه ای از یکی از دوستانم در مورد نقاط منفی ام، دریافت نمایم، با روی خوش از آن استقبال خواهم نمود؟
10. و بالاخره آیا توانایی آن را دارم که افکار خود را مرتب نموده و اولویت آنها را مشخص کنم؟
پاسخهای روشن و منصفانه به این سؤالات، می تواند «هویت فردی» جوانان را شفافتر نموده و آنان را در راه نوسازی شخصیت، مدد برساند.

محمد رضا شرفی - جوان و بحران هویت، ص 30